حرف تازهای نیست، در اولین جلسه مجمع عمومی اخیر سازمان ملل، آنچه دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به قول آقای جواد ظریف، وقیحانه بیان کرد، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، چاپلوسانه تکرار کرد و آنچه افراطیترین جناح صهیونیستها میخواستند بگویند، از زبان ترامپ گفته شد. به بیان سادهتر هر سازی لابی سرمایهداری صهیونیستی زدند، ترامپ به همان ساز رقصید و هر آنچه ضدانسانیترین بخش سرمایهسالاری امپریالیستهای آمریکا برای تأمین منافع خود لازم داشتند، از زبان نخستوزیر اسرائیل به گوش همپالگی خودشان رساندند. وقتی که در سخنرانی این دو نفر (ترامپ و نتانیاهو) از مهمترین مسئله قرن اخیر در منطقه خاورمیانه مخصوصا بعد از جنگهای 1967 میلادی بین کشورهای عربی و اسرائیل کوچکترین کلامی به میان نیامد، در حالی كه افکار عمومی مردم جهان و نمایندگان کشورهای حاضر در مجمع عمومی سازمان ملل منتظر اظهارنظری در این مورد بودند که طرف اصلی ارتش اسرائیل در اشغالگری سرزمینهای فلسطینی و مدافع دائمی آن دولتهای آمریکا بوده و هستند، این هر دو سکوت کردند، به خیال آنکه موضوع فراموش شده و کسی آنها را نمیشناسد و نمیبیند و در واقع در تاریکی میرقصیدند؛ درحالیکه هر چشم بینایی این رقص در تاریکی را از سالهای قبل دیده، دانسته و بیخبری رقصندگان را یادآور شده بود و چه بهموقع و هوشیارانه دکتر روحانی رئیسجمهور با اشاره به زندگی دیرینه یهودیان و ارتباط آنها با ملت ایران در مجمع عمومی سخن گفت و موضوع مهم و جهانی حقوق مردم فلسطین را یادآور شد و با روشنکردن چراغ حقیقت موجب شد مردم جهان رقص ناشیانه سردمداران ظلم را در روشنایی مشاهده کنند و مسئله فلسطین مطرح شود و مورد دیگر اینکه وقتی آقای ترامپ با هیاهوی بسیار به موضوع توافق هستهای با کشورهای جهان (برجام) میپردازد، توافقی که سازمانهای جهانی و نهادهای مختلف کشورهای امضاکننده آن را معتبر میدانند و ایشان بیپروا همه مشکلات جهانی را نشانی از توافق برجام میداند، به نظر میرسد رئیسجمهور آمریکا فرصت پیدا نکرده است توافق برجام را بهدرستی بخواند و از محتوای آن اطلاع دقیقي ندارد و پیدرپی آدرس اشتباهی میدهد و اعلام نظر خود را در حال تعلیق میگذارد.
...و به بعد موکول میکند و فقط به توصیه نتانیاهو سعی میکند قرارداد برجام را بیاعتبار جلوه دهد یا آن را قابل تغییر و تکمیل بداند و سیاست کشور بزرگی مثل آمریکا و سرنوشت مردم آن را ملعبه دست ارتباطات خانوادگی و تسویهحساب با داماد و دختر و همسرش و دوستان آنها قرار دهد. درباره مقابله با آتشافروزیهای رهبران کرهشمالی، رئیسجمهور آمریکا سادهترین و البته غیرممکنترین راه را پیشنهاد میکند؛ یعنی آمریکا کرهشمالی را با خاک یکسان خواهد کرد و آن را نابود میکند؛ اقدامی که دولتهای آمریکا بعد از جنگ دوم جهانی تا سال 1952 در آمریکا تجربه کردند و به نتیجه نرسیدند، اینک باید پرسید چه اتفاقی افتاده، آمریکا که خود بزرگترین زرادخانه اتمی جهان را در اختیار دارد و به وجود سلاحهای اتمی در چین، روسیه، انگلستان، فرانسه، هند، پاکستان و اسرائیل اعتراض ندارد، ناگهان درباره چند انفجار کوچک در مقایسه با انبار سلاحهای هستهای برای کرهشمالی خطونشان میکشد؛ کشوری که خود برای اولینبار بمبهای مرگبار خود را در شهرهای ژاپنی هیروشیما و ناکازاکی فروریخت تا قدرت وحشتناک هستهای را به رخ جهانیان بکشد؛ درحالیکه جنگ در سال 1945 عملا به پایان رسیده بود و مقاومت ژاپنی صورتی سمبولیک داشت و امروزه رئیسجمهور آمریکا عوامفریبانه برای مردم جهان دلسوزی میکند که از موشکهای کرهشمالی بترسند و مردم جهان میدانند که زمامداران کنونی آمریکا سودای شروع جنگ دیگری دارند تا پایگاههای خود را در بحرین، قطر، عربستان، امارات و سراسر کشورهای زیر نفوذ خود از رخوت و بیعملی بیرون بیاورند و مطلقا نگران جان و زندگی مردمی نیستند که در این جنگافروزی از میان خواهند رفت و نابود خواهند شد تا آمریکا قَدَرقدرت باقی بماند ...!
∎
نظر شما