به گزارش حوزه جامعه خبرگزاری تقریب، امروز هشتم بهمن سالروز تحصن جمعی از روحانیون در مسجد دانشگاه تهران در سال ۱۳۵۷ در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها جهت جلوگیری از ورود امام خمینی(ره) به کشور است.
به همین مناسبت پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی طی مطلبی به بازخوانی خاطرات مرحوم آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی از این تحصن پرداخته است.
با بسته شدن فرودگاهها توسط دولت بختیار و ممانعت از ورود امام خمینی به کشور ، روحانیت مبارز دست به ابتکار بزرگی زد. در جلسهای با حضور حداکثری روحانیون مبارز و فعال انقلابی تصمیم به برگزاری تحصن در دانشگاه تهران گرفته شد. برپایی این تحصن نقش بسزایی در روند تشدید مبارزات و ورود امام به کشور داشت.
جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن
آیتالله طاهریخرمآبادی از مبارزان انقلابی که خود از نزدیک شاهد حواث انقلاب بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن میگوید:
«شب هنگام جلسهاى با حضور آقایان تشکیل گردید. در این جلسه، بیشتر آقایان و دست اندرکاران انقلاب حضور داشتند؛ آقایان شهید مطهرى، شهید بهشتى، آقاى خامنهاى، مرحوم ربانىشیرازى، مرحوم ربانىاملشى، آقاى توسلى، شهید محلاتى، آقاى هاشمىرفسنجانى و آقاى منتظرى از حاضران در جلسه آن شب بودند.
آقاى منتظرى در متن مسائل قرار داشت و در آن ایام به منزل حاج معین، یکى از پیرمردهاى خیابان ایران که انقلابى هم بود، مىرفت. ما هم گاهى اوقات به منزل آن پیرمرد مىرفتیم.
در جلسه آن شب، بحث تحصن مطرح شد. راهپیمایى انجام شده بود، اما امام همچنان نمىتوانستند به کشور بیایند. فکر کردیم که اگر ما در جایى متحصن شویم، مردم هم به جمع متحصنان خواهند پیوست، حتى از شهرستانها نیز خواهند آمد. این پیشنهاد و طرح حسابشدهاى بود که بسیار مفید بود».
هشدار آیتالله خامنهای درباره اقدامات مجاهدین خلق در دانشگاه
آیتالله طاهری خرمآبادی در ادامه با اشاره به انتخاب مکان تحصن میگوید:
«در آن جلسه دو نظریه مطرح شد؛ یک نظر این بود که تحصن در مکانى صرفاً مذهبى انجام بگیرد. براى این منظور مسجد شاه سابق که بعدها امام خمینى نام گرفت، در نظر گرفته شد. دوستان مىگفتند که آنجا بهترین مکان براى تحصن است. این مسجد در بازار قرار داشت و مردم هم در مسجد و اطراف آن تردد داشتند، علاوه بر اینکه مکان وسیعى نیز بود. نظر دیگر تحصن در دانشگاه بود ...
نظر بعضى از آقایان از جمله آقاى خامنهاى این بود که تحصن در مسجد بازار انجام بگیرد. ایشان روز بعد در توضیح نظرشان گفتند که من به این علت گفتم تحصن در مسجد بازار انجام گیرد که در دانشگاه به دلیل وجود منافقان در میان دانشجویان ممکن است مسألهاى براى ما به وجود بیاورند. مسجد و بازار کاملا در اختیار مردم قرار دارد، اما دانشگاه اینگونه نیست و با مسجد و بازار متفاوت است.
اتفاقاً وقتى به دانشگاه تهران رفتیم، نزدیک بود مشکل ایجاد کنند که ما جلوى آن را گرفتیم؛ وقتى وارد مسجد دانشگاه شدیم، (از قبل قرار بود که تحصن در مسجد دانشگاه باشد)، دیدیم که در کنار محراب مسجد، پلاکارد بزرگى با موضوع آمدن امام زدهاند و در زیر پلاکارد نام سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را نوشتهاند. تا وارد شدیم آقاى مطهرى گفتند که این پلاکارد را بردارید ...».
آغاز تحصن
در بخش دیگر آیتالله طاهری خرمآبادی شروع برنامه تحصن را اینگونه روایت میکند:
«به اتفاق آقایان شهید مطهرى، خامنهاى، ربانى املشى، ربانى شیرازى و عدهاى دیگر با یک دستگاه مینىبوس عازم دانشگاه تهران شدیم و اول صبح در آنجا بودیم. از طرف دیگر، چون عدهاى از مردم به بهشت زهرا مىرفتند، شهید بهشتى به اتفاق چند تن دیگر، عازم بهشت زهرا شدند.
وقتى به دانشگاه تهران وارد شدیم، با تعدادى از دانشجویان که در حدود ده بیست نفر بودند، مواجه گشتیم که از تحصن ما مطلع شده بود و در آنجا حضور یافته بودند. شهید مطهرى، روى پلههاى مسجد دانشگاه، ایستادند و در حضور عدهاى که در آنجا بودند، اعلام کردند که ما در اعتراض به رژیم و دولت که از ورود حضرت امام جلوگیرى کرده است، در اینجا متحصن مىشویم و تحصن خود را از همین جا به دنیا اعلام مىکنیم و تا این منع برطرف نشود، به تحصن خود ادامه خواهیم داد. شهید مطهرى به صورت خلاصه و در چند جمله، هدف از تحصن را بیان کردند و خبرنگارانى هم که در آنجا حضور داشتند، مطالب را نوشته و مخابره کردند».
برای برگزاری این تحصن گسترده کمیتههای متعددی تشکیل شد. آیتالله طاهریخرمآبادی درباره مسئولیت خود در کنار آیتالله خامنهای در کمیته تبلیغات متحصنین میگوید:
«بعد از اینکه ما براى تحصن در مسجد دانشگاه تهران مستقر شدیم، سیل جمعیت از نقاط مختلف به آنجا سرازیر شد. گروهى از مدرسان قم در همان صبح روز اول آمده بودند؛ از جمله جناب آقاى فاضل لنکرانى، مرحوم شهید قدوسى و آقاى راستى کاشانى.
در کنار مسجد یک یا دو اتاق بزرگ قرار داشت و در واقع دفتر مسجد بود که آقایان در آنجا جمع شده و کمیتههایى براى اداره تحصن و رسیدگى به اوضاع تحصن تشکیل داده بودند.
یکى از کمیتهها، کمیته تبلیغات بود، دیگرى کمیته رسیدگى به علماى شهرستانى بود. در این قسمت اسامى و مشخصات علمایى که از شهرستانها به متحصنان مىپیوستند، نوشته مىشد تا براى انتشار، در اختیار خبرنگاران قرار گیرد.
آقاى خامنهاى مسؤول کمیته تبلیغات شدند و من هم در جایگاه قائم مقام و معاون ایشان همکارى مىکردم. یکى از دانشکدهها را به کمیته تبلیغات اختصاص دادند و افرادى هم به عضویت این کمیته درآمدند.
در کمیته تبلیغات، مطالبى که باید در روزنامهها مطرح مىشد، مورد بررسى و تصویب قرار مىگرفت. در مجموع فعالیتهاى تبلیغاتى تحصن را که در واقع از کارهاى اساسى و اصلى بود، این کمیته انجام مىداد.
یکى از فعالیتهاى دیگر، پشتیبانى از متحصنان و کسانى بود که در آنجا حاضر شده بودند. مردمى که در آنجا بودند و جمعیت فراوانى را هم تشکیل مىدادند، احتیاج به تغذیه و... داشتند. این مسائل به عهده کمیته خاص دیگرى بود. برخورد با مردم و صحبت کردن با آنان و تعیین سخنرانان هم از جمله مسائلى بود که احتیاج به مدیریت خاصى داشت و لازم بود تحت برنامه منظمى باشد.
اگر برنامه منظمى وجود نداشت، ممکن بود هر کس که دلش مىخواست پشت تریبون رفته، مطالب ناصواب و خلافى بگوید. این مسأله زمانى مهم جلوه مىکند که در نظر داشته باشیم که در آن ایام، افراد و گروههاى مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جریان انقلاب وجود داشتند و بعضى از گروهها تلاش داشتند که قضایا را به نفع خود تمام کنند.
با توجه به این مسائل، ما تمام کارها را در دست گرفتیم. سخنرانىهاى زیادى در دو روز تحصن، انجام گرفت. یکى از کسانى که سخنرانى کرد، شهید مطهرى بود که در عصر یک روز، سخنرانى مفصلى انجام داد».
انتهای پیام/
∎
به همین مناسبت پایگاه اطلاع رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی طی مطلبی به بازخوانی خاطرات مرحوم آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی از این تحصن پرداخته است.
با بسته شدن فرودگاهها توسط دولت بختیار و ممانعت از ورود امام خمینی به کشور ، روحانیت مبارز دست به ابتکار بزرگی زد. در جلسهای با حضور حداکثری روحانیون مبارز و فعال انقلابی تصمیم به برگزاری تحصن در دانشگاه تهران گرفته شد. برپایی این تحصن نقش بسزایی در روند تشدید مبارزات و ورود امام به کشور داشت.
جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن
آیتالله طاهریخرمآبادی از مبارزان انقلابی که خود از نزدیک شاهد حواث انقلاب بود در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره جلسه تصمیمگیری روحانیون برای برگزاری تحصن میگوید:
«شب هنگام جلسهاى با حضور آقایان تشکیل گردید. در این جلسه، بیشتر آقایان و دست اندرکاران انقلاب حضور داشتند؛ آقایان شهید مطهرى، شهید بهشتى، آقاى خامنهاى، مرحوم ربانىشیرازى، مرحوم ربانىاملشى، آقاى توسلى، شهید محلاتى، آقاى هاشمىرفسنجانى و آقاى منتظرى از حاضران در جلسه آن شب بودند.
آقاى منتظرى در متن مسائل قرار داشت و در آن ایام به منزل حاج معین، یکى از پیرمردهاى خیابان ایران که انقلابى هم بود، مىرفت. ما هم گاهى اوقات به منزل آن پیرمرد مىرفتیم.
در جلسه آن شب، بحث تحصن مطرح شد. راهپیمایى انجام شده بود، اما امام همچنان نمىتوانستند به کشور بیایند. فکر کردیم که اگر ما در جایى متحصن شویم، مردم هم به جمع متحصنان خواهند پیوست، حتى از شهرستانها نیز خواهند آمد. این پیشنهاد و طرح حسابشدهاى بود که بسیار مفید بود».
هشدار آیتالله خامنهای درباره اقدامات مجاهدین خلق در دانشگاه
آیتالله طاهری خرمآبادی در ادامه با اشاره به انتخاب مکان تحصن میگوید:
«در آن جلسه دو نظریه مطرح شد؛ یک نظر این بود که تحصن در مکانى صرفاً مذهبى انجام بگیرد. براى این منظور مسجد شاه سابق که بعدها امام خمینى نام گرفت، در نظر گرفته شد. دوستان مىگفتند که آنجا بهترین مکان براى تحصن است. این مسجد در بازار قرار داشت و مردم هم در مسجد و اطراف آن تردد داشتند، علاوه بر اینکه مکان وسیعى نیز بود. نظر دیگر تحصن در دانشگاه بود ...
نظر بعضى از آقایان از جمله آقاى خامنهاى این بود که تحصن در مسجد بازار انجام بگیرد. ایشان روز بعد در توضیح نظرشان گفتند که من به این علت گفتم تحصن در مسجد بازار انجام گیرد که در دانشگاه به دلیل وجود منافقان در میان دانشجویان ممکن است مسألهاى براى ما به وجود بیاورند. مسجد و بازار کاملا در اختیار مردم قرار دارد، اما دانشگاه اینگونه نیست و با مسجد و بازار متفاوت است.
اتفاقاً وقتى به دانشگاه تهران رفتیم، نزدیک بود مشکل ایجاد کنند که ما جلوى آن را گرفتیم؛ وقتى وارد مسجد دانشگاه شدیم، (از قبل قرار بود که تحصن در مسجد دانشگاه باشد)، دیدیم که در کنار محراب مسجد، پلاکارد بزرگى با موضوع آمدن امام زدهاند و در زیر پلاکارد نام سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را نوشتهاند. تا وارد شدیم آقاى مطهرى گفتند که این پلاکارد را بردارید ...».
آغاز تحصن
در بخش دیگر آیتالله طاهری خرمآبادی شروع برنامه تحصن را اینگونه روایت میکند:
«به اتفاق آقایان شهید مطهرى، خامنهاى، ربانى املشى، ربانى شیرازى و عدهاى دیگر با یک دستگاه مینىبوس عازم دانشگاه تهران شدیم و اول صبح در آنجا بودیم. از طرف دیگر، چون عدهاى از مردم به بهشت زهرا مىرفتند، شهید بهشتى به اتفاق چند تن دیگر، عازم بهشت زهرا شدند.
وقتى به دانشگاه تهران وارد شدیم، با تعدادى از دانشجویان که در حدود ده بیست نفر بودند، مواجه گشتیم که از تحصن ما مطلع شده بود و در آنجا حضور یافته بودند. شهید مطهرى، روى پلههاى مسجد دانشگاه، ایستادند و در حضور عدهاى که در آنجا بودند، اعلام کردند که ما در اعتراض به رژیم و دولت که از ورود حضرت امام جلوگیرى کرده است، در اینجا متحصن مىشویم و تحصن خود را از همین جا به دنیا اعلام مىکنیم و تا این منع برطرف نشود، به تحصن خود ادامه خواهیم داد. شهید مطهرى به صورت خلاصه و در چند جمله، هدف از تحصن را بیان کردند و خبرنگارانى هم که در آنجا حضور داشتند، مطالب را نوشته و مخابره کردند».
برای برگزاری این تحصن گسترده کمیتههای متعددی تشکیل شد. آیتالله طاهریخرمآبادی درباره مسئولیت خود در کنار آیتالله خامنهای در کمیته تبلیغات متحصنین میگوید:
«بعد از اینکه ما براى تحصن در مسجد دانشگاه تهران مستقر شدیم، سیل جمعیت از نقاط مختلف به آنجا سرازیر شد. گروهى از مدرسان قم در همان صبح روز اول آمده بودند؛ از جمله جناب آقاى فاضل لنکرانى، مرحوم شهید قدوسى و آقاى راستى کاشانى.
در کنار مسجد یک یا دو اتاق بزرگ قرار داشت و در واقع دفتر مسجد بود که آقایان در آنجا جمع شده و کمیتههایى براى اداره تحصن و رسیدگى به اوضاع تحصن تشکیل داده بودند.
یکى از کمیتهها، کمیته تبلیغات بود، دیگرى کمیته رسیدگى به علماى شهرستانى بود. در این قسمت اسامى و مشخصات علمایى که از شهرستانها به متحصنان مىپیوستند، نوشته مىشد تا براى انتشار، در اختیار خبرنگاران قرار گیرد.
آقاى خامنهاى مسؤول کمیته تبلیغات شدند و من هم در جایگاه قائم مقام و معاون ایشان همکارى مىکردم. یکى از دانشکدهها را به کمیته تبلیغات اختصاص دادند و افرادى هم به عضویت این کمیته درآمدند.
در کمیته تبلیغات، مطالبى که باید در روزنامهها مطرح مىشد، مورد بررسى و تصویب قرار مىگرفت. در مجموع فعالیتهاى تبلیغاتى تحصن را که در واقع از کارهاى اساسى و اصلى بود، این کمیته انجام مىداد.
یکى از فعالیتهاى دیگر، پشتیبانى از متحصنان و کسانى بود که در آنجا حاضر شده بودند. مردمى که در آنجا بودند و جمعیت فراوانى را هم تشکیل مىدادند، احتیاج به تغذیه و... داشتند. این مسائل به عهده کمیته خاص دیگرى بود. برخورد با مردم و صحبت کردن با آنان و تعیین سخنرانان هم از جمله مسائلى بود که احتیاج به مدیریت خاصى داشت و لازم بود تحت برنامه منظمى باشد.
اگر برنامه منظمى وجود نداشت، ممکن بود هر کس که دلش مىخواست پشت تریبون رفته، مطالب ناصواب و خلافى بگوید. این مسأله زمانى مهم جلوه مىکند که در نظر داشته باشیم که در آن ایام، افراد و گروههاى مختلف از مسلمان گرفته تا ملحد، در جریان انقلاب وجود داشتند و بعضى از گروهها تلاش داشتند که قضایا را به نفع خود تمام کنند.
با توجه به این مسائل، ما تمام کارها را در دست گرفتیم. سخنرانىهاى زیادى در دو روز تحصن، انجام گرفت. یکى از کسانى که سخنرانى کرد، شهید مطهرى بود که در عصر یک روز، سخنرانى مفصلى انجام داد».
انتهای پیام/
نظر شما