در تمجید از تاثیرگذاری هواداران قرمز
پرسپولیس شمایید آقا و خانم تماشاگر
صاحبخبر - مهدی طاهرخانی- یک - اتفاق مهم همیشه قهرمانی نیست اگرچه گرفتن جام به منزله پایان یک پروسه طولانی قلمداد میشود اما رفتار هواداران و بازیکنان یک تیم در صورت شکست یک فاکتور بسیار مهم در آینده آن تیم است. دو سال قبل در آخرین بازی لیگ پانزدهم، پرسپولیس و استقلال خوزستان رقابت تنگاتنگی برای کسب عنوان قهرمانی داشتند و فقط تعداد گلهای زده بیشتر مقابل راهآهن میتوانست پرسپولیس را قهرمان کند. ورزشگاه آزادی به مثابه اکثر بازیهای آن فصل لبریز از هوادار شد اما قرمزها با برد دو بر یک نتوانستند به جام برسند. درست در همان دقایقی که بازیکنان استقلال خوزستان که ذوبآهن را شکست داده و در حال جشن قهرمانی بودند، برانکو و بازیکنانش در جواب تشویق هواداران پرسپولیس به آنها تعظیم میکردند. خیلیها تصور میکردند در صورت قهرمان نشدن تیم برانکو، رفتار زننده و سردی از سوی هواداران سر بزند اما هرگز این اتفاق رخ نداد. بازیکنان اشک میریختند و تماشاگران برای آنها دست میزدند. همین تشویق شد زیربنای دو قهرمانی متوالی برای برانکو و تیمش. پرسپولیس که سالها شاهد شعار «حیا کن رها کن» از روی سکوها خطاب به مربیانش بود حالا سه سالی میشود بهخاطر نتایج برانکو روی آرامش را دیده و هوادار در هر حالتی پشت سرمربی تیم را خالی نمیکند. درست یا غلط آنها در جنگ فرسایشی کیروش و برانکو، طرف سرمربی تیم باشگاهیشان را گرفتند و همین امر موجب شد کیروش بعد از 7 سال بخش اعظمی از هواداران خود را روی سکوها از دست بدهد. شعارها و اتفاقات بازی با بولیوی نشاندهنده این واقعیت بود. دو - سال قبل الهلال که پیرو تصمیم عجیب و بحثبرانگیز کنفدراسیون فوتبال آسیا موفق شده بود بازیهایش مقابل پرسپولیس را در زمین به اصطلاح بیطرف برگزار کند، در مرحله نیمهنهایی موفق شد از سد پرسپولیس بگذرد. بازی رفت در امارات را به راحتی با نتیجه 4 بر صفر بردند و در بازی برگشت هم با تساوی دو بر دو جواز حضور در فینال را گرفتند. پرسپولیس حذف شد اما باز هم هواداران این تیم پشت برانکو و تیمشان ایستادند و نتیجه آن یکسال بعد مشخص شد؛ حضور در فینال آسیا. حضوری که با توجه به پنجره بسته در نقل و انتقالات خیلی عجیب و حیرتانگیز بود. اما در فینال دیگر نمیشد با آدام همتی و علوانزاده قهرمان شد. دست آخر، دست خالی یک جایی به بدترین شکل ممکن خودش را نشان داد. برانکو صریحا گفت؛ من نمیتوانستم با این جوانان دستور حمله همهجانبه را بدهم چرا که کاشیما به راحتی گل برتریاش را میزد. ماهینی در آستانه نیمهنهایی مصدوم شد. نعمتی در بازی برگشت محروم و عالیشاه هم در بدترین زمان ممکن مصدوم شد. در فینال هم محمد انصاری با مصدومیت سنگینی مواجه شد که دست کم تا چندین ماه نمیتواند در زمین حاضر شود. همه این مصدومیتها به واسطه فشاری بود که پنجره بسته روی بازیکنان تیم آورد. آنهایی که ماندند جور بیوفایی بازیکنانی را کشیدند که رفیق نیمهراه بودند و رفتند. دلار 15 هزار تومانی عیار خیلیها را مشخص کرد و در نبود یکی مثل هدایتی که پنهانی سبیلها را چرب میکرد دیگر کسی به حرف دلش گوش نداد و نماند. سه - پرسپولیس فینال را در آزادی واگذار کرد اما باز هم این برانکو و بازیکنانش بودند که به مدت 10 دقیقه تشویق شدند. کسی لقب بیغیرت به آنها نداد. هو نکرد و ناسزا نگفت. هواداران پرسپولیس میدانند مزد صبرشان را دیر یا زود میگیرند. همانطور که بعد از بازی با راهآهن قهرمان شدند، بعد از حذف در پای فینال مجددا به فینال رفتند و شاید در آینده نه چندان دور طلسم فینال هم بشکند. اگر هم اینچنین نشود دست کم برانکو و تیمش در لیگ داخلی همچنان روی نوار کامیابی قدم برمیدارند. چه دستاوردی از این بالاتر؟ چهار - دوام روی صندلی داغ مربیگری پرسپولیس تا قبل از حضور برانکو، مدت زمانش بسیار محدود بود. نهایت یک فصل تا یک فصل و نیم. بعضا فقط چند ماه. فوج فوج نامهای بزرگ و کوچک میآمدند و با شعار «حیا کن رها کن» مواجه میشدند. از استیلی گرفته تا دایی و درخشان اما برانکو داستانش متفاوت شد و حالا هواداران قرمز میدانند ثمره صبر و حمایتشان چیست. از این رو آنها فقط حمایت میکنند هر تصمیمی که برانکو بگیرد. آنها به آن احترام میگذارند حتی اگر در تحریم سفت و سخت جذب بازیکن توسط فیفا، سرمربی تیم، محسن مسلمان را اخراج کند برای هواداران این تصمیم قابل احترام است و در روز فینال که بهشدت نبود مسلمان احساس میشد هیچکس یادی از او نکرد. اعتماد راستین به سرمربی، همان حلقه مفقوده پرسپولیس در همه این سالها بود و حالا آنها آن را یافتند. پنج - حمایت وزارت ورزش و این دست از حرفها برای رد گم کردن است؛ نگاهی به فهرست خرید تیم رقیب کنید. آنها نزدیک به 30 میلیارد خرید جدید کردند و حذف شدند اما قرمزها 4 بازیکن ثابت خود را از دست دادند و بدون اضافه شدن هیچ خرید جدیدی تا فینال رفتند. اگر استقلال تیام و ابراهیمی را بهخاطر قیمت بالای دلار از دست داد، در این سو هم وحید امیری و احمدزاده همین کار را کردند و رفتند. آبیها در عوض خریدهای میلیاردی مثل گرو، نویمایر و تبریزی کردند و پرسپولیس این حق را نداشت و فعلا هم ندارد. اینکه ورزشگاه آزادی به زور و فشار کنفدراسیون فوتبال آسیا مرمت شد ربطی به حمایت وزارت ورزش ندارد؛ این ورزشگاه ملی است و قرار نیست برانکو آن را در جیبش بگذارد و به زاگرب ببرد. همین استقلال چند ماه دیگر میبایست در همین ورزشگاه میزبان تیمهای آسیایی باشد اما ریشه این حرفها کجاست؟ کمی به عقب برگردیم. امیر قلعهنویی بعد از حذف ذوبآهن مقابل استقلال در آسیا در مصاحبهای احساسی، بیمنطق و بیربط، باخت تیمش را به وزارت ورزش و تاج مرتبط ساخت و حالا همان اتهام بیسند و ساختگی از سوی آبیها و هوادار تیم فعلی قلعهنویی(سپاهان) متوجه پرسپولیس شده است. شاید اگر آن روز قلعهنویی برای حرفش به کمیته انضباطی و اخلاق میرفت و حرفش را ثابت یا عذرخواهی میکرد حالا این موج توهمگونه اتهامزنی به راه نمیافتاد. اگر وزارت ورزش به داور عمانی سفارش برد آبیها را کرده بود چرا در فینال نتوانست همان داور را توجیه کند تا دستکم یک پنالتی برای قرمزها بگیرد؟∎
نظر شما