شناسهٔ خبر: 32509249 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: حوزه | لینک خبر

رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران از استادش می گوید:

پروفسور مجتهدی که «فقه» را در دانشگاه تهران کاربردی کرد

حوزه/ دکتر باقری با بیان این که پروفسور فیض دروس حوزه را خوب فراگرفته بود و در حقیقت به عنوان یک مجتهد وارد دانشگاه شد، گفت: بعید می دانم در دانشگاه بر معلومات ایشان چیزی اضافه شده باشد. او توانست دروس فقه و اصول را در قالب دانشگاهی و آکادمیک در بیاورد.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری «حوزه» - ارزش و اعتبار عالم و دانشمند به علم و دانش اوست و این یک تصادف نیست که در کتاب وحی الهی قرآن مجید، متجاوز از هفتصد مورد ماده علم و مشتقات آن به کار رفته و در اولین آیات نازل شده به رسول اکرم (ص) سخن از علم، دانش و قلم آمده است: «الذی علم با القلم؛ همان کسی که به وسیله قلم تعلیم انسان نمود.»

در دوران معاصر بودند اندیشمندانی که از میراث علمی گذشتگان سیراب شده و آثار ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته اند. یکی از اندیشمندان شیعی که خدمات ارزنده علمی به هر دو نهاد حوزه و دانشگاه ارائه کرده و به درجه اجتهاد رسیده بود، «دکتر علیرضا فیض(ره) استاد دانشگاه تهران» بود.

دکتر فیض فرزند آیت الله میرزا محمد فیض، پژوهشگر فقه و اصول و فلسفه اسلامی، حقوقدان و استاد دانشگاه تهران در سال ۱۳۰۴ در شهر قم به دنیا آمد. از سن پنج سالگی تا هفت سالگی به مکتب خانه رفت و بعد از آن در دبستان و دبیرستان محمدیه قم دوره ابتدایی و متوسطه را فرا گرفت.

دکتر فیض از سال ۱۳۱۷ تا ۱۳۳۲ در حوزه علمیه قم و نجف به تحصیل دروس سطح خارج فقه و اصول نزد آیات عظام محمد کاظم شیرازی و سیدابوالقاسم خویی مرجع مشهور شیعه مشغول شد و افتخار اجازه اجتهاد از سوی آیت‌الله العظمی محمدتقی خوانساری، آیت الله العظمی محمد فیض  و آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی را کسب کرد.

وی در زمان تحصیل به تدریس بعضی از سطوح ادبیات عرب، منطق و فقه و اصول پرداخت. سپس برای تحصیلات دانشگاهی به تهران آمد و در رشته فلسفه و حکمت اسلامی مشغول به تحصیل شد و رساله دکتری خود را با عنوان «انتقاد به منطق ارسطو» نگاشت و در سال ۱۳۴۲ به اخذ مدرک دکتری نائل آمد.

این پژوهشگر فقه و اصول و فلسفه اسلامی از سال ۱۳۳۶ در دانشکده الهیات دانشگاه تهران مشغول به تدریس فقه و اصول شد و به درجه استاد تمامی رسید و در سال ۱۳۸۰ بازنشسته شد. او قریب به ۳۵ سال سمت مدیریت گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهران را بر عهده داشت.

او درسال 60 از سوی رئیس جمهور وقت آیت الله العظمی خامنه ای به عنوان استاد نمونه مورد تشویق قرار گرفت و درسال 70 هم به عنوان استاد ممتاز دانشگاه تهران از آیت الله هاشمی رفسنجانی لوح افتخار دریافت کرد و در سال ۱۳۸۲ نیز به عنوان چهره ماندگار در رشته فقه و حقوق اسلام برگزیده شد.

دکتر علیرضا فیض

دکتر فیض، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران و چهره ماندگار در رشته فقه و حقوق اسلام، سرانجام پس از عمری مجاهدت علمی، ظهر روز یکشنبه (12 اسفندماه) در سن 93 سالگی دار فانی را وداع گفت.

به منظور ارج نهادن به تلاش های حوزوی و آکادمیک دکتر فیض، خبرگزاری «حوزه» در تهران، گفتگویی با دکتر احمد باقری رئیس دانشکده الهیات دانشگاه تهران انجام داده است تا ابعاد علمی و شخصیتی این استاد فقید مورد بررسی بیشتر واقع شود.

متن گفتگو را در ادامه می خوانید:

 

* آقای دکتر ابتدا در رابطه با سوابق علمی و اجرایی خودتان توضیح مختصری بفرمایید.

اینجانب احمد باقری اهل لار فارس هستم. دارای دکترای رشته فقه و مبانی اسلامی، و در حال حاضر استاد تمام همین رشته هستم. از سال 62 که به عنوان دانشجو وارد دانشگاه شدم شاگرد دکتر فیض بودم. ایشان مدیر گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشکده الهیات دانشگاه تهران و استاد ما بودند و تقریبا بخش اعظم درس ها را با ایشان گذراندم. و از خرداد سال 68 در دانشکده الهیات به عنوان استاد استخدام شدم و30 سال در این دانشکده تدریس داشته ام و در سمت های مختلفی به خدمت پرداخته ام.

 

* آشنایی شما با دکتر فیض چگونه بود و چه تاثیری در مسیر علمی و معنوی شما داشت؟

در سال 62 خدمت ایشان درس مبادی فقه و اصول را خواندم و این شاگردی تقریبا تا سال 1370 و در مقاطع لیسانس، فوق لیسانس و دکتری ادامه داشت. بنده از روش نوین ایشان در آموزش فقه و تدریس فقه خیلی بهره ها بردم  و استفاده ها  کردم . روش ایشان یک روش جدید و کاربردی در تدریس بود و من هم همین شیوه را در دوران تدریس خود ادامه دادم.

 

* درمدت مصاحبت شما با استاد، خلقیات ایشان با شما و دیگران چگونه بود؟

از لحاظ اخلاقی انسانی بسیار والا و وارسته ای بود. از جهت خوش نیت بودن تقریبا به همه حسن ظن داشت. من آشنایی کاملی از ایشان داشتم و از همان ابتدا احترام استادی به ایشان می گذاشتم. ایشان خیلی نسبت به من علاقمند بود و من هم سعی میکردم از این علاقه ایشان به نحو احسن در جهت علم آموزی استفاده کنم و محضر درسشان بهره ببرم و همین طور هم بود. ایشان بسیار خوش قلب و مهربان بود. بنده و دیگر همکارانم 10 سال شاگرد ایشان بودیم و در طی این سال ها از جهت سنی، اداری، علمی و رتبه ای مشترک بودیم و توفیق داشتیم در آن گروه در خدمت دکتر فیض باشیم. پرفسور فیض حدود40 سال استاد دانشگاه و سال ها مدیر گروه فقه و مبانی اسلامی بود.

 

* دکتر فیض از بُعد دانشگاهی و همچنین از بُعد حوزوی چه مراحل علمی چه خدماتی را طی کرده بود که توانسته بود اجازه اجتهاد از بزرگانی چون  آیت الله خونساری، را بگیرد؟

 پروفسور فیض قبل اینکه دانشگاه تشریف بیاورند تقریبا جامع علوم حوزوی بود. درحوزه همه مدارج و سطوح حوزه را طی کرده بود. از نوادگان مرحوم فیض کاشانی و از خانواده روحانی و روحانی زاده بودند. پدر ایشان هم همینطور. خود ایشان هم از علمای برجسته قم بود. پرفسور با توجه به هوش و پشت کاری که در دروس حوزوی داشتند، دروس حوزه را خوب فراگرفته بود و در حقیقت به عنوان یک مجتهد وارد دانشگاه شد. من بعید می دانم در دانشگاه بر معلومات ایشان چیزی اضاف شده باشد. ایشان توانستند دروس فقه و اصول را در قالب دانشگاهی و آکادمیک در بیاورند. ایشان در دانشگاه، مبلغ و مروج فقه اسلامی به ویژه فقه امامیه بود. البته مدرک دانشگاهی ایشان در رشته فلسفه بود اما در عین حال در فقه برجسته بود و یک مجتهد به تمام معنا بود.

 

* با توجه به اینکه دکتر فیض دارای درجه اجتهاد بود، نگاه دانشجویان نسبت به او چگونه بود و همچنین نگاه استاد به دانشگاه چگونه؟ به عبارت دیگر پرفسور برای وحدت بین حوزه و دانشگاه چه اقداماتی انجام داد؟

علوم حوزوی بگونه ای است که شخص را محقق پرور و عالم پرور می کند اما در دانشگاه تحصیل علم بیشتر مسئله محور است. خدا رحمت کند مرحوم فیض را، ایشان همچون شهید بهشتی و شهید مطهری یک حلقه اتصال مهمی بین حوزه و دانشگاه ایجاد کرده بودند. البته دانشگاه الهیات با حوزه علمیه اهداف مشترک بسیاری دارد ولی هر یک از دو راه متفاوت حرکت می کنند. و به نظر بنده هر دو راه هم لازم است و هیچ کدام نافی دیگری نیست.

 

* از روش نوینی که استاد فیض بکار می برد یاد کردید، لطفا در این مورد بیشتر توضیح دهید

بله! ایشان مبتکر بحث ها و شیوه های نوین علمی در تدریس از نظر منطقی بود. وی به فقه پویا خیلی اهمیت می داد. نگاه استاد به فقه محققانه بود. مسائل فقه را در عرصه جامعه مطرح می کرد و ترس هم نداشت. مطمئن بود که قابل دفاع است، یعنی مباحث حدود، قصاص و دیات را طوری مطرح می کرد که جزء ویژگی های ممتاز فقه ما حساب می شد. این  بحث ها ممکن است هجمه های غربی ها را در پی داشته باشد ولی با تبیین درست مسائل، تبدیل به مدرن ترین وپیشرفته ترین مسائل می شود.

ایشان ازجهت فقهی حرکت نوینی را در دانشگاه ایجاد کرد که باعث پیوند بین فقه و حقوق شد. به علت فعالیت های ایشان بود که هم اکنون دانشجویان رشته های فقه می توانند وکیل، قاضی، سردفتر و مشاورحقوقی بشوند.

احمد باقری شاگرد پروفسور فیض

 

* لطفا درباره مهمترین آثار پرفسور فیض که در جهت تولید علوم اسلامی اثرگزار بود، توضیح دهید.

خب! یکی از آثار مشهو استاد مباحث مبادی فقه و اصول بود که بارها توسط انتشارات دانشگاه تهران به چاپ رسیده بود و بسیاری از اساتید به نام دانشگاه ها و حوزه های علمیه از آن کتاب به عنوان یک دایرة المعارف برای فقه یاد می کردند. البته بعدها به تقلید از ایشان کتاب هایی در این موضوع نوشته شد ولی این اثر چیز دیگری بود و اهل فن و خبره متوجه رموز این کتاب می شوند. همچنین آخرین کتاب استاد فقه پویا در مکتب چهار فقیه بود.

 

* با توجه به این که دکتر فیض یک شخصیت برجسته حوزوی بود آیا هدف خاصی برای حضور در دانشگاه الهیات داشت؟

در یک برهه ای از زمان دلسوزان دین و علم احساس نیاز کردند تا در دانشگاه ها حضور یابند و این حضور عمدتا به صورت تحصیل و تدریس بود، مثلا مرحوم شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی و شهید باهنر با این که دانش آموخته حوزه بودند اما همه این بزرگواران در رشته الهیات دانشگاه نیز مشغول تحصیل شدند

رشته الهیات و دانشکده الهیات از اولین دانشکده هایی بود که در دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳ تاسیس شد. البته اوایل به این نام نبود و با عنوان دانشکده علوم معقول و منقول شناخته می شد و بعدها به عنوان دانشکده الهیات نام گذاری شد. همین هم موجب شد تا علمایی در حوزه علمیه احساس مسئولیت کنند و حتی بعضی از شاگردان خود را تشویق و اجبار می کردند که برای جهت دهی مناسب وارد این دانشکده شوند، البته شاید هم هدف تاسیس امر دیگری بوده باشد. لذا به جای برخورد رو در رو بهتر بود افرادی از روی تامل و بصورت بحث های علمی این جهت دهی هدفمند را پیگیر شوند و شهید مطهری و شهید مفتح چنین رسالتی را به عهده گرفتند و بحمدالله دانشکده به آن مسیر مطلوب علما هدایت شد و از این جهت علمایی از حوزه وارد دانشگاه شدند.

 

* به عنوان سؤال پایانی، بهترین خاطره ای که از استاد فیض دارید، برای ما بگویید؟

من از ایشان خاطرات زیادی دارم. اما یکی از بهترین خاطراتم زمانی بود که به ایشان مراجعه و درخواست کردم که می خواهم عضو هیئت علمی شوم، آن موقع با فوق لیسانس هم می شد عضو هیئت علمی شد و من آن زمان فوق لیسانس داشتم و می توانستم عضو هیئت علمی شوم و دانشگاه هم نیاز داشت، اما استاد با این که من را کاملا می شناخت و به من علاقه داشت گفت: آقای باقری شما قطعا لیاقت ورود به دانشکده و عضو هیئت علمی شدن را دارید و قطعا هم آینده خوبی دارید، ولی من اینجوری شما را دانشگاه نمی آورم و باید در یک فراخوان عمومی مثل دیگران شرکت کنید! مطمئن هستم که با این پشتکار انتخاب خواهید شد و دوست ندارم احیاناً کسی هم از شما بالاتر باشد، در حق او اجحاف شود.

گفتگو: سعید امیری – مهدی زارعی

 

 

 

نظر شما