شناسهٔ خبر: 35967225 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

چگونه والیبالیست‌های خسته و فرسوده ما تار و مار شدند

سیاستگذاری در حد صفر

صاحب‌خبر - وصال روحانی نمی‌دانیم سیاستگذار والیبال ما در سطح ملی کیست یا کدام سازمان است اما هر کس و هر نهاد که باشد، آنچه نمی‌داند و ندارد، «سیاست» است و فاصله چندانی با عدد «صفر» در این زمینه نداریم. امسال در پنج تورنمنت عمده والیبال قرار شرکت داشتیم؛ ابتدا باید در لیگ ملت‌ها و یا همان لیگ جهانی سابق حضور به هم می‌رساندیم که از اوایل خرداد تا اواخر تیر را پوشش می‌داد، سپس به مرحله اول رقابت‌های انتخابی المپیک 2020 پا می‌گذاشتیم که اوایل شهریورماه در روسیه برگزار می‌شد، آنگاه در اواخر همان ما (شهریور) در دوره جدید مسابقه‌های قهرمانی آسیا در تهران شرکت می‌کردیم و در پی آن و طی ماه مهر به ژاپن می‌رفتیم تا در جام جهانی 2019 هم بخت‌مان را می‌آزمودیم که مورد آخر نیز سه‌شنبه این هفته (23 مهر) انجام و تمام شد. حالا یک مسابقه پراهمیت دیگر از سال رو به اتمام 2019 برای ما باقی مانده که همانا مرحله دوم انتخابی المپیک – ویژه آسیایی‌ها – است که دی ماه در چین برگزار می‌شود و در بین 8 تیم آسیایی حاضر در آن پیکارها تیمی که اول شود مجوز حضور در المپیک بعدی را به دست می‌آورد. به بدترین شکل ممکن برنامه شرکت ما در سلسله پیکارهایی که نام و وصف آن را آوردیم، به بدترین شکل ممکن تدوین و اجرا شد و به واقع غیر عاقلانه‌ترین راه را برای حضور در این تورنمنت‌های سنگین برگزیدیم. به جای اینکه با عوض و بدل کردن دائمی نفرات‌مان و حتی اعزام تیم‌هایی به کلی متفاوت به این آوردگاه‌ها والیبالیست‌های خود را تازه‌نفس نگه داریم و با استراحت دادن لازم و کافی به نفرات‌مان آنها را از فرسودگی نجات دهیم و با سیستم چرخشی و استفاده نوبتی از بازیکنان طراوت را در اردوی ملی ماندگار سازیم، به سبک و سیاق معمول با همان یک تیم و با همان 16، 17 نفر همیشگی قدم به هر چهار تورنمنت اول گذاشتیم. محصول آن سیاست، خسته شدن مفرط و از پای افتادن تدریجی و چشمگیر مردان شاخص والیبال ما بود و هرچه زمان بیشتری سپری شد، میزان فرسایش نفرات ما هم فزونی گرفت و به فراخور آن نتایج ما نیز رو به پسرفت گذاشت و نقطه اوج این نمودار نزولی در جام جهانی در خاک ژاپن رؤیت شد؛ آنجا که تیم ملی تقریباً به هیچکس نه نگفت و تا زمانی که بدنش کمی جواب می‌داد و اندک طراوت و نفسی داشت چهار برد را به نام خود نوشت ولی وقتی همان انرژی کم باقی مانده نیز رخت بربست و بچه‌ها از هر جهت تهی شدند، در حالی به ژاپن باختیم که باید 0-3 می‌باختیم، در شرایطی 2-3 تسلیم ایتالیا شدیم که دو ست اول را برده بودیم و در وضعیتی مقابل لهستان سه سته شدیم که هیچ نشانی از تیم ایران نداشتیم و در هیچ‌یک از ست‌ها (و به قول جدیدی‌ها دست‌ها!) به امتیاز 20 هم نرسیدیم. جوانگرایی هم جواب نداد البته ایگور کولاکوویچ برای بخشیدن جانی تازه به پیکر تیم خسته‌اش از همان تورنمنت اول (لیگ ملت‌ها) شروع به استفاده وسیع از نفرات جوان‌تر و درجه دوم‌های ملی کرد و از این طریق علی شفیعی، پوریا یلی و امیرحسین اسفندیار بیشتر چهره شدند و محمد غلامی، محمدرضا حضرت‌پور و علی‌اصغر مجرد هم قابلیت‌های خود را فزون‌تر نشان دادند اما این برای نو شدن تیم ملی و رهایی آن از فرسودگی و اینکه بازیکنان ما سر حال بمانند، اصلاً کفایت نمی‌کند. روند استفاده سرمربی ایران از جوان‌ترها در تورنمنت‌های بعدی افزایش یافت زیرا از مرحله‌ای او احساس کرد که بزرگترهای تیم نمی‌توانند تمامی انتظارهایی را برآورده کنند که استفاده از آنها را در تیم ملی ایجاب می‌کرد و چنان رویکردی را بیش از پیش به اجرا درآورد. در اواخر راه کولاکوویچ این شجاعت را یافت که سعید معروف را هم به دفعات روی نیمکت بنشاند و ترکیبی 70 تا 80 درصد جوان را به میدان بفرستد و چون این روش در اواسط زمان برگزاری جام جهانی جواب داد و پیروزی بر استرالیا، کانادا و همچنین تونس را موجب شد، عده‌ای او را بابت این شهامت ستودند اما حقیقت امر این است که این یک رویکرد احباری و درمان موقتی و کوچک برای دردی بزرگ بود. به جای استفاده بیشتر از نفرات جوان‌تر و غیر نامدار تیم ملی باید از همان ابتدا حدود 30 والیبالیست زبده در اردوی ملی در تهران حفظ و نگهداری می‌شدند و برای هر یک از تورنمنت‌هایی که نام‌شان آمد، یک ترکیب متفاوت از آن جمع گزینش و به محل برگزاری رقابت‌ها اعزام می‌شد. این به مثابه داشتن 3 و حتی 4 تیم همسطح در صحنه‌های ملی بود و چون نفرات متفاوتی راهی لیگ ملت‌ها، پیکارهای انتخابی المپیک روسیه، قهرمانی آسیای تهران و جام جهانی ژاپن می‌شدند، هیچ‌یک آنقدر فرسوده نمی‌شدند که در جریان تورنمنتی مثل جام جهانی از هر جهت تخلیه انرژی شوند و آرزو کنند که‌ ای کاش مسابقات هر چه زودتر به پایان برسد تا ناکامی تازه‌ای گریبان ما را نگیرد. نمونه‌های تغییر عقلایی این کاری بود که اکثر رقبای ما در جریان سلسله رقابت‌های فوق انجام دادند و ثمره آن را هم گرفتند. درست است که برزیل با کنار کشیدن خود از این روند تقریباً با همان ترکیب ثابت و آشنایش پا به همه تورنمنت‌ها گذاشت و جام جهانی را به لطف توان فراوان یارانش مقتدرانه فتح کرد و مجوز شرکت در المپیک را هم پیش از آن گرفته بود اما مورد این کشور با سایر کشورها فرق می‌کند و نمی‌توان سیاست آنها را که عمق استعدادها و روال کار و صلاح و مصلحت‌شان با ما فرق می‌کند، با ما در یک سطح قرار داد و نه پیشینه و عرف والیبال ما به آنها می‌رسد و نه تعدد نفرات خوب ما با برزیلی‌ها برابری می‌کند.روسیه از نمونه‌های خوب تغییر و تبدیل دائمی تیم‌هایش برای مسابقات مذکور بود. این تیم با ترکیب جوانی به لیگ ملت‌ها آمد و با اینکه به سبب کمبود تجربه آنها شروع لرزانی داشت و در دو تورنمنت متوالی این لیگ در استان آذربایجان به ما قاطعانه باخت اما با گذشت هر مرحله همان جوان‌ترها پخته‌تر شدند و کار به جایی کشید که در دور نهایی مسابقات در خاک آمریکا میزبان را هم در بازی فینال بردند و قهرمان شدند. روسیه ترکیب اصلی‌تر و ثابت‌تر خود را شهریورماه در مسابقات چهار تیمی انتخابی المپیک در خاک خود به کار گرفت. آنجا که روس‌ها مثل ما هر دو بازی اولشان را بردند و در دیدار سوم (و آخر) ایران را هم سه سته کردند. آن برد که از سوی یک تیم سرحال (و عمدتاً شرکت نکرده در لیگ ملت‌ها) حاصل آمد، روس‌ها را راهی توکیو 2020 کرد و ایران را به مسابقات دی ماه در خاک چین گسیل داشت. جایی که آنقدرها هم قطعی نیست که ما مجوز حضور بگیریم. از ایتالیا تا لهستان روال تغییر و تبدیل‌های مورد اشاره ما در تیم‌های ایتالیا و آمریکا هم در پیکارهای لیگ ملت‌ها، انتخابی المپیک و جام جهانی اجرا شد و ایتالیایی‌ها به قدری به جام جهانی بی‌اعتنایی کردند که تیم دوم‌شان را راهی ژاپن کرده بودند. شاید لهستان بیش از آنها از نفرات اصلی و ثابت‌اش در جام جهانی سود جست اما آنها هم چند ماه پیش‌تر در لیگ ملت‌ها تا سرحد امکان از برخی نفرات درجه دوم خود بهره گرفته بودند و همین مسأله کمک کرد تیم سرحال‌تری را که مبتنی بر اکثر نفرات اصلی‌شان بود راهی آوردگاه ژاپن نمایند و یکی از بهترین‌های وردکاپ چین کنند. آنجا که مردان از نفس افتاده ما در برخی مسابقات به واقع تار و مار شدند و دور از مقاومت معمول سال‌های اخیرشان به شکست با اختلاف زیاد مقابل رقبای آشنای‌شان تن دادند. این را می‌شد در دو ست از چهار ست دیدار با ژاپن احیا شده، ست آخر مبارزه با آمریکا و در کل دیدار با لهستان رؤیت کرد و مقابل آرژانتین نیز و چند بازی 1-2 باخته را 2-3 بردیم اما این همان دیدار نحسی بود که کل توان باقی مانده‌مان را طی آن صرف کردیم تا در 3 مسابقه آخرمان از هر بحث اسباب نا امیدی شویم. وای به حال ما وقتی در ابتدای مطلب پرسیدیم سیاستگذار والیبال ما کیست اینک باید آن را شرح و بسط داده و این پرسش را مطرح کنیم که آیا نحوه شرکت ما در چهار تورنمنت مذکور را کولاکوویچ تعیین کرد و یا این امر پس از مذاکره کولاکوویچ با مدیران موقتی فدراسیون مشخص شد و یا موضوع کلاً از جای دیگری دیکته شده است. البته حاصل کار فرقی نمی‌کند و سیاستگذار دیدارهای ملی ما در سال 1398 هر کس بوده، به جاده خاکی زده است. می‌شد با یک سیاستگذاری درست ترکیبی کاملاً جوان و به واقع تیم «ب» را راهی لیگ ملت‌ها کرد و شش هفت مهره اصلی‌مان را سرحال نگه داشت و همراه با بهترین جوان‌های شرکت کننده در لیگ ملت‌ها به روسیه فرستاد تا شاید آنها در دیداری حماسی روسیه را ببرند و مجوز شرکت در المپیک را می‌گرفتند. می‌شد با ترکیبی از جوان‌ترها و چند «بزرگ» هم جام ملت‌های آسیا را در اواخر شهریور در تهران برد و نیاز نبود که با ترکیب صد درصد کامل‌مان در آنجا به میدان می‌آمدیم و باید از شرکت تمامی دار و ندارمان در مسابقات تازه پایان یافته جام جهانی پرهیز می‌شد تا اصلی‌ها سرحال بمانند و مجوز شرکت در المپیک را در دی‌ماه در خاک چین کسب کنند. هیچ‌یک از این کارها انجام نشد و به‌جز سیدمحمد موسوی که به انتخاب خودش به ژاپن نرفت و دو سه نفری که به سبب مصدومیت دو سه مسابقه‌ای را از دست دادند، همیشه با همان نفرات به میدان آمیدیم و در نتیجه الان تیمی را در اختیار داریم که البته هنوز مستعد و به لحاظ فنی عالی است اما علاوه بر درد همیشگی استقرار نداشتن و پرنوسان بودن دیگر نا و توانی برایش نمانده و شاید در دو ماه باقی مانده تا آوردگاه چین آنقدر احیا نشود که بتواند المپیکی شود و اگر نفراتش در لیگ برتر والیبال که در آستانه آغاز است، فرسوده‌تر شوند وای به حال ما و این در حالی است که چین و استرالیا در آنجا این توان بالقوه را دارند که مجوز فوق را کسب و تیم ما را ناکام کنند، در چنان صورتی باید پرسید چه کسی قبول مسئولیت و اعتراف می‌کند که به شکلی بد و غیر عقلایی در تورنمنت‌های سخت و سنگین امسال شرکت کرده و طبعاً تاوان تلخ و ناگواری هم برای آن داده‌ایم. رده بندی نهایی تیم ها در پایان جام جهانی والیبال تکرار عنوان هشتمی برای ایران در پایان یازده دور مسابقات جام جهانی، برزیل، لهستان و آمریکا در جایگاه‌های اول تا سوم قرار گرفتند و ژاپنی‌ها نیز به عنوان شگفتی‌ساز مسابقات، در رده چهارم قرار گرفتند. تیم ایران نیز با تکرار جایگاه دوره گذشته خود، با 4 برد با عنوان هشتمی به کار خود در این رقابت‌ها پایان داد.

نظر شما