«محمد شاهدی»*: از اوایل قرن بیستم تا به امروز روابط بین الملل به عنوان رشته ای دانشگاهی در کنار علوم سیاسی توانست با تولید نظریات و تئوری هایی علمی به مجموعه فرایند تعامل و داد و ستد در زمینه های گوناگون میان واحدهای سیاسی مستقل یا همان بازیگران نظام بین الملل در عرصه جهانی شکل دهد. نظریات تصمیمگیری در سیاستخارجی و روابط بینالملل که بر انتخاب عقلانی تأکید میکنند، مسائل مربوط به هزینه - فایده را در حوزه سیاستخارجی مورد توجه قرار میدهند. نظریهی انتخاب عقلانی که به دنبال افزایش کارایی و به حداکثر رساندن مطلوبیت برای یک بازیگر است، بر اساس محاسبهی هزینه- فایده تنظیم شده است و بهعبارتی فرد را در سیستم ارزیابی از دست دادهها در مقابل بهدست آوردهها، قرار میدهد. تمام بازیگران دولتی و غیر دولتی در عرصه بینالمللی در این نظام تصمیمگیری قرار میگیرند.بسیاری از نظام ها این رهیافت را در سیاست خارجی خود پی میگیرند و بر اساس آن نگاهشان به مراودات بینالمللی و توافقنامههای بینالمللی نیز بر همین اساس شکل میگیرد، لذا رفتار بازیگران از عقلانیت خاصی ناشی میشود که هدفش تأمین منافع ملی بر حسب قدرت است.
بر این اساس این تئوری ما با دو گفتمان در منطقه غرب آسیا (خاورمیانه) روبرو هستیم.یکی محور مقاومت و دیگری محورسازش است. تجربه تاریخی نشان داده است که برخلاف موفقیت های زودگذر و کوتاه مدت محور سازش در بلند مدت محور مقاومت نتیجه بهتر و ماندگارتری به دست می آورد. حال در مورد مسئله فلسطین به عنوان مهمترین مساله جهان اسلام و شاه کلید حل مشکلات منطقه با نمونه های واقعی به تشریح این مدل می پردازیم:
مدل سازش :
طرح صلح راجرز و طرح ابتکاری سادات 1970-1972
پیمان صلح کمپ دیوید 1978
کنفرانس مادرید 1991
پیمان اسلو1993
توافقنامه های 1996تا1999(توافقنامه هبرون،یادداشت تفاهم رودخانه وای)
یادداشت تفاهم شرم الشیخ اول
مذاکرات کمپ دیوید2
پیشنهاد کلینتون و مذاکرات طابا
اجلاس بیروت و طرح صلح عربی
نقشه راه برای صلح،پیمان غیر رسمی ژنو
اجلاس شرم الشیخ دوم
مذاکرات سالهای 2007تا2009
کنفرانس آناپولیس
مذاکرات مستقیم 2010
مذاکرات2013
معامله قرن
مدل مقاومت :
آزاد سازی جنوب لبنان( سال 2000 )
جنگ 33 روزه (سال 2006 )
جنگ 2008 غزه ( 22 روزه )
جنگ 2012 غزه (8 روزه )
جنگ 2014 غزه (51 روزه)
راهپیمایی بازگشت( استفاده از ابزار دموکراتیک به عنوان حق قانونی و بر اساس قطعنامه های بین المللی )
آنچه در لابلای این تیترها برجسته می شود این است که به رغم تلاش های گسترده جریان سلطه در ایجاد به اصطلاح صلح عربی - اسرائیلی با کمک و حمایت کشورهای مرتجع عربی در منطقه در طی 70 سال گذشته هیچ نتیجه مثبتی جز افزایش کشتار، قتل، شکنجه، تحریم، محاصره، زندان و اسارت ، کوچ اجباری و آوارگی برای ملت مظلوم فلسطین نداشته است و در عوض فقط و فقط فرصت و زمان حیات بیشتری را به رژیم کودک کش صهیونیستی داده است.همچنان که تجربه تاریخی نشان داده است که رژیم صهیونیستی در طی این سالها هرگز به هیچکدام از صلح و پیمان های بین المللی پایبند نبوده و مذاکرات صلح را به صرف انجام مذاکره برای مذاکره و خرید زمان و جنایات بیشتر انجام می دهد.
این درحالی است که از گذشته تا به امروز از اجرای بیش از 100 مصوبه و قطعنامه بین المللی سازمان ملل متحد سرباز زده و بی اعتنایی می کند. آیا این است نتیجه سازش و مذاکرات به اصطلاح صلح که نظام سلطه غرب و حامیان عربی می خواهند؟ آیا صرف محکومیت سازمان های دولتی و غیر دولتی بین المللی برای احقاق حق ملت مظلوم فلسطین کفایت می کند؟ آیا مدل سازش توانسته کفه سود را بر زیانش افزایش دهد؟
به نظر می رسد همین انگیزه و سوال ها سبب شد که بعد از شکست های متعدد کشورهای متحد عربی در مقابل رژیم غاصب صهیونیستی و نهادینه شدن موضوع "ما نمی توانیم" توسط حاکمان عربی مرتجع در مقابل رژیم تا دندان مسلح و حامیان غربی به دنبال گفتمان نا امیدی، تسلیم و سازش در مقابل جریان سلطه بروند.درحالی که سازش و تسلیم نتیجه ای جز جنایت، فشار، استعمار، طمع خواهی و سلطه پذیری و عقب نشینی بیشتر برای آنان به ارمغان نداشته است.
اما به یکباره برگی جدید در صحنه نظام بین الملل ایجاد می شود،گفتمانی دیگر در منطقه خاورمیانه با پیروزی جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره)،تا الگویی جدیدی برای پابرهنگان و مظلومان و ستمدیدگان جهان مطرح گردد. که با صرف فعل توانستن و توکل به خدا و تحقق وعده الهی بتوانند سبب پیروزی مظلومان و شکست ظالمان و ستمگران جهان گردند.
ما اینبار شاهد رشادت،شکوه ایثار و مقاومت در منطقه هستیم.شروع انتفاضه اول و دوم و عقب نشینی رژیم صهیونیستی با آن همه امکانات و حمایت قدرت های غربی از جنوب لبنان و شکست مفتحضانه در جنگ 33 روزه و شکست های متعدد در جنگ غزه توانست سرآغاز افول و شروع شکست پذیری رژیم صهیونیستی و سبب افزایش روحیه محور مقاومت را رقم بزند.
جنگی(33 روزه 2006 ) که با هدف نابودی حزب الله لبنان و محور مقاومت طراحی شده بود به فضل و عنایت الهی و رشادت رزمندگان مقاومت اسلامی ناکام ماند.جنگ نامتقارنی که از لحاظ عددی و عده نظامی قابل مقایسه نبود، اما وعده الهی چیز دیگری را نوید می دهد. چرا که رزمندگان مقاومت اسلامی بدون شک و تردید و با توسل و توکل به ارزشهای دینی و الهی توانستند نشان دهند که ظلم و ظالم ماندنی نیستند و به حاکمان و نظام های مرتجع که همواره چشم امیدشان به جریان سازش است ثابت کرد که پس از گذشت 70 سال از بحران فلسطین آنچه سبب پیروزی و بدست آوردن دستاورد های بزرگ برای این ملت مظلوم بوده است نه سازش و وقت گذرانی در مذاکرات به اصطلاح صلح، بلکه سلاح و روحیه مقاومت است که توانسته همواره اثر بخش باشد و نقطه امیدی برای ملت مظوم فلسطین محسوب گردد.
اما با این حال باز هم در منطقه شاهد نظام هایی هستیم که تمام آینده و سرنوشت خود را به حمایت و وابستگی صرف از کشورهای غربی جریان سلطه و رژیم صهیونیستی گره زده اند در حالی که تجربه تاریخی نشان داده است که در نهایت نظام های مستبد و وابسته عربی به چه سرنوشتی دچار می شوند و دیگر هیچ ضمانت و پشتیبانی از آنان برخوردار نیستند.
شاهد این ماجرا را نیز می توان در کشورهای مصر، تونس، لیبی، یمن و حتی عربستان دید.این که دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در سخنرانی رسمی و در حضور رسانه ها رسما اعلام می کند،عربستان چونان گاو شیرده برای کشور ما اهمیت دارد و تا زمانی که منفعت سودآوری دارد آن را می دوشیم و در نهایت با اتمام فایده اش سرش را می بریم.
این اعلام رسمی شاید در ظاهر خنده دار و مزاح باشد اما حقیقت تلخی در انتظار حکام مرتجع عربی است.یا می فهمند و یا خودشان را به نفهمی می زنند که در هر صورت نیز سعی می کنند تمام منابع ملت خویش را در تاراج جریان سلطه قرار دهند و همچنان با سرنوشت خویش قمار می کنند.
بنابراین در نهایت می توان چنین نتیجه گرفت که هزینه های جریان سازش به مراتب بالاتر و غیر قابل برگشت برای نظام های پیرو این گفتمان است و در مقابل هزینه های رشادت و مقاومت و ایثار، گفتمان مقاومت در مقابل جریان سلطه به مراتب پایین تر و برگشت پذیرتر است چرا که در راه ارزش و آرمان الهی چه بمانی و چه شهید شوی هردو قابل ستایش و ماندگاری در نزد پروردگار عالم و انسان های آزاده دنیاست. انشاالله به زودی زود شاهد ظهور مصلح عالم بشریت جهت غلبه و عینیت گفتمان مقاومت و صلح واقعی در سرتاسر جهان باشیم.صبح نزدیک است.
* (کارشناس ارشد روابط بین الملل- عضو هیات تحریریه قدسنا)
انتهای پیام/
نظر شما