چندي پيش يك كنفرانس با موضوع تخصص و اخلاق برگزار شد. توجه به اين نكته يعني تعريف اخلاق در سطوح مختلف پيشرفتهاي تكنولوژيك جوامع مختلف اهميتي اساسي دارد و اين موضوع بهویژه در جامعه ما بهدليل فرهنگ كهن و ناهمگوني آن پيشرفتهاي تكنولوژيك اهميت ويژهاي پيدا ميكند. ازآنجاكه شيوه كار تكتك افراد را نميتوان تحت كنترل قرار داد، اخلاق بهعنوان معياري كه افراد بهناچار در قضاوت درباره خود به آن محتاج هستند ضرورت خود را آشكارا نشان ميدهد.
اين موضوع، هرچه تخصص افراد بيشتر باشد، اهميت بيشتري پيدا ميكند. بهعلاوه وقتي كار به نظارت ميكشد نياز به معيارهايي بيروني پيش ميآيد كه اعمال آنها خود رفتاري غيراخلاقي مينمايد، بهویژه كه نظارت در اينگونه موارد بايد در مواردي اعمال شود كه تا پيش از آن خلاف محسوب نميشد و نظارت و برخورد حكومت با آنها بالطبع به معناي گسترش دايره خلاف خواهد بود. به عبارت ديگر مردم وقتي مرتكب خلاف نميشوند هم رفتارهايي به غايت گوناگون دارند كه نظارت بر آنها البته الزامي است، اما تأثير نفوذ اخلاق بسيار بيشتر است، چراكه خوشبختانه هنوز انسان موجودي است كه درباره رفتار خود قضاوت ميكند و شايد بهدليل همان سلولهاي آينهاي معروف است كه نيازمند موجهبودن از نگاه ديگران هم هست؛ بنابراين بايد پرسيد معيار اخلاقياي كه بهدرستي براي يك كار تخصصي تعريف نشده چگونه ميتواند بر نحوه انجام آن كار تخصصي مثلا ساختن يك پل يا جراحي يك قلب نافذ باشد؟ آيا نبود معيارهاي مدرن اخلاقي براي چنين كارهايي، كدهايي كه فقط براي چند نفر در همان سطوح قابل درك هستند در نوعي خلأ اخلاقي متخصصان را محدود به معيارهاي اخلاقي ابتداييتر نميكند؟
آيا امتياز اخلاقي بهدستآمده از روشي بدويتر باعث تخليه رواني فرد و عدم تزريق اخلاق در كار حرفهاي تخصصياش نميشود؟ بسيار سادهتر آيا اگر پزشكي كه كار تخصصي بسيار پيچيدهاي انجام ميدهد، خيرات و صدقات اهدا كند، درهرحال باعث نوعي آسودگي وجدان و بدتر از آن جبران يا تقاص خطاهاي تخصصياش نميشود؟ آيا يك متخصص ميتواند مفري جز كارش (كاري كه به زندگي هزاران نفر ارتباط پيدا ميكند) براي رفتار اخلاقي و اقناع نفس داشته باشد؟ آيا معيارهاي اخلاقي محملي بهتر از كاروبار روزانه دارند؟ آيا مناسك و شعاير اخلاقي هدفي جز يادآوري اصول اخلاقي براي آن متخصص دارند؟ جوابها همه در اينجا روشن است. پس بپرسيم كه آيا طبيب حق دارد وظيفه اخلاقياش را جز از طريق نحوه كارش و مثلا با رايگان درمانكردن بيماران اعمال كند؟ به گمان من پاسخ اين پرسش هم روشن است، اما بهصراحت نميتوان گفت! چراكه سالهاست تنها ارزش اخلاقي عمده درباره پزشكان اين است كه يا پول نگيرند يا ارزان بگيرند! من خود بارها و بارها شاهد بودهام بيماراني را كه به جهت آشنايي يا همكاري مايل به دريافت حق ويزيت از ايشان نيستم و نگراني خود را از ويزيت پرداختنشده كتمان نميكنند و حتي گاه بهصراحت ابراز ميكنند كه ميترسند همان اتفاقي كه در بالا توضيح دادم بيفتد، يعني اينكه ارزش اخلاقي و اخلاص كاريام از انجام بهينه تخصصم به بخشش بيمعني پول، آن هم به كساني كه نيازشان نه پول كه تخصص من بوده است، جابهجا شود. يك روز بايد بر اين نقاط بديهي، اما ناديده نوري افكنده شود. شايد آن روز متخصصان را از خيرات و مبرات منع كنند يا راهكارهاي اخلاقي مطابق اخلاقيات مدرن براي آن بينديشند بهعلاوه نگاهي اخلاقي بر ساير رفتارهاي متخصصان بيندازند مثلا بپرسند كار اقتصادي غيرپزشكي براي متخصصان پزشكي تا چه حد اخلاقي است؟ يا سرمايهگذاري براي متخصصان در چه حرفههايي اخلاقيتر محسوب ميشود؟
نظر شما