خرج بیشتربرای مهاجمان گل نزن!
کجاست ماه گردون استقلال؟!
صاحبخبر - وصال روحانی هفت ماه پس از جدایی مامه تیام گلزن اول فصل گذشته استقلال جستوجوی عبث برای یافتن جانشینی همسطح با وی همچنان ادامه دارد. آبیهای تهرانی البته سه روزی است که به جای استقرار در هوای مطلوب و معتدل دوحه قطر در سرمای لرزشآور آنتالیای ترکیه اردو زده و مشغول تمرین برای نیمفصل دوم لیگ برتر و شروع فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا هستند. با این حال یک سوال هرگز آنها را در ماههای اخیر رها نکرده و مضمون آن از این قرار است؛ چرا تیام رفت و به چه سبب مثل او یافت نشده است؟ از این مردان بسیارند قسمت دوم این سوال (در لید مطلب) را باید بیپاسخ گذاشت زیرا پیدا کردن جانشین او به قوت و درستی کار جستوجوگران مربوط میشود و اگر در این زمینه ناکام ماندهاند به این معنا نیست که تیام بیبدیل است و اگر او اینچنین بود در باشگاههای قبلیاش و سپس عجمان امارات نیز همانقدر میدرخشید که در جمع آبیها درخشید. تیام البته یک مهاجم فرصتشناس و استاد در زدن ضربات آخر از درون 18 قدم و گل کردن «تقه»هایی بود که روی توپهای ارسالی از دو سمت نواخته میشد اما در فوتبال دنیا چه آفریقاییهای مهاجر و چه مردان سایر قارهها که شانه به شانه او بسایند اندک نیستند و این اسارت آبیها در نوستالژیهای گذشته و ضعف در کار جستوجوگران و استعدادیابهای آنها است که سبب شده تیام ماه گردون جلوه کند و سایرین قمرهای کوچکی که تاریکاند و هیچ هنری ندارند. جلوه این طرز فکر را میتوانید در اظهارات چندی پیش اصغر حاجیلو پیدا کنید، آن هنگام که سرپرست استقلال با اعتراضی به روشهای کار مربیان و مدیران باشگاه گفت: «الحاجی گرو به چه درد میخورد؛ او حتی یک هزارم تیام هم نیست.» گمشده آنها کجاست؟ عمومیت و البته صحت چنین باوری سبب شد آبیها در نیم فصل عذر گرو را بخواهند و جابر انصاری هم به رغم تمامی اصرار و سماجتاش بر ماندن، رفتنی شد و اگر قواعد لیگ اجازه میداد، استقلال مرتضی تبریزی را هم که در ذوبآهن غول بود و در استقلال به مهرهای میکروسکوپی تبدیل شده، جواب میکرد اما سوال اینجا است که گمشده آبیها و مردی که قرار است تیاموار گل بزند و استقلال را از مهلکههای نیمفصل دوم لیگ نجات بخشد، کجاست و چرا از راه نمیرسد و اگر نمیرسد این ضعف از چه کسی است زیرا اگر انتخابکننده خوب بود، یک گلزن مؤثر ثانوی هم پیدا میکرد و اینجا مشخص میشود که گزینش تیام نیز در زمستان سال پیش بیشتر یک رویداد شانسی و تصادفی بوده و ریشه در قوت اقدامات انتخابکنندهها نداشته است. به چه سبب او را حفظ نکردید؟ حال که چنین است، باید این سوال را مطرح کرد که چرا مدیران استقلال تیام را که در اواخر بهار و ابتدای تابستان سرکشی میکرد و دنبال تیمی بهتر و پولی بیشتر بود، با ارائه پولی فزونتر راضی نکردند تا وی در جمع آبیها بماند و از خیال جدایی به در آید. مبلغ اضافهای که تیام برای ابقا میخواست شاید یک بیستم مبلغی هم نبود که استقلال در ماههای بعد از جدایی وی صرف جذب گرو، تبریزی، صیادمنش، باقری، آقاخان و تیموری کرده است و اگر سیاست و کیاست لازم در کار بود، مدیرعامل وقت استقلال (رضا افتخاری) به جای ابراز اطمینانهای بیهوده و دادن وعدههای مکرر در مورد بازگرداندن تیام، وی را در همان ماه نخست تمردش غل و زنجیر و در تهران ماندنی میکرد و کار به اینجا نمیکشید که 5 ماه و نیم پس از شروع فصل 98-1397 فوتبال باشگاهی ما و 3 ماه و نیم تا پایان فصل آبیها همچنان در پی «ماه» تازه خود باشند و کسی مثل او را نیابند و کار گلزنی را امثال باقری و اسماعیلی و چشمی انجام بدهند که وظیفه نخستشان نه باز کردن دروازه رقبا بلکه گلسازی و (در مورد چشمی) گل نخوردن است. مگر مجیدی گل بزند! متأسفانه فقدان دوراندیشی در سطوح بالای مدیریت و حتی مربیگری استقلال سبب شده این تیم در دو سه سال اخیر در نقل و انتقالها ضعیف عمل کند و امثال تیام را به آسانی از دست بدهد و هرچند آمدن فرهاد مجیدی به جمع آبیها و راهنماییهای او باعث پیشرفت نسبی کل مهاجمان استقلال خواهد شد اما ماه گردون آنها همچنان در دل شبهای سرد زمستان منطقه گم شده و ناپیدا است و از درون مهاجمان فعلی این تیم هیچ تیام تازهای بیرون نمیآید و شانس و توان مجیدی برای گلزنی به سود استقلال به رغم گذشت چند سال از بازنشستگیاش اگر بیشتر از این فورواردها نباشد، کمتر هم نیست!∎
نظر شما