اعتمادآنلاین| علی بشردانش نویسنده، مترجم و ویراستار، کارش را از اواخر دهه 50 با نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان شروع کرد.
بخشی از کارنامه این نویسنده به پژوهش درباره داستانهای کمیک استریپ (مصور) اختصاص دارد. در پروژه «دو آتیشه» بشردانش تاریخچه باشگاههای پرطرفدار ایران را در قالب کتابهای مصور روایت کرده است. از این مجموعه 2 کتاب «شیش تاییها» و «چهارتاییها» به زودی روانه بازار میشود. در ادامه گفتوگوی اعتمادآنلاین با بشردانش را میخوانید.
***
*قبل از همکاری در پروژه «دو آتیشه» تجربه نوشتن قصه در قالب یک اثر مصور (کمیک استریپ) را داشتید؟
بله، قصههای کوتاه نوشتهام، ولی کار اصلی من در کمیک، پژوهش در ساختار داستانهای کمیک است. کتابهای کمیک زیادی هم زیر نظر من ترجمه، نوشته و ویرایش شده است.
*روند خلق قصه چطور بود؟
در آثار کمیک استریپ جملهها کوتاه و توصیفها مثل ادبیات داستانی پررنگ نیستند. در ابتدا باید طرح کلی داستان را تجسم کرد، سپس طرح نوشت. هر قصه کمیک مانند فیلمنامه سینمایی از مقدمه، ماجراهای دراماتیک و پایانبندی تشکیل میشود.
نویسنده باید پس از طرح کلیای که از نظرش کامل است، خلاصهای (سیناپس) از قصه را تهیه کند، بعد نوشتن اسکریپت (توصیف صحنه، جانمایی دیالوگها و نوشتن دیالوگها) آغاز میشود. جملهها باید کوتاه باشد، ولی باید بتوانند با تصویرها اندیشه قصه را به مخاطب انتقال دهند.
اما گاهی نیاز میشود جمله اندکی بلند باشد. در برخی از کارها هم میتوان فقط با تصویر، مفهوم را به مخاطب القا کرد بدون اینکه دیالوگی در کار باشد.
*مخاطب این داستانها چه قشری هستند؟
عامه مردم میتوانند مخاطب این کمیکهای فوتبالی باشند. به علاوه قطعاً طرفداران تیمها از کتابهایی که درباره باشگاهشان باشد استقبال میکنند.
*چطور نقاط عطف و مهمترین بخشهای تاریخی سابقه 2 باشگاه را انتخاب و پررنگ کردید؟
در 2 کتاب شیشتاییها و چهارتاییها، همه سابقه تاریخی 2 باشگاه بازگو نشده است بلکه فقط به اتفاقات همین بازی پرداختهام، در غیر این صورت حجم کتاب بسیار زیاد میشد. ولی آنچه نوشته شده مستند به گزارش در روزنامهها، مجلات و مصاحبههاست.
*چقدر زمان صرف نوشتن متن نهایی شد؟
برای هر جلد نزدیک به سه ماه کار پژوهشی انجام شد و نزدیک به 2 ماه کار نوشتن، بازنویسی و اصلاحات زمان برده است.
*با توجه به وضعیت بازار نشر، چقدر به جذب مخاطب امیدوار هستید؟
چون موضوع این 2 کتاب خاص است و طرفداران هر یک از 2 باشگاهها کُریخوانیهایی که دارند بیشتر بر مبنای این 2 موضوع است، بسیار امیدوار به جذب مخاطب هستم.
*برای نگارش متن الگویی داشتید؟ نمونههای مشابه ایرانی یا خارجی؟
نه، هیچ الگویی نداشتم . با توجه به اطلاعات ورزشی خودم و پژوهشهایی که داشتم و برای این 2 جلد کتاب به طور خاص انجام دادم، طرحی نوشتم که ساخته ذهن خودم بود. در واقع، مستندات بازی را در قالب قصه به روش کمیک عرضه کردم. علت انتخاب گونه ادبی کمیک این بود که خواننده ضمن خواندن یک متن ورزشی، با دیدن صحنههایی که تصویرگری شده، تجسم روشنی از بازی در ذهنش داشته باشد.
نظر شما