او از زمانی که به تیم امید پیوست، سعی کرد این تیم را به تیم ملی بزرگسالان نزدیک کند. با آنکه کرانچار (یکی ازمنتقدان جدی کیروش) برای تیم امید انتخاب شد؛ اما در این مدت مصاحبهای در نقد سرمربی تیم ملی از او ندیدیم و اینها نتیجه مراقبت استیلی بود. شاید دیگران اسمش را احتیاط یا ترس بگذارند؛ اما استیلی مراقبت کرد تا کمترین حاشیهای برای تیم ملی بزرگسالان ایجاد نشود و آرامش تیم امید هم بر هم نخورد و این دقیقا همان وظیفهای بود که بهعنوان یک ایرانی متوجه خود میدید.
استیلی یک پیشکسوت محبوب ایرانی است؛ اما وقتی تیم امید در 3 روز، 3 زمین تمرین عوض کرد، هوار نزد که چرا باید همه امکانات برای تیم ملی بزرگسالان باشد. او از جنتلمنهای این فوتبال است. اعتراضش را برای امکانات ناچیز تیم امید، خیلی مدرن مطرح کرد و شایسته بود با او مانند خودش برخورد شود: محترمانه و مودبانه؛ اما جملاتی که در پاسخ به او گفته شد چنین نبود. این رفتارها آن هم در حالی که هم تیم ملی خود را آماده تورنمنتی حساس میکند و هم تیم امید باید در مسابقاتی حیاتی شرکت کند، نوعی خودزنی مشکوک است و باید پرسید چه کسی مقصر این نابسامانی است؟ کیروش از جام جهانی برنگشته بود که دعوایی خونین را با برانکو آغاز کرد و زمان برد تا آن زلزله و پسلرزههای مخربش تمام شود. پس از آن رئیس فدراسیون قول داد که دیگر برخوردهایی این چنین را شاهد نخواهیم بود؛ اما کیروش این جنگ را دوباره آغاز کرد و بعد از انتقاد ملایم به استیلی در تمرین شنبه، اجازه یک حمله اساسی را به مک درموت داد تا دوباره همه چیز به هم بریزد.
این حمله نه به یک پیشکسوت محترم فوتبال ایران که به مدیر تیم ملی امید ایران صورت گرفته و مشخص نیست رئیس فدراسیون درگیر کدام مشغله اساسی است که اجازه میدهد تیمهای ملی این گونه به جان هم بیفتند و درگیریهایی را شکل دهند که ضررش عاید تمام فوتبال ایران خواهد شد. فدراسیون فوتبال اگر نمیتواند مقابل حاشیهسازی کادر فنی تیم ملی بایستد و از برخوردهای مداوم اعضای کادر با اهالی فوتبال ایران جلوگیری کند، شفاف به مردم بگوید تواناییاش در چه حدی است تا فوتبال ایران متناسب با قدرت و حدود اختیارات فدراسیون فوتبال از آن توقع داشته باشد و فکر نکند که فدراسیون برای کادر فنی تصمیم میگیرد.
حسین خلیلی
ورزش
نظر شما