ایران
مرجع تشخیص جاسوسی فقط وزارت اطلاعات است
در گفتوگو با علی یونسی: درباره مسائل امنیتی و مربوط به جاسوسی نیز تنها معاونت ضدجاسوسی وزارت اطلاعات میتواند اظهارنظر کارشناسی کند که چه کسی جاسوس هست یا چه کسی جاسوس نیست. اساسا اگر دستگاهها مزاحمتی برای وزارت اطلاعات در انجام وظایف محوله ایجاد نکنند، این وزارتخانه درست عمل میکند. نمیخواهم بگویم وزارت اطلاعات اصلا اشتباه نمیکند، اما قطعا میتوان گفت که در حوزه مأموریتهای سازمانی خود، حرفهای عمل میکند.... متأسفانه وزارت اطلاعات در این پرونده [بازداشت برخی فعالان محیط زیست به اتهام جاسوسی] مسئولیتی نداشته است، اما معتقدم حتی در این مرحله هم باید پرونده برای ادامه تحقیقات، در اختیار وزارت اطلاعات قرار بگیرد، زیرا در شرایط و وضعیت فعلی، حتی اگر بازداشتشدهها بهواقع، به جاسوسی محکوم هم شوند، اقناع افکار عمومی سخت میشود.... اگر هم وزارت اطلاعات تشخیص کارشناسی داد که مستند کافی برای اتهامات وارده وجود ندارد، با قاطعیت و مستدل اعلام کند که اشتباهی در تشخیص رخ داده است. اینکه فکر کنیم دیگران از وضعیت کشور ما، اعم از کویر، جنگلها، دریاها و راههای ما اطلاعی ندارند، اشتباه است. امروز ماهوارهها بهراحتی به این اطلاعات دسترسی دارند. چهبسا آنچه در سالهای گذشته اطلاعات سری قلمداد میشد، اکنون اطلاعات عادی باشد که در اختیار همه قرار دارد.... در پرونده زهرا کاظمی، دادستان وقت ( سعید مرتضوی) اصرار داشت که وی جاسوس است. برای بررسی این موضوع ما در وزارت اطلاعات، دو کارشناس ضدجاسوسی این وزارتخانه را مأمور کردیم تا در هتلی با این خانم مصاحبه کنند. این کارشناسان، پس از مصاحبه با وی، رسما اعلام کردند که بهلحاظ فنی و علمی، زهرا کاظمی جاسوس نیست، اما دادستان وقت تهران یعنی آقای سعید مرتضوی بر اصرار خود باقی ماند و این پرونده را از وزارت اطلاعات، تحویل گرفت و به اطلاعات نیروی انتظامی واگذار کرد. زهرا کاظمی، گویا در فرایند بازرسی، تحویل اشیا و انتقال به بازداشتگاه و نه در بازجویی، بهدلیل مقاومت برای تحویل اشیا همراه خود، مورد ضربوشتم قرار میگیرد و سر او به جدول خیابان اصابت میکند و منجر به خونریزی مغزی او میشود که اگر چنانچه بهموقع او را به بیمارستان منتقل میکردند حتما او نجات مییافت و همچنین اگر در این وضعیت، یعنی انتقال بهموقع به بیمارستان و نجاتش، در هر دادگاهی، حتی دادگاههای کانادا در حضور وکیل کانادایی قرار میگرفتیم، جمهوری اسلامی محکوم شناخته نمیشد، بلکه مأمور یا مأموران دونپایه بهدلیل قصور یا تقصیر، مسئول شناخته میشدند؛ اما بدعملکردن، لجاجت و متهمکردن دیگری یا سیاسیکردن موضوع، هزینه سیاسی سنگینی به جمهوری اسلامی تحمیل کرد و خود دستاندرکاران این پرونده هم برای همیشه متهم شناخته شدند.
اعتماد
دروازهبانی میکنم
در گفتوگو با مسعود نیلی: مردم تصميم ميگيرند كه پساندازشان را به چه صورت نگه دارند. برآيند اين تصميمات ميتواند تغييرات بزرگي در سطح اقتصاد كلان ايجاد كند. اگر مثلا مردم تصميم بگيرند پسانداز خودشان را بهصورت ارز نگهداري كنند يك اتفاق خيلي بزرگي ممكن است در اقتصاد بيفتد، برعكس اگر تصميم بگيرند پسانداز خودشان را بهصورت داراييهاي مالي داخلي نگهداري كنند يك نوع ديگر اثرش در اقتصاد نمودار خواهد شد. درمورد بنگاهها هم همين استدلال صادق است. نظامهاي حكمراني مختلف بهدليل اينكه ساختارهاي انگيزشي متفاوتي را ايجاد ميكنند روي رفتار در سطح اقتصاد خرد و در نتيجه روي عملكرد اقتصاد در كل اثر ميگذارند. من حكمراني را بهعنوان مجموعهاي از عواملي تعريف ميكنم كه خارج از اراده آحاد اقتصادي از ناحيه سياستگذار بر انتخاب آنها اثر ميگذارد... آخرين اطلاعاتي كه وجود دارد مربوط به تابستان ١٣٩٦ ميشود كه نشان ميدهد به ميزان قابلتوجهي رشد فروش از رشد توليد در تابستان امسال بيشتر شده است. اكنون يك ثبات نسبي مشاهده ميشود و بنابراين ميشود تصور كرد كه اين روند تا پايان سال ٩٦ ادامه خواهد داشت و در مجموع يك روند مثبت مورد انتظار است.... اقتصاد ايران امكان ايجاد شغل فراوان را دارد به شرط آنكه به رشدي پايدار دست يابد آنچه از همهچيز خطرناكتر است نااميدي است. توصيه من اين است كه رويكردها و سياستهاي نادرست بدون ملاحظه نقد شود و سياستهاي درست مورد حمايت و تقويت قرار گيرد. در اين صورت است كه ميتوانيم به سنگينترشدن كفه تصميمات درست اميدوارتر باشيم.
بهار
بحران بیاعتمادی
در گفتوگو با علی تاجرنیا: دلیل عمده این اتفاق [تبدیلشدن اعتراضات ساده به بحران]، احساس بياعتمادی افکار عمومی نسبت به رفتارهای حاکمیت است. یک شکاف و بياعتمادی میان مردم و حاکمیت شکل گرفته به نحوی که هرجا حاکمیت به ماجرائی ورود کند، شاهد واکنش شدید افکار عمومی هستیم.
∎
نظر شما