به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، والدين همواره به عنوان اسطورههاي فرزندان خود به شمار ميروند. تحقيقات بيانگر اين است که در مبحث ابتلاي افراد به اعتياد و روند شروع و ادامه اين معضل خانمان سوز، والدين تأثير بسزا و غير قابل انکاري دارند.
مادراني که براي بي قراري کودک خود، ترياک تجويز ميکنند
«مادر» واژهاي پر احساس است که بار عاطفي بالايي را در خود جاي داده است. همين که اين واژه شوق آفرين بر زبان جاري ميشود، صحبت از لالايي و شب بيداري اين فرشتگان زميني در ذهن نقش ميبندد.
کمتر مادري پيدا ميشود که وظيفه مادري را فداي خودخواهي و اميال شخصي خود کند. اما افيون بي رحم اعتياد، نه مادر ميشناسد و نه رحمي به عواطف و احساسات مادرانه ميکند. همين که دستت به ابزار اعتياد ميرسد و طعم نئشگي زير دندانت ميرود، نميتواني درد خماري را طاقت بياوري.
براي رهايي از اين درد، حاضر ميشوي حتي فرزند جگر گوشهات را قرباني تأمين موادمخدر خود کني و بر تمام احساسات و تعهدات مادرانه خويش، پشت پا بزني.
مژگان زن 20 سالهاي که اعتيادش را از «مادر» هديه گرفت و به دليل مصرف مواد مخدر شبيه زنهاي سن و سالدار به نظر ميرسد، با اين حال خود را قرباني اعتياد مادرش نميداند.
پروين مادر مژگان، گريههاي کودکانه او را با مقداري ترياک آرام ميکرده و دوران خردسالي فرزندش را با موادمخدر پيوندي محکم و نابودگرانه زده است.
او که در حال حاضر دوران سالمندي را پشت سر ميگذارد، هم از مصرفکنندگان و هم از فروشندگان موادمخدر در محله شوش به حساب ميآيد و اغلب مشتريانش را نوجوانان و جوانان تشکيل ميدهند.
مژگان از روزهاي پرتلاطم کودکياش اينطور ميگويد: قبل از 3 سالگي پدرم را در يک حادثه رانندگي از دست دادم. از وقتي يادم ميآيد مادرم معتاد بوده و من و برادرم را، خود او به اين افيون مهلک آلوده ساخت.
دوران کودکي که به قول مادرم، براي بدخوابي و گريههاي کودکانه من، ترياک تجويز ميکرد و پس از آن، به دليل اينکه معتاد شده بودم، از مصرف ديگر مواد مخدر نيز ابايي نداشتم.
فقط 8 سالم بود که براي نخستين بار هروئين مصرف کردم و اکنون که 12 سال از آن روزها ميگذرد، هنوز نتوانستهام حتي چند ساعت بدون آن سر کنم.
فرزندان، کانال درآمد والدين متخلف
بروز ناهنجاري و گرايش به امور خلاف، در فرزنداني که والدين متخلف دارند، امري بديهي است.
بهناز عطاري روانشناس و مشاور خانواده معتقد است: فرزنداني که والدين معتاد دارند، بيشتر در معرض آلوده شدن قرار دارند و درصد احتمال گرايش آنها به مواد مخدر، بالاتر از سايرين است.
اين روانشناس افزود: اگر در خانوادهاي يکي از اعضا، گرفتار مصرف مواد باشد، بروز اين ناهنجاري در فرزندان، يک امري عادي و پيشبيني شده به شمار ميرود.
عطاري در خصوص رفتارهاي پرخطر والدين معتاد، اظهار کرد: در صورت درمان نشدن بيماري اعتياد در اينگونه افراد، گاهي پيش ميآيد که از فروش فرزندان خود و يا ايجاد کانالي براي دلالي و تأمين مواد مخدر، هيچ واهمهاي ندارند.
آسيبهاي جسمي که اغلب به صورت سوزاندن قسمتي از بدن فرزنداني که والدين معتاد دارند و همچنين مشکلات روحي و رواني که گرفتار آن هستند، تنها گوشهاي از عوارض اعتياد والدين آنها به حساب ميآيد. در مواردي شبيه مژگان، اين فرد همچون ساير موارد، قرباني اعتياد مادر شده و علاوه بر آسيبهاي روحي و جسمي، درگير مصرف مواد مخدر نيز شده است.
ديداري از جنس شيشه و هروئين
مژگان که در حال حاضر، جواني 20 ساله است، همزمان به دو مخدر «شيشه» و «هروئين» اعتياد دارد؛ چند سالي ميشود که جدا از مادرش، يک اتاق اجاره کرده و به همراه يک همخانه آقا باهم زندگي ميکنند و روزانه مبلغ 15هزار تومان بابت اجاره به شخصي که خانه را از وي اجاره کردهاند، ميپردازند.
صاحبخانه اي که مژگان، در يکي از دهها اتاق آن ساکن شده، از فروشندگان مواد مخدر است و به قول اهالي خانه، اگر بگوييم همه ساکنان خانه معتادند، اغراق نکردهايم.در شرايط فعلي، خانه مژگان، پاتوق فروشندگان و مصرفکنندگان مواد مخدر است و او در ازاي در اختيار قرار دادن محل زندگي خود، هزينهاي براي تامين مواد خويش پرداخت نميکند؛ با وجود استقلال ظاهري زندگي مژگان، مادرش هر روز، به بهانههاي مختلف به او سر ميزند و ديدار آلوده آنها به دمهاي گاه و بيگاه پايپ و شيشه و هروئين و فويل ختم ميشود؛ ديدارهايي که ديگر بوي مادري نمي دهند و در آن ها خبري از مهر و محبت مادر و فرزندي نيست.
نهادهاي حمايتي، کجاي سرنوشت کودکان در معرض آسيب ايستاده اند؟
در جريان زندگي کودکان در معرض انواع آسيبهاي، نهادهاي حمايتي، از جايگاه ويژه اي برخوردار هستند. مداخله به هنگام و مسئوليت پذيري صحيح ارگان هايي چون بهزيستي مي تواند سرنوشت خوبي را براي کودکان و نوجواناني که در شرايط کودکي مژگان زندگي مي کنند، رقم بزند.عطاري در اين باره گفت: وقتي کودکي در خانواده اي موجه و سالم زندگي نکند، افراد و نهادهاي مسئول و فعال بايد نقش سازنده خود را ايفا کنند. در مرحله نخست بايد والدين متخلف را مورد مشاوره قرار داد و در گام بعدي آگاهي بخشي، نسبت به آينده نامعلوم فرزندي که در بستر نا امن خانواده معتاد زندگي مي کند، مي تواند در بازگشت امنيت خانواده، موثر واقع شود.
وي در ادامه افزود: در صورتي که اقدامات اوليه مذکور، جوابگوي حل معضل زندگي کودکان داراي والدين معتاد نباشد، مداخله نهادي همچون بهزيستي و انتقال کودک به اين قبيل مراکز، ميتواند تا حد چشمگيري، در کاهش آسيب ها تاثيرگذار باشد.
اين مشاور خانواده تصريح کرد: در موضوع مهمي چون اعتياد والدين، گاهي تنها راه باقي مانده، جدايي کودک از آنها است که در نهايت، جدايي او از محيط نا امن زندگي و رفتارهاي پر خطر پدر و مادر، آسيب کمتري را متوجه او ميسازد.عطاري در پايان تأکيد کرد: هم اکنون کودکان بسياري در شرايط مشابه کودکي و نوجواني مژگان به سر ميبرند؛ اگر نظارت بيشتري از سوي نهادهاي حمايتي بر شرايط زندگي کودکان در معرض آسيب حاکم شود، قطعا از تعداد قربانياني که آينده تاريکي مشابه زندگي فعلي مژگان و امثال وي دارند، کاسته خواهد شد.
∎
نظر شما