شفقنا – روزنامه آرمان ملی درمطلبی با عنوان«هراس از لیدربودنِ رئیس دولت اصلاحات» این گونه آورده است:
اصلاحات بدون لیدر آرزوی آنهاست؛ البته حق دارند چراکه جریان اصولگرایی، جریان هزار رهبری است و همه آنها برای خودشان این حق را قائل هستند که به ارائه مسیر بپردازند. نکته جالب ماجرا این است که در صورت مخالفت با دیدگاه آنها، جنگ داخلی در اردوگاه اصولگرایی آغاز و افشاگریهایی درباره همدیگر میکنند که بهکلی فراموششان میشود هدف آنها پیروزی در انتخابات و نه روکمکنی خودیهایشان است. جبهه پایداری از یکسو، موتلفه از سوی دیگر یا جامعه مدرسین و غیره هر کدام بر طبل رهبری جریان اصولگرایی میکوبند تا در نهایت با تبادل امتیاز میان آنها به خواسته یک جریان توجه میشود تا گزینه نهایی از سوی آنها انتخاب و معرفی شود. این روال در میان اصلاحطلبان معمول نیست و مشخص است که چه نهادی متشکل از چه نیروهایی برای تصمیم نهایی چگونگی شرکت درانتخابات تصمیمگیری میکند. نکته قابل توجه اینجاست که اگر حزبی قائل به پیروی از تصمیم نهایی نباشد این حق را برای خودش قائل نیست که تصمیمات متفاوت اخذ و به آن عمل کند، چراکه بهخوبی میداند منزوی شده و توسط مردم و نه اعضای احزاب دیگر، از دایره اصلاحطلبی حذف خواهد شد.
کارگزاران حذف نشد، تقویت شد
برخی حضور و مشارکت حزب کارگزاران در انتخابات مجلس یازدهم در عین سکوت سایر احزاب این جریان را نوعی اختلاف در میان اصلاحطلبان میدانند که این برداشت غلطی است. در پاسخ به این منتقدان باید یادآور شد که این حزب تصمیم خودسرانه برای ارائه لیست انتخاباتی برای مجلس یازدهم نداشت و با اطلاع بزرگان جریان اصلاحات این تصمیم اخذ و اجرا شد و از سوی دیگر اگر به بیانیه حزب کارگزاران رجوع شود که در آن تاکید شده بود: «کارگزاران سازندگی ایران» بهعنوان یک حزب قانونی برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی و وفادار به قانون اساسی و بهعنوان یک «حزب اصلاحطلب و اعتدالگرا» که اصلاحطلبی را پیش از دوم خرداد ۱۳۷۶ و اعتدالگرایی را قبل از انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ شروع کرده است و بهعنوان یک حزب پارلمانتاریست که با مشارکت در انتخابات و رقابت با محافظهکاران در مجلس پنجم به ایجاد بالاترین نرخ مشارکت در رقابتهای پارلمانی جمهوری اسلامی کمک کرد، به دلایل راهبردی تصمیم گرفت از «فهرستهای انتخاباتی حداقلی» متناسب با امکان معرفی نامزد اصلاحطلب (و تا حد ممکن حزبی) در حوزههای انتخابیه حمایت کند» که این اقدام کارگزاران نهتنها سبب نارضایتی اصلاحطلبان دیگر نشد بلکه ادله آنها برای ارائه لیست و مشارکت در انتخاباتی را که میدانستند پیروز نخواهند بود مورد تمجید قرار دادند. اکنون کارگزاران یکی از احزاب اصلی و مهم در تصمیمات نهایی جریان اصلاحات است.
تلاش برای ایجاد شکاف
دلواپسان اصولگرا که از اختلافات و درگیریهای دروناردوگاهی خودشان خسته هستند؛ از هر راهی برای ایجاد اختلاف در جریان اصلاحات بهره میبرد و ظاهرا هم مسیر حزب کارگزاران برایشان ناخوشایندتر از سایر احزاب اصلاحطلب است؛ به همین دلیل به جستوجو میان اظهارات کارگزاران میپردازند تا شاید اینبار بتوانند با طرح ادعاهای مندرآوردی سبب شکاف در جریان اصلاحات شوند. مانند ادعاهای خامی که یکی از رسانههای آنها پس از اظهارت اخیر محمد عطریانفر منتشر کرد. مشرقنیوز به نقل از عطریانفر نوشت: «نظر رئیس دولت اصلاحات تقریبا میتواند گفتمان تمامکننده و سخن پایانی جمع باشد، باید تصمیم نهایی را از زبان ایشان بشنویم. البته پیشینه و تجربه عملی کارگزاران و ارتباط با آقای خاتمی، نشان میدهد که اصلاحات بهسوی عقلانیت و اعتدال خواهد رفت و این رویکرد میتواند راهگشا باشد. به نظر میرسد آقای خاتمی در افق پیشرو به دیدگاه کارگزاران نزدیک هستند و از دیگرانی که موضع رادیکال دارند، فاصله جدی خواهند داشت.» این سایت دلواپس در ادامه چنین به ایجاد شکاف پرداخت: «اینکه عطریانفر قصد پاک کردن پرونده لیدر اصلاحطلبان را دارد یا دچار تحلیل غلط است را نمیدانیم! اما این را میدانیم که لیدر یادشده همواره بهمثابه یک آلت دست، توسط تندروهای اصلاحات تنظیم حرکت میشود. کمااینکه او در فتنه سال ۸۸ با وجود اینکه میدانست تقلبی در کار نیست اما به یک ضلع فتنه تبدیل شد یا در جریان انتخابات مجلس یازدهم نیز با اینکه خود بهتر از همه میدانست «تحریم انتخابات» یک رفتار خائنانه و خروج رسمی از مردمسالاری است اما فرمان تحریم خاموش انتخابات را صادر کرد.» در نهایت این دلواپسان اصولگرا واهمه خود از وحدت اصلاحطلبان و تبعیتشان از تصیم نهایی که با تایید رئیس دولت اصلاحات اعلام میشود، چنین نشان دادند: «اکنون و برای انتخابات ۱۴۰۰ نیز باید دید براندازان هسته سخت اصلاحات چه تصمیمی میگیرند تا لیدر اصلاحطلبان از آن تبعیت کند، نه اینکه در فضای فانتزی تصویرشده از سوی عطریانفر معطل ماند.»
تلاش برای بیاعتماد کردن لیدر اصلاحات
دلایل هراس اصولگرایان واضح است. آنها بهخوبی میدانند، با وجود محدودیتهایی که برای رئیس دولت اصلاحات ایجاد کردند اما او نقش اصلی در موفقیتهای این جریان دارد، پس باید راهکار دیگری اتخاذ کنند و به این فکر افتادند تا از حزب کارگزاران به عنوان ابزار اختلافآفرینی استفاده کنند یعنی با انتشار مواضع اعضای این حزب در تمجید از عملکرد رئیس دولت اصلاحات چنین القا کنند که ایشان از سمت احزابی مانند اتحاد به سمت حمایت از کارگزاران چرخش داشته است تا در نهایت موجب ناامیدی مردم از اصلاحات شده است.
نظر شما