شناسهٔ خبر: 18549519 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

گزارش نوروزی/

این شما و این پدیده‌های سال۹۵/ نورافکن روی نجومی‌ها

نود و پنج سال تولد شهرت آدم‌هایی بود که یک‌باره و به دلیل موفقیتی مقطعی، توانستند در میان چهره‌های مهم سال، جایی برای خودشان دست و پا کنند.

صاحب‌خبر -

گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو-محمدصالح سلطانی؛ «چیز تازه پدید آمده، نوظهور، بی مانند در گذشته.» فرهنگ معین در تعریف «پدیده» اینها را گفته. با این تعریف، 95 سالی پر از پدیده بود. سالی که غافلگیری‌هایش از حد انتظار همه ما بیشتر بود و یکی از غیرقابل ‌پیش‌بینی‌ترین و عجیب‌‌ترین سال‌های عمر همه ما محسوب می‌شود. سالی که در معمولی‌ترین و آرام‌ترین روزهای بهارش‌اش خبر افشای فیش‌های حقوقی چند ده میلیونی سروصدا می‌کند و روزهای یکنواخت زمستانی‌اش با فوت ناگهانی هاشمی رفسنجانی و یا ریزش وحشتناک ساختمان پلاسکو، رنگ سیاه به خود می‌گیرند.

 

 

گذشته از همه این وقایع اما، نود و پنج سال تولد  شهرت آدم‌هایی بود که  یک‌باره و به دلیل موفقیتی مقطعی، توانستند  در میان چهره‌های مهم سال، جایی برای خودشان دست و پا کنند. آدم‌ها/ اتفاقاتی که تا پیش از آغاز سال، کمتر کسی آن‌ها را می‌شناخت اما گذر سال 95 از روی آن‌ها، زندگی‌شان را به دو بخش پیش و پس از آن تقسیم کرد. این شما و این «پدیده‌»های سال 95. تازه‌پدید‌آمده‌ها، نوظهورها و بی‌مانندهایی که نامشان در تقویم سال گذشته ثبت شد.

 

سیاست | حقوق‌های نجومی:  وقتی صفدر ذخیره می‌شود

خبر از کانال‌های تلگرامی جوشید و آرام آرام تمام جامعه را متاثر کرد. فیش‌های حقوقی تعداد کثیری از مدیران دولتی پر از صفرهای متوالی بود و رقم‌هایی چندده میلیونی را می‌ساخت. تحمل این فیش‌ها، برای مردمی که سالهاست با رقم‌های کوچک فیش‌های حقوقی‌شان می‌سوزند و می‌سازند باورکردنی نبود. سیل اعتراضات مردمی  همراه با واکنش‌ جدی رهبر انقلاب، در نهات دولت را وادار کرد تا چندنفر از این مدیران خاطی را برکنار کند. قوه قضاییه هم مکلف شد تا متخلفین را شناسایی کرده و اسامی آن‌ها را اعلام کند.  نماد این حقوق‌ها هم شد «صفدر حسینی». رئیس  صندوق توسعه ملی که  فیش حقوقی 57 میلیونی‌اش جنجال‌ساز بود. دولت ، حسینی را از ریاست صندوق توسعه ملی کنار گذاشت اما نوبخت در یکی از انبوه اظهار نظرهای طنزآمیزش در سال 95 او را از ذخایر نظام خواند. اواخر سال هم خبر رسید او را برای مسئولیت و مدیریت دیگری در دولت در نظر گرفته اند. نحوه برخورد با صفدر حسینی شاید نماد خوبی از تعامل دولت و قوه قضاییه با این پرونده سال 95 باشد. پرونده‌ای که هنوز در نزد افکار عمومی گشوده است.

 

جامعه | سیدرضا نریمانی و مداحان تازه‌نفس انقلابی: شور نسل چهارمی

«منم باید برم، آره برم سرم بره....» بارها و بارها در سال 95 این نوحه را شنیدیم. چه از تلویزیون، چه از صدای ضبط ماشین بچه‌های حزب‌اللهی و چه روی آهنگ پیشواز تلفن همراه دوستان و آشنایان. مداحی سیدرضا نریمانی در وصف قهرمانان بی‎‌چون‌وچرای سال یعنی شهدای مدافع حرم خودش را نیز تبدیل به یکی از پدیده‌های سال کرد. نریمانی اهل اصفهان است و مداحی را زیر نظر مهدی سلحشور آموخته. او، مداحی مشهورش را در محضر مقام معظم رهبری نیز خواند تا تصویر اشک‌های آقا حین شنیدن این نوحه از تصاویر متاثرکننده سال باشد.

 

 

علاوه بر نریمانی امسال سال نسل تازه‌ای از مداحان بود که تلفیق آموزه‌های دینی و حماسه‌های معاصر از مهم‌ترین ویژگی‌های آثارشان است. هیات میثم مطیعی، به‌عنوان اولین مداح از این نسل، امسال شلوغ‌تر از همیشه بود و تکثیر این الگو توسط مداحانی چون امیر عباسی، مهدی رسولی و همین سیدرضا نریمانی باعث شد هیات‌های انقلابی-دانشجویی یا «هیات‌های نسل چهارم» در سراسر کشور دامنه پیدا کنند. هیات‌هایی که برایشان پیوند زدن حماسه‌های عاشورایی با دلاوری‌های رزمندگان دفاع مقدس و یا مدافعین حرم، موضوعیت دارد و بصیرت‌افزایی در حوزه‌های گوناگون داخلی و خارجی از مهم‌ترین اولویت‌هایشان است.

 

سینما | هادی حجازی‌فر: پیش به سوی فتح قله‌ها

«خوشحالم که امروز یکی از لذت‌های بازیگری را کشف کرده‌ام. خوشحالم نقش کسی را بازی می‌کنم که بسیار انسان است.» اینها را هادی حجازی‌فر هنگام بازی در نقش حاج احمد متوسلیان گفته. بازیگری که سالها پشت در ِ سینما منتظر یک نقش خاص ایستاده بود و در نهایت با نمایش موفقیت‌آمیز تصویر قهرمانی ایستاده در غبار، خودش را به سینمای ایران نشان داد. حجازی‌فر، که به نظر می‌رسید صرفاً به‌خاطر شباهت ظاهری‌اش با حاج احمد برای این نقش انتخاب شده، در نخستین تجربه سینمایی‌اش به عنوان نقش اول نشان داد که توان فنی بالایی دارد و می‌تواند از پس نقش‌های سخت به‌خوبی بر بیاید. کار او در «ایستاده در غبار» بدون دیالوگ و تنها با استفاده از اکت‌هایی که در لانگ‌شات دیده می‌شد سخت بود و نادیده‌گرفته‌شدن بازی‌اش در جشنواره فجر 34، برای بسیاری از کارشناسان و منتقدین تعجب برانگیز بود. فیلم اما  در اکران تابستان 95 فروش 1 میلیارد و 700 میلیونی را تجربه کرد و در جدول فروش سال 95 بالاتر از فیلم‌هایی چون «نفس» و «امکان مینا» قرار گرفت.

 

سال حجازی‌فر اما با اکران «ایستاده در غبار» تمام نشد. تیم جسور محمدحسین مهدویان، یک‌سال پس از ایستاده، با همان سبک و سیاق فیلم دیگری را راهی جشنواره فجر کردند. فیلمی که نشانه‌های بلوغ فنی و محتوایی، در همه اجزای آن مشهور بود. «ماجرای نیمروز» فراتر از حد انتظار درخشید و هادی حجازی‌فر، فراتر از بازیگری که دومین اثر جدی سینمایی‌اش را تجربه می‌کند. کمال، چریک دوست داشتنی، فداکار و طناز ِ ماجرای نیمروز آن‌قدر باورپذیر و درخشان از آب درآمده که بسیاری از منتقدین سینما را نسبت به عدم حضور حجازی‌فر در میان برگزیدگان جشنواره 35 معترض کند.

 

«کسی که سنگ مردم را به سینه می‌زند و آلوده به تعلقات دنیوی نشده.» این توصیف آقای بازیگر از «کمال»ی است که در نیمروز ارائه می‌کند. کمالی که نماد «اقدام و عمل» در سینمای سال 95 ایران بود. نقشی که پدیده سینمایی سال به آن، و پیش از آن  به «فرمانده متوسلیان»، روی پرده نقره‌ای جان داد.

 

موسیقی |  ترانه هیهات از حامد همایون: باید به تو زنجیر کنم بند دلم را

ترکیب موسیقی ریتمیک ِ پاپ با ترانه‌هایی پخته و اشعاری نسبتاً فاخر، به علاوه قواعد تلفظی خاص می‌شود حامد همایون. جوان شیرازی و 34 ساله‌ای که با انتشار آلبوم «دوباره عشق» در دی‌ماه 95 توانست محبوبیتی برای خودش دست و پا کند و تبدیل به یکی از نام‌های موسیقی سال شود. از میان 18 ترانه آلبوم «دوباره عشق» او که در سال 95 منتشر شد، ترانه «هیهات» با شعر عمیق و زیبایش در رثای امام حسین(ع) مورد توجه ویژه قرار گرفت. ترانه‌ای که احتمالاً تا مدت‌ها توسط بسیاری از جوانان زمزمه خواهدشد.

 

 

ورزش | امید نورافکن: نوزده‌ساله‌ای در مقابل ژاوی

وقتی خداداد عزیزی آن گل تاریخی را به استرالیا زد هنوز دو سال هم نداشته و احتمالاً در آغوش پدر یا مادرش گریه‌ می‌کرده . وقتی تیم ملی با گل محمد نصرتی به جام جهانی 2006 رفته، کودکی 8 ساله بوده که احتمالاً کنار هم سن وسال‌هایش در کوچه‌ها، خودش را جای جواد نکونام و مهدی مهدوی‌کیا تصور می‌کرده که دارند در جام جهانی بازی می‌کنند. و وقتی استقلال، آخرین جام قهرمانی خود در لیگ برتر را سال 92 کسب کرده، نوجوانی 16 ساله بوده که آرام‌آرام در آکادمی استقلال بالیدن را تمرین می‌کرده. شتاب وقایع اما این پسر متولد شهرری را خیلی زودتر از آن‌چه تصور می‌کرد به میان حرفه‌ای‌ها کشاند. او البته در 26 آذر94 و در حالی که هنوز تا جشن تولد 19 سالی‌اش چند روزی باقی بود، برای استقلال به میدان رفت و با 18 سال و 8 ماه سن، جوان ترین بازیکن تاریخ استقلال در لیگ برتر شد. اما برای درخشیدن، یک سال دیگر باید صبر می‌کرد.

 

 بحران نقل و انتقالات زمستانی استقلال و حذف نام چپاروف، تیموریان و چشمی از فهرست استقلال برای نیم‌فصل دوم سال 95، منصوریان را به استفاده از جوانان در پست هافبک دفاعی کشاند و این توفیق اجباری باعث شد تا جوان 19ساله استقلالی‌ها از زمستان امسال شلیک به موفقیت‌ها را آغاز کند.

 

 

اعتماد منصوریان به امیدِ کوچک تیمش خیلی زود جواب داد. او، به‌خوبی از پس ِ وظایفش برآمد و با بازی‌خوانی درستی که داشت، بخش مهمی از وظایف دفاعی امید ابراهیمی را به دوش گرفت تا فاز هجومی استقلال قدرت بیشتری پیدا کند. نورافکن برای گلزنی،  فرصت زیادی لازم نداشت و در مقابل پیکان در زمستان95،  نخستین گل خود برای استقلال را به ثمر رساند. اوج درخشش او اما در جدال با السد و در مقابل ژاوی بود. پسر 19 ساله آبی، در مهار بهترین هافبک سال‌های نه‌چندان دور فوتبال دنیا موفق بود و در نهایت کنار هم‌تیمی‌هایش، جشن صعود به آسیا را برگزار کرد.

 

آکادمی استقلال، پس از نسل خسرو حیدری،وحید طالب‌لو و مجتبی جباری سالها است که ستاره بزرگ دیگری را به فوتبال ایران تحویل نداده‌. نسل امید نورافکن، محسن کریمی و مجید حسینی اما انگار قرار است نویدی باشند بر آغاز دوباره درخشش آکادمی آبی در فوتبال ایران. نسلی که چهره این روزهایش، جوان هفتادوششی ِ متولد شهرری است.

نظر شما