شناسهٔ خبر: 36016424 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

یادداشت

صاحب‌خبر - بردهای خفیف، نمایش‌های لرزان توقف فوتبال ساحلی در شن‌های دوحه ‌وصال روحانی انتخاب اخیر پیمان حسینی به‌عنوان یکی از 10 چهره اول تاریخ فوتبال ساحلی و سوم شدن تیم ملی این رشته در رقابت‌های جهانی ورزش‌های ساحلی در قطر این باور را به‌وجود آورده که وضع این رشته همچنان ایده‌آل است اما نمایش‌های لرزان و نتایج حاصله در دوحه چیزی خلاف این را می‌گوید. هیچ‌یک از سه برد حاصل در مرحله گروهی این مسابقات با قاطعیت به‌دست نیامد که انتظار آن می‌رفت و نمونه‌های آن در پیشینه این تیم و فهرست نتایج آن به کرات آمده بود. برد 4 - 5 مقابل اوکراین که بارها با اختلاف بیشتر به ما باخته است، پیروزی بر سنگال فقط در سایه ضربات پنالتی بعد از تساوی 8 - 8 ‌و سپس یک برد خفیف 4 - 5‌ دیگر برابر پاراگوئه به روشنی نشان دادند که تیم ساحلی همانطور تنفس نمی‌کند که برای رسیدن به قهرمانی و حتی مقام دومی به آن نیاز است و چون خوش‌باوری‌ها ادامه یافت و مربیان نتوانستند در هنگامه مسابقات به‌درستی بازیخوانی و معایب را رفع کنند، کار به بن‌بست در مرحله نیمه‌نهایی و قبول شکست سنگین 2 - 6 مقابل روسیه کشیده شد و توقف ما در شن و ماسه‌های دوحه به وضوح به چشم خورد. ما مقابل رقیبی با قاطعیت مغلوب شدیم که در پاییز سال 2013 دو بار و آن‌هم به فاصله فقط یک هفته تسلیم ما شد تا ایران اولین قهرمانی‌اش را در جام کنفدراسیون‌ها جشن بگیرد و در جام‌جهانی 2015 هم فقط با پیروزی در وقت طلایی از سد مردان ما گذشت و پس از آن هم هرگز مقابل ما احساس راحتی نکرده است. در پی ناکامی مقابل روس‌ها و ارجاع تیم ایران به دیدار رده‌بندی، پیروزی بر ایتالیا در این مرحله فرصت تازه‌ای را به دست حامیان تیم ملی ساحلی داد تا باز از قوت تیم بگویند و برآورد سرپرستان کاروان اعزامی ایران به بازی‌های جهانی «ورزش ساحلی» نیز این است که این هیأت با در بر داشتن تنها 17 ورزشکار (و البته با همراه بردن رشته‌های دیگری مثل کشتی) حاصل و بیلان بسیار خوبی داشته است. با این حال و با توجه به سقف پروازی که در فوتبال ساحلی داشته و داریم و دستاوردهای‌مان در هفت، هشت سال اخیر آنچه در دوحه رؤیت شد بیش از آنکه بوی برد را بدهد خبر از ناکامی و تنزل درجات تیم ملی را می‌داد و بسیار سخت است که روند تغییر چند باره سرمربیان این تیم را در ماجرای فوق بی‌اثر بدانیم. در این مدت مارکو اوکتاویو سرمربی برزیلی ساحلی‌بازان دو بار مصدر کار شد و هر بار به‌گونه‌ای مجبور به ترک آن شد و در مرتبه نخست که به‌نظر می‌رسید میرشمسی سرمربی ایرانی تیم ملی در کارش موفق بوده، بازگرداندن اوکتاویو اقدامی جلوه ‌کرد که خیلی‌ها آن را نه مفید و مثبت بلکه غیر‌ضروری و مضر توصیف می‌کردند و در مرتبه دوم نیز اوکتاویو در شرایطی از ایران رفت که به‌نظر می‌رسید دوباره سوار بر کار شده و جای بهبود هم دارد و بهانه‌های شخصی و گرفتاری‌های خصوصی که آن را پایه تصمیم‌گیری خود می‌نامید، جدی و دلیل اصلی اقدامش نبوده است. در پی آن تیم ملی فوتبال ساحلی به عباس هاشم‌پور سپرده شده که او نیز مثل میرشمسی از جمله کمک‌مربیان سابق تیم ملی بوده است. اینک نتایج حاصله در آوردگاه قطر این سؤال را پیش می‌آورد که آیا نحوه کار هاشم‌پور به سطح و استانداردی می‌رسیده که در این مسابقات مشاهده شد و آیا فوتبال ساحلی با کادر فنی و نحوه نگرش فعلی‌اش در جام جهانی بعدی کاره‌ای خواهد شد و اگر این بیم یک نگرانی و تصور با طیف وسیعی از فراگیری است، چرا به آنچه داریم قناعت می‌کنیم. امروز خیلی‌های دیگر نیز این سؤال را می‌پرسند که آیا در انتخاب مربیان تیم ملی طی سال‌های اخیر ترتیب و نظم و دقتی مبذول شده که لازمه کار کشوری توانا همچون ما در فوتبال ساحلی است. علی میر‌شکاری یکی از اعضای تیم اعزامی به دوحه می‌گوید دلیل اصلی مشکلات این تیم در آن مسابقات سطح بالای کار رقبای ما بوده است اما باید پرسید از کی سنگال یکی از قدرت‌های اول و پنج و شش تیم نخست این رشته شده است و ثانیاً مگر در حضور حریفانی از همین دست و حتی بسیار تواناتر از آن صاحب کلکسیون مدال‌های چند رنگ جام بین قاره‌ای و سکوی سوم جام‌جهانی نشده و آخ هم نگفته‌ایم؟‌!

نظر شما