حميدرضا عسگري
عليرغم انتظارها مبني بر کنترل و ثبات بازار ارز، شاهد رشد قيمت دلار طي ماه ها، روزها، ساعت ها و چند لحظه پيش... هستيم! دوسال پيش در چنين ايامي دلار در حدود 3600 تومان فروخته مي شد و سال بعد آن دراين ايام مشابه حدود 4100 هزارتومان و اکنون با شروع بهمن ماه رکورد 4700 تومان نيز در تابلوي صرافي ها نقش بست. روند پلکاني افزايش قيمت دلار به گونه اي خزنده اما قابل لمس ادامه پيدا کرده و امروز در مرز قرمز خود قرار گرفته است.
به نظر مي رسد همانطور که پيش از اين درچندين نوبت از سوي بانک مرکزي و ديگرمقامات اقتصادي کشور عنوان شده، نگاه و هدف دولت به تحقق ارز تک نرخي است. اما اين تک نرخي شدن ارز گويا بسته به نظر دولت و رسيدن آن به حدنصابي است که سابق براين کارشناسان اقتصادي نيز آن را درمرز پنچ هزارتومان پيش بيني کرده اند. چراکه از نظر اقتصادي قيمت ارز براي تک نرخي شدن بايد به حدي برسد که ديگر جايي براي سفته بازي و يا رانت خواري باقي نماند. هرچند که تک نرخي شدن موجب حذف سودجويي هاي دلالان خواهد شد اما به سبب افزايش قيمت آن شوک رواني و اقتصادي شديدي به بازار و زندگي اقشار مختلف مردم وارد مي شود.
درچنين وضعيتي افزايش نرخ دلار صرفاً براي صادركننده مناسب و ايدهآل ميباشد چرا كه با صادرات محصولات خود ارز به دست ميآورد و در تبادل ريالي آن سود كلاني حاصل خواهد شد و البته اين تبادل مثبت موجب تقويت بنيه داخلي اقتصاد نيز خواهد شد. اما درحال حاضر با توجه به تراز منفي صادرات غيرنفتي ما نسبت به سال گذشته و از سوي ديگر رکود توليدات داخلي، سياست تشويقي گراني دلار درمقابل ريال، نقش سازنده اي در اقتصاد ما نخواهد داشت.
اما از آنجا که دولت درآمد حاصل از نفت را با دلار دريافت ميكند و از تبديل ريالي آن سود سرشاري حاصل خواهد شد، مسلماً درآمد ريالي بيشتري نصيب دولت ميشود و كسري بودجه چندهزار ميلياردي آن التيام مييابد. لذا جاي تعجب ندارد كه بانك مركزي اين نوسان را عادي و طبيعي قلمداد كند.
از سوي ديگر بايد برتاثير پذيري نرخ دلار نسبت به وقايع جهان بين الملل نيز توجه داشت. مواضع تند آمريكا نسبت به ايران و احتمال ايجاد تحريم هاي جديد، يادآور زماني است كه تحريمها و قطعنامهها در مراحل ابتدايي بود و ما آنها را بي اثر قلمداد ميكرديم. امروز بسياري ازمردم با داشتن تجربه آن روزها نسبت به اجراي برجام و احتمال تحريمهاي مجدد نگران شدهاند و به دنبال تبديل سرمايه ريالي خود به دلار هستند تا اندك سرمايه درگردش آنها همچون دورههاي قبل يك شبه به باد فنا نرود.
در چنين وضعيتي هرچه اين ميزان افزايش نرخ ارز به نفع سودجويان باشد، چندين برابر به ضرر مردم خواهد بود. امروز بسياري از مردم به سبب نياز به ارز دچار مشكلات فراوان شدهاند. برخي خانوادهها براي تامين هزينه تحصيل فرزندان، عدهاي براي پرداخت هزينههاي درمان درخارج از كشور و بسياري از دانشجويان براي رفت و آمد به كشورهاي ديگر مجبور به تهيه ارز هستند از سوي ديگر بسياري از توليدكنندگان نيز براي تهيه مواد اوليه بايد پرداخت ارزي داشته باشند و به سبب افزايش نرخ آن مجبور به افزايش قيمت كالاهاي توليدي مي شوند كه اين مسئله فشار بسياري را بر جامعه وارد خواهد ساخت.
اما نكته آخر، بايد به اين مسئله اشاره داشت كه اقتصاد كشور دچار تزلزلهاي فراواني است كه شايد ديگر طاقت تجربه بحران دلار و ارز دردوره هاي قبل را نداشته باشد. بايد مسئولان اقتصادي كشور توجه داشته باشند كه فشار و هزينههاي جانبي از بابت افزايش نرخ دلار و ارز، تاثيرات بسيار مخربي بر وضعيت زندگي مردم و توان اقتصادي كشور خواهد گذاشت. چرا که بازگشت و ثبات قيمتهاي افزايش يافته در کشورما امري محال است، لذا معيشت اقشاري که درآمدي ثابت و ناچيز دارند بسيار آسيب پذير، و نارضايتي عمومي را به همراه خواهد داشت.
∎
نظر شما