باورهایی که هنوز در استقلال نساختهاند
صاحبخبر - فرشاد کاس نژاد استقلال در نقلوانتقالات این فصل تیم باهوش و خوشفکری نبود و پیش از شروع فصل تصورش آسان بود که با تغییرات زیاد و بدون سرمربی نمیتواند در نقلوانتقالات موفق به ساختن یک تیم هماهنگ و معنادار شود. استقلال در نقلوانتقالات بازیکنان پرشماری را از دست داد و بازیکنان پرشماری را استخدام کرد، اما نظارت فنی در خریدها وجود نداشت، به همین دلیل از خریدها معنای ساخته شدن یک تیم را برداشت نمیکردید. استراماچونی دیرهنگام استخدام شد و استقلال بخش زیادی از فصل نقلوانتقالات را بدون سرمربی گذراند، هرچند اگر استراماچونی زودتر نیز پیشنهاد استقلال را میپذیرفت و به تهران میآمد، باز هم نمیتوانست انتخابکننده بازیکنان ایرانی باشد، چون کسب اطلاعات فنی و شناخت، چند روزه به دست نمیآید و با تماشای ویدئو نمیتوان به اندازه یک تیم بازیکن انتخاب کرد. موفقیت در بازار نقلوانتقالات یک لیگ به شناختی عمیق که حاصل تجربه است، نیاز دارد. مدیریت باشگاه استقلال، خودسرانه تیم را برای فصل جدید آماده کرد. کمیته فنی استقلال تعطیل شده بود و معاون ورزشی باشگاه هم علی خطیر بود که تخصص و تجربهای در نقلوانتقالات در تیم بزرگی مثل استقلال را نداشت. کمیته فنی اگر تعطیل هم نبود، با توجه به شکل ادارهاش نمیتوانست گزینه خوبی برای انتخاب بازیکن در نقلوانتقالات باشد. استقلال طبق یک سلیقه فنی مشخص یاران جدیدش را استخدام نکرد و بازیکنان متوسط راهی تیمی شدند که پس از چندین سال میخواست با یک مربی جدید رویای قهرمانی را جستوجو کند. استقلال با نامهای تازه کارش را شروع کرد، نامهایی که بازیکنانی متوسط بودند و هیچکدام در قواره یک پدیده یا ستاره با استقلال قرارداد نبستند، اگرچه ارقام قراردادهای بازیکنان متوسط در فوتبال ایران شبیه قیمت ستارههاست. روشن بود که استقلال با چهرههای جدید نمیتواند تیم موفقی را در آغاز فصل بسازد و توقع دیگری هم از تیمی که به استراماچونی تحویل دادند، نبود. چهره استقلال شباهتی به یک تیم که میخواهد ناکامی سالهای اخیرش را جبران کند، ندارد و این تیم را نمیتوان مجموعهای کامل برای موفقیتی سریع دانست. ستاره استقلال در نقلوانتقالات آندرهآ استراماچونی بود و خرید بازیکنان متوسط، استقلال وینفرد شفر را تقویت نکرد و حتی استقلال در چند پست بهشدت ضعیف شد. نمیخواهیم مثل پیرمردها خاطره تعریف کنیم، از اینکه در سالهای دور بازیکنان وقتی به استقلال میآمدند، میدانستید که قرار است بخشی از تاریخ یک باشگاه شوند، قرار است پدیده و ستاره شوند و بخشهای تازه از یک داستان به نام ستارهها را بنویسند، اما موضوع این است که استقلال در نقلوانتقالات فصل جاری بازیکنی نخرید که برای خرید او هورا بکشید و تصور کنید که استقلال چه هوشمندانه در نقلوانتقالات بازیکن میخرد. خبری از این کارها و از این حرفها نبود. استقلال حالا با بازیکنان جدیدی مواجه است که باید درباره تکتک آنها از استراماچونی توقع داشته باشیم، توقع تبدیل کردن آنها از آنچه بودند به آنچه باید در استقلال باشند. این فاصله عمیقی است که استراماچونی باید جبرانش کند. چهره تازه استقلال هنوز برای هواداران نمیتواند سازنده امید باشد، هنوز چهرههای جدید باورهای تازه نساختهاند، هنوز نمیتوانند آینده فوقالعادهای را در ذهن بسازند، اما قضاوت زودهنگام هرگز روش درستی برای بررسیها نیست. درباره استقلال و چهرههای تازهاش باید کمی صبر کرد.∎
نظر شما