شناسهٔ خبر: 23013032 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

آسیب‌شناسی عملکرد شورای عالی انقلاب فرهنگی در گفتگو با دکتر بنیانیان-قسمت دوم

نخبگان به وظایفشان در قبال فرهنگ بی‌توجه هستند/ از ما توقع سیاست‌گذاری داشته باشید، نه اجرا!

دشمن به یک ترفند سازمان‌یافته‌ای دست پیدا کرده‌است که همزمان که ما را تحت فشار تهاجم فرهنگی خودش قرار می‌دهد، دائما برای ما مشکلات اقتصادی، سیاسی و نظامی ایجاد بکند که ما سرگرم حل این معضلات مقطعی بشویم تا او میوه‌های تهاجم فرهنگی خودش را بچیند. این دام بسیار خطرناکی است.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو-امیرمحمد واعظی؛  بخش دوم گفتگوی ما با دکتر حسن بنیانیان، مسئول کمیسیون مهندسی فرهنگی و پیوست‌نگاری دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی را در ادامه خواهید خواند. بنیانیان در این بخش از گفتگو به مهم‌ترین چالش‌های شورای عالی انقلاب فرهنگی پرداخته و توضیحاتی درباره نقشه مهندسی فرهنگی کشور داده است.

اعضای حقیقی شورا اکثرا شخصیت‌هایی هستند که از نظر تئوریک بسیار قوی و قابل احترام هستند ولی به نظر نمی‌رسد افرادی باشند که توان برنامه‌ریزی عملی و اجرایی درباره موضوعات داشته باشند. لذا وقتی می‌خواهند برای آینده کشور برنامه‌ریزی ‌کنند و این سیاست‌ها را به رییس‌جمهور و وزیر و سایر مسئولین ارائه می‌دهند، مسئول مربوطه متوجه کاری که باید انجام دهد نمی‌شود و صرفا یکسری کلیات گفته شده‌است، نظر شما درباره این رویه چیست؟

ببینید، ما در اصل خود سیاست‌گذاری ضعف علمی داریم. سیاست‌گذاری را به صورت عالمانه انجام نمی‌دهیم، وگرنه در نفس خود سیاست‌گذاری باید این عیب برطرف شود. یعنی سیاست قابل اجرا باشد و البته جنس سیاست حرف‌های کلی است، اما این حرف کلی باید به نحوی طراحی شود که مسائل اجرایی را هم در نظر بگیرد. اما دغدغه‌ای که شما دارید برمی‌گردد به مشکل جدی دانشگاه‌های ما که علوم انسانی در آن‌ها وارداتی است و تولید بومی نیست که از دل مسائل اجرایی جامعه ما درآمده باشد.

بنابراین نظریه‌پردازان ما، حرف‌هایی می‌زنند که شما حس می‌کنید گویا این‌ها در جریان مسائل اجرایی کشور نیستند. بخش زیادی از این موضوع مربوط به این است که این حرف تولید یک جامعه دیگر است که اکنون هم با وجود اینترنت دائما به‌روز می‌شود ولی محل تولیدش جامعه ما نیست. در خیلی جاها ما به این جمع‌بندی رسیدیم که هم این دانشمند و نظریه‌پرداز باید حضور داشته باشد و هم مدیران اجرایی که باسواد و انگیزه که تجربه بیست سی ساله دارند هم حضور داشته باشند.

تلاش شده است این موضوع در کمیسیون‌های دبیرخانه شورا جبران شود. کمیسیون‌های مختلفی که ما در شورا داریم، معمولا تلفیقی است از این دو، یعنی هم نظریه پردازان دانشگاه هستند و هم مدیران اجرایی. خیلی وقت‌ها هم بینشان بحث‌هایی می‌شود، البته محترمانه و حرف‌های یک‌دیگر را نقد و یا اصلاح و تکمیل می‌کنند. مشکل در نظریه‌پردازان عضو شورا نیست، بلکه برخی از این عزیزان تجربه اجرایی ندارند و بعضا چون دچار ناامیدی از مدیران اجرایی هستند، مطالباتشان را مطرح نمی‌کنند و ساکتند.


منتشر نشود

از طرف دیگر جامعه، انتقاد دارد در شرایطی که ما آسیب‌های اجتماعی زیادی داریم که ریشه‌هایشان عمدتا فرهنگی است؛ اولا این‌ها چرا هر 15 روز یک بار جلسه دارند، ‌در حالی که هر روز یک معضل اجتماعی و فرهنگی جدید در کشور رونمایی می‌شود! و چرا از آثار حضور این‌ها رسانه‌ها چیز زیادی متوجه نمی‌شوند. یک مقدارش مربوط به توقع اجرا از این‌هاست، که نباید داشته باشید، چرا که این توقعی اضافیست که بر شورا بار می‌شود، در حالی که شورا جاییست که قرار است سیاست‌گذاری کند و نه اجرا.

متاسفانه ما، مسائلی را که باید برای مردم توضیح دهیم را احساس می‌کنیم باید محرمانه باشند یا احساس می‌کنیم اگر این‌ها را برای مردم بگوییم دچار یاس و ناامیدی می‌شوند. آن‌وقت دشمن آن‌ها را می‌گیرد و به صورت هدفمندی که می‌خواهد مردم را مایوس کند، برای مردم توضیح می‌دهد. این نوع اشکالات و نقدها را می‌توان مطرح کرد. به نظرم می‌رسد که ما با رسانه ملی کم کار می‌کنیم، و این را از طرف دبیرخانه شورا عرض می‌کنم.

مسئله دیگری که شما رسانه‌ای‌ها باید هشدار بدهید و وظیفه ما یادآوری به شماست. این است که دشمن به یک ترفند سازمان‌یافته‌ای دست پیدا کرده‌است که همزمان که ما را تحت فشار تهاجم فرهنگی خودش قرار می‌دهد، دائما برای ما مشکلات اقتصادی، سیاسی و نظامی ایجاد بکند که ما سرگرم حل این معضلات مقطعی بشویم تا او میوه‌های تهاجم فرهنگی خودش را بچیند. این دام بسیار خطرناکی است.


منتشر نشود

درست است که مدیریت در این مقطع سخت شده‌است ولی ما باید حواسمان جمع باشد که سهم هیچ‌کدام از این عرصه‌ها را کم نگذاریم؛ یعنی من استاندار ضمن این‌که مسائل امنیتی و اقتصادی را تعقیب می‌کنم،‌ حواسم باشد که سهم مدیریت فرهنگی را کم نگذارم، چون این خواست دشمن است،‌ که بیماری را که آرام آرام اثر می‌گذارد را به ما تزریق کند و بعد بدن ما را هم زخمی کند و شما درگیر پانسمان زخم‌ها شوید ولی بیماری اصلی تداوم یابد.

شما به عنوان مثالی از کارهای شورا به نقشه مهندسی فرهنگی کشور اشاره کردید. لطفا توضیح مختصری درباره بحث مهندسی فرهنگی ارائه بدهید، تا ما هم به عنوان کار مورد انتظار شما از رسانه‌ها به مردم ارائه دهیم.

بعد از اینکه حضرت آقا خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرمودند که همه دستگاه‌های اجرایی اعم از این‌که عنوان فرهنگی داشته باشند یا نه، در تغییرات اعتقادات و ارزش‌ها و الگوهای رفتاری و نمادهای جامعه مداخله دارند و این مداخله را باید بشناسند و اصلاح بکنند.

مثلا بخشی از بحران طلاق ریشه در این سبک معماری‌ دارد که ما از غرب به کشور آورده و مستقر کرده‌ایم. بخشی از آن مربوط به این نظام دانشگاهی است که وارد کرده‌ایم و بخشی هم البته از طریق رسانه‌های مدرن است که شبانه‌روز دارند در جامعه ما افکار را منتقل می‌کنند. این مربوط می‌شود به بخشی از ریشه‌های طلاق که برمی‌گردد به مسائل فرهنگی، چون بخشی را هم باید در اقتصاد و مواد مخدر جستوجو کرد؛ اما اصلش را باید در مسائل فرهنگی دید که آدم‌ها را برای معتاد شدن آماده می‌کند یا وقتی فقر وارد زندگی شما می‌شود با ایجاد اختلاف موجب طلاق می‌شود. می‌خواهم توجه کنید که فرهنگ نقشی ریشه‌ای دارد.

منتشر نشود

حالا حضرت آقا بحث از تمدن جدید کردند و خود ایشان تذکر دادند که اگر بخواهد تمدن جدید اسلامی شکل بگیرد، باید همه مدیران جامعه ضمن اینکه هدف سازمانی خودشان را دنبال می‌کنند، به تاثیر گذاری فرهنگیشان و بازگشتشان به فرهنگ اصیل اسلامی توجه کنند. این رهنمودها موجب شد که در سال 83 ایشان اعلام کنند که ما نیاز به یک نقشه مهندسی فرهنگی داریم به معنای تجدید نظر در مدیریت فرهنگی جامعه. این رهنمودها منجر به این شد که در دبیرخانه شورا، یک شورای طراحی نقشه مهندسی فرهنگی شکل بگیرد.

این نقشه بعد از رفت و آمدهای زیاد و جلسات مستمر تهیه شد که دو محور کلی دارد. بعد از اینکه بر روی مبانی و اصول و تعاریف تفاهم کردیم، دو سرفصل در آن باز شد:‌ 1. چگونه اثر بخشی فعالیت‌های دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی را افزایش بدهیم. که بحثش این است که مثلا در هنر و مسجد و برگزاری شعائر و ... چه اتفاقاتی باید بی‌افتد. 2. یک سرفصل دیگر هم باز شد،‌که ما چگونه کارکردهای فرهنگی، دستگاه‌ها و نهادهای فرهنگی را شناسایی و اصلاح بکنیم.


منتشر نشود

از دل راهبرد‌های سند یک سلسله راهکار اجرایی هم درآمد که یکی از آن‌ها پیوست نگاری فرهنگی است برای طرح‌های عمرانی و اقتصادی و سیاسی و ... . یعنی اگر شما امروز بخواهید در قوه قضاییه، سیاست زندان زدایی اتخاذ کنید که بخش‌های زندان قوانین را به نوعی دیگر از مجازات تبدیل کنید،‌ نظر حضرت آقا این است که این طرح شما پیوست فرهنگی نیاز دارد. اگر می‌خواهید یارانه مستقیم بدهید، نظر ایشان این است که این کار پیوست فرهنگی می‌خواهد، چون یک سیاست کلان است. اگر می‌خواهید مجتمع‌های مسکونی بسازید، ‌مثلا مسکن مهر، این‌ها پیوست فرهنگی می‌خواهد. یعنی ببینیم این کار در جامعه ما چه آثار مثبت و یا مخرب فرهنگی دارد و برای آن طرحی تهیه کنیم که آثار مثبتش را تقویت کنیم و آثار مخربش را کاهش دهیم.

حالا این موضوع بعد از رفت و برگشت‌های زیاد به تصویب رسید و در دلش پیش‌بینی شد که این نقشه بعدا از طریق ستاد اجرایی مهندسی فرهنگی به اجرا در بیاید. چون این الآن تصویب شده‌است و مثل سند بنیادین تحول آموزش و پرورش، مثل سند علمی کشور که همگی تصویب شده‌اند. متاسفانه این اسناد به دلیل عدم مطالبات نخبگانی در کشور و معضلات اقتصادی ما، پیگیری اجرایی با سرعت لازم نشدند. ما فکر می‌کنیم،‌رسانه‌ها در این مطالبه خیلی نقش جدی‌ای دارند،‌ در ضمن این‌که نخبگان دیگر کشور هم باید مطالبه‌اش کنند. این تاریخچه‌ای بود از نقشه مهندسی فرهنگی کشور.

نظر شما