شناسهٔ خبر: 69766364 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه دنیای‌اقتصاد | لینک خبر

ریشه های تنش میان ریاض و مسکو/ رقص پوتین و اعراب بر گسل‌های ژئوپلتیک

اقتصادنیوز : موسسه مطالعاتی کارنگی در یادداشتی نوشت: پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، روسیه روابط پیچیده خود را با کشورهای اوپک، از جمله عربستان سعودی به ارث برد، اما فاقد استراتژی مشخص برای تعامل بود.

صاحب‌خبر -

به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی کارنگی با انتشار یادداشتی مدعی شد که حمله روسیه به اوکراین در سال 2022 نه تنها شبح جنگ کره در دهه 1950 و بحران موشکی کوبا در دهه 1960 را احیا کرد، بلکه شکافی بزرگ و در عین حال بی‌سابقه‌ای را بین روسیه و کشورهای غربی ایجاد کرد. همین گزاره موجب شده تا روسیه روابط قدرتمندی را با دیگر کشورها از جمله کشورهای خاورمیانه برقرار کند. از آنجایی که روابط روسیه-آمریکا و روسیه-اروپا همچنان در آثار علمی متعدد کالبد شکافی و واکاوی می‌شود، روایت دیگری نیز مطرح است؛ روایتی که به اتحادهای رو به تکامل روسیه با جهان عرب مربوط می شود.

روسیه پس از فروپاشی شوروی تا حد زیادی وارث سیاست خارجی شوروی در قبال خاورمیانه است. در تحلیل پویایی معاصر همکاری روسیه و اعراب، درک ریشه‌های تاریخی این تعامل و پیامدهای آن برای ژئوپلیتیک جهانی ضروری است.

پس از جنگ جهانی دوم، اتحاد جماهیر شوروی با رژیم‌های «مترقی» و سوسیالیستی در الجزایر، مصر، عراق، لیبی، یمن جنوبی و سوریه رابطه برقرار کرد و در عین حال با سلطنت‌های «ارتجاعی» خلیج‌فارس مخالفت کرد. تهاجم شوروی به افغانستان در سال 1979 وجهه اتحاد جماهیر شوروی را در چشمان اعراب، به ویژه در کشورهایی مانند عربستان سعودی که از مبارزان چریکی ضدشوروی در طول جنگ شوروی-افغانستان حمایت می‌کردند، کاهش داد. در همان زمان، اتحاد جماهیر شوروی با کشورهای تولیدکننده نفت در جهان عرب به واسطه اهرم‌های پیچیده‌ای مرتبط بود. روابط اتحاد جماهیر شوروی و اعراب بین همکاری و رقابت چرخش داشت در حالی که به طور قابل توجهی تحت تأثیر استراتژی‌های تولید نفت بود. از آنجایی که عربستان سعودی نقش پیشرو در سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) را ایفا می کرد و یک تولیدکننده مهم در این زمینه بود، روابط روسیه و عربستان اغلب شاهد فواصل دوستانه و بیگانگی بود.کارنگی در باب فراز و نشیب های روابط روسیه با پادشاهی ها بالاخص عربستان در قاب اوپک پلاس یادداشتی را منتشر کرده، اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.

ریشه های تنش میان ریاض و مسکو

کارنگی در ادامه یادداشت ادعایی اش آورد، پس از انحلال اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، روسیه روابط پیچیده خود را با کشورهای اوپک، از جمله عربستان سعودی به ارث برد، اما فاقد استراتژی مشخص برای تعامل بود. علاوه بر این، تولید نفت روسیه در نتیجه بحران‌های اقتصادی، تحولات سازمانی و سال‌ها سرمایه‌گذاری کم و تولید بیش از حد در اواخر دوره شوروی در آستانه پرتگاه قرار داشت. بنابراین، طرف سعودی علاقه کمی برای جلب همکاری روسیه با اوپک داشت. آغاز جنگ اول چچن در سال 1994 نیز موجب شد تا دو طرف از رویکرد محتاطانه ای پیروی کنند. روس‌ها به سعودی‌ها مظنون بودند که از شورشیان چچنی حمایت می‌کنند و به جدایی‌طلبی دامن می‌زنند، بالاخص آن که سعودی‌ها در کنار شورشیان می‌جنگیدند و موسسات خیریه مستقر در عربستان برای اهداف چچنی (اعم از خیریه و نظامی) کمک های مالی جمع‌آوری می‌کردند. در همان زمان، داستان جنایات سربازان روسی در عملیات پاکسازی روستاهای چچنی، غوغایی در جهان اسلام به پا کرد و از حسن نیت روسیه پس از شوروی کاسته شد.

اواخر دهه 1990 و اوایل دهه 2000 کاهش قیمت نفت و بحران های اقتصادی باعث شد عربستان سعودی بارها برای همکاری در زمینه کاهش تولید نفت با روسیه تماس بگیرد. با این حال، روسیه به دلیل خصوصی‌سازی صنعت نفت، دولت ضعیف و حساسیت‌های منحصربه‌فرد شرکت‌های نفتی روسیه نسبت به سطوح تولید به دلیل طراحی سیستم مالیاتی روسیه، برای اجرای سیاست کاهش تولید بود. این وضعیت اعتبار مسکو نزد اوپک را بیشتر تحت فشار قرار داد.اوایل دهه 2010، روسیه و عربستان سعودی به نقش مهم یکدیگر در بازار جهانی نفت پی بردند. علیرغم تنش‌ها – بالاخص حمایت روسیه از دولت سوریه، عربستان سعودی به عضویت روسیه در اوپک رضایت داشت. اما روسیه که خود را به عنوان یکی از اعضای گروه هشت، سازمان تجارت جهانی و احتمالاً سازمان توسعه اقتصادی به عنوان یک قدرت رو به رشد می‌دید، تمایلی به واگذاری نفوذ یا همسو کردن سیاست‌های خود با سیاست‌های دیگران نداشت. این کشور ترجیح داد تا حدی از استقلال را حفظ کند و در عین حال از شرایط بازار که توسط اوپک شکل گرفته، سود ببرد. اما به زودی موقعیت این بازیگر به دلیل افزایش تنش های ژئوپلیتیکی تغییر کرد.

اوپک پلاس: عصر جدید روابط عربستان و روسیه

عصر بین سال‌های 2014 و 2020 ه واسطه افزایش همکاری بین اوپک و اعضای غیراوپک، به ویژه میان عربستان سعودی و روسیه، پویایی جهانی نفت به شکلی برجسته تغییر یافت. منافع استراتژیک سیاسی و اقتصادی در حال تحول تا حد زیادی باعث این تغییر شد.در این میان الحاق کریمه به روسیه در بهار 2014 و به دنبال آن درگیری در دونباس، منجر به اخراج این کشور از گروه 8 و شعله‌ور درگیری طولانی‌مدت مسکو با کشورهای غربی شد. در نتیجه، روسیه به طور فزاینده ای منزوی و مجبور شد به دنبال اتحادهای جدید باشد.در همین حال، ایالات متحده افزایش تولید نفت را تجربه کرد که ناشی از "توفان شیل" بود که به طور قابل توجهی تولید نفت این بازیگر را افزایش داد و به 3 میلیون بشکه در روز (معادل 9 درصد تولید اوپک در آن زمان) منجر شد. افزایش تولید نفت به طور مستقیم زمینه ساز تغییر چشمگیر در پویایی بازار جهانی نفت گشت. بازار به افزایش عرضه با کاهش شدید قیمت نفت واکنش نشان داد، از میانگین 108.93 دلار به ازای هر بشکه برنت در نیمه اول 2014 به 55.27 دلار به ازای هر بشکه تا پایان سال رسید. این افت ناشی از شوک تقاضا به دلیل بحران اقتصادی نبود، بلکه به دلیل پیشرفت بزرگ فناوری بود. بنابراین نمی توان انتظار داشت که قیمت ها بهبود یابد. علاوه بر این، آشکار شد که اوپک، با کاهش سهم بازار خود، دیگر ظرفیت ایجاد ثبات در بازار را به تنهایی ندارد.ژانویه 2015، سلمان بن عبدالعزیز پس از مرگ پدرش ملک عبدالله، پادشاه جدید عربستان سعودی شد. این رخداد آغازی برای ظهور شاهزاده محمد بن سلمان شد. شاهزاده جوان به اندازه تشکیلات سنتی سعودی طرفدار آمریکا نبود و به دنبال پیشرفت های دیپلماتیک بود که او را در رقابت برای جانشینی تاج و تخت متمایز کند. از نظر او، ایجاد رابطه کاری با روسیه ممکن است یک پیروزی قوی به نظر برسد. روسیه خود را به عنوان یک دلال قدرت در یمن نشان می داد، بدون اینکه به هیچ یک از جناح ها نزدیک شود. در مارس 2015، تنها یک ماه پس از انتصاب محمد بن سلمان به عنوان وزیر دفاع، عربستان سعودی عملیات نظامی علیه حوثی ها را آغاز کرد. تفاهم با روسیه در مورد یمن برای توسعه روابط مهم بود و شاهزاده در ژوئن 2015 از مجمع بین المللی اقتصادی سن پترزبورگ بازدید کرد و در آنجا با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و الکساندر نواک وزیر انرژی دیدارداشت.این تغییر در محاسبات سیاسی احتمالاً بحث ها در مورد توافق جامع بالقوه بین روسیه و اوپک را تسریع کرده است.

مقامات روسیه و عربستان تقریبا خیلی زود گفتگوهای خود را آغاز کردند. تغییر به سمت یک چارچوب همکاری پس از آن رخ داد که علی النعیمی، وزیر قدیمی نفت عربستان با روایت خاطراتش از تلاش شکست خورده قبلی برای همکاری با روسیه، خالد الفالح را در اولویت قرار داد؛ چهره ای که رویکردی عمل‌گرایانه داشت. الفالح و نواک موفق شدند یک رابطه شخصی قوی و اعتماد ایجاد کنند که موفقیت آمیز بود. در اواخر سال 2016، اوپک یک بیانیه همکاری با ده کشور دیگر و مهمتر از همه روسیه امضا کرد.در ابتدا، این توافق به عنوان یک اقدام موقت تلقی شد و تا به امروز هیچ سندی وجود ندارد که هیچ یک از اعضای غیراوپک را به همکاری طولانی مدت متعهد کند. مدیریت تولید نیز بیشتر به صورت شش ماهه تعریف شده است. در عمل، طی هشت سال پس از امضای توافق، این گروه با تفاوت اندکی بین اعضای اوپک و غیراوپک فعالیت داشته است. در واقع، عربستان سعودی و روسیه در این مذاکرات دارای حق وتو هستند. امارات متحده عربی نیز صدایی قوی و البته فرعی دارد. با نگاهی به تاریخچه نوسانات تولید، این سه کشور بیشترین تأثیر را بر سطح تولید اوپک پلاس دارند، در حالی که سایر اعضا نقش شان نمادین است. برخی از اعضا به دلیل چالش های فنی به طور مداوم کمتر از سهمیه های تخصیص یافته خود تولید می کنند، در حالی که برخی دیگر از سهمیه های خود فراتر می روند.

از سال 2014 و به ویژه در سال 2022، اوپک پلاس یکی از معدود سازمان‌های بین‌المللی بوده که روسیه به‌عنوان عضو مهمی در آن با صدایی قاطع در نظر گرفته می‌شود. وزارت انرژی روسیه اقداماتی را برای نظارت و کنترل تولید نفت به صورت هفتگی انجام داده تا اطمینان حاصل کند که تولید نفت این کشور به میزان قابل قبولی نزدیک به سطح توافق شده اوپک پلاس است. از نظر فنی، دولت نمی تواند به مشاغل خصوصی و حتی شرکت های نفتی دولتی که بخش نفت روسیه را تشکیل می دهند، دستور دهد. آنها داوطلبانه با مشارکت در کاهش موافقت می‌کنند و دولت نقش هماهنگ کننده را ایفا می‌کند. از آغاز دوره پوتین، موازنه قدرت در روسیه از الیگارشی‌ها و شرکت‌های نفتی به سمت دولت تغییر کرد و برخلاف سال‌های 1998 یا 2008، پیشنهادات دولت توسط شرکت های بخش خصوصی بسیار جدی‌تر مورد توجه قرار گرفت.