شناسهٔ خبر: 29449098 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه خراسان | لینک خبر

تحلیل روز

آغاز پایان قبیله سعودی

نویسنده : مصطفی غنی زاده international@khorasannews.com

صاحب‌خبر - دقیقا در زمانی که همه فکر می کردند خواسته ترامپ مبنی بر باقی ماندن محمد بن سلمان تامین و مسئله تا حد زیادی رفع و رجوع شده، ناگهان سازمان سیا گزارشی به رسانه ها ارائه کرد که مسئله را به طور کلی تغییر داد. حال سوال این جاست که چطور در ساختار سیاسی آمریکا و عربستان سعودی این اتفاق رخ داده و علت آن چیست؟حدود یک سال پیش در همین ستون نوشتیم که اگر ساختار سنتی و عهدهای آل سعود به هم بخورد احتمالا کل حاکمیت با فروپاشی مواجه می شود. در آن زمان نگارنده نقش سنت های قبیله ای را مهم ترین عامل بقای شکل حاکمیت سعودی می پنداشت. حالا و پس از گذشت بیش از یک سال مشخص شده است این سنت ها در ترکیب با هژمونی خارجی و مشخصا آمریکایی است که باقی می ماند. در این یک سال مشخص شد حاکمیت سعودی گرچه در برخی موارد به صورت مستقل عمل می کند اما بقای خود را صرفا در همراهی و همکاری با قدرت خارجی می بیند و در عمل نیز این قدرت خارجی است که ساختار را حفظ و حراست می کند و اجازه می دهد حاکمیت حتی خودی ها (بخوانید شاهزادگان مخالف) را تحذیر و تهدید کند. اما در این میان نکته عجیبی رخ داده است. گرچه ترامپ بن سلمان را یار خود در خاورمیانه می داند و دست او را برای هر اقدامی بازگذاشته است، اما در آمریکا حاکمیت صرفا در دست ترامپ نیست. زمانی که محمد بن نایف از ولیعهدی سلمان کنار گذاشته شد و پادشاه تعهدات خود مبنی بر جایگزین نکردن فرزندش را زیرپا گذاشت، رسانه های جهان از نزدیکی بن نایف به بخش های امنیتی در آمریکا سخن گفتند. همان زمان گزارش هایی از نارضایتی سازمان های اطلاعاتی از تصمیم ترامپ منتشر شد یا گفته می شد که با بی محلی رئیس جمهور آمریکا مواجه شده بود. اما به نظر می رسد قدرت این گروه به حدی نبوده که دوستان خود در سعودی را در گردونه قدرت نگه دارد، بنابراین به دوستان ترامپ تن داد. اما اکنون و در این بزنگاه حساس همان بخش از حاکمیت در آمریکا قضیه را درست در زمانی که داشت فیصله می یافت چرخاند. این موارد به معنای آن است که حالا و پس از قتل خاشقچی، هم ساختار قبیله ای و تعهدی آل سعود زیرپا گذاشته شده و هم حاکمیت هژمونی خارجی با دوگانگی و نبود یکپارچگی مواجه شده است. حال باید دید جدال دو گروه داخلی و دو گروه خارجی که ترکیب ائتلافی شان دو گروه در قدرت و خارج از قدرت را ساخته، به کجا خواهد رسید. آیا ساختار حاکمیتی سعودی می تواند در میانه چنین درگیری شدیدی باقی بماند یا خیر؟به نظر نگارنده با توجه به آن که بن سلمان افراد درون ساختار و حتی بخشی از ساختار را به میل خود بازتعریف کرده است، هرگونه تغییر در راس قدرت با تکانه های شدید ساختار سیاسی مواجه می شود، موضوعی که برای حاکمیت کنونی با مشکلات به ارث رسیده از بن سلمان می تواند مرگبار باشد. به ویژه آن که کنار رفتن بن سلمان با توجه به شخصیتی که از خود نشان داده، احتمالا سخت و طاقت فرسا و حتی نیازمند کودتا و عملیات نظامی است. در طرف دیگر اگر بن سلمان بتواند در پایان این داستان جایگاه قدرتش را حفظ کند، با توجه به شرایط کنونی دایره اجرای بسیار کوچک تری برای سیاست هایش خواهد داشت، اتفاقی که قبلا نیز رخ داده ولی او هر بار با خامی و جوانی خارج از دایره مشخص شده عمل کرده که نتیجه اش دردسرهای بزرگ تر و بدتر بوده است. می توان این طور نتیجه گرفت که شرایط حاکمیت در عربستان سعودی از همان زمان که تعهدات قبیله ای زیرپا گذاشته شد به هم ریخته است و احتمالا اکنون ما در بخش های آخر این داستان هستیم.

نظر شما