به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، متن کامل جوابیه علیاکبر رائفیپور به پرونده روزنامه «فرهیختگان» به شرح ذیل است:
پاسخ علی اکبر رائفی پور به پرونده تخریبی روزنامه فرهیختگان علیه وی و موسسه مصاف ایرانیان
غربت آتش به اختیاران
انتشار یک پرونده انتقادی مفصل و بیسابقه درباره فعالیتهای اینجانب در روزنامه فرهیختگان، بابی را باز کرده است که تاکنون برای اینجانب بسته بوده و آن، تخاطب با خوانندگان رسانههای مکتوب و رسمی است. لذا هرچند این پرونده هدف تخریب اینجانب را دنبال میکرد، از فرهیختگان بابت ایجاد این فرصت قدردانی میکنم. منتهی آنچه نوشته شده، بیشتر اتهام و تحریف و تقطیع و در یک کلام نوعی «بیانصافی» است که شاید انتقام بیشتر برازنده آن است تا انتقاد و این نوشته، نقدی است روشنگرانه بر آن پرونده تخریبی.
1- فعالیتهای اجتماعی اینجانب در قالب سخنرانی و تبلیغ معارف انقلاب اسلامی از سال 1388 و در کوران فتنه آغاز شد. تاکنون بالغ بر2 هزار سخنرانی انجام دادهام که با تکیه بر پژوهشهای انجام شده در کارگروههای مختلف موسسه مصاف ایرانیان و همچنین کسب نظرات متخصصین امر بوده است. نه یک ریال بودجه از بیتالمال دریافت کردهام و نه رسانههای رسمی و صدا و سیما کمکی به فعالیتهای اینجانب کردهاند. عمده سخنرانیهای من در دانشگاهها و به دعوت تشکلهای دانشجویی بوده و تحقیقا در همه دانشگاههای اصلی کشور حضور یافته و نتایج تحقیقاتی موسسه مصاف را با دانشجویان و اساتید در میان گذاشتهام. ترجیحم نیز این بوده که مباحث تخصصی را ابتدائا در میان متخصصین امر مطرح کنم تا در تخاطب با اهل فن، مباحث پختهتر شود. اگر فی المثل درباره خودکفایی کشاورزی سخن گفتهام، در دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران بوده است یا اگر درباره فعالیتهای مهندسی موسسه مصاف صحبت کردهام، دانشگاه علم و صنعت تهران را انتخاب کردهام. البته در موارد بسیاری نیز که جبهه انقلاب مورد حمله قرار گرفته و برای مردم شبهاتی ایجاد شده سعی کردهام به زبان ساده و گویا پاسخ مسائل مردم را بدهم. و البته که الحمدلله هم استقبال مردم از این شیوه و محتوا، کم نظیر و هم اثرگذاری آن، فراتر از انتظار بوده است.
تاکنون بیش از هفتصد مورد مستبصر از ادیان و فرق گوناگون در نتیجه این فعالیت ها به مذهب حقه تشیع گرویده اند که بخشی از آن رسانه ای شده –انتشار خبر استبصار یازده نفر در یک روز در موسسه مصاف – (تصویر خبر وبسایت وبگردی 20:30 که به پیوست ارسال شده است)و برخی نیز محضر بزرگانی همچون حضرت آیه الله حسینی قزوینی معرفی گردیده اند و البته هزاران هزار پیام دریافت کردهایم که افراد زیادی غیر حضوری از طریق همین سخنرانیها به مکتب اهل بیت (ع) گرویده و دلبسته انقلاب اسلامی شدهاند.(تصویر مستبصر استرالیایی خانوم کریستینا جیمز کار شود) البته موسسه مصاف صرفا درگیر فعالیتهای پژوهشی نبوده است. هرجا نیازی در نظام احساس شده، ما از ظرفیت گستردهای که در میان علاقمندانمان وجود دارد و حاضر به فعالیت در حوزه دغدغههای موسسه هستند، برای گرهگشائی از مسائل کشور استفاده کردهایم. برای نمونه، دغدغهای درباره تهدید ریزپرندهها داشتیم که جمعی از متخصصین فنی که با موسسه مصاف مرتبط هستند، شرکتی دانش بنیان تاسیس کرده، موفق به ساخت سامانه «پاداسکای» برای مقابله با ریزپرندهها شدند که توسط نهادهای معتبر کشور تایید و خریداری شده است. یا وقتی دیدیم اسلحه بومی دست نیروهای مسلح ایرانی نیست، به فکر طراحی سلاح افتادیم و با هدایت واحد مهندسی موسسه مصاف ، موفق به ساخت اسلحه ذوالفقار شدیم که در رسانههای خارجی تحت عنوان «فخر الصناعه الایرانیه»(افتخار صنعت ایران) منعکس شد.
یا اینکه وقتی گزارشهایی متعدد و معتبر از وابستگی در تامین شیر از نژادهای غیربومی گاو خبر می دادند، واحد امنیت غذایی موسسه مصاف این دغدغه را با یک مجموعه دامداری انقلابی در کشور که با موسسه مرتبط است، مطرح کرد و بحمدالله آن دامداری موفق به احیای گاو نژاد سرابی شد. مشروح فعالیتهای موسسه در مطلبی تحت عنوان «معرفی موسسه مصاف ایرانیان» به روزنامه فرهیختگان ارسال شده و خوانندگان محترم میتوانند در همین شماره بخشی از گزارش فعالیتهای ما را مطالعه فرمایند. مخلص کلام اینکه ما یک نیروی «آتش به اختیار» بودهایم و در هرجا و هر حوزهای خلائی میبینیم، سعی میکنیم با بهره بردن از ظرفیتهای مغفول و استفاده نشده انبوهی که در کشور وجود دارد، آن خلاء را برطرف کنیم. انصاف نیست از میان انبوه این فعالیتها، چینشی سلیقهای و مغرضانه صورت گرفته و مبنای حملات غیرمنصفانه شود. آنهم خطاب به مخاطبی که به سبب دوری از محیط انتشار سخنرانیها و اخبار فعالیتها کاملا با حقیر و موسسه مصاف بیگانه است. و البته این از غربت نیروهای آتش به اختیار انقلاب است که نه سخنانشان و نه عملکردشان جایی در رسانههای تصویری و مکتوب کشور که از بودجه بیتالمال ارتزاق میکنند، ندارد؛ که پرداختن به این قصه پرغصه، مجالی دیگر میطلبد.
2- در پرونده «مصاف با عقلانیت انقلابی» مسائل متعددی مطرح شده است که پاسخ گفتن به هر یک از آنها نیازمند بحثی مطول است.از سویی دیگر پس از انتشار مطلب فرهیختگان بسیاری از مردم بصورت خود جوش اقدام به پاسخ به شبهات وارده نمودند، لکن بر روش و منطق به کار رفته در نگارش مطالب فرهیختگان و رویکردی که اتخاذ شده، اشکالات جدی وارد است که میتوان به آن پرداخت تا عیار آنچه تحت عنوان نقد مطرح شده، سنجیده شود ، البته اینجانب در اولین فرصت به تمام شبهات و انتقادات مطرح شده در پرونده فرهیختگان در سخنرانی هایم پاسخ تفصیلی خواهم داد.
الف- در یکی از محورهای اصلی پرونده فرهیختگان، ادعا شده است رائفیپور در همه عرصهها یک دوگانه «خیر و شر» میسازد، خود را در جبهه خیر میبیند، و یک جبهه شر میآفریند و هرکس در مقابلش قرار گیرد را در جبهه شر تعریف میکند.
اولا مفاهیم «خیر و شر» و «حق و باطل» برخاسته از دین مبین اسلام هستند و اساسا فلسفه انقلاب اسلامی مبارزه با شر و باطل است. اگر در این باره تردیدی دارید، شما را به ثقلین و ادبیات امامین انقلاب اسلامی ارجاع میدهم. ثانیا اینجانب هرگز خود را محور خیر قرار ندادهام؛ بلکه هر آنچه خیر و حق دیده و در مقام دفاع از آن برآمدهام، ریشه در مبانی انقلاب اسلامی دارد و هرآنچه به عنوان شر و باطل با آن مقابله کردهام، بلاتردید ریشه در مبانی نظام سلطه و استکبار و طاغوت داشته است. ثالثا، برچسب مطلقانگاری، «خودخیرپنداری» و «دیگرشرپنداری» آیا براندازه حقیر است که به اعتراف دوست و دشمن، در میان مردمی حضور مستمر دارم و آنان را جذب گفتمان انقلاب اسلامی میکنم که در افواه «قشر خاکستری» خوانده میشود و گرایش به حذف آنها از معادلات وجود دارد؛ یا شما برازنده این نگاه صفر و صدی و سیاه و سفید هستید که در یک پرونده 14 هزار کلمهای حتی یک نقطه سفید در کارنامه علیاکبر رائفی پور و موسسه مصاف برای ذکر نیافتهاید؟ رهبر انقلاب فرمودند «جبههی انقلاب را گسترش بدهید، یارگیری کنید؛ حذف نکنید؛ صِرف اختلاف سلیقه و اختلاف نظر دربارهی فلان مسئله موجب طرد نشود. بعضی هستند که به اسلام و انقلاب و نظام اسلامی و به خیلی از خصوصیّاتی که شما به آن اهمّیّت می دهید معتقدند، در فلان مسئلهی خاص با شما موافق نیستند؛ این نباید موجب بشود که شما او را طرد کنید، از دایرهی انقلابیگری خارج بدانید». به وجدان خویش مراجعه کنید که رائفیپور با جذب طیفهای مختلف در حال گسترش جبهه انقلاب است، یا شما که به دنبال حذف رائفیپور و طرد و خارج کردن او از دایره انقلاب هستید؟ رهبر انقلاب فرمودند ما «با کسی که مبانی انقلاب را قبول ندارد و ایجاد تردید در این مبانی میکند و دشمن را تزئین میکند و راه غلط را در مقابل پای ما میگذارد»، با مماشات رفتار نکنیم. به آرشیو خود مراجعه کنید و ببینید که آیا من با این قبیل افراد مماشات کردهام یا شما به کرات به افرادی با این مختصات، تریبون داده اید؟
در ادعای «خیر و شر سازی» اینجانب، برای نمونه مدعی شدهاید که رائفیپور طب اسلامی را «خیر مطلق» و طب مدرن را «شر مطلق» میپندارد و به آن حمله میکند. اشاره فرهیختگان به سخنرانی اینجانب پیرامون طب سنتی در تاریخ ششم آبانماه 1398 در شهر اراک است که در بخشی از آن، یافتههای واحد سلامت موسسه مصاف را ارائه کردهام و ضمن انتقاد به برخی ولنگاریها و کارهای غیرعلمی و غیرعقلایی به نام طب سنتی، انتقاداتی جدی نیز همراه با ارائه راهکار به ساختار بهداشت و درمان کشور وارد دانستهام.
سخن ما این بوده است: چرخه باطلی که سود پزشک را در درمان قرار دهد، نتیجهای جز افزایش بیمار و متولد شدن پزشک-سرمایهدارها نخواهد داشت؛ عدم تحقق سامانه پرونده الکترونیکی سلامت (سپاس) توسط وزارت بهداشت باعث فساد از یک سو و بیعدالتی از سوی دیگر شده است؛ درمان محور بودن بجای اولویت پیشگیری برخلاف رویکرد عقلانی و اسلامی به مقوله سلامت است؛ تعارض منافع بسیار جدی در ساختار درمانی کشور وجود دارد و صفر تا صد تصمیمگیری در حوزه درمان در اختیار ذینفعان این حرفه قرار دارد و در این میان بیماران که سوی دیگر ماجرا هستند، نقش موثری ندارند؛ طرح بیمه سلامت یک طرح ناکارآمد و تقلید از Obamacare بوده که باز موجب انتفاع پزشکان و خسران مردم و بیتالمال شده است؛ تبذیر فراوان منابع مالی در رویههای غلط نظیر آزمایشها و عکسبرداریهای بیموردی که در هیچ کشور پیشرفتهای رایج نیست و معالاسف اخبار تبانی برای درآمدزایی از این محل متواتر است و پروندههای متعدد قضائی که حاصل این ساختارها و روندهای ناصواب است. ما برای رسیدن به این یافتهها، هم با متخصصین طب اسلامی و هم با متخصصین و مدیران بهداشت و درمان کشور از جمله بالاترین مقامات بهداشت و درمان کشور جلسه داشتهایم. و البته که برای تمام موارد مذکور، راهکارهای به دست آمده در موسسه مصاف جهت ایجاد مطالبه همگانی طرح علنی شده، و جهت بهرهبرداری متولیان، به آنان ارائه شده است. واقعا عجیب است که نویسندگان فرهیختگان، برداشتی اینچنین گزینشی از سخنان این حقیر به مخاطب خود ارائه کردهاند و هرگونه نقد ما بر ساختار درمانی کشور را نیز الزاما از حب پزشکی سنتی یا اسلامی و بغض طب مدرن فهم کرده اند.
یا در موردی دیگر، مواضع اینجانب پیرامون بحث انحرافی «کودک همسری» را در دوقطبی «خیر و شر» قرار داده، و مدعی شدهاید مباحثی که مطرح کردهام اولا چرا در هیئت عزاداری مطرح شده و ثانیا به پیچیدگیهای حقوقی و جامعهشناسانه یا روانشناسانه توجه نشده است. این سخنم را نیز که گفتهام «دستهایی پنهان با رسانهای و سیاسی بازی قصد اجرای اسناد سازمان ملل را دارند» استهزاء کردهاید. برای اینجانب بسیار تعجبآور است که روزنامهای چون فرهیختگان که از موضع «عقلانیت انقلابی» دست به تکفیر حقیر زده ، انتظار دارد هیئات عزاداری ما، سکولار باشند و در آنها به مباحث روز پرداخته نشود. نکته عجیب دیگر همراهی تمام قد فرهیختگان با جریان لیبرال و ضدانقلاب (نظیر موسسه بهایی توانا به مدیریت مریم معمارصادقی) است که تحت پوشش «روانشناسی» و «حقوق» و «جامعهشناسی» به ستیز با شرع مقدس رفتهاند. اولا به فرموده رهبر حکیم انقلاب ما هیئت سکولار نداریم. ثانیا، موضوع سخنرانی اینجانب که بحث کودکهمسری را از دل آن بیرون کشیده و بدان تاختهاید، «ظرفیتهای تمدنساز قیام عاشورا» بوده که طی آن به نقد ابعاد مختلف سند 2030- به عنوان یکی از تجلیات تمدن معارض با قیام حسین(ع)- پرداختهام که محدودسازی سن ازدواج یکی از آنهاست. چرا روزنامه فرهیختگان توجه ندارد که شبههپراکنی جریان لیبرال، نه در محافل تخصصی نظیر فعالان حقوق کودک و کارشناسان موضوع و محیط دانشگاهی، که به صورت گسترده و سازماندهی شده برای افکار عمومی طرح میشود؟ چرا به دنبال این هستید شبهاتی را که ضدانقلاب در افکار عمومی مطرح می کند تا نهادهای حاکمیتی ما را تحت تاثیر این فضا وادار به عقبنشینی نماید، ما در محافل محدود و خصوصی پاسخ دهیم؟
مسئله سن ازدواج در دختران از مسلمات فقهی شیعه است و دختری که به سن 9 سال رسیده، به اختیار خود و با اذن پدر میتواند ازدواج کند. این قاعده فقهی تا تصویب قانون مدنی در 1313 در میان فرهنگ ایرانی جاری بود تا اینکه در این سال پیرو لیبرالیزاسیون رضاخانی، سن ازدواج دختران 15 سال تعیین شد و سپس در سال 1353 به 18 سال افزایش یافت. پس از پیروزی انقلاب با توجه به لزوم شرعی سازی قوانین این سن به همان 9 سال قمری که شرع مقدس مقرر کرده بود تغییر کرد و به تایید شورای نگهبان رسید. تا اینکه در سال 1381 در دوره اصلاحات لیبرالی، سن ازدواج دختران به 13سال افزایش یافت. لکن با توجه به اینکه این امر خلاف شرع مقدس بود و شورای نگهبان ایراد گرفت، قانون بشرح زیر نگارش شد تا ایراد شرعی شورای نگهبان مرتفع شود: «عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولیّ، به شرط رعایت مصلحت و با تشخیص دادگاه صالح».
در این بین نقش رسانه ها برای تحمیل مقررات و ارزشهای تحمیلی غرب بر مقررات شرعی کاملاً مشهود است. رسانههای غربزده و پادوهای لیبرالیسم در ایران برای موجه جلوه دادن این ارزشها تلاش کردهاند از ابزارهای مختلفی استفاده کنند از جمله اینکه به افراد زیر 18سال عبارت کودک را اطلاق کنند تا همراهی اجتماعی بدست آورند. درحالی که طبق مقررات ایران (از جمله قانون مجازات اسلامی 1392 و قانون اخیرالتصویب حمایت از کودکان و نوجوانان)، کودک فردی است که به سن نه سال قمری نرسیده و به بالاتر از آن «نوجوان» اطلاق میشود.
فارغ از این مباحث، چرا مطالب حقیر را دقیق به خواننده منعکس نکردهاید؟ اینجانب در همان سخنرانی عرض کردهام که قانونگذاری برای محدود کردن سن ازدواج نه تنها این پدیده را متوقف نمیکند، بلکه آن را پنهان میسازد. در ثانی، موجب میشود دختران از حقوق ابتدایی خود ضمن عقد غیررسمی محروم شوند. اما روزنامه فرهیختگان باید به این پرسش پاسخ دهد که وقتی محدودیتهای غربی بر سن ازدواج را ترجیح میدهد، آیا به سرنوشت این مقررات در غرب توجهی دارد؟ چقدر درباره پدیده «نوجوانان باردار» (Pregnant teens) مطالعه کرده و مخاطبانتان را در جریان آن قرار دادهاید؟ آیا به مخاطبان خود گفتهاید که صرفا در سال 2005 و فقط در کشور انگلیس 50 هزار و 396 مورد حاملگی نوجوانان 10 تا 14 سال ثبت شده است؟ چرا به جای ترویج سنت حسنه ازدواج و تسهیل آن و صیانت از حقوق زنان، همگام با جبهه غرب، در مسیری حرکت میکنید که فرجام آن پیش چشم ماست؟ آیا از گزارشهایی که درباره وضعیت برخی مدارس راهنمایی و دبیرستان به دلیل رفع نشدن نیاز جنسی از محل شرعی وجود دارد، بیخبرید؟ شما چرا از این ناراحت هستید که رائفیپور در میانه دعوای لیبرالها و شورای نگهبان، طرف شرع مقدس را گرفته است؟ چرا باید بیتالمال مسلمین هزینه بسط ارزشها و شیوههای حکمرانی غربی شود؟
موارد دیگر نیز که دستاویز تخریب اینجانب توسط فرهیختگان شده، تقریبا به همین شیوه ناصواب و به دور از تقواست. البته اینجانب قطعا از اشتباه مصون نیستم. اشتباه را میپذیرم و شجاعانه آن را اصلاح میکنم. فیالمثل درباره اینکه ایران جوانترین کشور دنیاست، نقد شما وارد است و عبارت دقیق این است که ایران جزو 20 کشوری است که بیشترین جمعیت را در سن کار (15 تا 64) دارد. البته بماند که طرح بحث جوان بودن جمعیت ایران را در چارچوب جهش و رونق تولید بیان کردهام! و شما هم که رتبه ایران را در مقاله تخریبی خود 108 اعلام کردهاید، استنادتان به «اطلاعاتنامه جهان» است که تعداد جمعیت جوان را محاسبه نمیکند، بلکه میانگین سنی را ملاک گرفته و برای دستیابی به این میانگین، نوزادان را نیز لحاظ میکند که نیروی کار برای جهش تولید محسوب نمیشوند!
علی ای حال، خوب بود روزنامه فرهیختگان اگر بنای نقد واقعی داشت، با شجاعت و انصاف، به جای شبههافکنی و بهرهبرداری مغرضانه از کلیپهای تقطیع شده، متن کامل سخنرانیهای اینجانب در موضوعاتی که بدانها پرداخته ام را منتشر میکرد و در قسمتی دیگر، به نقد و بررسی آنها میپرداخت. شاید یک نقد وارد بر ما این باشد که ارائه محتوایمان بیشتر در قالب سخنرانی است نه مکتوب؛ و البته که این ضعف، ناشی از بضاعت اندک ما و ارتزاق نکردن از بودجههای دولتی و بازی ندادن به جناح های سیاسی رسانه دار است.
ب- یکی از مطالب مفصلی که به تخریب اینجانب اختصاص یافته است، تحت عنوان «ویروس تناقضها در تحلیل جهانی رائفیپور» منتشر شده و سعی دارد بیان نظریات مختلف توسط اینجانب درباره شیوع ویروس جهانی کرونا را حمل بر «تناقضگویی» کرده و آن را به دیگر سخنرانیها و تحلیلهایم تعمیم دهد.
اگر تجربه آکادمیک داشته باشید، اعتراف خواهید کرد که در روش علمی هنگام بررسی یک موضوع، باید ادبیات آن موضوع را مرور و نظرات مختلف را بیان کرد. اشکال شما اینجاست که از 5 جلسه سخنرانی متوالی بنده در بستر فضای مجازی، صرفا چهار جلسه نخست را که طی آنها به بیان نظرات مختلف پرداختهام، در متن خود آوردهاید و نمیتوانم قضاوت کنم که این رفتار، خطای غیرعمد شماست یا خدای ناکرده، اقدامی عمدی و کینهتوزانه. کافی بود جلسه پنجم سخنرانی با موضوع کرونا را که در شب نیمه شعبان انجام شد و در واقع حکم جمع بندی 4 جلسه گذشته را داشت، برای مخاطب خود منتشر میکردید تا صحت ادعایتان درباره «تناقضگویی» اینجانب روشن شود. در واقع اینجانب طی چهار جلسه نظرات مختلفی را که پیرامون شیوع این ویروس وجود دارد بیان کرده و در جلسه پنجم، موضوع را جمعبندی نمودهام.
بحث من این بوده است: این ویروس یا دست ساز بشر است یا به صورت طبیعی بوجود آمده و از این دو حال خارج نیست. اما حتی اگر طبیعی بوده باشد، میتواند مورد سواستفاده دشمنان برای آلوده کردن محیطهایی خاص قرار گیرد. از کسانی که از بمب اتم علیه بشریت استفاده کردهاند، هر کاری بر میآید. فارغ از اینکه این ویروس دست ساز است یا خیر، عملیات روانی و رسانهای آمریکاییها توانست در سطح جهانی آن را متوجه چین، در منطقه متوجه ایران، و در داخل متوجه مبدا انقلاب اسلامی یعنی قم کند. برای فرضیه دستساز بودن کرونا، مویداتی وجود دارد. در دروه پساکرونا، شاهد حکمرانی پیچیده نظام سلطه مبتنی بر فضای مجازی و مناسبات جدید خواهیم بود، و به دلیل اتفاقات عجیب صورت گرفته (مانند ماسکدزدی کشورها از یکدیگر و...)، لزوم وجود رهبری واحد در جهان پررنگ خواهد شد که این مسئله عین خواسته گلوبالیست ها یا همان جهانگرایان و صاحبان شرکت های چند ملیتی است. از طرفی دیگر فرصت خوبی برای ایجاد ادراک در مردم برای تضعیف اقتصاد آزاد جهانی و گلوبالیسم بوجود آمده است که ملیگراهایی نظیر ترامپ و احزاب دست راستی این پروژه را دنبال میکنند؛ چه، در نگاه این طیف، با تضعیف شدن شرکتهای چند ملیتی و زنجیرههای ارزش جهانی(GVC)، اقتصادها دولتیتر میشود. رعایت نکردن اصول بهداشتی توسط ترامپ این نکته را به ذهن متبادر میکند که چه بسا خود آنها از طریق واکسیناسیون خیالشان را راحت کرده باشند. و الا کیست که نداند هیچ چیزی به اندازه حفظ جان برای این جماعت مهم نیست. اما در مقابل، این سوال مطرح است که در صورت دست ساز بودن این ویروس، چگونه این میزان از مرگ و میر در کشورهای پیشرفته جهان قابل توجیه است؟ در پاسخ اولا باید گفت موارد متعددی از پدیدههای گوناگون سراغ داریم که کار از دست طراحان خارج شده است؛ مانند ایجاد داعش در عراق و شام و نتیجه نهایی که منجر به رسیدن ایران به مرزهای جولان شده که قطعا هدف طراحان نبوده است. دوما، کرونا با هدف قرار دادن افرادی با بیماریهای زمینهای و کهنسالان، در بلند مدت بهترین خدمت را به دولتهای ماتریالیست و ماکیاولیست برای رهایی از هزینههای درمانی و بازنشستگی میکند. در همین راستا مطالعه کتاب دکترین شوک خانم نائومی کلاین یا دیدن مستند آن را در نقد عملکرد میلتون فریدمن و اقتصاد مکتب شیکاگو به مخاطبان پیشنهاد دادم. در پایان نیز برای تحلیل جهان پسا کرونا عرض کردم که سبک زندگی بشر از حکمرانی بلامنازع مجازی متاثر شده و فرهنگ تعاملات اجتماعی تغییر خواهد کرد. همچنین افزایش یاد خدا و توجه به نعمت سلامت و امنیت، دینداری پساکرونا را افزایش میدهد، اما با کمرنگ شدن اجتماعات، ممکن است سکولاریسم و فردی شدن دین تقویت شود که باید برای آن چارهاندیشی کرد. در سیاست نیز تشدید پایش مرزها، نگرانی از جنگهای بیولوژیک، تاکید بر حقوق بین المللی سلامت از جمله تاثیرات این دوران است و نهایتا در اثر این تغییرات در چارچوب تمدنی، یا نظام سلطه بسیار فریبکارانهتر بر مردم سلطه پیدا میکند و یا با اراده الهی و استفاده درست ما از شرایط پیش آمده، ضرورت رهبری واحد، مردم را به سوی مهدویت سوق خواهد داد. تحریم ها آسیب اقتصادیِ ایران پساکرونا را کاهش داد، اما خودکفایی و افزایش ذخایر استراتژیک، امنیت غذائی و درمانی در کنار جهش تولید حتما باید جدی گرفته شود. واقعا نمیدانم طرح زاوایای پیدا و پنهان و در نظر گرفتن ابعاد مختلف یک پدیده ضمن توجه به ماهیت و خباثت دشمن، تناقض است یا عین عقلانیت!
ج- روزنامه فرهیختگان تلاش زیادی به خرج داده است که برای مخاطب ناآشنا با رائفیپور، یک تصویر شعبدهباز و عوامفریب از اینجانب ترسیم نماید. شما مدعی شدهاید که سخنرانیهای اینجانب مصداق تردستی و شعبدبازی هستند و همین امر باعث جذب مخاطبان نوجوان و جوان شده است.
اگر بخواهیم خوشبینانه به این روش و منش فرهیختگان بنگریم، باید بگوئیم نویسندگان یا سفارش دهندگان پرونده «مصاف با عقلانیت انقلابی» هیچ شناختی از ماهیت سخنرانی و فضای حاکم بر آن ندارند و تفاوت آن را با رسانههای مکتوب نمیدانند.
در سخنرانی، اولا شما باید به لسان قوم سخن بگوئید؛ به ویژه اگر سخنرانیتان در مجامع عمومی باشد که مخاطبانتان طیف متنوعی از نژاد، سن، سطح سواد، جنسیت، مذهب و ... را تشکیل دهند. سخن گفتن برای یک جمع نامتجانس، اقتضائات خاص خود را دارد. ثانیا، شما وقتی برای سخنرانی به جمعی میروید، هدفتان اثرگذاری است، نه اظهار فضل لذا باید مبتنی بر نیازها و ذائقه جامعه مخاطب سخن بگوئید. ثالثا یک سخنران باید از شیوه های اثرگذاری مانند استفاده از تصویر و یا جذابیت های کلامی (مزاح و ...) بهره ببرد تا مخاطب خسته نشود. رابعا، مطلب را باید از نقطهای که مخاطب پذیرش دارد و ذهنش درگیر آن است شروع کنید و به جایی که مقصودتان است برسانید. کافی است شیوه تبلیغی انبیاء(س) را مرور کنید تا ببینید فیالمثل حضرت ابراهیم(ع) برای تاثیر گذاری بر خورشید پرستان و ستارهپرستان، حتی تا مرز تشبه به آنها نیز پیش میرود. پروندهسازان فرهیختگان لابد اگر در عصر ابراهیم نبی(ع) میزیستند، العیاذ بالله ایشان را متهم به نفاق، عوامفریبی، دروغگویی، تناقض و ... میکردند. مگر قرآن کریم صراحتا حضرت ابراهیم(ع) را برای ما الگو معرفی نکرده است؟ خامسا، سخنران باید ضمن اینکه از فنون پیشگفته بهره میبرد، باید مراقب باشد که به دام تساهل و تسامح نیفتد. هیچ موردی نمیتوانید نشان دهید که علی اکبر رائفی پور در دفاع قاطع از خطوط قرمز دینی و انقلابی به تساهل و تسامح افتاده باشد. حال آنکه عدول از اصول برای جذابیتزایی و گسترش دایره مخاطبان، مع الاسف امروز تبدیل به شیوه برخی افراد با تابلوی مبلّغ شده است. اینجانب ده سال تمام است که با حضور در دانشگاهها -که خیلیها آن را تصرف شده و ملک طلق لیبرالها میدانند و جرئت حضور در میان دانشجویان و اساتید را ندارند- حضور پیدا میکنم و در جلساتی پروشور که مهمترین مشخصه آن حضور اقشاری است که شما خاکستریشان مینامید- و از قضا مردم همینها هستند- بیآنکه دوقطبی ایجاد کنم، از مبانی انقلاب اسلامی دفاع کردهام و فضای غالب همه این جلسات، با منطق و محتوای ارائه شده، با گفتمان ما همراه بوده است.
در بزنگاه هایی که شبههها مردم و حتی حزب اللهیها را درگیر خود کرده و بسیاری در لاک سکوت فرورفتهاند تا از گزند تیر و ترکشهای احتمالی در امان باشند، به میدان معرکه رفتن ، روشنگی نمودن و هل من مبارز طلبیدن و در عین حال مقبول ماندن بسیار سخت است. بیرون گود ایستادهاید و به قول رهبر معظم انقلاب ایراد میگیرید که چرا هنگام شیرجه زدن از دایو، زانوی ما خم شده است! یک بار یکی از مسئولین در یک جلسه دانشگاهی غیر گزینشی در چینش مخاطبان و سازماندهی نشده حضور پیدا کرد و برای کنترل جمعیت، کارش به سوت بلبلی زدن کشید. البته این سوت در همان محیط باید زده میشد -هرچند ما در طی این ده سال از این سوت ها نزدیم!- اما همان قطعه کلیپ در سطحی وسیع مورد سوءاستفاده کسانی قرار گرفت که خواستند به سبک فرهخیتگان آقای محسنی اژهای را تخریب کنند. با شیوه ای که در پیش گرفته اید قاطعانه عرض می کنم هیچ مُبلغی نمره قبولی نخواهد گرفت و فقط یک خطیب میتواند رفتار غیرمنصفانه شما با اینجانب را درک کند .
ضمن اینکه اساسا این ادعا که مخاطب من صرفا نوجوانان هستند،کذب محض است. فرهیختگان میخواهد به مخاطبان خود القا کند که رائفیپور سخنان بیپایهای میزند که صرفا در میان نوجوانان خام و ناپخته مقبول میافتد. در حالیکه مخاطبان اینجانب از همه اقشار و سنین هستند. چنانکه پیشتر اشاره شد، عمده حضور من در دانشگاهها بوده است و علاوه بر این، تقریبا در همه ارگانهای حاکمیتی کشور اعم از حوزههای علمیه، وزارتخانهها، نهادهای انقلابی و... به دعوت رسمی مدیران مربوطه، حضور یافته و سخنرانی کردهام. آیا اتهام تردستی و شعبدهبازی به اینجانب، توهین به اعضای فرهیخته این نهادها نیست؟ شما به راستی چه تصویری از مردم ایران در ذهن دارید؟!
د- بن مایه پرونده تخریبی شما علیه اینجانب را تقطیع تشکیل داده است؛ تا جائیکه طبق گزارش خودتان در شماره 15 اردیبهشت 99، پس از انتشار این پرونده، انبوهی از مخاطبان با ارسال اصل سخنرانیهای اینجانب برای شما و یا دیگر عرایضم در آن موضوع به تحریف سخنانم اعتراض کردهاند، اما توجیه شما این بوده که « نویسنده یک سخنرانی از رائفیپور را دیده بود و هواداران سخنرانیهای دیگری را و در هرکدام از آنها رائفیپور موضوع واحدی را به شکلهای متفاوت بیان میکرد».
مشکل از بنده نیست. مشکل از شماست که وقتی میخواهید فردی را نقد کنید، به جای انتخاب یک جمله یا پاراگراف از یک سخنرانی و دستاویز قرار دادن آن برای تخریب فرد، باید تمام وجوه سخنان آن فرد را شنیده و سپس درباره بحث او اظهار نظر بفرمایید. این روش غلط که آن را به اشتباه نقد مینامید، در صورت تبدیل شدن به یک رویه معمول، یکی از خطرناکترین اتفاقاتی است که میتواند در حوزه تضارب عقاید در جریان انقلاب رخ دهد. بیرون کشیدن مطلبی از بافت و کانتکست اصلی آن و حذف حالات سخنران و شرایطی که آن بیانات صورت گرفته است و استناد به آن برای قضاوت، راه مشروعی نیست. چند سال پیش روزنامه نیویورکتایمز مطلبی با عنوان «Don’t Quote Me on This» منتشر کرد که وصف حال روزنامه فرهیختگان در نقد اینجانب است. نویسنده به زیبایی نشان داده بود که چگونه نقل قولهای منقطع از متن، میتواند فاجعه بیافریند و در عنوان مقاله خود خواسته بود که کسی از وی نقل قول نکند.
البته این شیوه ناصواب شما برای اینجانب که یکی از کارویژههای خود را پاسخ به شبهات مردم تعریف کردهام، بسیار آشناست. شبههافکنانی که به مصاف با آنها میروم، روششان دقیقا مشابه شما است که یک جمله از حضرت امام یا حضرت آقا را دست میگیرند و با استناد به آن، به کل پارادایم فکری ایشان و انقلاب اسلامی حمله میکنند.
ه- در بخشی تحت عنوان «اهل بیت نشانهشناسی خواستند؟» خواستهاید به استناد سخنان کارشناس محترم برنامه «بازگشت» شبکه افق، فعالیتهای حقیر در حوزه مهدویت را تخطئه کنید: «اشتباه بودن تکیه بر نشانههای ظهور مسالهای است که در برنامه «بازگشت» شبکه افق مورخ 25 اسفند 1398 مورد تصریح میهمان برنامه، دکتر محمدجواد ابوالقاسمی قرار میگیرد». حجه الاسلام دکتر ابوالقاسمی در واکنش به پرونده تخریبی شما، در صفحه شخصی خود در فضای مجازی مطلبی نوشته است که بی کم و کاست جهت اطلاع خوانندگان عزیز منعکس می شود: «بعد از انتشار یادداشت روزنامه فرهیختگان و استناد به سخنان بنده در برنامه بازگشت مورخ 25 اسفند، لازم است چند نکته را مطرح کنم. 1- برخلاف ادعای ناصحیح نویسنده یادداشت روزنامه فرهیختگان، مجری برنامه از قبل در جریان مطالبی که بنده مطرح کردم قرار داشت و مطلبی گفته نشد که بخواهد موجب تعجب مجری شود. 2-در خصوص این که روزنامه فرهیختگان مطالب بنده در برنامه بازگشت را دست آویزی برای تخریب آقای رائفیپور قرار داده است بیان این نکته ضروری است که وجود اختلاف نظر علمی بین دو نفر طبیعی است اما در این مسئله بالخصوص ایشان بارها در سخنرانی های مختلف امکان بداء در علائم ظهور را مطرح کرده اند. 3- فعالیت های چند ساله ایشان و دوستان همراهشان در راستای تشویق و جذب جوانان به مسأله مهدویت کم نظیر بوده است و بسیاری از مراکز دولتی و برخی موسسات مرتبط با این مباحث با بودجه های کلان اثرگذاری آنها را نداشته اند. 4- به عنوان شخصی که بسیاری از سخنان آقای رائفی پور را شنیده و در جلسات خصوصی با او سخن گفته ام، درک او از هندسه کلی مهدویت را برداشتی صحیح و مبتنی بر ثقلین و مطابق فکر انقلابی می دانم. اما هر انسانی از جمله خود را جایز الخطا می دانم و اعتقاد دارم در برخورد با اشتباهات هر کس باید سه عامل سابقه وی، تعمد یا عدم تعمد و میزان تاثیر منفی خطای وی را سنجید. چیزی که در برخوردهای فعلی با اشتباهات جدید یا قدیم بسیاری از فعالان عرصه فرهنگ و دین دیده نمی شود. 5- اساس سخنانم که در برنامه بازگشت شبکه افق مطرح شد وظیفه محوری منتظر بجای گزارشگری نشانه ها بوده است که در این جهت هیچ اختلاف فکری با آقای رائفی پور و گردانندگان برنامه بازگشت نداریم».
شایان ذکر است موضع حقیر در باره نشانه های ظهور (به عنوان عاملی برای امید بخشی و شناخت مدعیان دروغین و ...)و البته ضرورت نهی از توقیت و تطبیق برای مخاطبانی که پی گیر سخنرانی های اینجانب هستند کاملا مشخص است و اسناد و فیلم های مناظره بنده همراه نماینده محترم مرکز تخصصی مهدویت و حجه الاسلام مهدی طائب به عنوان مخالفان مستند "ظهور بسیار نزدیک است" با موافقان آن مستند موجود است.
و- در بخشی تحت عنوان «واقعیت پیش بینی داعش» مدعی شدهاید که با مشاهده فیلم سخنرانی اینجانب، نمیتوان گفت که در آن سخنرانی ظهور داعش پیش بینی شده است. این رفتار، نشاندهنده عمق سوگیری و نگاه بغضآلودتان به فعالیتهای اینجانب است. چطور ممکن است که دانشکده علوم سیاسی دانشگاه آزاد تهران در پنجم آذرماه 1392 از اینجانب دعوت بعمل میآورد تا درجمع اساتید و دانشجویان درباره این پیشبینی توضیح دهم، اما روزنامه دانشگاه آزاد که قاعدتا فضایی ژورنالیستی و غیرآکادمیک دارد، این پیشبینی را به سخره میگیرد. البته واکنشها به این پیشبینی به دانشگاه آزاد محدود نبوده است و غیر از واکنشهای انبوه مردمی، دولت سوریه که در خاک خود با داعش درگیر بوده، در سال 2017 از اینجانب دعوت کردند تا در همایش «المقاومه الثقافه»، درباره این پیشبینی سخنرانی کنم و در پایان همایش ضمن تقدیر از بنده درخواست نمودند به ایشان در تاسیس یک مرکز آینده پژوهی در دمشق کمک کنم.
ز- در بخشی از پرونده فرهیختگان آمده است که رائفیپور در طیف وسیعی از موضوعات سخن میگوید و بدون تخصص کافی نظر میدهد. فارغ از اینکه چگونه نویسنده مطلب انتقادی فرهیختگان مجوز دارد در شاخه های مختلف بنده را نقد نماید ولی بنده اجازه سخن گفتن ندارم!
اینجانب هر جایی که کشور عزیز و انقلاب نیاز به کمک داشته باشد و کاری از دست بنده بر بیاید، با تمام توان حاضر خواهم بود و از لومه لائم هراسی به دل راه نخواهم داد. این همان فرهنگی است که ما را در هشت سال دفاع مقدس پیروز کرد، همان فرهنگی که بزرگترین استراتژیستهای نظامی دنیا همچون سرداران شهید سلیمانی و حسن باقری - کارمندان سابق اداره آب و روزنامه- از آن بیرون آمدند. واقعا عجیب است که صدای این همه متخصص پس از شنیدن عرایض بنده در نیامده ولی اینچنین فرهیختگان را به تکاپو انداخته است.
شایان ذکر است که بارها عرض کرده ام تخصص بنده «دشمن شناسی» است. در دانشگاه امام صادق(ع) با پیگیری اینجانب درسی با عنوان دشمنشناسی ارائه و تدریس آن به خود حقیر محول شد، دانشجویان کارشناسی و ارشد انتخاب واحد کردند، تدریس صورت گرفت و از ایشان آزمون گرفته شد. اگر حقیر وارد تحلیل و بررسی موضوعی شدهام، از همین زاویه دشمنشناسی بوده است. چنانکه یک متخصص توسعه وقتی درباره کشاورزی، محیط زیست، صنعت، حمل و نقل، آموزش و پرورش و... نظر میدهد به معنی تخصصش در همه این امور نیست، بلکه از زاویه توسعه به این مباحث ورود میکند. با اینحال، چنانکه عقلانیت اقتضا میکند، هرگز بیمحابا وارد عرصهای نشدهام و اگر دشمن را در حوزهای فعال دیدم، از نظرات خبرگان آن عرصه تمام و کمال بهره جسته ام.
شاید بخش هایی از یادداشت چندی پیش آقای دکتر سید یاسر جبرائیلی در این زمینه برای شما که از قلم و تخصص ایشان در روزنامهتان بهره میبرید راهگشا باشد: «چند سال پیش که معاون پژوهش و آموزش خبرگزاری فارس بودم، ناگهان دیدم در صفحه نخست فارس یک گفت و گوی تفصیلی با آقای رائفی پور منتشر شده است. با مدیرعامل یا سردبیر(شاید هم هردو) تماس گرفتم و اعتراض کردم که چرا این آقا به فارس دعوت شده است؟ آن زمان، تصویری که از علی اکبر در ذهن داشتم، بیشباهت به آنچه بسیاری از امثال این حقیر و حتی بسیاری از بزرگان جبهه انقلاب امروز از او دارند، نبود: فردی که صرفا حول فراماسونری سخن میگوید...یکی دو سالی گذشت و برای اولین بار او را در جلسهای... دیدم. سخنان او در آن جلسه برایم بسیار عجیب بود. همه حرفهایش، منطقش، دیدگاهش، در همان چهارچوبی بود که ما خود را متعهد به آن میدانیم. از همان جلسه روابطمان شکل گرفت و امروز، یکی از دوستان صمیمی من است که تقریبا هفتهای نیست با او جلسه نداشته باشم. بیپرده بگویم. آن تصور اولیه من از علی اکبر رائفی پور، که تصور امروز بسیاری دیگر از عزیزان و بزرگان نیز هست، بیش از آنکه محصول حملات دشمنانِ گفتمان انقلاب اسلامی به او باشد، محصول حسادتهای خودیها بوده و هست. چه، اگر کسی فقط در سیبل ضربات دشمن باشد، لااقل در جبهه خودی معارض ندارد، اما فضای کنونی علیه او در جبهه انقلاب، صرفا محصول فضاسازی دشمن نیست، نتیجه حسادتهاست... اکبر رائفی پور را اگر بخواهم در یک جمله خلاصه کنم این است که او، با مهارت کمنظیری که در حل مسئله دارد، فضای جامعه را میکاود و پرسشهایی را که برای خودش و مردم مطرح میبیند، با مبانی اسلامی و انقلابی محل تحقیق و بررسی قرار میدهد و از پرسیدن و شاگردی کردن نزد متخصصان آن مسئله هم هیچ ابایی ندارد. وقتی پاسخ را مییابد، به بیان شیوایی که از عهده امثال حقیر خارج است، مخاطبانش را اقناع میکند. اهمیت اکبر رائفیپور و کارهایش را زمانی با تمام وجود درک میکنم که با اقشار عادی و غیردانشگاهی مردم مواجه میشوم و قادر نیستم با زبان آکادمیک، از عهده سوالات و شبهاتشان برآیم. او هنر این را دارد که با متخصصان مرتبط است و پیامشان را به زبان مردم ترجمه میکند. شنیدم بسیاری از سوژههای برنامه از لاک جیغ تا خدا، با سخنرانیهای او راهیافتهاند، اما متولیان برنامه ملاحظه دارند، از او اسم ببرند! من مدعی نیستم اکبر رائفی پور هیچ اشکالی ندارد، چنانکه خود را پر از اشکال میبینم. خود او هم چنین ادعایی ندارد و اگر خطایی به او گوشزد شود، حتما شجاعانه اصلاح میکند. اما از همه بزرگانی که علی اکبر رائفیپور را ندیده و درباره او قضاوت میکنند، تقاضا دارم جلسهای با او داشته باشند و حرفهایش را بشنوند».
ح- در بخش دیگری از این پرونده مطول، مرا متهم به افراط در نمادگرایی کردهاید. اولا بنده صرفا از سال 89 تا 90 درباره جوامع مخفی و فراماسونری نیز سخن گفتهام و طبعا به دلیل اهمیت نمادگرایی در تفکر آنها، به نمادشناسی شان نیز پرداختهام. و از آن سال تاکنون، دیگر با این موضوع سخنرانی نداشتهام که شما اینجانب را به افراط در نمادگرایی متهم میکنید؛ چنان به مخاطب القا کردهاید که گویی بام تا شام کار من دقت در نمادها و سخنرانی درباره آنهاست!
انتشار گسترده آن سخنرانی ها بدلیل جذابیت در موضوع و ارائه دلیل بر تکثر آن نیست.
اما اینکه در اندیشه انحرافی صهیونیزم جهانی عنصر نماد بسیار مهم است، ایراد به بنده باز نمیگردد و اینجانب به عنوان یک پژوهشگر ملزم به گفتن حقایق هستم. ای کاش قدری با فرمایشات مقام معظم رهبری آشنا میبودید. ایشان در دیدار با شرکت کنندگان درهفدهمین اجلاس نماز می فرمایند: «ما بارها، مکرر به آقایان ائمهى جمعه، ائمهى جماعت و روحانیون محترم در شهرستانها، در تهران توصیه کردیم که مساجد باید آباد باشد؛ صداى اذان باید از مساجد بلند شود. باید همه نشانه هاى توجه به نماز و اقامهى نماز را در شهر اسلامى - بخصوص در شهرهائى مثل تهران و شهرهاى بزرگ کشور - ببینند، باید احساس کنند؛ هم مردم خودمان، هم کسانى که وارد این شهرها میشوند. نشانههاى اسلامى باید واضح و آشکار باشد؛ کما اینکه در مهندسىهاى ما باید نشانه هاى اسلامى آشکار باشد. صهیونیستها هر نقطهى دنیا که خواستند یک ساختمانى بسازند، «آن علامت نحس ستارهى داوود» را سعى کردند یکجورى رویش تثبیت کنند. کار سیاسىشان اینجورى است. ما مسلمانها نشانههاى اسلامى و مهندسى اسلامى را باید در همهى کارهایمان، از جمله در باب مهندسى بایستى مراعات کنیم».
نویسندگان فرهیختگان سعی کرده اند آسمان و ریسمان را به هم بافته و موضوع یک سال و اندی از سخنرانیهای بنده را به کل فعالیتهایم تعمیم دهند؛ و البته از آنجا که بی ربط بودن این ادعا برای مخاطبان واضح و مبرهن است، تلاش میکنند القا نمایند بنده هنوز بر همان منهج در حال پژوهش هستم!
6- پرونده فرهیختگان علیه علی اکبر رائفی پور را نمیتوان و نباید در خلاء دید و این پروژه تخریبی را صرفا به انگیزههای شخصی یک مدیرمسئول، سردبیر یا خبرنگار نسبت داد. نمیخواهم قضاوت کنم که فرهیختگان دقیقا چه نسبتی با فضای پیش و پس از انتشار پرونده تخریبی دارد، منتهی این فضا را برای مخاطبان شما تبیین کرده و قضاوت را به آنها میسپارم.
نقل مطالبی در حاشیه مطلب فرهیختگان، این ظن و گمان را تقویت میکند که این پروندهسازی نه به قصد انتقاد، بلکه با نیاتی دیگر صورت گرفته است. مدیر مسئول روزنامه فرهیختگان پس از مواجه شدن با انتقادات چهرههای انقلابی به دلیل انتشار پرونده تخریبی، در یکی از گروههای مجازی که چهرههای رسانهای انقلاب حضور دارند، در پاسخ به انتقاداتی با این مضمون که «چرا موسسه مصاف را که یک مجموعه کارآمد و تماما مردمی است و هیچ سهمی از بیتالمال ندارد و اینگونه فعالیت میکند، تخریب کردهاید»، مدیر مسئول فرهیختگان در پاسخ مینویسد: «مجموعه مصاف هم اینطور نیست که روی پای خود ایستاده است. نه اخوی این مجموعه هم ردیف بودجههای خوبی از پول نفت دارد، ولی نوع نگاه ما به پرداخت و تمرکز روی این بحث نبود».
در این که سخن ایشان کذب محض است، شکی نیست و ایشان باید ضمن اثبات ادعای خود برای افکار عمومی، در فردای قیامت نیز پاسخگوی این تهمتها باشد. اما من اگر از بیتالمال کمکی دریافت نکردهام به این دلیل بوده که خواستهام وامدار هیچ دسته و گروه و جریانی نباشم و برای رضای خدا، پای کار انقلاب اسلامی باشم. اما همین اتهام بی اساس و ناروای مدیرمسئول فرهیختگان، مویدی است بر اینکه تخریب رائفی پور با پوشش نقد، عقبهای پیچیدهتر دارد یا حداقل به این معناست گردانندگان این روزنامه، فریب افراد دیگری را خوردهاند و نیات دیگری -که علت آن در این روزها برای بنده و بسیاری از مردم تا حدودی مشخص شده- محرک این پروژه بوده است.
اطلاع فعالان رسانهای نزدیک به دولت فعلی از پروژه فرهیختگان چند روز پیش از انتشار پرونده تخریبی، این فرضیه را تقویت میکند که نباید کار فرهیختگان را در خلاء تحلیل کرد. آقای سجاد عابدی مدیر کانال تلگرامی «تلخند سیاسی» که بارها به بهانههای مختلف به چهرههای انقلابی تاخته و ید طولایی در توهین و تمسخر و نشر اکاذیب علیه اینجانب دارد، 28 فروردینماه یعنی پنج روز پیش از انتشار پرونده فرهیختگان، در توئیتی مینویسد: «متاسفم برای کسانی که رائفیپور را انقلابی یا حزبالهی میخوانند. میگن عابدی چهرههای انقلابی را تخریب میکنه. من دستم رو روی قرآن میذارم و قسم میخورم که رائفیپور انقلابی نیست... ولی زمان خیلی چیزها رو روشن میکنه، صبور باشید... فقط بگم به پایان رائفیپور نزدیک میشویم».
جالبتر اینکه پس از انتشار پرونده فرهیختگان، مطالب این پرونده با حرارت زیاد توسط رسانههای یک طیف شناختهشده در کشور ضریب داده شد. سایت جماران مینویسد: «حذف رائفیپور کلید خورد». آقای مصطفی فقیهی مدیر سایت انتخاب مینویسد: «افساردریدگی کار دست رائفیپور داد/ پایان استاد در 36 سالگی؟». روزنامه شرق تیتر میزند «اصولگرایی علیه رائفی پور». روزنامه هفت صبح عکس یک خود را به این پروژه اختصاص می دهد و مینویسد «شکست پروژه تئوریسنهای جوان». آقای صادق زیباکلام میگوید «رائفیپور نماد عقبماندگی علوم انسانی در ایران هست». روزنامه اعتماد مینویسد «رائفیپور چگونه یکشبه پسر بد اصولگرایان انقلابی شد؟» و موارد متعدد دیگر که فهرست کردن آنها در این مجال نمیگنجد. به راستی این شادکامی یک جریان فکری خاص، بابت چیست؟ چه چیزی آنها را از رائفیپور آزرده ساخته که اینگونه بابت حملات ناجوانمردانه شما به حقیر پایکوبی میکنند؟ جز این است که رائفیپور در طی همه این سالها در مصاف با تفکر غیرانقلابی و البته غیرعقلانی این جماعت بوده است؟
برای حقیر پاسخ این پرسش بسیار مهم است که چرا خبرگزاری تسنیم که بارها و بارها از اینجانب در موضوعات مختلف مصاحبه گرفته و روی وب سایت این خبرگزاری موجود است، و حتی اینجانب به دعوت مدیران تسنیم در جمع کارکنان این خبرگزاری سخنرانی کردهام، به ناگاه در یک شب با فرهیختگان همراه میشود و کلیه پرونده را منتشر میکند؟ آیا غیر از این است که فرهیختگان و تسنیم عقبه مدیریتی یکسانی دارند؟ آیا این توئیت فرید مدرسی فعال رسانهای اصلاحطلب قابل تامل نیست که در همان روزها نوشت: «در مخالف بودنم با علیاکبر رائفیپور نه شکی است و نه تردیدی؛ منش، روش و محتوا و ادبیات ادعاهایش را نمیپسندم اما منصفانه میگویم که حمله تسنیم و فرهیختگان به رائفیپور به یک نفر باز میگردد که در هر دو رسانه نفوذ دارد و چون نتوانسته رائفیپور را تحت امر کند، دستور حمله داده!».
برای تحلیل این پروژه تخریب البته نشانههای دیگری نیز میتوان ذکر کرد و از ارتباط آنها با حملات فرهیختگان سوال کرد.
به فاصله اندکی پس از انتشار مطلب فرهیختگان، بخشی از صحبتهای 10 سال پیش اینجانب در قالب یک کلیپ تقطیع و تدوین میشود تا از دل آن توهین بنده به مردم مهدیشهر سمنان استنباط شود. این کلیپ به صورت گسترده در میان مردم مهدیشهر توزیع شده و بلافاصله برنامهای برای تجمع علیه رائفیپور در مقابل فرمانداری شهر در شرایط اوج کرونا و ممنوعیت تجمعات ! تدارک دیده میشود؛ که خوشبختانه با روشنگری سریع حقیر و انتشار اصل سخنانم و کمک برخی مسئولین محلی ، غائله جمع شد.
یا یک روز قبل از انتشار پرونده فرهیختگان، سایت انصاف نیوز با عقبه امنیتی نزدیک به دولت، در مصاحبهای با یک عنصر بازنشسته وزارت اطلاعات، در علت و چرایی بازداشت جاسوسان موشکی با پوشش محیط زیست، تشکیک جدی مینماید و دقیقا فردای آن روز، در بخشی از مطلب فرهیختگان به اینجانب بابت انتشار ایمیلهای کاوه مدنی -جاسوس فراری داده شده- حمله صورت میگیرد. چند روز بعد از انتشار مطلب فرهیختگان، مجددا انصافنیوز طی مصاحبهای با آقای صادق زیباکلام -با گرایش سیاسی مشخص برای خوانندگان عزیز- مطالب فرهیختگان درباره انتشار ایمیلهای کاوه مدنی توسط اینجانب را تکرار میکند. این چینش و توالیهای زمانی، آیا حکایت از یک هماهنگی کامل ندارد؟
جالب اینکه فردی که مطلب فرهیختگان به نام او منتشر شده، پس از واکنشهای مردمی، در توئیتی از حمایت از جاسوسان محیط زیست اعلام برائت کرده و میگوید خود وی علیه این جاسوسان مطلب نوشته است. چگونه ممکن است خبرنگاری درباره پرونده جاسوسان محیط زیستی مطلب نوشته باشد و در مطلبی دیگر، از انتشار ایمیلهای افشاکننده این پروژه جاسوسی که ضربه سنگینی به شبکه جاسوسان زد و آنان را به واکنش واداشت، برآشفته شود؟ با این شواهد در خوشبینانهترین برداشت ممکن میتوان گفت گردانندگان فرهیختگان، در واقع فریفتگانی هستند که بازیچه لجنههای خاص امنیتی-سیاسی شدهاند.
البته باید در نظر داشت بازه زمانی محدودِ پیش و پس از پرونده فرهیختگان با چاشنی بی سابقه و متکثر حمله افراد و رسانه های ضد انقلاب نیز به اینجانب همراه می شود که در طول این ده سال بی سابقه بوده است از العربیه و ایران اینتر نشنال سعودی بگیرید تا شبکه من و توی بهایی از منتها الیه ری استارتی و سلطنت طلب ها تا هوادارن فرقه ضاله یمانی و آتئیست ها و مجاهدین خلق و شیعه انگلیسی ...
پس از رفتار غیراخلاقی فرهیختگان، بسیاری از سیاسیون و فعالان رسانهای به اینجانب گفتند که مقصر این ماجرا آقای ولایتی است که یا با هدایت خود او این کار انجام شده یا اینکه چنین اقدامی ناشی از سوء مدیریت اوست و من اگر میخواهم رفتار فرهیختگان را پاسخ دهم، باید آقای ولایتی را مخاطب قرار دهم. اما اینجانب به هیچ وجه حجت شرعی درباره قصور و تقصیر دکتر ولایتی در این باره نداشتم و طی ملاقاتی که بابت دلجویی از بنده توسط ایشان ترتیب داده شد،از این اقدام فرهیختگان بسیار ناراحت بودند و اعلام برائت کردند. اینجانب میتوانستم به سبب لطفی که خیل عظیمی از مردم به حقیر دارند، اقدام به مقابله رسانهای کنم و درباره فرهیختگان و مدیریت پشت صحنه آن با مردم حرفهایی بگویم که واقعیت دارند و نشنیدهاند، اما به خاطر پرهیز از تفرقه در جبهه انقلاب سکوت کرده ام.
ما در همه این سالها، در مصاف بودهایم؛ اما مصاف ما با جبهه باطل و مقابل انقلاب اسلامی بوده است و انشاءالله با تمام توان به این مصاف ادامه خواهیم داد. توصیه من به گردانندگان روزنامه فرهیختگان و پدرخواندههای مجتمع رسانهای مربوطه!این است که به جای خنجر زدن به نیروهای فعال خودی، حواستان به دشمن پیش رو باشد. دنبال حذف فرصتها و ظرفیتهای موجود در جبهه انقلاب نباشید. تفرقهافکنی نکنید. به دشمن برای هدف قرار دادن نیروهای انقلابی گرا ندهید. به روایت دشمن از خودی ها اعتماد نکنید. به جای اینکه به حامیان طرح «آشتی ملی» لیبرالها تریبون دهید تا رائفیپور را از دم تیغ بگذراند، به دنبال آشتی در جبهه خودی باشید. از مخاطبان عزیز میخواهم گزارش مربوط به بخشی از فعالیتهای موسسه مصاف را در صفحات دیگر روزنامه در همین شماره مطالعه فرمایند.
بخش دوم جوابیه علیاکبر رائفیپور به «فرهیختگان»
معرّفینامه مؤسسه مصاف ایرانیان
مؤسسه مصاف ایرانیان در سال 1390 تأسیس شده و فعالیتهایش از آن زمان تا کنون ادامه و گسترش یافته است. این مؤسسه تمرکز خود را بر شناسایی و انتشار حداکثری آموزههای اصیل مهدویت و انقلاب اسلامی قرار داده و در تلاش است تا ضمن تبیین انحرافاتی که از سوی گروهها و جریانهای مخرّب در این حوزه ایجاد می شود، نیازمندیها و خلأهای موجود را بر طرف سازد. اقدامات موثر و کارآمدی این مؤسسه موجب شده که در میان عموم مردم به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای مهدویت و دشمنشناسی شناخته شود و بتواند اعتماد مخاطبانی از طیفهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی (به خصوص جوانان) را به خود جلب نماید. وجود همین جایگاه اجتماعی موجب شده که این مرکز از طریق کمکهای مردمی به فعالیت در حوزههای فوق پرداخته و ضمن رعایت استقلال و عدم وابستگی (مالی و غیرمالی) به نهاد یا سازمانهای مختلف، کوچکترین هزینهای را متوجّه ارگانهای دولتی یا حاکمتی نکند.
با توجّه به آنکه فعالیتهای مؤسسه مصاف ایرانیان با رویکرد مهدویت انقلابی صورت میپذیرد و تقویت جایگاه انقلاب اسلامی و خصوصا جمهوری اسلامی به عنوان سنگر اولیه و اصلی انقلاب، از اهداف اصلی و خدشه ناپذیر مصاف است. علاوه بر اینکه در حوزه تخصصی مهدویت این مؤسسه عضو «ستاد عالی ساماندهی فعالیتهای مهدوی»(به ریاست حجتالاسلام والمسلمین رحیمیان) بوده و بر همین اساس، پیش از انجام اقدامات مربوط به حوزه مهدویت، موارد را به سمع و نظر مسئولین ستاد مذکور رسانده و پس از دریافت تأییدیههای لازم از سوی آن ستاد، به اجرای طرحها و فعالیتهای خود در حوزه مهدویت میپردازد، در دیگر عرصههایی که انقلاب و نظام نیاز به کمک داشته باشد نیز بی تردید آتش باختیار و البته با تدبیر ورود می کند.
در نگاه این موسسه تقویت انقلاب و نظام عین تقویت مهدویت است و کار برای شیعه خانه امام زمان عج کار مهدوی محسوب می شود.
مؤسسه مصاف ایرانیان متشکل از واحدهای مختلفی است که در هر یک از آنها، جوانان تحصیلکرده، انقلابی و خوشفکر به صورت تخصّصی به پژوهش و بررسی مسائل مربوط به یک حوزه از علوم و تولید محتوای کارآمد و به روز در آن حوزه میپردازند. واحدهای مؤسسه مصاف ایرانیان شامل موارد ذیل است:
واحد مهدویت (مهدیاران):
وظیفه اصلی این واحد، تولید محتوا در حوزه معارف مهدوی و نشر و گسترش آن از طُرُق مختلف در میان عموم مردم است که در همین راستا اقدامات مختلفی را انجام داده که از میان آنها، میتوان به موارد ذیل به عنوان مهمترین فعالیتهای واحد مذکور اشاره نمود:
۱. برگزاری دورههای آموزشی در حوزه مهدویت: این دورهها در سه سطح مقدّماتی، متوسّطه (تکمیلی) و پیشرفته (تربیت مربّی) برگزار شده و شخص پس از گذراندن این دورهها و اخذ آزمون و مصاحبه از سوی اساتید حوزه مهدویت، تبدیل به مبلّغ حوزه مهدویت میگردد. دورههای فوق تا کنون در 15 استان کشور برگزار گردیده و اساتید مورد تأیید بنیاد حضرت مهدی موعود (عج) و مرکز تخصصی مهدویت به ارائه مطالب تخصّصی در حوزه مهدویت پرداختهاند. در ثمرات و نتایج حاصله از برگزاری دورههای آموزشی معارف مهدویت همین بس که در این دورهها تا کنون بیش از 8200 مربّی مهدوی مورد آموزش قرار گرفتهاند و مطالب طرح شده در جلسات فوق، به صورت کتابی با عنوان «مسیر یاری» از سوی بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود (عج) ویژه دانش آموختگان موسسه مصاف چاپ و منتشر گردیده است.
به ضرس قاطع می توان گفت سرفصلهای طرح شده دوره توسط بهترین و خبره ترین اساتید مهدویت در کشور بوده و از طرفی وسعت جغرافیایی و تعداد مخاطبان ویژگی منحصر بفردی به این دوره ها داده که آن را در تاریخ کشور بی سابقه نموده است.
سرفصلهای ارائه شده در این دوره ها عبارتست از: افق مهدوی در گام دوم، امام مهدی در قرآن، غرب و مهدویت، تاریخ سیاسی عصر غیبت، نقش ایرانیان در ظهور، رسانه و مهدویت، فرق و جریانهای انحرافی، امام مهدی در صحیفه سجادیه، امام مهدی در نهج البلاغه، ولایت فقیه، ادعیه و زیارات مهدوی، مبانی شناخت امام، سبک زندگی منتظرانه، انقلاب اسلامی و مهدویت، حکومت مهدوی، ضرورت وجود امام، علائم و شرایط ظهور، وظایف منتظران، انتظار، آخرالزمان و راهکارهای حفظ دین، شبهه شناسی، ادله عقلی اثبات امامت، جلوههای محبت امام و اوصاف یاران، مخاطبشناسی و شیوه انتقال معارف مهدوی، مرجعیت سیاسی در تاریخ عصر غیبت، حضرت مهدی وارث پیامبران، جریان شناسی فرهنگ انتظار، تاریخ عصر غیبت، آسیب شناسی مهدویت، فلسفه غیبت و فوائد امام غائب، رجعت، مدعیان دروغین، جایگاه امام در نظام هستی، منجی در ادیان، از بعثت تا ظهور، اندیشه مهدویت، ضرورت طرح مباحث مهدویت، انحرافات مهدوی، شاخصههای حکومت مهدوی
اساتیدی که در دورههای موسسه مصاف تدریس کردهاند:
حجج اسلام:پور سید آقایی (رئیس مرکز آینده روشن و برگزار کننده همایش جهانی سالانه دکترین مهدویت)، علیرضا پناهیان، متوسل(مسئول بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود)، نصوری(مسئول مراکز تخصصی حوزههای علمیه)، کفیل(معاون بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود)، باقی، اباذری، حائری پور، رجبی، دهقانی، غیبی، عبداللهی، جواد محمودی، یگانگی، حاجی آقا زاده، اعوانی، فوادیان، محمودی، همتی، ملایی، کاظمی، عرفان، قربانی، ، موسوی، بالادستیان، جعفری، میرزابیگی، نائب زاده، حسین پور، نیلی پور، اسدی خانوکی، نائینی، فلاح، عبدالکریم حسینی، حاجی آبادی، سالاری، شریعتی، شاکری
و آقایان:
شفیعی سروستانی، رائفی پور، حامدی، سید محمد حسینی، پورمسعود
۲. دبیر خانه دائمی و انجام امور مربوط به برخی تجمعات گسترده مهدوی از جمله؛
الف) برگزاری اجتماع بزرگ مردمی بیعت با امام زمان(عج) [عید بیعت] در مراکز استان ها و شصت شهر بزرگ کشور با هدف به حاشیه راندن برخی مراسمات بدعت آمیز در نهم ربیع که به لطف خدا با استقبال کم نظیر مردمی مواجه شده است، مراسم مربوط به شهر تهران در سالهای گذشته در میدان امام حسین(ع) برگزار می شود
ب) با پیگیریهای موسسه مصاف و تصویب ستاد عالی ساماندهی فعالیتهای مهدوی از سال 92 تا کنون، مصاف متولی برگزاری مراسم احیای شب نیمه شعبان در 500 نقطه از داخل و خارج کشور شده است : خیل عظیم مشتاقان حضرت ولی عصر عج در شب نیمه شعبان با شعار استغفار (از گناهان مانع ظهور)، اضطرار (از نبودن حضرت)، دعا (جهت تعجیل در فرج) عموما در مساجد به شب زنده داری مشغول می شوند، شایان ذکر است این برنامه با استقبال شیعیان دیگر کشورها نیز مواجه شده است
ج) سال 1399 که تجمعات نیمه شعبان به دلیل شیوع کرونا برگزار نشد، ضمن برگزاری مراسم احیای نیمه شعبان به صورت مجازی، با هدایت موسسه مصاف و صرفا بهره جستن از ظرفیتهای مردمی و حتی با وجود سنگ اندازی برخی نهادهای مسئول، طوفان توییتری بیسابقهای ایجاد شد که طی آن هشتگ منجی موعود (#ThePromisedSaviour) در کل جهان و همچنین در 265 شهر بزرگ جهان ترند اول شد و توئیتهایی که با مضامین مربوط به مهدویت با این هشتگ منتشر شدند، بیش از یک میلیارد و 260 میلیون بازدید داشت. به جرات می توان عرض کرد در طول تاریخ تشیع هیچگاه تا آن زمان مفاهیم مهدوی شیعه اینگونه وسیع و جهانی طرح نشده بود و همچنین هیچ عملیات توییتری نیز در فضای توییتر فارسی قدرت نزدیک شدن به این رکورد را نداشته است
۳. راهاندازی موکب «مع امامٍ منصور» با همکاری مسجد مقدس جمکران در مسیر راهپیمایی عظیم اربعین حسینی (ع) و تلاش در جهت ارائه رویکرد مهدوی و انقلابی به این اجتماع بزرگ جهانی و استفاده از ظرفیتهای موجود در آن با هدف نشر معارف مهدوی.
۴. نشر و گسترش مستمر و متناوب معارف مهدوی در فضای مجازی (از طریق سایت، کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام) و در قالبهای مختلف از جمله کلیپ، پادکست صوتی، نمایشنامه صوتی، دلنوشته، عکسنوشت و... که هم اکنون بزرگترین مرجع نشر معارف مهدوی در فضای مجازی محسوب می شود، از آنجا که مطالب علمی مطرح شده در کلاسها اعم از جزوات، صوت، فیلم، پاورپوینت توسط اساتید مبرز کشوری بصورت رایگان از طریق سایت و شبکههای اجتماعی در اختیار عموم علاقه مندان قرار میگیرد، واحد مهدویت مصاف موسوم به مهدیاران را میتوان دانشگاه مجازی مهدویت نامید.
۵. راهاندازی و انجام امور مربوط به پویشهای مختلف از جمله؛
الف) پویش مهر مهدوی با هدف ترویج فرهنگ مهدویت در کنار کمک به ایتام، مستمندان و خانوادههای کمبضاعت و دیگر نیاز مندان: که امروز یکی از بازوان جهاد خدمت رسانی و رزمایش همدلی است برای درک بهتر میزان گستردگی و حجم فعالیتهای صورت گرفته تنها کافی است هشتکهای #مهر_مهدوی یا #مهرمهدوی را در شبکههای اجتماعی جستجو فرمایید.
ب) کمپین جهانی اهدای خون در عاشورا و اربعین حسینی (shia blood donation) که با استقبال نسبت خوب در اقصی نقاط جهان مواجه شد و تاثیر بسزایی در شناساندن عقلانیت شیعی به جهانیان داشته است و از آنجا که در عمل به نفی تطبیر می انجامد شدیداً مورد اعتراض طیف معتقد به قمه زنی قرار گرفته است.
ج) کمپین خودروی مهدوی: مردم از نوشتههای مرسوم بر روی خودروهایشان به عنوان فرصتی برای معرفی مهدویت و شعارهای مهدوی و همچنین معرفی عملی فرهنگ صحیحی رانندگی بهره می برند این کمپین نیز با استقبال بسیار خوب مردم حتی در کشورهای خارجی مواجه شده است.
۶. پاسخ به شبهات و سؤالات موجود در موضوعات مختلف مهدویت و همچنین برگزاری صدها همایش و سمینار در این حوزه
۷. ارائه محتوای رایگان به دو برنامه تلویزیونی در حال پخش از رسانه ملی
واحد فنّی و مهندسی:
اعضای این واحد که متشکّل از فارغالتحصیلان نخبه، خوشفکر و جوان دانشگاهی هستند، به طراحی و ساخت ابزار و وسایل مورد نیاز کشور با استفاده از آخرین نتایج حاصله از تحقیقات و با کمترین هزینه میپردازد.فارغ از اینکه تولیدات این واحد موجب رفع نیازهای داخلی می شود مهمترین هدف از این کار دمیدن روحیه خودباوری به جوانان و عملی کردن شعار خواستن توانستن است.
اقدامات این واحد منجر به تولید محصولات به روز و کارآمدی در حوزههای مختلف گردیده که از میان آنها میتوان به موارد ذیل به عنوان مهمترین تولیدات واحد فنّی و مهندسی مؤسسه مصاف ایرانیان یاد کرد:
۱. ساخت دستگاه کنترل عددی رایانهای (CNC) سه محوره و چهار محوره و پروتوتایپ پنج محوره
۲. تولید اسلحه مدرن ذوالفقار؛ اوّلین سلاح هجومی ایران که قابلیت تغییر کالیبر داشته و از سوی رسانههای عربی عبارت «فخر الصناعة الایران» برای آن بکار رفته است.
۳. ساخت سامانه بومی شناسایی و ایجاد اختلال در ریزپرندهها (پاداسکای) که نظیر آن در منطقه غرب آسیا وجود ندارد و با افتخار تامین بخش از امنیت هوایی مراسم 14 خرداد حرم مطهر، مراسم شهادت سردار سلیمانی و نماز جمعه با حضور رهبر انقلاب را انجام داد.
۴. تولید دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) مکانیکی با قابلیتهای منحصر به فرد با همکاری واحد سلامت
۵. ساخت دستگاه پویشگر و چاپگر (اسکنر و پرینتر) سهبُعدی
از دیگر وظایف این واحد، مشاوره فنی و دریافت ایدههای ارسالی از سوی جوانان و بررسی و ارزیابی امکان یا عدم امکان اجرایی نمودن آنهاست. همانطور که گفته شد اصلیترین دغدغه واحد فنّی و مهندسی مؤسسه مصاف ایرانیان، بکارگیری علوم و فناوریهای به روز و کارآمد و تولید وسایل مورد نیاز جامعه با کمترین هزینه در جهت ایجاد خودکفایی و جلوگیری از خروج ثروت از میهن عزیزمان و از آن مهمتر ایجاد روحیه خود باوری است که می توان بدون بهره بردن از بودجههای بیت المال با استفاده اط ظرفبتهای مردمی و کار جهادی به اهداف عالیه دست یافت.
واحد ادیان، فرق و قومیتها (افق):
این واحد بنابر درخواستهای مکرّر مخاطبان از سال 1397 ه.ش و با هدف معرّفی، بررسی و نقد ادیان ابراهیمی و غیرابراهیمی، بررسی و نقد فرقههای نوپدید، پاسخگویی به شبهات مطرح شده علیه مکتب تشیّع، بررسی مسئله منجی و آخرالزمان در ادیان دیگر و همچنین ارائه اطلاعات پیرامون تنوّع قومیتی کشور و مطالبه دغدغههای قانونی و مشروع ایشان و مقابله با تجزیه طلبی تأسیس گردیده است. اهمّ فعالیتهای واحد افق مؤسسه مصاف را میتوان در موارد ذیل خلاصه نمود:
۱. برگزاری دورههای تخصصی نقد فرق ضاله و شبهه شناسی ویژه روحانیون و معلمان پرورشی و معارف
۲. ایجاد بسترهای لازم در فضای مجازی و تولید و ارائه محتوا به صورت مستمر در زمینه ادیان، مذاهب و فرق به مخاطبان
۳. پاسخگویی به بیش از 16 هزار سؤال و شبهه مطرح شده از سوی مخاطبان به وسیله کانال تلگرام و صفحه اینستاگرام توسط متخصصین این واحد
۴. نقد تخصصی و مقابله جدی با فرق ضاله در فضای مجازی و پاسخ دهی فعال در مقابل شبهههای طرح شده در محیط اینترنت و شبکههای ماهواره ای (تماس با شبکههای ماهواری ضد دینی، حضور سازماندهی شده در گروههای مجازی و پاسخ به شبهات )
واحد کشاورزی و امنیّت غذایی:
با توجّه به اهمیّت مسائل مربوط به حوزه امنیّت غذایی، کشاورزی، حکمرانی آب، منابع طبیعی و محیط زیست، واحدی تحت عنوان واحد کشاورزی و امنیّت غذایی در مؤسسه مصاف ایرانیان ایجاد شده است. مهمترین اقدامات این واحد عبارتست از:
۱. پژوهش، تولید و انتشار محتوا در حوزه کشاورزی و امنیّت غذایی با استفاده از بستر فضای مجازی
۲. برگزاری جلسات تخصّصی در حوزه کشاورزی و امنیّت غذایی با مسئولین کشور و ارائه راهکار به ایشان
۳. برگزاری سمینار در دانشگاهها و مراکز علمی در خصوص موضوعات مرتبط با حوزه فوق، از جمله همایش برگزار شده با عناوین: فتنه آب، کمآبی، برگزاری نشستهای لزوم خود کفایی در صنعت کشاورزی و
۴. پژوهش و فعالیت در حوزه آبخیزداری
۵. احیای گاو سرابی در نمایندگی موسسه در استان مرکزی پس از 24 سال
۶. ارئه مشاوره تخصصی جهت افتتاح بزرگترین مرکز پرورش ماهیهای تزئینی کشور در اراک
۷. ارائه مشاوره رایگان به کشاورزان و باغداران
۸. پژوهش در حوزه تغییرات و نوسانات اقلیمی(مصاف تنها مجموعهای است که نسبت به بارندگی و سیل 98 در کشور هشدار از دو سال قبل هشدار داده بود)
واحد خانواده (قنداب):
در این واحد تلاش میشود با در نظر گرفتن اصول و قواعد حاکم بر سبک زندگی اسلامی- ایرانی و بهرهمندی از نظرات و تجربیات مشاوران خانواده، راهکارهایی در جهت حل مشکلات و بهبود زندگی خانوادهها ارائه شود. مهمترین اقدامات و فعالیتهای این واحد را میتوان در موارد ذیل خلاصه نمود:
۱. گفتمان سازی در جهت تسهیل ازدواج و افزایش جمعیت با ایجاد مطالبه در میان مردم و ارائه راهکار به مسئولین کشور
۲. تولید و انتشار محتوا در خصوص مهارتهای مربوط به ازدواج، تربیت فرزند (از جمله تربیت جنسی کودکان) و ثبات خانواده در چارچوب سبک زندگی اسلامی، پیش و پس از ازدواج(تولید بیش از 2 هزار کلیپ و بایگانی موضوعی آن در سایت واحد خانواده از مبرز ترین اساتید کشور )
۳. ارائه مشاورههای پیش از ازدواج و پس از ازدواج به اشخاص، خانوادهها و زوجهای جوان
۴. فعالیت در حوزه برگزاری جلسات و همایشهای تخصص با هدف ارائه راهکار در جهت حل مشکلات و بهبود زندگی خانوادهها ازجمله برگزاری دورهای تخصصی تربیت جنسی کودک با محوریت نقد سند توسعه پایدار در حوزه خانواده و برگزاری جلسات تخصصی مهارت آموزی ازدواج ویژه مجردها با استفاده از اساتید برجسته این عرصه
واحد رسانه (آرما):
نقش و اهمیّت رسانه در اثرگذاری بر افکار عمومی و فعالیتهای قابل توجّه چشمگیر دشمنان اسلام و ایران در این حوزه، مؤسسه مصاف را بر آن داشت که واحدی تحت عنوان «آرما» (آرمان ناتمام) را جهت فعالیت در این حوزه تأسیس نمایند. اهمّ اقدامات این واحد شامل موارد ذیل میشود:
۱. پژوهش و رصد مستمر و مداوم فضای مجازی
۲. تعریف رژیم مصرف کاربران برای حضور در شبکههای اجتماعی و همکاری پژوهشی مستمر با تنها کلینیک ترک اعتیاد اینترنتی در تهران
۳. فعالیت در جهت تولید و انتشار محتوای تخصصی در حوزه سواد رسانهای با هدف افزایش اطلاعات عموم افراد از طریق وب سایت و کانالهای این واحد در شبکههای اجتماعی
۴. برگزاری اوّلین دوره کشوری سواد رسانهای با همکاری مرکز سواد فضای مجازی مجموعه سراج با استفاده از اساتید حوزه سواد رسانهای (از جمله آقایان لسانی، حسینی، صالحی، رمضانعلی، پورمسعود، حسینپور و اصغری)
۵. طراحی و ایجاد جریانهای رسانهای جهت انتشار وسیع، مداوم و سریع معارف دینی، انقلاب اسلامی و مهدویت (مبارزه با ظلم، دشمنشناسی و...) در تمامی سطوح فضایی مجازی
واحد دشمنشناسی (نجوا):
وظیفه اصلی اعضای این واحد مطالعه، تحقیق و بررسی در خصوص وقایع و اتفاقات سیاسی روز ایران و جهان و ارائه تحلیل صحیح، جامع و کامل در این زمینه به مخاطبان است
پس از تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب در سالهای گذشته پیرامون نفوذ، نجوا اقدام به پژوهشهای تخصصی در این زمینه کرده است که نتایج بسیار کار بردی آن در اختیار مسئولین مربوطه قرار گرفته است.
از دیگر وظایف این واحد میتوان به تولید و انتشار محتواهایی تخصصی در خصوص تبیین ماهیّت حقیقی دشمنان، نقش و جایگاه آنها در وقوع اتفاقات سیاسی و همچنین معرّفی مهرههای نفوذی و وابسته به دشمنان اسلام و ایران اشاره نمود.
نجوا همچنین اقدام به برگزاری نشستهای تخصصی کرسیهای آزاد اندیشی با محوریت نقد آرا و اندیشههای مختلف در اندیشه کده ها، دانشگاه ها و حوزههای علمیه می نماید و در مواردی همچون "مطالبه شفافیت" از پیشگامان مهم این عرصه بوده است (راه اندازی وب سایت ویژه مطالبه شفافیت از نمایندگان مجلس یازدهم که با استقبال بسیار خوب مردم و کاندیداها مواجه شد )
واحد سلامت:
این واحد که اعضای آن را دانشجویان و فارغالتحصیلان دانشگاهی شاخههای مختلف رشته پزشکی، زیست شناسی و... تشکیل میدهند، وظیفه پژوهش در حوزه سلامت عمومی، سیاست گزاری بخش درمان، بیماریهای واگیردار، مسائل به روز مربوط به رشته پزشکی (از جمله بحرانهایی چون ویروس کرونا) و بررسی مسائل مربوط به طب اسلامی را بر عهده دارد. در حال حاضر مهمترین اقدامات این واحد را میتوان در «فرهنگ سازی و اصلاح تغذیه و سبک زندگی در حوزه سلامت» نام برد.
تولید ونتیلاتور با همکاری واحد مهندسی و همچنین حضور پررنگ دوشادوش کادر درمانی کشور برای غلبه بر بیماری کرونا از آخرین اقدامات این واحد محسوب می شود.
واحد اقتصاد، کسب و کار و کار آفرینی
1. برگزاری نشستهای تخصّصی پیرامون مسائل اقتصادی روز دنیا و کشور با صاحبنظران و مسئولین با هدف انتقال دانش، ارائه راهکار و ارتقا سواد اقتصادی جامعه، برای نمونه میتوان به نشستهای سال گذشته با موضوع: بررسی سیاست ارزی دولت، چگونگی کنترل نقدینگی، چرایی لزوم قانون تمرکز، انتخابات مجلس و نجات اقتصاد کشور، تصویب وزارت بازرگانی در سال رونق تولید، راه یا بیراهه. اشاره نمود
۲. پژوهش پیرامون مسائل اقتصادی کشور و آسیبشناسی آنها
۳. تولید و انتشار محتوا با هدف افزایش سواد اقتصادی برای عموم مردم
۴. مشاوره رایگان و ارائه راهکارهایی در جهت کارآفرینی و بهبود کسب و کار
واحد نرمافزار و بازیسازی(مدرسه بازی سازی مهدیار):
این واحد با در نظر گرفتن اهداف و خطمشی مؤسسه مصاف و اقدامات سایر واحدها، به تولید و انتشار نرمافزارهای کاربردی در حوزه نشر معارف مهدویت و انقلاب اسلامی میپردازد. علاوه بر این، با توجّه به نقش و جایگاه تولید بازی در نشر عقاید میان کودکان و نوجوانان و نیز فعالیتهای چشمگیر دشمنان ایران اسلامی در این حوزه، واحد فوق به تولید بازیهایی با محتوای مناسب برای کودکان و نوجوانان پرداخته است. از میان محصولات این واحد میتوان به موارد ذیل به عنوان مهمترین آنها اشاره نمود:
۱. نرمافزار جامع مهدویت و ارائه موضوعاتی از قبیل زندگینامه حضرت حجّت (عج)، احادیث، کتب، مقالات، اشعار، ادعیه مهدوی، وصایای مهدوی شهدا... (با 100 هزار مورد نصب فعال)
۲. نرمافزار ختم قرآن برای فرج که این امکان را در اختیار مخاطبان قرار میدهد که از طریق ربات ایجاد شده در نرمافزار تلگرام، با انتخاب بخشی از قرآن کریم به ختم گروهی این کتاب آسمانی نائل گردند گفتنی است تا زمان نوشتن این متن بیش از 2651 ختم قرآن توسط کاربران به پیشگاه مقدس امام زمان (عج) تقدیم شده است.
۳. نرمافزار قرآن کریم و عهدین که امکان بررسی و متون کتب دینی مذکور را در بستر اندروید در اختیار پژوهشگران تخصصی این حوزه قرار میدهد.
۴. بازی کلش آف کَنِل یکی بازی پنج زبانه ضد صهیونیستی است که به منظور استفاده در سیستم عامل اندروید و با الهام از فعالیتهای اعتراضی دیودونه (طنزپرداز ضد صهیونیست فرانسوی) ساخته شده و نمایش دهنده تقابل جریان حق و باطل در سراسر جهان است، گفتنی است با وجود بایکوت باورنکردی این بازی، علاوه بر ایران در آلمان و فرانسه نیز استقبال خوبی مواجه شد
۵. بازی مهدیار (1)، (2) و (3) روایتی از زندگی ایدهآل یک نوجوان ایرانی مسلمان را در اختیار مخاطب قرار میدهد و طی آن، بازیکن میآموزد که ضمن انجام امور روزانه و کمک به دیگران، در امور مذهبی نیز فعالیت نماید. این بازی به صورت کاملاً رایگان در اختیار مخاطبان قرار گرفته و نسخه (1) آن حدود یک میلیون بار و نسخه (2) آن حدود 800 هزار بار دانلود شده و نسخه (3) این بازی که تازه منتشر شده است هماکنون در حال استفاده می باشد.
۶. بازی نجات سردار احمد(متوسلیان) که به صورت اول شخص و ترکیبی از سبک تیراندازی و معمایی و برای سیستم عاملهای ویندوز و اندروید ارائه میشود. داستان بازی در فضای سوریه، لبنان و سرزمینهای اشغالی بوده و در طول آن، روحیه جهاد و مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی در بازیکن برانگیخته میشود.
خبر انتشار این بازی با واکنش رسانههای معاند از جمله بی بی سی مواجه شد.
۷. بازی آخرین مصاف: این بازی در ژانر تکتیرانداز بوده و بازیگر در طول آن باید تلاش کند تا مردم مظلوم عراق، سوریه و فلسطین را از شر دشمنانشان آزاد کند.
۸. بازی تکتیرانداز: بازی مذکور به مخاطب قوانین و قواعد تکتیراندازی را در بستری کاملاً واقعی آموزش میدهد و قابلیت شبیه سازی بسیار طبیعی برای آموزش تک تیراندازی ویژه نظامیان در آن در نظر گرفته شده است، نسخه تجاری این بازی هنوز مجوز انتشار نیافته ولی نسخه نظامی آن در دسترس نهادهای نظامی برای تسهیل آموزش تک تیراندازی قرار گرفته است.
۹. در بازی معدنچی کوچک که به اهمیّت بحث اقتصاد مقاومتی و جلوگیری از خامفروشی پرداخته شده و به منظور استفاده در سیستم عامل اندروید برای کودکان و نوجوانان تولید و طراحی شده است.
واحد موسیقی و شعر:
این واحد با راهبرد «نجات حوزه موسیقی از شرایط موجود» تأسیس گردیده و در تلاش است که به ارائه محتوای فاخر جهت تقویت هویت ملی و مذهبی، انتظار و مهدویت، تقویت کانون خانواده و عشق پاک... در قالب موسیقی بپردازد. در عمر یک ساله تشکیل این واحد تا کنون 30 قطعه موسیقی تولید و منتشر شده است. از جمله کارهای مشهور این واحد میتوان به موسیقی تیتراژ پایانی برنامه بازگشت شبکه افق، و آخرین جمعه سال منتشر شده از رسانه ملی اشاره کرد.
واحد تدوین، گرافیک و تصویرسازی:
1. برگزاری جشنواره سالیانه بینالمللی کاریکاتور ضد صهیونیستی با عنوان Cartoons Clan
۲. تدوین سخنرانیهای مبلغین انقلابی کشور و نشر رایگان آنها (زیر نویس برای مخاطبان خارجی )
۳. ساخت کلیپ، پادکست و موشنگرافیهای فاخر در حوزه اهداف موسسه
۴. تولید تدوین و انتشار طرحهای مختلف موضوعی و مفهومی در حوزه گرافیک و کاریکاتور
فعالیتهای این واحد منجر به تدوین و انتشار صوت و تصویر بیش از 500 جلسه و 600 کلیپ، پادکست و موشنگرافی فاخر شده است که تماماً بصورت رایگان در شبکههای مجازی و یا رسانه ملی (بدون ذکر نام موسسه) انتشار یافته است.
واحد پوشاک:
در این واحد تلاش میشود تا ضمن حمایت از تولیدکنندگان ایرانی پارچه و لباس و با در نظر گرفتن شاخص ها و ضوابط اسلامی- ایرانی، به طراحی و تولید پوشاک مناسب، جوان پسند و ارزان (بویژه برای بانوان) پرداخته شود.
۱. تولید و توزیع چادر کاملا ایرانی با پارچه خریداری شده از تنها کارخانه تولید پارچه چادر مشکی در ایران (شهرکرد) و دوخت در کارگاه توسط زنان بی سرپرست و یا بد سرپرست (همکاری با واحد مهر مهدوی) منجر به تولید چادر با برند «سدن» با کیفیّت مناسب و نازلترین قیمت ممکن که هم اینک در فروشگاههای کشور و یا از طریق ارسال پستی قابل تهیه است.
۲. طراحی و تولید تیشرت با طراحی ایرانی، اسلامی و مانتویهای جوان پسند و در عین حال کاملا پوشیده
واحد معماری و شهرسازی:
اعضای این واحد با بهرهمندی از نظرات اساتید حوزوی در زمینه فقه مسکن و شهرسازی، به تولید و انتشار محتوا پیرامون معماری ایرانی- اسلامی و بروز ترین اطّلاعات موجود در حوزه ساخت و ساز میپردازند. اهمّ اقدامات این واحد از مؤسسه مصاف ایرانیان را میتوان در موارد ذیل خلاصه نمود:
۱. برگزاری چندین دوره معماری و شهرسازی ویژه دانشجویان و اساتید معماری و شهرسازی
۲. همکاری پژوهشی با اساتید حوزه معماری و شهرسازی و طراحی و ساهت سازههایی مبتنی بر معماری ایرانی اسلامی
۳. تولید محتوا در زمینه معماری ایرانی- اسلامی و انتشار آن برای استفاده عموم از طریق فضای مجازی
۴. ارائه مشاوره به سازندگان و صاحبان منازل برای تطبیق هر چه بیشتر سازه خود با مبانی معماری اسلامی
(تصویر خانه نیشابور)
۵. طراحی و ساخت سازههای معماری دینی ( برای نمونه میتوان به طرح آب نمای 14 معصوم علیهم السلام اشاره نمود)
واحد بینالملل:
اعضای این واحد در تلاش هستند تا از طرق مختلف (به خصوص ظرفیتهای موجود در فضای مجازی) به نشر معارف ثقلین و آرمانهای انقلاب اسلامی در میان مردم سایر کشورهای دنیا بپردازند. از مهمترین فعالیتهای این واحد میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
۱. راهاندازی تارنما و صفحات مجازی به زبانهای انگلیسی، عربی، فرانسه، آلمانی و اردو در جهت ایجاد بسترهای لازم به منظور نشر معارف مذکور(islampfr.com)
۲. ترجمه سخنرانی ها، ساخت مستند، کلیپ و موزیک با موضوعات دینی و اجتماعی و در زمینههای مختلف (از جمله دشمنشناسی، صهیونیزمشناسی و...)
۳. پاسخگویی به سؤالات و شبهات مطروحه پیرامون عقاید تشیّع به زبانهای خارجی (همکاری مستمر با واحد افق)
۴. تولید محتوا در خصوص موضوعاتی همچون نقد حقوق بشر امریکایی، اشتراکات اسلام و مسیحیّت، طب اسلامی و... و انتشار آنها از طرق مختلف از جمله عکس نوشته، یادداشت و مقاله
۵. فعالیت در حوزه برگزاری برنامههای مذهبی مناسبتی و موضوعی در خارج از ایران
۶. نشر معارف دینی و اسلامی از طریق تهیه بروشور به زبانهای مختلف و انتشار آن در کشورهای غیرمسلمان و همچنین ویژه توریستهای خارجی حاضر در ایران
۷. فعالیت در حوزه برگزاری پویشهای بینالمللی
۸. ارائه مشاوره به فّعالین مذهبی ایرانی و غیر ایرانی و تهیه محتوای مناسب برای ایشان در جهت توزیع و نشر معارف دینی در میان مسلمانان و غیرمسلمانان خارج از ایران
۹. فعالیتهای رسانه ای و کمک به جنبشهای آزادی بخش (یمن، فلسطین و..) اقدام در حوزه جنگ روانی علیه صهیونیزم جهانی در فضای مجازی و...
انجام اقداماتی از قبیل «ایجاد پایگاههای فعّال در خارج از ایران»، «استفاده و بکارگیری دیگر زبانهای خارجی در زمینه تولید و انتشار محتوا»، «ترجمه همزمان سخنرانیهای آنلاین اساتید مؤسسه برای مردم سایر کشورها»، «برگزاری جلسات آنلاین پرسش و پاسخ به زبان انگلیسی» و «برگزاری همایشهای اسلامشناسی و دشمنشناسی با حضور پژوهشگران، اساتید و صاحبنظران دیگر کشورها» در دستور کار این حوزه قرار دارد.
خبر مرتبط:
نظر شما