به گزارش ردنا (ادیان نیوز)، در آستانه ایام فاطمیه و سالروز شهادت دخت رسولا… و مادر اهلبیت علیهماسلام هستیم. ایامی که باید با توسل به این بانوی بزرگ اسلام، منش ایشان را به عنوان الگویی برای زنان و دختران ایرانی تبیین کنیم.
بر همین اساس با رضا الهیمنش، مدیر گروه رشته تصوف و عرفان اسلامی و سرپرست دانشکده عرفان دانشگاه ادیان و مذاهب قم به بررسی برخی از زوایای زندگی یاس بهشت برین پرداختیم.
دکتر الهیمنش به مدت ۳۴ سال نزد آیات میرزاجواد تبریزی، حاج سیدکاظم حائری، احمدی میانجی، مصلحی اراکی، ممدوحی و رمضانی تلمذ کرده و علاوهبر آن، مقطع کارشناسی ارشد خود را در رشته کلام جدید در مؤسسه آموزشی- پژوهشی امام خمینی (ره) گذراند و مقطع دکتری خود را نیز در رشته کلام جدید (با گرایش عرفان ادیان) در دانشکده تربیت مدرس به پایان رسانده است.
فاطمه (س) و نور ازلی خدا
الهیمنش درباره اهمیت شخصیت بانوی بزرگ اسلام با اشاره به موضوع آفرینش خاندان رسولا… از تور ازلی خداوند گفت: مرحوم محمدباقر مجلسی در بحارالانوار، بخش زندگی پیامبر و خاندان پاک ایشان اشاره میکند: حقیقت هستی یعنی ذات پروردگار، یک جلوه ازلی و ابدی دارد که آن را «نورالانوار» میخوانند. این نورالانوار، بنیان و اساس نور چهارده معصوم است. نخست این نورالانوار در وجود پاک پیامبر (ص) و حضرت امیر(ع) ظهور یافت و سپس در مرحله بعد بود که نورالانوار به نور فاطمه (س) اختصاص یافت. بعد مقام «نورانیت یا نوریت» در حسنین (ع) تا امام عصر (عج) ظهور مییابد. پس از مقام نورانیت چهارده معصوم (س) بحث «نوریت یا نورانیت» انبیای اولوالعزم و پیامبران مطرح است. این افاضه به اولیای الهی از همین روند و در ادامه همین تجلی است.
علی (ع) و پیامبر (ص) یگانهاند
وی در ادامه افزود: البته بین پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) براساس آیه مباهله (۶۱ آلعمران) نوعی یگانگی هست و حضرت امیر (ع) «نفس» پیامبر (ص) است. کأنه نور یگانه حقیقتی هستند که در دو جلوه ظهور و بروز یافتهاند؛ یکی در جلوه نبوت و دیگری با ویژگی امامت اما این دو نور به گونهای در وجود زهرای مرضیه متجلی شده (سِرّ مستودع فیها) که از همین رهگذر یعنی نور زهرای مرضیه است که انفاس هستی آغاز شده است و نور ایشان مبدأ تکون نور همه امامان و انبیا و اولیاء شد. نکته اصلی این روایات این است که اهل بیت علیهماسلام دارای یک مقام روحی هستند و این مقام روحی در مرتبه پایینتری نسبت به مقام نوری آنها بهشمار میرود.
مقامات اهلبیت
در این راستا چنانچه بخواهیم مقامات اهلبیت علیهماسلام را دستهبندی کنیم از چهار مقام کلی میتوان یادکرد؛ مقام نوری، روحی، نفسی و مقام کالبدی یا جسمی.
مقام نوری چهارده معصوم (ع) ازلی است. «قدیم» است، چونان ازلیت خداوند. اما مقام نفسی و جسمی ایشان «زمانمند» است. بنا به معارف روایی، مقام نوری پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع) بر مقام روحیشان تقدم دارد. مقام نوری در روح پیامبر (ص) و روح حضرت امیر (ع) ظهور یافت که از طریق روح ایشان وارد شد. سپس نور زهرای مرضیه (س) از طریق روح ایشان جلوهگر شد و مقام نوری ایشان فراتر از مقام روحیشان است
نقش مقام روحی در هستی
مقام نوری اهل بیت علیهماسلام به صورت مستقیم با آفرینش کاری ندارد، هرچند که اساس همهچیز است. جلالت این مقام نوری بس که بالاست مستقیما با جهان خلقی ارتباط ندارد اما مقام روحی چهارده معصوم (ع) است که با جهان آفرینش (خلقی) مرتبط است و از آن بهواسطه فیض تعبیر میشود.
چنانچه برای کسی پرسش مطرح شود که مبدأ مخلوقات و آغازگاهشان کجاست پاسخ همان مقام روحی چهارده معصوم (ع) بود.
اما زهرای مرضیه و حضرت امیر (ع) طبق روایات، دو بخش وجودی پیامبر (ص) را تشکیل میدهند. در تحلیل شخصیت پیامبر، میشود گفت یک مرحله آن ویژگی روحی ایشان است و یک مرحله دیگر نیز شخصیت نفسی آن حضرت است. شخصیت روحی ایشان، همانا حضرت زهرا (س) محسوب میشود و شخصیت نفسی ایشان بنا به قرآن، همانا امیرالمومنین (ع) است.
رسالت حضرت زهرا و عظمت آن
حضرت امیر (ع) و پیامبر اعظم (ص)، یگانه هستند کمااینکه مقام نوری و روحیشان با یکدیگر یگانه است. از آن چهار مقام، میتوان گفت نقش روحی بیش از همه به زهرا (س) سپرده شده و پیامبر (ص) فرمود: فاطمه روحی بینالجنبین یعنی روح من همین فاطمه زهرا (س) است روحی که در بین دوپهلوی من (در پیکر من) قرار دارد و روح، زندگیبخش پیکر محسوب می شود.
رسول خدا (ص) دارای جایگاهی نفسی نیز هست که از آن رهگذر با خلایق مستقیما در تماس است و به مخلوقات فیض میرساند که همین، بهمثابه مقام حضرت امیر (ع) است زیرا امیرالمومنین (ع) به منزله نفس پیامبر (ص) است (آیه مباهله) معنای سخن ما ارزشگذاری و بالاوپایین کردن نیست و نباید بینگاریم مقام امیرالمومنین (ع) از زهرا (س) پایینتر است، این مقامها به مثابه ایفای نقش است.
روح در باطن آفرینش تکوین دارد
امیرالمومنین (ع) به گونهای با پیامبر (ص) یگانگی دارند و در جایگاه «تقسیمِ شوون» اما نقش روح اعظم که حیاتبخش کل هستی است به زهرا (س) سپرده شده و نقش نفسی که با ساحت خلقی و ایجادی مخلوقات ارتباط دارد، در واقع مقام امیرالمومنین (ع) است. به عبارتی اگر علی (ع) نبود، آفتاب وجودی پیامبر (ص) در خلقت، آشکارا نمیشد. فاطمه، باطن است. حقیقتی است که در باطن هستی نقشآفرینی میکند. روح هستی است و روح در باطن آفرینش تکوین دارد.
مقام نفس، بیشتر به جهان ما نزدیک است و مقام روح البته بیشتر به جانب بالا مرتبط است، این مقامها چونان تعیین نقش است. از آنجا که امام علی (ع) میخواهد اهداف نبوت را در عالم گسترش دهد، به عنوان نفس پیامبر (ص) متجلی شده و از این رو همه خلایق در روند رشد و کمالشان وامدار و نیازمند علی و اولاد پاک ایشان هستند.
فاطمه؛ باطن هستی است
اما فاطمه (س) به عنوان باطن کل مخلوقات است و اگر زهرا (س) نبود، روح زندگی نبود و از طریق ایشان، روح حیات در آفرینش (مراتب وجود) از فرشتگان تا کوچکترین موجود دمیده شده است.
حتی عقل اول که در رأس همه مخلوقات است. و بنیاد همه آفرینش به همان عقل اول برمیگردد. خود عقل اول، وامدار «روح اعظم» است و زهرای مرضیه، از این نظر جایگاه ویژه دارد که حقیقت روحی ایشان همان روح اعظم است.
درباره اهل بیت علیهماسلام و جایگاه و مراتبشان در هستی، باید گفت: مقداری که ما میفهمیم و از آیات و روایات و عرفان به دست میآید، همین است که عرض شد.
حیات طیبه را از زهرا (س) باید خواست
از آنجا که زهرا (س) همان روح اعظم قلمداد می شود. حیات کل هستی و موجودات عالم به ایشان وابستگی دارد. همچنین از آنجا که این روح دارای تجلیات گوناگونی است. از مرحله حیات حیوانی تا انسانی و نهایت مرحله والای حیات قدسی ماست. که به این مرحله نهایی عنوان حیات طیبه در قرآن اعظا شد.
معیار و روحی که باعث میشود کافر از مومن متمایز شود، همین حیات قدسی و روح قدسی است. اگر در انسانی، روح قدسی متجلی شد، یعنی از حیات طیبه برخوردار گردید، روشن میشود که او مومن است. من عمِل صــا لحا مِن ذکر أو انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاتًا طیبه (۹۷نحل) زهرای مرضیه، اساس و بنیان حیات است. ما با توسل به ایشان، میتوانیم به مراتب عالیه حیات دست بیابیم.
از حیات ظاهری و حیوانی، فرابرویم و ترقی کنیم تا مراحل بالاتر که وارد حیات عقلی شویم و به حیات طیبه برسیم که اساس هستی و انسانیت انسان به همان حیات طیبه است.
هم توسل به حضرت زهرا (س) که اساس حیات است، ما را از این روند و کمال و رشد برخوردار میفرماید. شأن وجودی ایشان اینگونه است که با توسل به ایشان، میتوانیم دستکم از این جنبه مادی و نفسانی بالاتر برویم. با توسل با ایشان و روهروی از ایشان حتی به حیات قدسی برسیم. آنجاست که دیگر به مقام پاکی و عصمت میرسیم. اینها مراتبی از عنایت حضرت زهرا (س) است و همه مخلوقات با عنایت ایشان زندهاند.
∎