سیدحسین موسویان، دیپلمات باسابقه کشورمان در مقالهای در سیاِناِن، به تشریح ابعاد زندگی سیاسی آیتالله هاشمیرفسنجانی پرداخت و نوشت: خبر درگذشت ناگهانی آیتالله هاشمیرفسنجانی، ایران را شوکه کرد. او از برجستهترین مبارزان علیه حکومت دیکتاتوری شاه بود که سالها زندان و تبعید و بدترین شکنجهها را تحمل کرد. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ١٩٧٨ در ایران و بازگشت آیتالله خمینی به ایران، او نزدیکترین سیاستمدار به بنیانگذار جمهوری اسلامی و مؤثرترین فرد در مدیریت کشور در دوران حیات او بود.
در دوران تجاوز صدام به ایران، او فرماندهی جنگ و ریاست مجلس ایران را به عهده داشت. مدیریت او موجب خروج پیروزمندانه ایران از جنگ هشتساله شد؛ درحالیکه همه قدرتهای جهانی و کشورهای عرب همسایه ایران، از تجاوز صدام حمایت حداکثری کردند. او بعد از جنگ، نهضت سازندگی در ایران را پایهگذاری کرد و در هشت سال ریاستجمهوری خود، توانست بخش عظیمی از خرابیهای جنگ را بازسازی و کشور را به حالت عادی برگرداند. بعد از خاتمه جنگ، افراطگرایان سیاسی در هر دو جناح چپ و راست در ایران ظهور کرده و به مهمترین چالش سیاسی داخلی تبدیل شدند. در این دوران، او با معرفی تئوری سیاسی اعتدال، توانست میانهروی در صحنه سیاست داخلی و خارجی را عملا در ایران مسلط کند و تا آخرین لحظه عمر در این مسیر ایستادگی کرد. من بیش از 30 سال از نزدیک با ایشان آشنا بودم. درحالیکه او نقش محوری در توسعه روابط ایران با قدرتهای بلوک شرق همچون چین و روسیه و هند داشت، بیوقفه برای بهبود روابط با کشورهای همسایه، جهان غرب و رفع تشنج با آمریکا تلاش کرد. با وجود حمایت آمریکا از تجاوز صدام به ایران، در سال ١٩٨٩ وقتی که بوش، رئیسجمهور آمریکا و رهبران اروپایی برای آزادی گروگانهای آمریکایی و اروپایی دست نیاز به سمت او دراز کردند، او پاسخ مثبت داد و به محمود واعظی، وزیر کنونی ارتباطات و من مأموریت داد تا این مهم را به سرانجام برسانیم. همه گروگانهای آمریکایی و اروپایی در مدت کوتاهی آزاد شدند، اما آمریکا به جای تشکر، فشارها به ایران را تشدید و فرصتی طلایی برای رفع خصومت در روابط واشنگتن- تهران را نابود کرد.
با وجود این، رفسنجانی با امضای قرارداد نفتی یکمیلیارددلاری ایران با کمپانی نفتی «کونوکو» در سال 1995، تلاش کرد شانسی به بهبود روابط اقتصادی ایران و آمریکا بدهد که این تلاش او نیز با لغو قرارداد مذکور از سوی بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، ناکام ماند. هاشمی در دوران ریاستجمهوری خود با تمام ظرفیت برای بهبود روابط با اروپا تلاش کرد. در دیدار ٩٠دقیقهای «گنشر»، وزیر خارجه آلمان، با آقای هاشمی درباره راههای دوستی ایران و کشورهای عرب همسایه خلیج فارس را گفتوگو شد. آقای هاشمی به «گنشر» گفت تهران برای ایجاد یک سیستم همکاری و امنیت جمعی با همسایگان خلیج فارس، مشابه همکاریهای اتحادیه اروپا آماده است. «گنشر» عازم واشنگتن شد و چندی بعد به طور خصوصی و با اظهار تأسف فراوان گفت واشنگتن مخالفت کرده است. در آن مقطع در آلمان سفیر بودم. آقای «کهل»، صدراعظم آلمان، علاقهمند به ایفای نقشی برای رفع خصومتهای آمریکا و ایران بود. آقای هاشمی جواب مثبت داد و آمادگی ایران برای همکاری مشترک علیه سلاحهای کشتار جمعی و تروریسم و ارتقای حقوق بشر را به اطلاع «کهل» رساند. صدر اعظم آلمان با ذوقزدگی کامل به واشنگتن سفر کرد و بعد از دو هفته، وزیر دفتر صدراعظم به من اطلاع داد که «کهل» با کلینتون صحبت کرده، اما واشنگتن سرسختانه مخالفت کرده است. در نیمه دهه ٩٠ امیر عبدالله، ولیعهد عربستان به آقای هاشمی پیشنهادی برای بهبود روابط داد که ایشان استقبال و من را مأمور گفتوگو با امیر عبدالله کرد. در این گفتوگوها که در منزل امیر عبدالله در جده انجام شد و فرزند آقای هاشمی هم حضور داشت، توافقات مهمی کردیم که نتیجه آن روابط حسنه ایران و عربستان از سال ١٩٩٦ تا ٢٠٠٥ بود. اما شرایط روابط دو کشور در دوران ریاستجمهوری آقای احمدینژاد تغییر کرد. هاشمی مرد «صلح و همکاری در سیاست خارجی» و «مرد سازندگی و توسعه» ایران بود. او تلاش زیادی کرد که یک ملت و کشوری پیشرفته بسازد که هم در شأن دین و تاریخ ایرانیها باشد و هم در صلح با همسایگان.
میراث بزرگ او بنیانگذاری تفکر اعتدال در ایران بعد از انقلاب و بیزاری از افراطگرایی در ایران و منطقه است. با وجودی که جهان با ندادنِ پاسخ مناسب و بهموقع، این فرصت را از دست داد، اما شانس جبران اشتباهات گذشته همچنان باقی است.
تلاش برای صلح با همسایگان
صاحبخبر -
نظر شما