کنکور آنقدرها هم جدی نیست
فربد صابری در کنکور سال گذشته رتبه ششم کنکور و یک منطقه ۳ را به دست آورد و در حال حاضر در رشته فلسفه دانشگاه تهران مشغول به تحصیل است. او به دانش آموزانی که قرار است امسال در ماراتن کنکور شرکت کنند، توصیه می کند که نیازی نیست که بچهها کار زیادی انجام دهند؛ در واقع دیگر زمانی برای انجام کاری باقی نمانده است. کنترل روحیه و نداشتن استرس تنها کاری است که در این یک هفته مانده به کنکور باید انجام داد.
صابری میگوید: همه کارهای سخت سپری شده و در واقع کنکور، راحتترین مرحله باقی مانده به حساب میآید، که فقط مرحله خروجی است. دانش آموزان نگرانیها و استرسها را در این هفته پایانی کنار بگذارند و فقط درسهای حفظی را مرور کنند و درسهایی را که فکر میکنند در آن کمی استرس دارند از نظر بگذرانند. خلاصه نویسی و مطالبی را هم که پیش از آن نوشته اند، میتواند منابع خوبی برای مرور دانش آموزان به حساب بیاید.
رتبه ۶ کنکور با اشاره به اینکه سال گذشته خوب درس خوانده و انتظار رتبه خوبی اش داشته است، ادامه می دهد: من در آزمون یکی از موسسات شرکت میکردم و همیشه آنجا رتبه اول میشدم، به همین دلیل این انتظار را داشتم که رتبه تک رقمی داشته باشم؛ اما هنگام امتحان کنکور برای یک درس وقت کم آوردم و نتوانستم اصلا 10 سوال را بخوانم؛ در حالی که این درس را خیلی خوب خوانده بودم.
تجربهای که من بعد از کنکور پیدا کردم، این است که بی عدالتی محضی بین دانش آموزان شهرستانهای محروم با داوطلبانی در شهری مثل تهران درس میخوانند، وجود دارد؛ اما با این وجود به نظرم کمی تلاش و سعی مضاعف میتواند سرنوشت فرد را کاملا تغییر دهد. توصیه ام به دوستانم این است که کنکور را خیلی جدی نگیرند و در زمان کنکور، کمی هم فان به آن نگاه کنند. بعد از کنکور بهتر است برای چند هفته کلا به آن فکر نکنند و آن را کنار بگذارند و به کارهایی که علاقه دارند و فرصت آن را نداشته اند برسند.
او می گوید: وقتی تلویزیون در زمان اعلام نتایج رتبههای برتر را میخواند، برای آنکه ثابت کنند که کنکور تنها مختص دانش آموزان شهرهای بزرگ نیست، مدام این که بچههای شهرستان در میان رتبههای برتر قرار دارند، تبلیغ میشد؛ اما در میان گروه انسانی تنها من اهل شهرستان دور افتاده بودم و دو نفر دیگر هم که تهرانی نبودند، از شهرهای بزرگ بودند. در کامیاران دوستانی داشتم که واقعا تا سال آخر نمیدانستند کنکور چیست و نه هزینه و نه توانش را داشتند که بتوانند در آزمونهای مختلف شرکت کنند و خودشان را به سطوح بالا برسانند؛ اما وقتی به تهران آمدم و امکانات و تسهیلات دانش آموزان تهرانی را دیدم واقعا غبطه خوردم.
صابری به ساعت های مطالعه اش اشاره ای داشت و گفت: در پاییز و زمستان قبل از کنکور ۹ تا ۱۱ ساعت درس میخواندم. بعد از بهار و در سه ماه آخر نزدیک کنکور حدود ۱۲ ساعت کامل درس میخواندم؛ اما در حال حاضر به دوستان کنکوری توصیه میکنم هفته آخر را سخت نگیرند. اگر درسی هست یا نکته مانده، تنها مرور کنند و همان ۹ ساعت درس کافی است.
او با اشاره ای به امکانات محدودش برای درس خواندن میگوید: از سال هشتم در امتحانات یک موسسه شرکت میکردم، اما از آنجا که همیشه رتبه اول بودم، بورسیه شدم و به همین دلیل هزینه کلاسها را پرداخت نمیکردم. در کنار این مسئله، رئیس موسسه وقتی در هر آزمون رتبه برتر را کسب میکردم، به عنوان جایزه به من یک کتاب کمک درسی میداد و این، همه امکانات من برای کنکور بود.
درسهای نخوانده را کنار بگذارید
به سراغ عبدالرحمان اشکور که رتبه یک منطقه ۳ و رتبه ۱۴ کشوری را در کنکور ۹۵ کسب کرده و در حال حاضر دانشجوی حقوق دانشگاه کردستان است رفتیم. او نیز به دانش آموزان کنکوری توصیه میکند: اگر طی سال کتاب یا درسی را کامل نخوانده اید، سعی نکنید همه آن را در هفته آخر بخوانید؛ این اشتباه محض است. مطلب نخوانده کاملا باید کنار گذاشته شود و این هفته تنها باید به صورت روزنامه وار مطالب کتابها را مرور کنید.
می گوید: زمان کنکور 5 تا 6 ساعت درس می خواندم. همچنین در آزمون یک موسسه شرکت میکردم و این تنها راهی بود که خودم را محک بزنم.
اشکور عامل اصلی موفقیت را تلاش می داند و ادامه می دهد: اساس موفقیت هر فرد اراده اوست؛ اراده ای که در آن فرد بخواهد موفق شود، نه به خاطر پدر و مادر و استاد. فرد باید خودش برای خودش ارزش قائل شود و اهداف بلند قرار دهد. در واقع می توان گفت اساس موفقیت، تلاش مضاعف است و در سایه آن فرد می تواند به موفقیت برسد.
او تصریح می کند: در واقع تلاش باید متناسب با هدف باشد؛ وقتی تصمیم می گیریم رتبه خوب بگیریم، باید متناسب با آن نیز تلاش کنیم.
اشکور از علاقه اش به رشته انسانی گفت؛ رتبه خوبی که در کنکور داشتم و می توانست در هر دانشگاهی درس بخوانم. اما اگر قرار بود دوباره در کنکور شرکت کنم دوباره در رشته انسانی درس می خواندم و حتما رشته حقوق دانشگاه کردستان را انتخاب می کردم، زیرا شرایط زندگی ام به گونه ای است که ترجیح می دهم در استان خودم باشم.
نظر شما