یادداشت
صاحبخبر - به مناسبت هفته تربیت بدنی و ورزش آیا ورزش همگانی واقعاً بسط یافته است؟ وصال روحانی از روز جمعه 26 مهر هفته تربیت بدنی و ورزش آغاز شد. به سبک و سیاق هر سال و با مدیریت وزارت ورزش هر یک از روزهای این هفته به یک سوژه و به یک مناسبت اختصاص یافته و بر همان اساس نامگذاری شدهاند و مقامهای ورزشی و مدیران استانها در ارتباط با همان موضوعات در اینجا و آنجا حضور یافته و سالن تازهای را افتتاح کرده و یا تحولی را در ارتباط با سوژه آن روز که در دست تکوین است به مردم وعده میدهند. گردهماییهای دیگری نیز برای این هفته پیشبینی شده اما کارها بیش از آنکه اجرایی و جریانات بیش از آنکه جاری باشد، یک حالت فرمایشی دارد و با اینکه حتی ذکر صرف نام ورزش و تأکید بر اهمیت آن نیز واقعهای مفید است و تبلیغ تازه و مؤثری برای آن به حساب میآید اما تا کارها همهگیر و ورزش کاملاً اجرایی نشود، حتی «هفته ورزش» نیز حداکثر اثری را که باید بگذارد، بر جای نمیگذارد. خصلت و ماهیت هفته ورزش باید چیزی ورای ورزش قهرمانی باشد زیرا ورزش قهرمانی به سبب جذابیت و رویدادهای زیادی که دارد و بهای وسیع رسانهها به آن و درج هر روزه اخبارش و نتایج مسابقات به خودی خود مطرح است و برگزاری هفته تربیت بدنی و ورزش نمیتواند به خودی خود کمک زیادی به این روند ارزانی کند، بنابراین اثر بزرگتر هفته پیش رو را باید در مکانیسم ورزش همگانی و در میان مردم عادی جستوجو کرد و به تحقیق پرداخت که آیا اقدامات مسئولان امر در این زمینه و پرداخت آنها به موضوع هفته ورزش و باز و مطرح کردن بیشتر آن، مردم عادی را بیش از پیش به سوی میدانهای ورزشی سوق میدهد یا خیر. آیا تبلیغاتی که در این ارتباط در طول هفته ورزش انجام میشود، این اثر را دارد که مردم عادی و گرفتار در امور روزمره به این باور برسند که باید فزونتر از گذشته به ورزش بپردازند و تن خموده خود را پرنشاطتر سازند. آیا عملکرد مدیران ورزش و سران فدراسیونها در طول سال آنقدر کم نقص و پر اثر هست که مردم و قشرهای مختلف را صاحب علاقه ریشهای بیشتری به ورزش کند و دلها را شادمانتر و خاطرها و ذهنها را بیشتر به سوی ورزشها متمایل کند؟ شهرداریهای مناطق مختلف تهران و همچنین فرمانداریها در شهرستانها و استانهای مختلف در طول هر سال دستور کار و برنامههایی در ارتباط با بسط ورزش همگانی دارند و میکوشند مردم و خانوادهها را به سوی این عرصه کشیده و آنها را در فعالیتهای مختلف مشارکت دهند اما این واقعهای نیست که هر روز و هر هفته شکل گیرد و بیشتر متمرکز بر برگزاری مسابقات دو و میدانی و پینگپنگ و دوچرخهسواری بخصوص در روزهای جمعه و حضور مرم عادی از هر قشر و سنی در این رقابتها است. بنابراین باید از مسئولان امر و شهرداریها و البته مردم حاضر در این فعالیتها پرسید که آیا اقدامات صورت گرفته در هفتههایی مثل هفته ورزش آنقدر مؤثر بوده که آنها را بیشتر از گذشته و فزونتر از مناسبتهای معمول در مسیر پرداختن به ورزش ثابتقدمتر سازد و آیا گردهماییها و سخنرانیها و افتتاحها و سایر اقدامات صورت گرفته در هفته تربیت بدنی همان اثری را داشته که نیل به آن هدف اصلی تعیینکنندگان این مناسبت و نامگذاران این هفته بوده است؟ با تحقیقهایی از این دست و با واقعیتگراییهایی که ورزش باید با آن عجین باشد، میتوان بساطی را چید که از این پس هفته تربیت بدنی آثاری را بر جای بگذارد که پیشتر به سبب ضعف در تبلیغات و کوتاهی در پیامرسانی و یا به سبب هر عارضه دیگری از کسب آنها عاجز مانده است.∎
نظر شما