ریگان چگونه ارتش بعثی را با تسلیحات مدرن، تجهیز کرد؟
آمریکا و صدام،هم پیمان علیه ایران
صاحبخبر - گروه اندیشه info@khorasannews.com تردیدی وجود ندارد که صدام بدون جلب نظر دولت آمریکا، جنگ علیه ایران را آغاز نمیکرد. درواقع، عراق گزینه حمله نظامی غیرمستقیم آمریکا به ایران بود. به گزارش پایگاه مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، بدیهی است در چنین شرایطی، باید عراق مورد حمایت همهجانبه آمریکا قرار بگیرد. در نوشتار پیشرو، برخی حمایتهای سیاسی، نظامی، مالی و اطلاعاتی دولت ایالات متحده آمریکا از عراق به اختصار مرور میشود. حمایتهای سیاسی- نظامی اساساً صدام تصمیم قطعی به آغاز جنگ را در تیرماه 1359 گرفت؛ یعنی هنگامی که با برژینسکی، مشاور امنیتی رئیسجمهور آمریکا، در مرز اردن ملاقات کرد. آمریکا اعتقاد داشت که درگیر کردن ایران در جنگ، باعث میشود مسئولان کشور در سیاستهای خود تجدیدنظر کنند.(1) تیمرمن، کارشناس مسائل سیاسی ایران، در این زمینه مینویسد: «برژینسکی اجازه داد صدام در حمله به ایران، چراغ سبزی را برای خود تصور کند؛ چراکه چراغ واضح قرمزی در کار نبود.»(2) از همان آغاز جنگ عراق علیه ایران که با چراغ سبز آمریکا شروع شده بود، حمایتهای دولت ایالات متحده آمریکا از عراق نیز آغاز شد. در این باره و درحالیکه عراق در اقدامی آشکار تمامی تعهدات بینالمللی را نقض کرده و خاک ایران را به تصرف درآورده بود، آمریکا، رژیم عراق را بهعنوان آغازگر جنگ محکوم نکرد؛ همچنین، در برابر اقدامات غیرقانونی عراق در نقض معاهده الجزایر، سکوت کرد. پیشبینی کیسینجر، وزیر خارجه اسبق و استراتژیست آمریکایی، این بود که جنگ حداکثر ظرف 10 روز با پیروزی عراق به پایان خواهد رسید و ایران تسلیم خواستههای رژیم بعث خواهد شد.(3) اما با موفقیت ایران و دگرگونی صحنه نبرد به نفع این کشور،که با عملیات آزادسازی بروز و ظهور پیدا کرد، تکاپوهای آمریکا در حمایت از عراق، چهرهای نمایانتر به خود گرفت. در این زمینه، سنای آمریکا در اسفندماه 1360 نام دولت عراق را از فهرست کشورهای بهاصطلاح تروریست خارج کرد.(4) کمکهای آمریکا به عراق در این مرحله، علاوه بر حذف نام عراق از فهرست کشورهای تروریست، شامل لغو تحریم فروش تجهیزات، توافق برای برقراری روابط دیپلماتیک، ترغیب مصر برای کمک نظامی به عراق، ترغیب کشورهای عرب به افزایش کمک مالی و حمایت سیاسی از رژیم بعث و کمک اطلاعاتی آمریکا به عراق بود. حمایتهای آمریکا از صدام، با هدف افزایش اعتماد به نفس عراق برای حفظ و مهار اوضاع در برابر ایران، انجام میگرفت که نتایج مهمی برای این کشور در پی داشت.(5) پس از عملیات خیبر، آمریکا بهتدریج روابط خود را با عراق بهبود بخشید. در اوایل فروردینماه سال 1363، دونالد رامسفلد، فرستاده ویژه آمریکا برای عادیسازی روابط ایالات متحده با عراق، عازم بغداد شد. این سفر، تحول عظیمی را در حمایت آمریکا از عراق به وجود آورد.(6) آمریکا از آذرماه سال 1363 به تحریم سیاسی عراق خاتمه داد و از این تاریخ، روابط رسمی سیاسی با دولت عراق برقرار کرد.(7) پس از عملیات کربلای 5، وزیر دفاع آمریکا در مصاحبهای با رادیو آمریکا، در 3 بهمن 1365، اعلام کرد که پیروزی ایران در جنگ خلیجفارس فاجعهآمیز خواهدبود و ایالات متحده میخواهد کشورهایی را یاری کند که پیروزی ایران بر آنان اثر خواهد گذاشت.پس از استفاده گسترده دولت عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ علیه ایران، جرج شولتز وزیر خارجه آمریکا، موضع نرم و آشتیجویانهای اتخاذ و با محکوم کردن و تحریم عراق مخالفت کرد.رادیو آمریکا در 22 مرداد 1369 اعتراف کرد:«... پافشاری ما (آمریکا) در ممانعت از اقدام بازدارندگی در سطح جهان، بهویژه توسط سازمان ملل، به امید گسترش نفوذ آمریکا در عراق، در جهت افزایش توانایی آن کشور علیه ایران صورت گرفت و به ارتکاب جنایات بیشتر عراق منجر شد.»تیمرمن از کارشناسان ارشد کنگره و کاخ سفید آمریکا مینویسد: «آنان (آمریکاییها) از طریق سیا (CIA) و مجاری دیپلماتیک، از فروش گاز سمی به عراق آگاهی داشتند و اعتقادشان بر این بود تا زمانی که عراق از سلاح شیمیایی در دفاع از خاک خود و در مقیاسی محدود استفاده میکند، توسلش به این سلاح قابل درک است و در توجیه این سیاست، از خود میپرسیدند اگر امواج انسانی از مکزیک بهسوی آمریکا سرازیر شوند، دولت آمریکا چه خواهد کرد؟»در سایه تشویق آمریکا، سیل کمکهای مالی دولتهای عرب بهسوی عراق سرازیر شد. به گفته طارق عزیز، وزیر امور خارجه عراق، میزان کمکهای مالی بلاعوض به عراق، تا پایان سال 1981، حدود 18 تا 20 میلیارد دلار بود. اما حمایتهای سیاسی- نظامی آمریکا به عراق که از آغاز جنگ سیری صعودی داشت، در ماههای پایانی جنگ شدت و دامنه وسیعتر و آشکارتری پیدا کرد، به طوریکه از اواخر شهریورماه 1366، ایالات متحده آمریکا، در حمایت از عراق، رسماً با ایران در منطقه خلیجفارس وارد جنگ شد. در ساعت 23 روز دوشنبه 30 شهریور 1366، دو فروند بالگرد جنگی آمریکایی، که از عرشه ناو «فریگتچارت» پرواز کرده بودند، به کشتی لجستیکی 800 تُنی «ایراناجر»، وابسته به نیروی دریایی ارتش ایران، در فاصله 100 کیلومتری شمال شرقی بحرین حمله کردند و پنج نفر از ملوانان آن را به شهادت رساندند که دو نفرشان مفقود شدند. سپس ناوهای جنگی آمریکا، این کشتی را توقیف کردند و به همراه 26 نفر از کارکنان باقیمانده آن، با خود بردند.پنج روز بعد، آمریکا این کشتی ایرانی را بهعنوان هشدار به ایران، در شب 3 مهر 1366، در آبهای خلیج فارس منفجر و غرق کرد. در 2 مهر 1366، بار دیگر ناوهای جنگی آمریکا به یک فروند کشتی تجاری ایران در دریای عمان تعرض کردند. در 16 مهر 1366، دو فروند بالگرد جنگی آپاچی آمریکایی، به سه فروند قایق تندروی نیروی دریایی سپاه پاسداران در اطراف جزیره فارسی، در عمق خلیجفارس و در تاریکی شب حمله کردند.در 27 مهر 1366، چهار ناوشکن آمریکایی به اسامی کید، لفتویچ، یانگ و هول، پس از اخطار به کارکنان دو سکوی نفتی ایران، مبنی بر تخلیه سکوها، به پایانههای نفتی رشادت و رسالت، در منطقه میانی خلیجفارس حمله و با هزار و 65 گلوله توپ و سپس با عملیات انفجاری، تأسیسات نفتی آنها را منهدم کردند. این عملیات 85 دقیقه طول کشید. بر اثر این حمله، سکوی میدان نفتی رشادت که روزانه 20 تا 25 هزار بشکه نفت تولید میکرد، دچار آتشسوزی گستردهای شد و حدود 500 میلیون دلار به ایران خسارت وارد آمد. از اواخر فروردین 1367 ناوهای جنگی آمریکا که مجهز به موشکهای کروز بودند، وارد خلیج فارس شدند و دور جدیدی از درگیریها آغاز شد.همزمان با حمله ارتش عراق به مواضع قوای ایران، بهمنظور بازپسگیری فاو، ناوهای جنگی آمریکا در 29 فروردین 1367 (برابر با 18 آوریل 1988)، در واکنش به برخورد ناو جنگی ساموئل بیرابرتز با مین، به دو سکوی نفتی ایران به نامهای سلمان و نصر حمله و این دو پایانه نفتی را کاملاً منهدم کردند. تأسیسات نفتی ایران در خلیجفارس و بهخصوص این سکوها، در مقابل حملات ناوهای جنگی آمریکا بسیار آسیبپذیر بود؛ زیرا نیروهای هوایی و دریایی ایران نمیتوانستند از آنها حفاظت کنند.حدود سه ساعت بعد، کشتیهای جنگی آمریکا در منطقه میانی و در اطراف جزیره سیری، به ناوچه جوشن و در منطقه شمالی خلیجفارس، به ناوشکنهای سهند و سبلان نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی حمله کردند و ناوهای جنگی وینرایت و سیمپسون، ناوچه جوشن و ناوشکن سهند را هدف اصابت موشکهای پیشرفتهها رپون قرار دادند و آنها را غرق کردند. ناوشکن سبلان هم در این حمله خسارت زیادی دید، اما غرق نشد. در این حملات، 64 نفر از اعضای نیروی دریایی ارتش به شهادت رسیدند.روز 29 فروردین، آمریکا دومین حمله گسترده به تأسیسات نفتی ایران را در خلیج فارس آغاز کرد. پس از این درگیریها، آمریکا اعلام کرد که با ناوگان جنگی خود از همه کشتیهایی که در خلیج فارس تردد میکنند، حمایت میکند. آخرین و البته فجیعترین اقدام مداخلهجویانه آمریکا به نفع عراق در جنگ علیه ایران، حمله ناو وینسنس به هواپیمای مسافربری ایران بود. روز یکشنبه، 12 تیرماه 1367، ناو چندمنظوره وینسنس آمریکا در منطقه تنگه هرمز با شلیک دو موشک، هواپیمای مسافربری ایرباس جمهوری اسلامی را با 290 مسافر و خدمه هدف اصابت قرار داد. بر اثر برخورد موشکها، هواپیمای مسافربری ایران منفجر شد و در دریا سقوط کرد. همه سرنشینان این هواپیما، از جمله 55 کودک، به شهادت رسیدند.حمله به هواپیمای مسافربری ایران، نه یک عمل اتفاقی بود و نه ناشی از ضعف فناوری و خطای انسانی ناو چندمنظوره آمریکایی، بلکه نشاندهنده حمایت آشکار دولت آمریکا از عراق در جنگ علیه ایران بود. در همین زمینه، در جلسه شورای امنیت سازمان ملل، جورج بوش، معاون رئیسجمهور آمریکا، در برابر اعتراض وزیر خارجه ایران راجع به اقدام جنایتکارانه ناو آمریکایی در حمله به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی، بهصراحت اظهار کرد:«آقای وزیر! به شما میگویم بین پایان جنگ یا تقابل با ما، باید یکی را انتخاب کنید.» کمکهای مالی ایالات متحده آمریکا که در سالهای ابتدایی جنگ بهدلیل قطع روابط رسمی دیپلماتیک با عراق، قادر به اعطای کمکهای مالی آشکار به رژیم صدام نبود، زمینه کمک متحدان عرب خود به عراق را فراهم کرد. در سایه تشویق آمریکا، سیل کمکهای مالی دولتهای عرب بهسوی عراق سرازیر شد. به گفته طارق عزیز، وزیر خارجه عراق، میزان کمکهای مالی بلاعوض به عراق تا پایان سال 1981 حدود 18 تا 20 میلیارد دلار بود.اما برقراری روابط رسمی بین آمریکا و عراق، موانع قانونی کمکهای آشکار به صدام را از میان برداشت. ازاینرو، در مدتی کوتاه، آمریکا و عراق از چنان روابط نزدیک اقتصادی برخوردار شدند که سطح معاملات آنها به رقم یک میلیارد دلار در سال 1984 - 1983، یعنی سه برابر میزان تجارت بغداد با مسکو رسید. همچنین، «اکزیم بانک واشنگتن» بهمنظور کمک مالی به عراق، موقتاً 485 میلیون دلار از هزینه تخمینی 570 میلیون دلار برای ساخت خط لوله نفتی این کشور را که از طریق اردن به بندر عقبه میرسید، در اختیار رژیم صدام قرار داد.در پی سفر طارق عزیز به آمریکا و دیدار با مقامات این کشور، دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ 840 میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق گذاشت. همچنین، وامی را به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار کرد. کمکهای اطلاعاتی آمریکا 10 روز پس از آغاز جنگ، چهار فروند هواپیمای تجسسی آواکس را در پایگاه هوایی ظهران عربستان و به درخواست دولت سعودی مستقر کرد تا شبانهروز، وضعیت منطقه را کنترل کنند. پایگاه ظهران در طول جنگ عراق علیه ایران، به هسته اصلی امکانات تجسسی و دیدهبانی هوایی و نیز کنترل وضعیت جبهههای جنگ تبدیل شد. این واحد هوایی، امکان دریافت اطلاعات از تحرکات ایران در خلیج فارس را برای آمریکا فراهم میکرد و آمریکا بنا بر شرایط، این اطلاعات را در اختیار رژیم بعثی عراق قرار میداد.پس از شکست عراق در عملیات فتحالمبین، آمریکا تصمیم گرفت از طریق یک کشور عربی، کار ارائه اطلاعات به ارتش عراق را از نیمه فروردین 1361 (اواخر مارس 1982) آغاز کند.پس از عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر و تغییر موازنه قوا به نفع ایران، سیاست آمریکا از اوایل تابستان سال 1361، به نفع عراق تغییر آشکاری کرد. بنا بر گفته وفیق السامرایی، در جریان عملیات رمضان، وی با سه نفر از اعضای سرویس اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) در بغداد ملاقات و اطلاعات خوبی درباره نیروهای ایرانی از آنها دریافت کرد:«یکی از این سه نفر درجه بالایی داشت و هر سه در ارتش آمریکا درجه ژنرالی داشتند. نفر دوم، پایش را در جنگ ویتنام از دست داده بود و نفر سوم مدتی در تونس و یمن کار کرده بود و زبان عربی را میدانست. آنان آمده بودند تا به طور مستقیم آمادگی خود را برای دادن اطلاعات لازم راجع به ایران اعلام کنند. آمریکاییها نقشهها و طرحهای بسیار دقیقی راجع به یگانهای ایرانی و همچنین کروکیهای توضیحی را که از تصاویر ماهوارهای اقتباس شده بود، با خود آورده بودند. در آن مرحله از جنگ، ما به اینگونه نقشهها و طرحها نیاز مبرم داشتیم.»آمریکا پس از دیدار ریگان و طارق عزیز، ارتباط مستقیمی را میان مقر سازمان جاسوسی سیا در لانگلی در ایالت ویرجینیا و سفارت آمریکا در بغداد برقرار کرد و بهطور منظم، اطلاعات لازم را درباره منطقه خلیج فارس، در اختیار عراق قرار میداد. بر اساس اعلام منابع اطلاعاتی اروپا، هواپیماهای آمریکایی آواکس، در عملیات نظارتی خود، اطلاعات هشداردهنده را ظرف چند دقیقه پس از برخاستن هواپیماهای ایران به قصد حمله به مواضع دشمن، به عراق ارسال میکردند. این اطلاعات، با گزارشهایی که هر 12 ساعت یکبار درباره فعالیتهای نظامی ایران در جبهههای زمینی، ازطریق ریاض به بغداد ارسال میشد و گزیدهای از مجموع اطلاعات جمع آوری شده از ماهوارههای نظامی آمریکا در مدار خلیجفارس بود، تکمیل میشد. پینوشتها: 1-قدرتا... رحمانی، بیپرده باها شمی رفسنجانی، تهران، انتشارات کیهان، چاپ دوم، 1383، ص 66. 2-کنت آر. تیمرمن، سوداگری مرگ. 3-ستاد تبلیغات جنگ، ستیز با صلح، 1366، ص 109. 4-محمد درودیان، جنگ؛ بازیابی ثبات، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ص 243. 5-پیشین، ص 244. 6-بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، لایههای پنهان جنگ، ص 19. 7-هادی نخعی، روزشمار جنگ ایران و عراق، کتاب سیوسوم، تجدید رابطه آمریکا و عراق، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، ص 776.∎
نظر شما