چند روز پیش، پس از دو سال کشمکش و وعده و وعید، سرانجام آمریکا پرده از طرح ۵۰ میلیارد دلاری خود موسوم به «معامله قرن» برداشت تا به زعم خود مهر پایانی بر دههها منازعه فلسطین و رژیماشغالگر بزند؛ اما از همان نخستین ساعات انتشار این طرح با مخالفت سخت فلسطینیها روبهرو شد. این طرح برای تطمیع مردم و مقامهای فلسطین شامل ۱۷۹ پروژه زیربنایی و تجاری میشود و به موجب آن قرار شد، مبلغ ۲۸ میلیارد دلار در کرانه باختری و نوار غزه و مبالغ ۱/۹ میلیارد، ۴/۷ میلیارد و ۳/۶ میلیارد دلار به ترتیب برای فلسطینیان ساکن مصر، اردن و لبنان سرمایهگذاری شود. آمریکا در این پروژه که اجرایی کردنش ظاهراً میلیاردها دلار هزینه به همراه دارد سهم بسیار اندکی برای خود در نظر گرفته و قرار است بیشتر آن را کشورهای عربی حوزه خلیجفارس بپردازند.
کاخ سفید در گزارش ۴۰ صفحهای خود با طرح این ادعا که با سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی در فلسطین حداقل یک میلیون شغل برای مردم ایجاد خواهد شد، اعلام کرده: «با اجرایی شدن این طرح میتوان چشمانداز روشنی برای فلسطینیها ترسیم کرد».آغاز پروژههایی در شبه جزیره سینای مصر با مشارکت و سرمایهگذاری فلسطینیهای ساکن غزه، تخصیص بودجه یک میلیارد دلاری برای توسعه بخش گردشگری نوار غزه و کرانه باختری، ایجاد صندوق جدید سرمایهگذاری با مشارکت بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و ایجاد گذرگاهی برای رفت و آمد فلسطینیها میان کرانه باختری و غزه و تأسیس یک خط راهآهن میان آنها از دیگر بندهای فریبنده این طرح است. تمامی گروههای فلسطینی حتی محمود عباس با این طرح مخالفت کرده اند.
طبق این طرح قرار است دولت فلسطینی جدیدی به نام «فلسطین جدید» در اراضی کرانه باختری و نوار غزه بدون شهرکهای یهودی (صهیونیستی) ایجاد شود، اما چیزی به نام کشور فلسطین نیز وجود نخواهد داشت! طبق این طرح آوارگان فلسطینی که بیش از ۶ میلیون نفر هستند برای همیشه حق بازگشت به کشور خود را از دست خواهند داد، قدس به اسرائیل واگذار خواهد شد. فلسطین جدید حق داشتن ارتش و سلاح را نخواهد داشت و تنها میتواند پلیس مسلح داشته باشد. همچنین حماس تمام سلاحش را تحویل میدهد و این موضوع حتی شامل سلاح فردی و شخصی رهبر حماس نیز میشود که باید به مصر تحویل داده شود.
اما یکی از سؤالهای اصلی این است که چرا معامله قرن از بحرین شروع شد و چرا در گام نخست اقتصاد به عنوان محور قرار گرفت؟ در درجه اول باید توجه کرد که بحرین یک ریز کشوری است که هیچ اراده و اختیاری در عرصه بینالملل ندارد. امارات و عربستان به عنوان دو کشور اصلی در جهان عرب که پشت پرده معامله قرن هستند از ترس واکنش افکار عمومی به دنبال این هستند که کمترین هزینه را در این زمینه متقبل شوند. طبیعتاً برگزاری این نشست در ریاض یا ابوظبی میتوانست هزینههای زیادی برای این دو کشور به همراه داشته باشد. اما بحرین در معادلات تاثیرچندانی ندارد و اتفاقاً عربستان و امارات حمایتهای خود از آل خلیفه را برای چنین روزهایی ادامه داده اند.
اما چرا معامله قرن از اقتصاد شروع شده است. در شرایط کنونی فلسطین و به ویژه نوار غزه در شرایط بغرنجی به سر میبرد و در نوار غزه گرسنگی جان بیش از یک میلیون نفر را تهدید میکند. علاوهبر این محاصره ۱۱ ساله نیز باعث ایجاد فشارهای اقتصادی زیادی بر مردم شده است. در کرانه باختری نیز مردم این منطقه به شدت وابسته به کمکهای جهانی هستند. در این شرایط آمریکا سعی دارد با حربه اقتصادی وارد شده و به نوعی گروههای فلسطینی را تطمیع کند. همواره در روابط بینالملل این گزاره مطرح است که برای حساسیت زدایی در مورد پروندههای حساس بین کشورهای متخاصم باید نقطه همکاری را از یک مسئله غیر حساس و غیرسیاسی مانند اقتصاد شروع کرد و به تدریج و با فراهم شدن زمینهها، همکاری را به بخشهای حساس و سیاسی نیز تسری داد.
در این مورد نیز نقشه آمریکا و اسرائیل دقیقاً همین است. در واقع سعی دارند با جمع کردن کمکهای اقتصادی و سرمایهگذاری در فلسطین مردم را به این سمت ببرند که دستاوردهای معامله قرن را بیشتر از پیامدها و خساراتهایش ببینند. در واقع آمریکا سعی دارد با تمرکز بر مسائل اقتصادی و سرمایهگذاری در فلسطین، زمینه وارد شدن معامله قرن به فاز سیاسی و اجرایی را مهیا کند. هرچند تمام گروههای فلسطینی و بیشتر کشورهای اسلامی معامله قرن و نشست منامه را رد کردهاند اما این مسئله تبدیل به یک خطر برای جهان اسلام و فلسطین شده است چرا که به اعتقاد برخی کارشناسان «معاملهقرن» در شرایط کنونی تنها اسم رمز یک عملیات گستردهتر برای غرب آسیا به شمار میرود. اسرائیل و آمریکا تنها به دنبال اشغال کامل فلسطین نیستند بلکه فلسطین تنها یک نقطه شروع برای اجرای دیگر توطئه هایاشغالگرانه در جهان اسلام به شمار میرود.اکنون که نشست منامه در حال برگزاری است جهان اسلام در شرایط بغرنجی قرار گرفته است. در واقع آمریکا با درگیر کردن جهان اسلام در درگیریهای داخلی و تقویت گروههای تروریستی زمینه را برای فراهم کردن طرحهای ضد فلسطینی آماده کرده است.
البته همیشه برنامههای آمریکا و اسرائیل آن طور که طراحی شدهاند به نتیجه نخواهند رسید. تاکنون اسرائیل در برابر مقاومت فلسطین شکستهای سختی متحمل شده است و نشست منامه و طرح معامله قرن نیز تقریباً از هم اکنون محکوم به شکست است و حتی بسیاری از مقامات غربی نیز به این امر اذعان کردهاند. اما با این حال نباید ساده از کنار این مسئله عبور کرد. جهان اسلام در حال حاضر در برابر بزرگترین خیانت ارتجاع عرب قرار گرفته و عربستان و امارات به جاده صاف کنها و پادوهای جبهه غربی –عبری در منطقه تبدیل شدهاند.
همزمان با برگزاری این کنفرانس، مسئولان بحرینی هر گونه فعالیتهای داخلی در مخالفت با نشست منامه را ممنوع و محدودیتهایی رابرای شرکت رسانههای محلی در این نشست اعمال کردند.
بحرینی ها در اعتراض به کنفرانس سازشکارانۀ بحرین پرچم فلسطین را بر فراز خانه های خود برافراشتند.
جنبش الوفاق بحرین تاکید کرد که همراهی دولت بحرین و شخصیت های آن که با پیوستن به کنفرانس خیانت تبدیل به نگهبان های دشمن صهیونیستی شده اند مایه ننگ است.
شیخ عیسی قاسم رهبر معنوی شیعیان در بیاناتی اظهار داشت که معامله قرن به معنای فروش عزت و دین است و میخواهد وجدان امتها را آزمایش کند.
وی خاطرنشان کرد، «معامله قرن» و «کارگاه بحرین» دو نوع جنایت به شمار میروند و اگر بخواهند شعور امت اسلامی را محک بزنند، قطعا شکست میخورند.
هزاران نفر از شهروندان فلسطینی با برگزاری تظاهرات در مقابل دفتر آونروا در نوار غزه برگزاری این نشست را محکوم کردند؛ "اسماعیل هنیه" رئیس دفتر سیاسی حماس نیز در این نشست شرکت و سخنرانی کرد.ساکنان نوار غزه نیز همزمان با آغاز نشست بحرین دست به اعتصاب سراسری زدند.
محمود الزهار از رهبران جنبش حماس گفت: امکان ندارد که حتی یک وجب از خاک فلسطین فروخته شود. هدف از معامله قرن پایان دادن به موضوع فلسطین به نفع دشمن اسرائیلی است. کسی که این معامله را بپذیرد، ننگ را برای خود خریده است و بین مردم فلسطین و ملت های عربی منفور است.
احمد المدلل از رهبران جنبش جهاد اسلامی گفت: مردم فلسطین گزینه های بسیاری برای مقابله با معامله قرن دارند. کنفرانسی که سرنوشتی جز شکست نخواهد داشت، همانگونه که معامله قرن مرده به دنیا آمد.
وی ادامه داد: گروههای مقاومت فلسطینی مردم تصمیم خود را برای پیوستن به محور مقاومت در کل منطقه و از بین بردن همه نقشه های خیانت آمیز گرفته اند. ملت فلسطین تصمیم گرفته است با هدف به شکست کشاندن معامله قرن, استوار و ثابت در میدان مبارزه و عمل ایستادگی کند.
به گفته ابراهیم المصدر از رهبران جنبش فتح، آنچه تاکنون از جزئیات معامله قرن آشکار شده، طرحهایی برای پایان دادن به موضوع فلسطین است. امکان ندارد هیچ فلسطینی, چه مقامات رسمی و چه مردم در هر مکانی، موافق معامله قرن باشد زیرا این معامله در نهایت به معنای از بین بردن و نابود کردن آرمان فلسطین است.
علمای یمن هم مشارکت برخی رژیمهای عربی در کنفرانس بحرین را خیانت بزرگی به خداوند و رسول(ص) و تمام ارزشهای الهی و انسانی توصیف کردند.
«محمد عبدالسلام» سخنگوی جنبش انصارالله یمن در اعتراض به برگزاری کنفرانس منامه بحرین گفت: در بحرین حراجی برای فروش مساله فلسطین برگزار می کنند، سپس درباره ایران شیون سر می دهند.
وی افزود: این کشورهای حاشیه خلیج فارس هستند که با اقداماتشان شرایط را برای حضور کشورهای دیگر در منطقه فراهم کردند.
شهروندان تونسی با برگزاری یک تجمع اعتراضی مقابل سفارت بحرین در این کشور بر مخالفت خود با نشست صهیونیستی آمریکایی منامه و معامله قرن تأکید کردند.
وزارت امور خارجه روسیه هم «کارگاه اقتصادی منامه» را مورد انتقاد قرار داد و آن را غیر سازنده خواند.
تظاهرکنندگان خشمگین عراقی هم در اعتراض به معامله قرن و کارگاه منامه وارد مقر سفارت بحرین شدند. آنها پرچم بحرین را پایین آورده و پرچم فلسطین را به جای آن برافراشتند.
"عطاءالله حنا" سراسقف کلیسای روم ارتدوکس در بیتالمقدس گفت که اعراب شرکتکننده در کنفرانس بحرین از مرحله عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به مرحله توطئه علیه مسئله فلسطین و در آغوش گرفتن دشمنان مسئله فلسطین رسیدهاند.
وی در گفتوگو با فلسطین الیوم اظهار داشت: کنفرانس بحرین نقاب از چهره کسانی که آنها را دوست فلسطین میپنداشتیم و در اظهاراتشان دم از حمایت از حقوق ما میزدند، انداخت و متوجه شدیم که این اظهارات با هدف تلاش برای بهفراموشی سپردن مسئله ما و اجرای دستورات دولت آمریکا بهریاست دونالد ترامپ مطرح میشد.
سعد الحریری نخست وزیر لبنان هم با ابراز تعجب از اینکه برخی موضع دولت را در رابطه با کنفرانس بحرین زیر سؤال بردهاند، گفت که دولت با پارلمان در رد این معامله همراه است.
نخست وزیر لبنان اضافه کرد: نمیخواهم اضافهگویی کنم و قانون اساسیمان در رابطه با رد اسکان آوارگان فلسطینی کاملاً روشن است.
شیخ نبیل قاووق عضو شورای مرکزی حزب الله هم گفت: نشست بحرین طرحی خصمانه و خیانت تاریخی به فلسطین و قدس است.
عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی عراق هم در باره این کنفرانس گفت: نشست بحرین مرده به دنیا آمد، چون رژیم صهیونیستی درگیر مشکلات داخلی ناشی از ناتوانی از تشکیل دولت است و در نتیجه دولتی ندارد که بخواهد با کشورهای شرکتکننده عربی مذاکره کند.
بر کسی پوشیده نیست که لیدر اصلی طرح ترامپ داماد و مشاور وی "جرد کوشنر" است، کوشنر در خانواده ترامپ و مسائل اقتصادی این خانواده نقش پر رنگی دارد، اما گزارش ها حاکی از آن است که کوشنر از از اصول و قواعد سیاست چیزی نمی داند و توانایی فهم و درک امورسیاسی را ندارد و اغلب اطرافیان و گروه ترامپ اذعان دارند که در اغلب جلسات و نشست ها کوشنر از مسائلی که مطرح می شود سر در نمی آورد و سکوت وی به دلیل عدم آگاهی و دانش وی به مسائل سیاسی است.
دانستن عدم آگاهی کوشنر در امور سیاسی می تواند در تفسیر و تحلیل دلایل تمرکز وی بر بعد اقتصادی "معامله قرن " ترامپ کمک کننده باشد؛ دلیل اول را می توان در وضعیت نابسامان اقتصادی فلسطینی ها به ویژه در نوار غزه خلاصه کرد، هدف این است که با تکیه بر "معامله قرن " و سوء استفاده از این وضعیت نابسامان اقتصادی، فلسطینی ها را فریفته و در مقابل اجرایی شدن طرح های اقتصادی و رفاهی فلسطینی ها دست از مقاومت بکشند و تن به سازش با رژیم صهیونیستی بدهند.
دلیل دوم تمرکز کوشنر بر بعد اقتصادی معامله قرن در این امر خلاصه می شود که اجرایی شدن طرح "معامله قرن" ترامپ نیازمند به پشتوانه مالی و صرف هزینه است؛ کوشنر و آمریکایی ها نمی خواهند که هزینه گزاف اجرایی شدن این طرح را که می دانند احتمال شکست آن به دلایل مختلف زیاد است، واشنگتن پرداخت کند بنابراین به کشورهای عربی روی آوردند و بحرین در صدر لیست کشورهای عربی نفتی است که از طرح ترامپ حمایت همه جانبه می کنند.
از سوی دیگر در میان کشورهای عربی شاهد تغییر چهره برخی سران عرب هستیم که به دور از هرگونه تعهدات و چارچوب های اخلاقی، تاریخی، جغرافیایی، دینی و انسانی در سایه حمایت آمریکا ضمن روی برگرداندن از فلسطین به عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی روی آورده اند.
در همین حال، موج سیاه نمایی علیه جنبش های مقاومت در منطقه و به ویژه در فلسطین همچنان جاری است و برای این دسته از سران عربی که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند بسیار ساده است تا با استفاده از ابزار گوناگون بر افکار عمومی جهان عرب و اسلام تاثیر بگذارند و به صورت ضمنی و مستقیم در پی اشاعه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی هستند، تمام این مسائل به تعبیری زمینه چینی برای ورود به مرحله اعمال تهدید و فشار از سوی سران برخی کشورهای عربی علیه فلسطینی ها برای دست کشیدن از مقاومت و سازش با رژیم صهیونیستی محسوب می شود چنانکه اخیرا نیزشاهد آن بودیم که محمد بن سلمان ولیعهد سعودی در اظهاراتی صراحتا اعلام کرده است که "فلسطینی ها یا باید صلح با اسرائیل را بپذیرند و یا اینکه سکوت کنند".
از سوی دیگر، برخی اسرار فاش شده حاکی از آن است که "محمد بن زاید" ولیهد ابوظبی نقش اساسی را در کودتا علیه "عبدالله دوم" پادشاه اردن دارد و از سوی دیگر در تلاش است تا به امان درخصوص پذیرش طرح ترامپ و مشارکت در نشست بحرین اعمال فشار کند.
درخصوص مشارکت مصر در نشست بحرین نیز بیان این نکته حائز اهمیت است که به رغم آنکه مصر خود را به عنوان ناظر و میانجی میان گروه های فلسطینی معرفی می کند، تمام گروه های فلسطینی نشست بحرین و معامله قرن ترامپ را غیر قابل قبول توصیف کرده اند.
"محمود عباس" رئیس تشکیلات خودگران فلسطین نیز در نشستی اعلام کرده است که نمی خواهد روزهای پایانی زندگی خود را با خیانت به فلسطین و فروش آن سپری کند، درخصوص مقاومت فلسطین نیز می توان تاکید داشت که این جریان امروز در نقطه اوج قدرت قرار دارد و هیچ نقطه ضعفی ندارد که آن را به سوی سازش با رژیم صهیونیسی سوق دهد.
نکته ی مهمی که در پرونده فلسطین وجود دارد این است که جدای از ابعاد اقتصادی و سیاسی در این پرونده ارتباط عمیقی میان فلسطین و فلسطینی ها وجود دارد و اصلی که هم اکنون در مسئله فلسطین مطرح است این است که به رغم گذشت هفتاد سال از اشغال فلسطین، نسل های جدید نه تنها عرق خود را نسبت به فلسطین از دست نداده اند بلکه ارتباط آنها با فلسطین قوی تر شده است و تحریم، محاصره و کشتار هیچ کدام باعث نمی شوند که نسل های جدید فلسطین آن را فراموش کنند و دست به فروش آن بزنند.
پس از پایان کنفرانس منامه برای حل بحران اسرائیل و فلسطین، جارد کوشنر، داماد و مشاور ارشد دونالد ترامپ در امور خاورمیانه در جمع خبرنگاران ضمن بیان این که «رهبران فلسطینیان نمیخواهند به مردمشان کمک کنند، ادعا کرد: درها به روی فلسطینیان باز است.
کوشنر معتقد است که کنفرانس بحرین چارچوب مناسبی برای برقراری صلح میان اسرائیل و فلسطین فراهم کرده و هر زمان که رهبران فلسطینی اراده کنند، میتوانند از طرح صلحی که او تهیه کرده، بهره ببرنند.
بر اساس این طرح در ۱۰ سال آینده ۵۰ میلیارد دلار در اختیار فلسطینیان قرار میگیرد که قرار است تولید ناخالص داخلی آنها را دو برابر کند؛واشنگتن امیدوار است که مخارج طرح نامبرده را کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تأمین کنند.
کوشنر که معتقد است، با مشوقهای اقتصادی میتوان فلسطینیان را به پای میز مذاکره کشاند، گفته است که طرح خود برای حل مشکلات سیاسی را «در زمان مناسب» معرفی خواهد کرد.
در این کنفرانس طرفهای درگیر در بحران خاورمیانه شرکت نداشتند؛ اسرائیل دعوت نشده بود و فلسطینیان مانند شماری از کشورهای عربی آن را تحریم کردند.
مصر و اردن که با اسرائیل صلح کردهاند، در سطح معاون وزیر حضور داشتند؛ شیخ خالد بن احمد آل خلیفه، وزیر امور خارجه بحرین گفت، این طرح فرصتی است که نباید از دست داد.
خبرگزاری رویترز گزارش داد که ریاض هم ضمن حمایت از طرح کوشنر، تأکید کرده است، هر گونه توافق صلح میان اسرائیل و فلسطین باید بر اساس طرحی باشد که کشورهای عربی به رهبری عربستان تهیه میکنند.
مقامات سعودی خواستار ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی هستند که پایتخت آن قدس شرقی باشد؛ کوشنر این خواست عربستان را رد کرده است.
تونی بلر، نخستوزیر پیشین انگلیس نیز بر ضرورت ایجاد دو کشور مستقل تأکید کرد و گفت، «حماقت است» اگر کسی فکر کند که اقدامات اقتصادی میتواند راه حلی برای مشکلات سیاسی باشد و «بیمعنی است» اگر کسی بخواهد مشکلات سیاسی را بدون در نظر گرفتن اقتصاد حل کند.
به گزارش دویچه وله، کریستین لاگارد، رئیس صندوق بینالمللی پول در کنفرانس منامه نسبت به وضعیت بد اقتصادی مناطق فلسطینی هشدار داد و گفت، این وضعیت تنها زمانی بهبود خواهد یافت که رهبران فلسطینی سیاستهای اقتصادی خود را اصلاح کنند، اسرائیل محاصره مناطق فلسطینی را پایان دهد و جامعه جهانی به کمک ساکنان این مناطق بشتابند.
بسیاری از کارشناسان پیش از آغاز کنفرانس، طرح کوشنر را «اقدامی بینتیجه» اعلام کردند.ماتیاس شماله، رئیس آنروا در نوار غزه این طرح را «سادهلوحانه» خواند. شماله در یک مصاحبه رادیویی گفت: رهبری فلسطینیها به این دلیل که واشنگتن یکجانبه در این مورد تصمیم گرفته، احساس میکند به عنوان شریکی همسطح با آن رفتار نشده است.
بنابراین باید تاکید داشت که نشست بحرین صرف نظر از خروجیهایی که خواهد داشت با اتکا به یک دلیل ساده نمی تواند به اهداف از پیش تعیین شده خود دست یابد و آن این است که اگر صاحب و مالک چیزی تمایلی به فروش آن نداشته باشد، هیچ گروه و طرفی نمی تواند آن را بفروشد مگر آنکه سرقت محسوب شود.
فلسطینی ها قصد ندارند سرزمین خود را بفروشند و هیچ طرف دیگری اعم از کشورهای نفتی عربی یا دیگر شخصیت های حقیقی و حقوقی نیز نمی توانند فلسطین را بفروشند و اگر چنین قصدی داشته باشند سودای سرقت و اشغالگری را در سر می پرورانند.
انتهای پیام/
∎
نظر شما