دکتر عبدالكريم سروش در پیامی با مردم ایران دربارهی دور دوم انتخابات ریاست جمهوری صحبت کرده و از دکتر مسعود پزشکیان حمایت کرد.
متن پیام آقای سروش در پی میآید:
راهی به سوی عاقبت خیر میرود
راهی به سوء عاقبت. اکنون مخیری
در اوقات حساسی بسر میبریم و جامعه ما دچار تلاطم و قطبیت عظیمی شده است. دور نخست انتخابات سپری شد و رای دهندگان در مقابل تحریم گران ایستادند و به آنها پشت کردند و به صندوقها رفتند و کوشیدند این نهاد مقدسِ رای دادن و دموکراسی را زنده نگهدارند. اکنون دور دوم انتخابات در رسیده است که بین دو نفر باید یکی را انتخاب کرد. یکی تعلق به جبهه مصباحیون دارد و دیگری به جبهه اصلاحطلبان و نواندیشان.
مصباحیون معتقدند آنچه در این جامعه میگذرد همه بر نهج صواب است. این طایفه تابعان آن روحانی مرحوم هستند که متاسفانه در دوران عمر خود گُلی نکاشت بلکه گِل بر دلها زد، کسی که معتقد بود در این دوران بردهگیری رواست. پیروان چنین توهماتی کسانی هستند که از سرمایههای قُدسی برای مقاصد و مطامع دنیوی خود سخاوتمندانه خرج میکنند.
در طرف مقابل اصلاح طلبان و نواندیشان را داریم که بر این باورند که این نظامِ سر تا پا فاسد را باید کوشید اصلاحکی کرد و روزنهای به روی آینده روشنتر گشود. کاندیدای ایشان کارنامهای پاک و دستی پاک و دامنی پاک دارد و نقطه عیبی و نقصی بر پرونده او نیست، و این امتیاز بزرگیست در این جامعه و حکومت که کمتر کسی پاکدامن مانده است. صحنه صحنه نسبتا روشنی است برای کسانی که میخواهند رای بدهند و فاعلیت سیاسی داشته باشند و آینده بهتری را رغم بزنند.
در این انتخابات به درستی دریافتم که جامعه ما به کدام سو حرکت کرده. جوانان ما به حق […] قهر کردهاند و نمیتوانند از [آنچه] که آشکارا بر آنها رفت چشم بپوشند. آنان به درخواستهای حکومتیان و تشویقها و ترغیبهای روشنفکران وقعی نمینهند. این نکتهایست که باید باعث تنبه [مدیران] و هر آن کس که انتخاب میشود باشد و باید به رخ صدر نشینان […] کشیده شود. این جامعه [قهر کرده است]. این سخنان و هشدارهایی بود که روشنفکران چه دینی چه غیر دینی سالها میگفتهاند ولی گوش شنوا و چشم بینایی نبود. من امیدوارم این حادثه مهم که ۶۰٪ از واجدین شرایط رای ندادند چشمان را باز کند و دلها را بدرد آورد و آنها را وادارد که از لافهای گزاف دست بردارند.
روحانيت ما هم خوب عمل نكرده است […]. من از دوستانی که سخن من را میشنوند دعوت میکنم که در این امر خطیر منفعل ننشینند و قطعا طرف اصلح را انتخاب کنند و در آینده ایران دخل و مدخلیت نیکویی داشته باشند.
متاسفانه باید بگویم که رفتاری که از افراد برانداز یا تحریمی در خارج کشور دیدیم بسیار شرم آور بود. باور کردنی نبود کسانی مزدورانه بیایند و به رای دهندگان با الفاظ رکیک اهانت کنند. اینها سالها در این کشورهای بظاهر دموکراتیک زندگی کردهاند اما الفبای دموکراسی را که احترام به عقیده و رای دیگریست را نیاموختهاند و با سوء استفاده از آزادی در این دیار به فحاشی میپردازند، اگر قانون جلودارشان نبود از ضرب و شتم هم دریغ نمیکردند. اینها مدعیان فروریزی حکومت کنونی و بر سر کار آمدن خودشان هستند، نمیدانند که جایگاهی بین مردم ایران ندارند.
و اما بعد از انتخابات، وقتی کسی بر مسند ریاست نشست، کسانی که او را انتخاب کردهاند باید بدانند که مسئولیت آنها آغاز شده و باید انتقادهای خود و مطالبات بر حق خود را بر سر آنکه بر مسند امر نشسته بریزند و از او بخواهند که وفای به تعهدات خود بکند.
من برای کاندیدای صالح و اصلحی که در این میان هست دعا میکنم که خداوند توفیق رفیق او کند و در دست و زبان و ذهن او را گشاده بدارد و او را در کار کامیاب بگرداند.
و از کسانی که صاحب قدرتند بخصوص [بخشی از نظامیان] که متهم به کژ رفتاریها، نادرستیها و بیدادها هستند میخواهم و هشدار میدهم که قدر بدانند که شخص پاکدستی که آلوده به فساد نبوده بر سر کار میاید. او را یاری کنند و مثل آنچه با خاتمی کردند چوب لای چرخ او نگذارند و در مقابل سیاستهای نیکوی دولت نایستند و به فکر مملکت و آینده مردم باشند. دست از این حرفها که مملکت مال امام زمان یا ولی فقیه است بر دارند، این مملکت مال مردم است مال ایرانیان است. متاسفانه این [نهادی] که برای حفظ انقلاب و مملکت کوشا بود و در ابتدا بسیار محترم بود، پاک احترام خود را از دست داده است.
ما نصیحت به جای خود کردیم
و روزگاری در این بسر بردیم
گر نیاید به گوشِ رَغبتِ کَس
بر رسولان پیام باشد و بس
یکی از عزیزان محبوس و محبوسان عزیز از من خواست تا نام آن طبیب حبیب را برجسته کنم و لذا آنرا که عیان است به بیان هم میگویم:
جلیلی خلیلتان نیست.
پزشکتان پزشکیان است.
انتهای پیانم
نظر شما