نامه نیوز - فارغ از آنچه پیشروی مردم ایران است و همه مسائل ریز و درشتی که سیاستگذاران و تصمیمگیران اصلی باید به آن فکر کنند، گفتوگو درباره ویژگیهای مهم آقای رئیسی ضروری است. او ضمن اینکه آخرین رئیسجمهور منتخب مردم ایران در خرداد ۱۴۰۰ است، توانسته بود به عنوان یک مورد تقریبا استثنایی ارتباطات فراجناحی داشته باشد. به واکنشهای گسترده و فراتر از تعارفات سیاسی پس از واقعه ۳۰ اردیبهشت توجه کنید. روایتهای متعدد سیاستمداران اصلاحطلب و دولت قبل از ارتباط با رئیسی نشان میدهد او برخلاف عموم سیاسیون رفتار میکرده است. از این جهت خوانش آنچه به صورت عملی از سیدابراهیم رئیسی دیدیم برای ماندن در تاریخ و فهم درست آینده ضروری است.
سیاستمداری انقلابی که دایره انقلاب را تنگ نمیدید
او هیچگاه در ادبیات رسمی و غیررسمی دیگر فعالان سیاسی را متهم به خروج از دایره انقلاب نمیکرد. یا حتی اگر به فردی یا جریانی نقد داشت سعی نمیکرد با «برچسب زدن» حریف را از میدان بهدر کند. تصمیمات صحیح یا غلط از تبعات قطعی سیاستورزی است. این مساله شامل سیدابراهیم رئیسی هم میشود و کسی نمیتواند منکر شود. اما خصیصه مهم رئیس فقید دولت سیزدهم این بود که به اسم پافشاری بر مولفههای انقلابی، دیگران را از دایره بیرون نمیکرد یا دایره را آنگونه تنگ نمیگرفت که فقط خودش در آن بماند. یک فیلم از آخرین جلسه هیات دولت به ریاست آقای رئیسی منتشر شده که بهوضوح به همین نکته برمیگردد و با وجود اینکه در دوره کوتاه ریاستجمهوری او هر سه قوه برآمده از یک گفتمان سیاسی و مدعای پرچم انقلاب بودند، خطاب به وزرا و کادر اصلی دولتش با لحنی گرم میگوید هیچگاه اجازه چالش با دیگر قوا را نمیدهم. بههرحال او در دو انتخابات 1396 و 1400 هم سعی کرد سند انقلابی را فقط به نام خودش صادر نکند. خصیصه مهم رئیس فقید دولت سیزدهم این بود که به اسم پافشاری بر مولفههای انقلابی، دیگران را از دایره بیرون نمیکرد یا دایره را آنگونه تنگ نمیگرفت که فقط خودش در آن بماند.
صراحت سیاسی آری، بیاخلاقی خیر
شاید برای خیلیها واکنش گروههای سیاسی متعدد و متنوع به شهادت جناب رئیسی عجیب باشد. واکنشها فراتر از پروتکلهای مرسوم سیاسی و نان قرضدادنهای معمول عالم سیاست بود. به نظر یکی از اساسیترین دلایل آن پافشاری شخص رئیسجمهور فقید بر اخلاقمداری است. این مطلب به معنای رعایت این اصل از سوی همه افراد درون دولت نیست اما شخص رئیس دولت سیزدهم از این جهت ویژگی برجستهای داشت. دقت کنید که در دوران مبارزات انتخاباتی در طول سالهای اخیر حرفها و اظهارات زنندهای علیه شخص رئیسی مطرح شده بود که معمولا از سوی سیاستمداران با واکنشهای چندبرابر بدتر همراه میشود، اما جامعه ایران چنین واکنشهایی از رئیسی ندید.
از بحث توهینآمیز درباره مدرک تحصیلی او بگیرید تا برخی اظهارات تند و بیمرز درباره ماجرای دهه 60 در انتخابات 1392؛ رئیسی باید با فرمول ساده سیاست این حملات را با جملاتی زهرآگین پاسخ میداد اما این کار را نکرد، برای همین مخالفان سیاسی جناب رئیسی یا منتقدان پرشمار او نمیتوانند موردی از بیاخلاقی جناب رئیسی نام ببرند. تاکید میکنیم کاری با دولت به معنای مجموعهای گسترده با تعداد قابلتوجهی از مدیران ارشد نداریم. شاید برخی تذکرات صریح جناب رئیسجمهور هم به این برمیگردد که اتفاقاتی خلاف میل و منش او در زیرمجموعه رخ داده است اما درباره شخص سیدابراهیم رئیسی خاطره سیاسی ایرانیان رخدادی شامل بیاخلاقی سراغ ندارد.
مدافع امر ملی
ایران 1403 درحالی سیدابراهیم رئیسی را از دست داد که از فقر توافق روی منافع ملی رنج میبرد. رئیسی از این منظر عملکردی قابل دفاع داشت. امر ملی به معنای گفتار و عملی که عموم جامعه از آن نفع ببرد، البته موضوعی پیچیده است. اما در منش سیاسی جناب رئیسی تلاش برای ارتباط موثر با گروههای سیاسی متنوع و قانونی با همه اختلافنظرهای موجود، یک امر بدیهی بود.
منبع : روزنامه فرهیختگان