شناسهٔ خبر: 33511431 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه آفرینش | لینک خبر

يك نكته از هزاران

صاحب‌خبر -

 سبد معيشتي، شش ميليون؛ اکازيون، تحويل درب منزل!

زندگي گاهي با ما بازي‌هايي مي‌کند که باعث مي‌شود از بسياري از حدومرزها عبور کنيم؛ حدومرزهايي حتي خطرناک و جانفرسا. با اين عبورها ما کم مي‌آوريم، کم مي‌شويم، خانواده هاي‌مان از هم مي‌پاشد، فرزندان‌مان بيکار مي‌مانند، و آن‌ها هم با بيکاري از مرزهاي مجاز سني براي ازدواج عبور مي‌کنند و در تجرد به سالمندي مي‌رسند. اصولا مدتهاست به عبور از مرزها و خط‌ها عادت کرده‌ايم، از جمله عبور از خطوط و لايه‌هاي فقر و رسيدن به فقر مطلق.

حالا اين خبر را داشته باشيد که سبد معاش از مرز 6 ميليون تومان هم گذشته و از ارديبهشت ماه به اين طرف 570 هزار تومان برهزينه‌هاي زندگي افزوده شده و اين درحالي است که بسياري از کارگران و کارمندان هنوز آن مبلغي را قرار بود بر دريافتي‌شان افزوده شود و البته براساس تورم و بحران اقتصادي سال گذشته محاسبه شده بود، دريافت نکرده‌اند. هنوز بسياري هستند که حقوق و دستمزد چند ماه اخير خود را نگرفته‌اند. و برخي هم هستند که ديگر نگراني دريافتي و افزايش دستمزد و تورم و بحران اقتصادي هم ندارند، چون ديگر کاري ندارند که بخواهند ذهن و فکرشان را درگير چنين مشغله‌هايي بکنند!

بنابراين، جامعه هم‌چنان درگيربحران معيشتي، تورم، بيکاري و تداوم سقوط از سراشيبي فقر به فقر مطلق است و متاسفانه درتعيين دستمزد دو اصل مهم نرخ تورم رسمي و محاسبه حداقلي سبد معيشت خانوار در نظر گرفته نشده است و هنوزدريافتي يک کارگر يا يک کارمند گاهي حتي به دو ميليون تومان هم نمي‌رسد. آن‌وقت در چنين اوضاع و احوالي خبر مي‌رسد که قيمت سبد معاش يک خانواده به 6 ميليون تومان رسيده است. خبري که برخي از مسئولان را آن‌چنان که بايد و شايد تکان نمي‌دهد تا از خود بپرسند با چنين بحران و کسري که يک خانواده با آن مواجه است، زندگي بر آنان چگونه مي‌گذرد؟ بس ياري از فروشگاه‌هاي زنجيره‌اي ديگر گوشت قرمز عرضه نمي‌کنند. درمورد گوشت مرغ البته با اغماض مي‌توان گفت که به ناچار مردم گاهي به آن ناخنک مي‌زنند و البته ماهي فراموش شده است!

نانوايي‌ها رونق چنداني ندارند، و اين البته نگران کننده است. چرا که حداقل بايد يک خانواده بتواند اين قوت‌لايموت را تهيه کند. اما گويا در اين مورد هم مردم ترجيح مي‌دهند قناعت کنند، چرا که زندگي خرج‌هاي پيش‌بيني نشده‌اي دارد و اين روزها کسي هم نيست که به کسي قرض و وام بدهد، چون به احتمال قريب به يقين آن‌که قرض و وام مي‌گيرد به اين زودي‌ها از عهده بازپرداخت دين خود برنخواهد آمد. پس اقتصاد و بحران معيشتي پس‌لرزه‌هاي دردآوري مثل کم‌رنگ شدن و گاهي از بين رفتن همبستگي و وفاق و همدلي اجتماعي را نيز درپي دارد.

در واقع اين فقط سبد معيشت نيست که گران شده، مطاع انساني و فرهنگي که روزگاري به آن مي‌باليديم هم گران و حتي ناياب شده است.

در ارديبهشت هزينه‌هاي زندگي به نسبت فروردين 570 هزار تومان زياد شد!

نظر شما