شناسهٔ خبر: 31300938 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران‌ورزشی | لینک خبر

سجاد مشایخی از دیدارهای پیش‌رو مقابل ژاپن و استرالیا و برخی مسائل دیگر بسکتبال می‌گوید

با یک تیــر دو نشان مــی‌زنیم

برتری محسوس استرالیا بر سایر تیم‌ها دلیل دارد و یک چیز تصادفی و بی‌ریشه نیست. آنها در کار دفاعی در زمین و پرسینگ روی رقبا فوق‌العاده‌اند و برنامه‌ریزی قوی و طراحی‌های درست و دقیقی برای تیم‌های خود دارند و حتی وقتی بدون لژیونرهای خود به میدان می‌آیند قادرند با نفرات مقیم وطن‌شان آسیایی‌ها را ببرند.

صاحب‌خبر - وصال روحانی سجاد مشایخی 25 ساله، مجرد و بچه شهرری از بهترین‌های بسکتبال ایران طی سال‌های اخیر بوده و بدیهی است که مهران شاهین‌طبع سرمربی تیم ملی وی را نیز برای دو دیدار قریب‌الوقوع این تیم مقابل ژاپن و استرالیا انتخاب کرده باشد. تمرینات این تیم 10 روزی است که در تهران و هر روز در دو جلسه جریان دارد و با اینکه نیامدن دو ستاره نخست تیم یعنی حامد حدادی و صمد نیکخواه‌بهرامی به این اردو توجهات زیادی را برانگیخته اما شاهین‌طبع می‌داند که می‌تواند روی نسل جوان‌تری که مشایخی از شایسته‌ترین‌های آنان است و ابتدا در نفت آبادان و سپس باشگاه پتروشیمی بندر امام درس بزرگی را آموخته است حساب کند. شرایط ایران در آستانه هفته نهایی از رقابت‌های انتخابی جام جهانی بسکتبال 2019 به‌گونه‌ای است که حتی اگر تیم ملی که هفته پیش در هر دو مسابقه تدارکاتی‌اش مقابل اردن با نتایج قاطع پیروز شد، در هر دو دیدار پیش‌رو بازنده شود، باز هم به احتمال 99 درصد بالا خواهد رفت اما مشایخی که در پست گارد رأس بازی می‌کند و مردی مدیر و مدبر است، مثل اکثر یارانش و شاهین‌طبع معتقد است که ایران باید دیدار دوم اسفندماه خود مقابل ژاپن را حتماً فتح کند تا آن یک درصد مرتبط با حذف احتمالی ما منتفی و لغو شود و اضافه بر آن ایران از این طریق بابت شکست اواخر تابستانش مقابل ژاپن انتقام بگیرد و به واقع با یک تیر دو نشان بزند. در چنین شرایطی باخت احتمالی 5 اسفندماه مقابل استرالیا نیز کوچکترین تأثیری در سرنوشت ما نخواهد داشت. آقا سجاد، اردو تا این لحظه چطور گذشته است؟ اردوی بسیار خوب و مفیدی را می‌گذرانیم و تمرینات به شکلی منظم و مفید جریان دارد. بچه‌ها هر روز هماهنگ‌تر می‌شوند و دو دیداری هم که با اردن داشتیم به ما کمک کرد شرایط خود را بیشتر دریابیم و آمادگی مسابقه‌ای‌مان بالاتر برود. در این دو دیدار روش‌های مختلف توسط مربیان انتخاب و طراحی و به وسیله ما بازیکنان اجرا شد و به حس و برداشت درست‌تری از مسابقات پیش‌رو رسیدیم. آیا اردن توانست عرق شما ملی‌پوشان را به خوبی در‌آورد و حریف مفیدی باشد؟ بله، به‌رغم فاصله زیاد امتیازی بین دو تیم آنها از عهده این کار برآمدند و چون خودشان نیز مثل ما در پنجره آخر از پیکارهای انتخابی جام جهانی دو ‌بازی در پیش دارند، بسیار جدی و مصمم ظاهر شدند و ما طی این دیدارها از برخی ضعف‌های خود مطلع شدیم و اینک مشغول کار کردن روی این ایرادات هستیم. اردن هیچ‌گاه حریف کوچکی برای ما و سایرین نبوده و در اکثر اوقات ما را آزار داده و مسوول نرسیدن ما به مسابقات المپیک 2012 لندن هم بود و در این راه ما را در رقابت‌های آسیایی 2011 شکست داد. ژاپن را چگونه تیمی برآورد می‌کنید. به‌نظر می‌رسد پیشرفت و ارتقای این تیم در یکی دو سال اخیر کاملاً آشکار و غیر‌قابل انکار باشد. همینطور است. این تیم تا قبل از هفته آخر از مرحله انتخابی جام جهانی 2019 به شش برد متوالی رسیده و با ترکیب کامل و اصلی به تهران آمده است. با این حال اگر ما آنها را ببریم، به احتمال قوی با کسب رتبه دوم بین آسیایی‌ها راهی جام‌جهانی 2019 می‌شویم که توفیق قابل توجهی خواهد بود. در غیر این ‌صورت و ثبت شکست در این دیدار و ناکامی‌مان مقابل استرالیا شاید اوضاع قدری پیچیده‌ شود و احتمال حذف‌مان نیز به‌وجود ‌آید. هرچند این احتمال و امکان، بسیار اندک است. فکر می‌کنی پیشرفتی که در تیم ژاپن حاصل آمده، محصول چه چیزهایی است؟ یک وجه مهم و بسیار تأثیرگذار در این مسأله این است که آنها میزبان المپیک بعدی‌اند و بیشتر از یک سال و نیم دیگر هم تا آن موعد باقی نمانده است و در نتیجه به‌طور سفت و سخت مشغول کار و تلاش و تمرین و دوباره‌سازی و تقویت تیم‌های ملی خود در تمامی ورزش‌ها منجمله بسکتبال هستند تا در «2020 توکیو» بهترین نتایج ممکن را بگیرند. آنها در این راه اضافه بر آموزش و تمرین‌ هم تورنمنت‌های بین‌المللی متعددی را سازماندهی و برگزار می‌کنند و هم به کشور‌های متعدد خارجی می‌روند و آنجا خودشان را محک می‌زنند. ژاپن حتی در A‌ ‌.‌B‌‌.N هم نماینده دارد و یک سرمربی خارجی هم برای تیم ملی‌شان آورده‌اند و کلاس کارشان به‌وضوح بالاتر رفته است. نوع Transition و سرعت انتقال از دفاع به حمله در تیم ژاپن هم به‌طرز چشمگیری بالا رفته است. با آمدن استرالیا و در درجاتی پایین‌تر نیوزیلند به صحنه بسکتبال آسیا، کار ما و سایر غول‌های بسکتبال این قاره به‌شدت سخت شده است. آیا این بدان معناست که ما باید تا آینده دور حداکثر به رتبه دومی قاره فکر کنیم و چیزی بیش از این را هدف خود قرار ندهیم؟ برتری محسوس استرالیا بر سایر تیم‌ها دلیل دارد و یک چیز تصادفی و بی‌ریشه نیست. آنها در کار دفاعی در زمین و پرسینگ روی رقبا فوق‌العاده‌اند و برنامه‌ریزی قوی و طراحی‌های درست و دقیقی برای تیم‌های خود دارند و حتی وقتی بدون لژیونرهای خود به میدان می‌آیند قادرند با نفرات مقیم وطن‌شان آسیایی‌ها را ببرند. با این حال ما نباید ناامید شویم و باید با کار و کوشش بیشتر اختلاف سطح‌مان با این رقیب را کاهش بدهیم و تا جایی که می‌توانیم به سمت جلو برویم. شاید شواهد و نشانه‌ها چندان روشن و امیدبخش نباشند زیرا استرالیا در یکی از آخرین دیدارهایش با آمریکا حاکم سنتی بسکتبال فقط با اختلاف 2 امتیاز مغلوب شد اما این نیز سبب نمی‌شود ما دست روی دست بگذاریم و هیچ کاری انجام ندهیم. برعکس باید به شدت کار کنیم. دیدارهای تدارکاتی خوب و مفید مقابل رقبای قوی ترتیب بدهیم و بخصوص مقابل اروپایی‌ها توان‌سنجی کنیم و به سطوحی برسیم که پیش‌تر برای ما غیر‌قابل دستیابی بوده است. این رایزنی قطعاً در مورد نیوزیلند هم صدق می‌کند. همینطور است و نیوزیلند نیز ماکتی از بسکتبال استرالیا اما با ابعاد و طیف تأثیرگذاری اندک‌تر است. در صحنه لیگ بسکتبال چه کاره‌ای؟ البته می‌دانیم که با حضور در تیم پتروشیمی که مثل معمول مدعی اول قهرمانی است، ظاهراً کم و کاست چندانی نداری. صرفنظر از شانس‌ها و امکانات تیم پتروشیمی و نتایج نهایی این رقابت‌ها یک مسأله مهم و ناامیدکننده در لیگ بسکتبال پایین آمدن چشمگیر میزان و مبلغ قراردادها در قیاس با گذشته -‌حتی نزدیک- است و این مسأله واقعاً تبدیل به یک ظلم و کم‌ لطفی آشکار به بسکتبالیست‌ها و به‌ویژه ملی‌پوشان شده است. درست ‌است که شرایط اقتصادی کشور به سبب تحریم‌ها و مشکلات سیاسی تحمیل شده توسط دشمنان در سطحی ایده‌آل نیست اما نباید از خاطر برد که بسکتبال یک بار دیگر آبروداری کرده و در آخرین دوره قهرمانی آسیا هم که سال پیش برگزار شد، به نایب قهرمانی قاره رسید و فقط به استرالیا باخت، که درباره قدرت و وجوه تمایزش پیش‌تر صحبت کردم. ملی‌پوش‌ها هم هرگز کم نگذاشته و با تمامی وجود خود تلاش کرده‌اند و به عشق پرچم کشور خود زنده‌اند. ما اکنون در آستانه راهیابی به مرحله نهایی جام جهانی بسکتبال 2019 قرار داریم و با توجه به اینکه بعد از المپیک‌ها مسابقات قهرمانی جهان معتبرترین رقابت در این ورزش به شمار می‌آید، دستاورد ما اصلاً توفیق کوچکی به حساب نمی‌آید. ما حتی امید جدی راهیابی به المپیک 2020 را نیز در دل و سر خود می‌پرورانیم. راه حل چیست و برای بهتر کردن شرایط مالی و اقتصادی و به تبع آن کیفیت لیگ چه باید کرد؟ باید به شکل‌ها و با وسایل مختلف اسپانسرها را به حضور هر چه وسیع‌تر در صحنه بسکتبال تشویق کرد و آنها را یک پای مهم قضیه قرار داد. در سال‌های اخیر ما تیم‌های سرمایه‌گذار خوبی را در صحنه لیگ بسکتبال حاضر داشتیم که اغلب وابسته به بودجه‌های دولتی و کارخانه‌ها بودند ولی با منع شدن کارخانه‌ها و واحدهای دولتی از تیمداری آن بساط برچیده شد و چیزی هم جای آن را نگرفته و محصول آن قراردادهای بسیار سطح پایینی است که با بزرگان این رشته بسته می‌شود و این چیزی جز ناامیدی و پایین آمدن سطح بسکتبال در پی ندارد. ولی کم توجهی‌هایی از این دست باید برای شما بسکتبالیست‌ها یک روند کاملاً تکراری و آشنا باشد. من نمی‌گویم همان توجه عظیمی را که معمولاً به فوتبال مبذول می‌شود شامل حال ما نیز بکنند زیرا به هر حال آن رشته طرفداران بیشتری دارد اما لزوم توجه محدود به تیم‌های ریشه‌دار در بسکتبال که در سال‌های اخیر یا تعطیل یا تضعیف شده‌اند، الزامی است. ما به سبب شدت و حدت کارها در این رشته و انجام روزی دو جلسه تمرین با طول مدت حداقل پنج ساعت امکان پرداختن به شغل‌های دیگر را نداریم و خود من نیز در استخدام هیچ جا و سازمان دیگری نیستم و زندگی و ارتزاق‌مان از طریق همین بسکتبال است و چون سقف سنی که برای درخشش ما در این رشته سخت و پرآسیب متصور است از 35 سال فراتر نمی‌رود باید با گذاشتن قواعد و ارقامی بهتر اسباب تأمین ما را فراهم آورند و فکر نمی‌کنم که این خواسته بیش از حد و غیرمنطقی باشد. آیا در زمان برپایی اردوها و مسابقات ملی حقوق‌های ثابت و مشخص و قابل توجهی به شما می‌دهند؟ بله، ولی ارقام آن جزیی است و اصلاً جوابگوی نیازهای زندگی کسانی که شغل دیگری ندارند، نیست. این حقوق در تمامی طول سال پرداخت نمی‌شود و فقط در ارتباط با مناسبت‌ها و مسابقات ملی مهم است و به‌عنوان مثال در شش‌ماه منتهی به برگزاری بازی‌های آسیایی جاکارتا به ما پرداخت می‌شد. این حقوق‌ها معمولاً با تأخیری فراوان به ما ارائه می‌شود و معمولاً قسمتی از آن نپرداخته باقی می‌ماند و ما همیشه قسمتی از آن را طلبکار هستیم. به سال‌ها پیش برگردیم. بسکتبال را از کجا و کی و چگونه شروع کردی؟ از دوران بچگی این رشته را در شهرری شروع کردم و در نتیجه کارم از سطح مدارس آغاز شد و پس از مدتی کوتاه در روند استعدادیابی فدراسیون بسکتبال شناسایی شدم و روند پیشرفتم استاندارد و طبق اصول این ورزش شد. کارها ادامه یافت و پیش رفت و رشد من کامل و کامل‌تر شد و در چشم به هم زدنی به شرایط امروز رسیدم. تأثیرگذارترین مربیان عمرت چه کسانی بودند؟ تعداد زیادی برای من زحمت کشیده‌اند. مربی اولیه‌ام در شهرری آنقدر بر گردنم حق دارد که نمی‌توانم آن را وصف و به درستی تشریح کنم و در سال‌های بعدی نیز با امثال مهران حاتمی و شاهین‌طبع کار کرده‌ام و یکی بهتر از دیگری به من درس‌های این حرفه را داده‌اند. مربیان از قماشی هستند که هر چه قدر هم داشته باشید باز هم کم داشته‌اید و هر یک چیزی برای آموختن دارند. الگوهای داخلی و خارجی‌‌ات چه کسانی بوده‌اند؟ در میان داخلی‌ها مهدی کامرانی الگوی من بود و من به افتخار هم‌تیمی شدن با او و بازی کنار وی نیز رسیدم و در میان خارجی‌ها کار تئودوسیچ صربستانی را بسیار پسندیده‌ام. بهترین لحظه و شیرین‌ترین خاطره زندگی‌ات کدام مورد و اتفاق بوده است؟ سال 2014 که برای نخستین ماه جهت عضویت در تیم ملی بسکتبال انتخاب شدم بهترین خاطره مرا شکل داد. یک ورزشکار هرگز چنین روز و اتفاقی را فراموش نمی‌کند و من نیز هرگز روزهای اول حضور در اردوی ملی و تلاش برای هماهنگ شدن با سایرین را از یاد نبرده‌ام. من در آن سال با تیم ملی به مسابقه‌های قهرمانی جهان 2014 در خاک اسپانیا رفتم و آنجا هم خاطراتی ماندگار برایم خلق شد. تلخ‌ترین واقعه عمرت چه بوده است؟ روزی در جریان تمرین بر اثر یک ضربه اتفاقی از ناحیه چشم به شدت آسیب دیدم و قضیه به شکل و حدی بود که حتی احتمال ایجاد عارضه‌ای غیرقابل درمان و پایان دوران بسکتبالم وجود داشت اما هر چه بود با همت پزشکان و انجام عمل جراحی توسط آنها نجات یافتم و مشکل حل شد و به صحنه ورزشی بازگشتم. آرزوهای بزرگ زندگی‌ات چه چیزهایی هستند؟ یکی اینکه همراه با تیم ملی بسکتبال به المپیک بروم. اگر این کار هر چه سریع‌تر و در ارتباط با المپیک پیش‌رو (توکیو 2020) صورت پذیرد، چه بهتر. هدف و آرزوی دیگرم کوچ به یک لیگ خارجی است و دلم می‌خواهد از لژیونرها بشوم. آیا پیشنهادی هم در این زمینه داشته‌ای؟ بله از فیلیپین و لیگ آن پیشنهادهایی داشته‌ام اما انتقال به آنجا امکانپذیر نشد. البته خواست و هدف نهایی من شرکت در لیگ‌های بسیار بهتر و سطح بالاتر است. و حرف آخرتان. از مسوولان امر می‌خواهم بیش از پیش به این ورزش رسیدگی و آن را صاحب امکاناتی بیشتر و بهتر کنند. سال‌ها است که بسکتبال صلاحیت و حقانیت لازم را برای بهره‌مند شدن از سال‌های پرظرفیت اختصاصی دارد اما از این حق مسلم خود بی‌نصیب مانده است. بسکتبال حتی یک دهم آنچه را به جامعه بخشیده از مسوولان ورزش پس نگرفته و این امر جای افسوس و بازنگری دارد.

نظر شما