اول دفتر
آلودگی هوا و دور باطل مدیریت شهری
حسین ایمانی جاجرمی
استاد دانشگاه
یکی از شاخصهای مهم سنجش کیفیت زندگی در شهرها، وضعیت انواع آلودگیهای زیست محیطی و بویژه آلودگی هوای شهر است. گزارش چند مرجع در سطح جهانی شهرها را با یکدیگر مقایسه میکنند و جایگاه آنها را مشخص میسازند. برای مثال گزارش کیفیت زیست شهری در شهرهای مهم جهان را همه ساله مؤسسه «مرسر» منتشر میکند. تهران در این گزارش وضعیت خوبی ندارد و معمولاً در رتبههای بالای 170 از میان حدود 230 شهر در سطح جهان قرار میگیرد. یکی از دلایل قرار گرفتن در این رتبه پایین وضعیت بد زیست محیطی شهر است. میتوانیم این گزارش را انکار کنیم و دادههای آن را نپذیریم اما چنین رفتاری تغییری در این واقعیت نمیدهد که تهران کیفیت زیست شایسته را ندارد و تهرانیها از این بابت گله بسیار دارند. تهران شهری معمولی نیست، پایتخت ایران است! اما چرا چنین است و چه میتوان کرد؟ تجربهها نشان داده که مدیریت شهری در شهرهای دچار مشکل آلودگی هوا مانند لندن، مکزیکو سیتی و لسآنجلس توانستهاند در پرتو اهداف دقیق، سیاستهایی روشن و برنامههای کاربردی ظرف مدت چند سال بر این مشکل غلبه پیدا کنند. پس آلودگی هوا مشکلی نیست که حل آن را به باد و باران بسپاریم. این معضل نیازمند سازوکار مدیریت خاص خود است. نخستین سطح مدیریتی که باید برای حل این مشکل گام بردارد، مدیریت شهری تهران است که نزدیکترین سطح به مردم پایتخت به حساب میآید. حال سؤال این است که آیا رفع آلودگی هوای تهران در دستور کار جدی شهرداری و شورای شهر تهران قرار دارد؟ آیا سیاستها و برنامههای مدیریت شهری در حوزههای مختلف با این هدف پیوند دارند؟ پاسخ این سؤال از فهم دو معضلی که مثل دور باطل گریبان تهران را گرفته به دست میآید:
1- قربانی کردن شهر در پای فروش آن. تهران شاید تنها پایتخت جهان باشد که هزینههای اداره آن از محل فروش فضا و کیفیت زندگیاش تأمین میشود. براستی چرا شهردار پاریس اطراف برج ایفل یا حاشیه رودخانه سن تراکم فروشی نمیکند؟ چرا لندن باغهای خود را بدل به برج باغ نکرده است؟ آیا پاسخ غیر از این است که چنین کاری به معنای نابودی شهر است. آیا نباید به تهرانیها حق داد که بپرسند چه بر سر باغهای شمیران آمد و چرا زمینهای ذخیره منطقه 22 که قرار بود فقط برای کاربریهای ورزشی و فرهنگی باشد به زیر ساخت و ساز گسترده مسکونی و تجاری رفت؟ فروش تراکم سادهترین راه تأمین درآمد است. البته کلانشهرها در همه جای جهان خود قادر به تأمین همه هزینههای خود نیستند. لازم است دولت و مدیریت شهری حسابهای تهران را بررسی کرده و سهم خود را در تأمین هزینهها مشخص کنند. طرف سوم ماجرا هم ساکنان تهران هستند که هریک به تناسب سودی که از این شهر میبرند خواه بابت زندگی و خواه بابت کسب و کار، عوارض مناسبی برای اداره شهر پرداخت کنند. مدیریت شهری که با عوارض و مالیات شهروندان اداره میشود نیازمند شفافیت و پاسخگویی حداکثری است و لاجرم برای اجرای طرحهای عظیم میبایست رضایت و موافقت شهروندان را جلب کند. اما آیا مدیریت شهری آمادگی برای پذیرش نقشهای جدید دارد؟
2- قربانی کردن شهر در پای خودرو. از عوامل اصلی آلودهکننده هوای پایتخت خودروها هستند، مدیریت شهری میتواند از یک سو شهر را برای حرکت خودرو مناسب سازد و فضاهای انسانی را قربانی جادهها و اتوبانها کند و از سوی دیگر میتواند پیاده محوری را در سرلوحه سیاستها و برنامههای خود قرار دهد و برای افزایش فضاهای با مقیاس انسانی بکوشد. در نگاه برخی مدیران سطحی نگر، ساخت زیربناهای ترافیکی همراه با انجام طرحهای عظیم و چشمگیر اولویت دارد. بالطبع در این نگرش پیاده راهسازی و فضاهای مناسب پیاده روی عرصه چندانی برای نمایش ندارند. با تداوم چنین طرز فکری، شهر قربانی توسعه خودرو میشود و خیابانهای پر خودرو جای پیاده روها را میگیرند. در ساخت و سازهای اخیر تهران در مناطقی مانند ولنجک، وضعیت پیاده روها اسفناک است و بخش اعظم فضاهای عمومی قربانی حساب و کتابهای بسازوبفروشی و تراکم فروشی شده است. به روشنی حق کودکان، معلولان، کهنسالان و تمامی افرادی که نیازمند پیاده روی هستند، پایمال و با پول معامله شده است. به این ترتیب در عصر سلطه شعارهای شهروندمداری، این چنین آسان و ارزان حقوق شهروند عادی پای منافع برج سازان قربانی شده است. براستی چرا باید پیادهروهای ساخته شده در خیابانهای دهههای 20 و 40 شمسی تهران مانند ولی عصر و بلوار کشاورز در نیمه دهه 90 رشک برانگیز باشد؟ تهران چشم امید به مدیران خود دارد تا آنها گره از مشکلات این شهر بازکنند. با معضلاتی که پایتخت در آن گرفتار شده است همه افراد متولی کرسیهای مدیریتی تهران، در این وضعیت شجاعانه مسئولیت کامل اداره شهر را بپذیرید. توپ تقصیر را به زمین دیگران انداختن هنر نیست.
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
هر تهرانی سالانه 41 کیلو دود میخورد
وقتی کار هوا وارونه است
حمید حاجیپور
جیک جیک گنجشکها در نمیآید، آلودگی هوا صدای آنها را هم بریده. شاید هم توی لانههایشان ماندهاند تا هوا کمی بهتر بشود. چند سال پیش که به جای بنزین بنزن مصرف میکردیم تقریباً جز کلاغها، هیچ پرندهای در تهران نمانده بود تا اینکه آرام آرام سر و کله فنچها و هفت رنگها و قناریها و یاکریمها پیدا شد. اما اواسط همین هفته باز هوا وارونه شد و دوباره کلاغها شهر را تسخیر کردند.
آسمان را تا به حال اینجور ندیدهبودیم. ابری با غبار و بدون وزش باد. مه سنگینی که بوی اگزوز میداد شهر را پوشاند و دیدن این سوی و آن سوی خیابان هم سخت شد. هوا آنقدر ساکن بود که چند دقیقه پیادهروی همراه میشد با سوزش شدید چشم و سرفههای خشک. هوای تهران در روزهای عادی هم بوی لنت ترمز و لاستیک اتومبیل و بخار بنزین میدهد اما زمستانها با وارونه شدن هوا نفس کشیدن کار سادهای نیست. اواسط هفته گذشته تهران اوج آلودگی را تجربه کرد.
هنوز از تجربه لذت هوای تر و تمیز بعد از بارندگیهای دست و دلبازانه آسمان بخیل تهران چند روزی نمیگذشت که دوباره در بر همان پاشنه چرخید. زمستان نشده، ولی نخستین وارونگی زمستانی به شکل پررنگ و پر زوری خود را به رخ کشید. شرایط آلودگی هوای روز دوشنبه به حدی رسید که وضعیت قرمز برای افراد حساس اعلام شد و از آنها خواسته شد از خانه بیرون نیایند. این در حالی است که از ابتدای آذرماه تا روز 23 همین ماه تهرانیها 2 روز هوای پاک، 8 روز هوای سالم، 13 روز ناسالم برای گروههای حساس را تجربه کرده بودند. البته باید گفت که آذرماه امسال نسبت به مدت مشابه در سال های 91 و 92 اوضاع بهتری داشت هرچند با کیفیت استاندارد هنوز فاصله زیادی داریم.
دود کیلویی چند؟
کارشناسان هواشناسی وارونگی هوا را در فصل سرما امری نسبتاً عادی میدانند ولی آسمان تهران با این وضعیت باید چگونه کنار بیاید؟ چند روز هوا خوب است و مدتی بعد دوباره چرک و خاکستری میشود. با افزایش بیرویه تعداد موتورسیکلت و ماشینها و البته فعالیت کارخانههایی که داخل شهر هستند نباید هم انتظار هوای تمیز داشت. به قول قدیمیها با این وضعیت کلاهمان پس معرکه است.
از سال 92 به لطف استفاده از بنزینهای باکیفیتتر نسبت به سال های 90 و 91 و البته افزایش بارندگیها وضعیت بهتری را نسبت به سالهای قبل تجربه کردیم. ولی هنوز هم خطر آلودگی هوا، کودکان و خانوادههایمان را تهدید میکند. هر سال در تهران بیش از 4 هزار نفر بهخاطر آلودگی هوا مستقیماً جان خود را از دست میدهند و بیش از 100هزار شهروند نیز به طور غیرمستقیم بر اثر پیامدهای آلودگی هوا میمیرند.
هماکنون آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموسترین معضلات زیست محیطی تهران تبدیل شدهاست. آمارها نشان میدهد که در روزهای تشدید آلودگی هوای پایتخت، شمار بیماران تنفسی تا 60 درصد افزایش مییابد. بیشترین عامل مرتبط با تشدید بیماریهای سیستم قلبی، عروقی و ریوی، افزایش آلایندههای دی اکسید گوگرد، ذرات معلق و منواکسید کربن است، به طوریکه آلودگی هوا در تهران به طور متوسط موجب کاهش ۵ سال از عمر تهرانیها شدهاست.
تهرانیها با موتورها و ماشینهای خود روزانه هزار و 370 تن آلودگی تولید و تنفس میکنند. اگرچه بیش از ۸ هزار واحد صنعتی مستقر در تهران سهم بزرگی در آلودگی این شهر دارند، ۸۸ درصد آلودگی هوای تهران ناشی از آلایندگی وسایل نقلیه است. مصرف سوخت خودروهای فرسوده 3 برابر خودروهای جدید و میزان آلایندگیشان نیزچندین برابر آنهاست و از سوی دیگر برخی از خودروهای تولید داخلی با اینکه نو هستند، اما هنوز از استانداردهای لازم و به روز برخوردار نیستند.
بیشترین آلایندهها در کلانشهری مثل تهران مربوط به اکسیدهای گوگرد با انتشار ۶۹۵ تن در روز است که بعد از آن به ترتیب اکسیدهای نیتروژن، منواکسیدکربن و هیدروکربنهای سوخته نشده عمده آلایندههای هوای تهران محسوب میشوند. اگر میانگین جمعیت ثابت و شناور تهران را 12 میلیون نفر به حساب بیاوریم، هر تهرانی روزانه 114 گرم اکسیدگوگرد و هیدورکربنهای سوخته نشده و منوکسید کربن را به داخل ششهایش میکشد که میشود سالی بیش از 41 کیلوگرم آلودگی. با این عدد براحتی میشود فهمید ما تهرانیها بیشتر از اینکه گوشت و ماهی و پسته بخوریم دود میخوریم، آن هم نه دود کباب بلکه دود ماشین!
وضعیت بهتر از گذشته است ولی خوب نیست
بررسی آمارهای کیفیت هوا در سالهای گذشته نشان میدهد وضعیتی که الان داریم بهتر از گذشته است؛ تعداد روزهای پاک از ابتدای فروردین تا روز 23 آذر سال 91 تا 94 حاکی از این است که سالجاری با 14 روز هوای پاک به بالاترین حد خود در این چند ساله رسیدهاست و این در حالی است که تهران در سال 91 تنها یک روز هوای پاک داشتهاست.
همین آمار نشان میدهد تعداد روزهای سالم از 171 روز سال 91 به 188 روز در سال 94 رسیده و تعداد روزهای ناسالم برای گروههای حساس از 88 روز به 63 روز در سالجاری کاهش داشتهاست.
البته هر چقدر کیفیت بنزین خوب هم بشود ولی عملاً نتیجه تأثیرگذاری ندارد. تا وقتی که بیش از 10 درصد از خودروهای تهران و 90 درصد موتورسیکلتها کاربراتوری هستند نمیتوانیم امیدی به آینده آبی آسمان داشتهباشیم.
یکی از مهمترین راههای حل این مشکل، جدیت مسئولان در بیرون راندن کارخانههایی است که در حاشیه و نزدیک به شهر هستند و وادار کردن آنها به رعایت حد فاصل معین است. حساسیت برطرف کردن آلودگی هوا و آلودگیهای زیست محیطی برای همه بویژه مسئولان باید مهم تلقی شود ولی این را هم باید در نظر گرفت که رفع آن نباید فقط بر دوش دولت باشد و سایر دستگاهها و نهادها نیز باید تلاش خود را انجام دهند و توپ بیمسئولیتی را به زمین این دستگاه و آن سازمان نیندازند.
بنابراین باید موضوعاتی از جمله استانداردسازی سوخت و خودرو به عنوان راهکار طولانی مدت و راهگشا مدنظر قرار گیرد و البته بهینهسازی سوخت، استانداردسازی واحدهای آلاینده، تولید خودرو با استاندارد یورو4، توسعه فضای سبز و توسعه حمل و نقل عمومی میتواند در کاهش آلودگی هوا مؤثر باشد.
فضای سبز و بارشها تنها راه نجات از این وضعیت
اواسط هفته ای که گذشت مسئولان وزارت بهداشت با هشدار وضعیت قرمز در تهران هرگونه فعالیت بدنی خارج از خانه که باعث افزایش ضربان قلب میشود یا فعالیتهای بدنی سنگین مثل ورزش و پیادهروی یا فعالیتهای خدماتی در فضای باز را برای کسانی که مشکلات عروقی و ریوی دارند ممنوع کرد. از طرفی راهنمایی و رانندگی نیز از شهروندان تهرانی خواست برای کاهش آلودگی هوا تا حد امکان از خودروهای شخصی خود استفاده نکنند.
حالا معلوم نیست این هشدارها و توصیهها چقدر نتیجهبخش باشد و روزهای سرد زمستان و تجربه وارونگی هوا را قابل تحملتر کند. آیا میتوان زمستانی بدون آلودگی شدید هوا را تجربه کرد یا نه؟ تجربه نشان میدهد فضای سبز و بارش باران و وزش باد بهطور موقت ما را از شر آلودگی هوا نجات دادهاست. ولی تا کی باید منتظر وزش باد باشیم یا دست به دامن آسمان که ببار و هوا را تمیز کن!
کورههای آسفالت پرچم آلودگی هوا
مریم طالشی
کارخانههای تولید آسفالت را از مهمترین آلایندههای هوا میدانند. این کارخانهها با انتشار ذرات معلق سمی، سلامت افراد را به خطر میاندازند. با وجود انواع آلایندهها بخصوص وسایل نقلیه، شاید توجه کمتر کسی به سمت کارخانههایی جلب شود که روزانه مقادیر قابل توجهی از آلایندهها را وارد هوا میکنند. تهران، به عنوان یکی از آلودهترین شهرهای ایران، از استقرار کارخانههای آسفالتسازی هم بینصیب نیست. آسفالت گرم در کارخانههایی تولید میشود که دارای مجوز هستند و در حاشیه تهران به فعالیت میپردازند.
جاده مخصوص کرج، پاکدشت، شهریار، اتوبان فتح و جادههای حاشیهای تهران، همان مکانهایی هستند که اگر گذرتان به آنجاها افتاده باشد، احتمالاً دود غلیظ کارخانههای آسفالتش را هم دیدهاید که چطور آسمان نه چندان آبی را کدرتر میکند. این هوایی است که ما تنفس میکنیم. قرار است این کارخانهها در محدوده پایتخت همچنان مستقر باقی بمانند؟ یکی از بهانههای اصلی این کارخانهها این است که اگر کورههای خود را جمع کنند و به خارج از تهران بروند، دیگر نمیتوانند آسفالتشان را داغ داغ به شهر برسانند. میگویند این کار ماشینهای مخصوصی میخواهد که این چندساله به خاطر تحریمها نتوانستهایم وارد کنیم.
برای ساماندهی و به حداقل رساندن آسیب ناشی از فعالیت این کارخانهها چه باید کرد؟ بویژه اینکه دیگر بهانهای هم به نام تحریم وجود ندارد. جواب این سؤالها را باید از مسئولان مربوط پرسید.
محمدهادی حیدرزاده، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران به گشتهای این اداره جهت پایش صنایع پایتخت اشاره میکند و میگوید:« این پایش در 3 محور شهریار و پاکدشت، قدس و جنوب غربی تهران در ساعات اداری و غیراداری و در طول روز و شب انجام میشود.»
به گفته او، در نتیجه اجرای پایش شبانه صنایع، تعدادی پرونده قضایی هم تشکیل شده و درحال حاضر گشت شبانه اثر خود را گذاشته و تعداد بسیاری از این صنایع به سمت اصلاح رفتهاند و میزان صنایع آلاینده کاهش یافته. حیدرزاده با اشاره به پایشهای اخیر صورت گرفته در حوزه معادن استان تهران ادامه میدهد:«طی این پایشها که هنوز هم ادامه دارد، از مجموع 46 معدن فعال در محدوده غرب و شرق استان تهران، 10 واحد معدن و 4 کارخانه آسفالت پلمب شدهاند، دو واحد نیز توقف فعالیت گرفته و چهار واحد هم اخطار دریافت کردهاند.» البته در مورد کارخانههای تولید آسفالت، با توجه به میزان بالای آلایندگیشان گویا اصلاح و تذکر چندان هم کارساز نیست و توقف فعالیت و انتقال این کارخانهها، تنها راه حل مؤثر به نظر میرسد.
حیدرزاده دی ماه سال گذشته و در پی بروز پدیده پایداری هوا عنوان کرده بود فعالیت تمامی معادن و کارخانههای آسفالتسازی موجود در استان تهران از جمله مناطق شهریار، ملارد و پاکدشت در روزهای بروز پایداری هوا، متوقف میشود. البته توقف دو روزه فعالیت کارخانهها، تنها تسکینی موقت برای دردی است که آنها به جان هوای شهر میریزند؛ آن هم در شرایطی که کارشناسان، هر روز نسبت به آلودگی هوای تهران هشدار میدهند، بخصوص در فصل سرما که پدیده وارونگی هوا و افزایش غلظت آلایندهها، راه تنفس تهرانیها را هر روز تنگتر از روز قبل میکند.هواشناسان از کورههای بلند کارخانههای آسفالت به عنوان شاخصی برای وارونگی هوا در زمستان استفاده میکنند؛ وقتی هوا وارونه میشود و هوای گرم آلوده به جای آنکه بالا برود، در ارتفاع کمی از آسمان شهر باقی میماند و تبدیل به گنبدی نامرئی میشود، دود کورهها مثل پرچم بلند آلودگی به شکلی افقی پیچ میخورد و سنگین و رخوتناک، معلق میماند.
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
روسیاهی برای آسمان پایتخت
شهروندان تهرانی در 17 سال اخیر از 6109 روز کمتر از 240 روز هوای پاک داشتهاند
مژگان جمشیدی
با اینکه نزدیک به دو دهه است که از نامگذاری یک روز سال به نام روز هوای پاک میگذرد و تاکنون طرحهای متعددی برای کاهش آلودگی هوای تهران و کلانشهرهای کشور تهیه و تدوین شده، اما رؤیای هوای پاک همچنان دست نیافتنی ترین رؤیای ساکنان شهرهای بزرگ کشور و پایتخت نشینان است. آلودگی هوا، همچنان گره کوری است که بعد از گذشت چندین دهه گشوده نشده و هر روز که میگذرد تنها بر شدت پیچیدگیهای آن افزوده میشود. با اینکه نزدیک به دوسال است که گفته میشود استاندارد خودروهای داخلی و سوخت مصرفی خودروها ارتقا یافته اما در عمل تفاوت چشمگیری بین شدت آلودگی هوا در سال جاری با سالهای قبل مشاهده نمیشود.
بر اساس آمار شرکت کنترل کیفیت هوای تهران که اصلی ترین مرجع کارشناسی برای پایش آلودگی هوای پایتخت محسوب میشود، تهران در سال گذشته تا روز 24 آذر، 68 روز ناسالم برای گروههای حساس و 2 روز ناسالم (در شرایط هشدار) را سپری کرده و امسال هم با 65 روز ناسالم برای گروههای حساس و 4 روز ناسالم برای همه افراد جامعه شرایطی مشابه سال گذشته داشته است. مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران درباره علت این واقعه میگوید:« این شرایط عجیب نیست چرا که کاری برای کاهش آلودگی هوای تهران انجام نشده است! »
با سرد شدن هوا و استقرار شرایط پایدار جوی در نیمه دوم سال باز هم آلودگی، میهمان پایتخت نشینان و برخی شهرهای کشور شده است. در روزهای گذشته اصفهان، اهواز، مشهد، اراک، کرج و شیراز نیز وضعیتی بهتر از تهران نداشتند و هوای این شهرها نیز عمدتاً در وضعیت ناسالم گزارش شد. در تهران نیز از ابتدای ماه آذر تا 24 آذر ماه، هوای تهران به مدت 14 روز در وضعیت ناسالم گزارش شد و اگرچه دو روز هم در روزهای 12 و 14 آذر، به مدد بارشهای جوی و وزش باد، هوای تهران آب و جارو شد و در وضعیت پاک قرار گرفت اما بار دیگر آلودگی به تهران بازگشت اینقدر که بیشتر روزهای هفته جاری، هوای تهران از نظر میزان آلاینده ذرات معلق در وضعیت هشدار قرار داشت.
تفاوت آلودگی هوا در ایران و دنیا
سازمان بهداشت جهانی و آژانس حفاظت محیط زیست امریکا در سالهای اخیر حساسیت بیشتری نسبت به وضع استانداردهای مربوط به آلودگی هوا از خود نشان دادهاند. در این میان و از بین 6 آلاینده عمده هوا، شاخص ذرات معلق کمتر از 10 و 5/2 میکرون(10 PM)و(5/2 PM) به دلیل اثرات مضری که بر سلامت شهروندان میگذارد بیشتر مورد توجه قرار گرفته، به طوری که حد مجاز استاندارد روزانه ذرات معلق کوچکتر از 5/2میکرون توسط سازمان بهداشت جهانی، به میزان 10 میکروگرم در هر متر مکعب هوای آزاد تعیین شده است. اگر استاندارد سازمان بهداشت جهانی را برای این آلاینده مبنای آلودگی هوا قرار دهیم در این صورت بسیاری از شهرهای جهان حتی در کشورهای اروپایی و امریکایی نیز جزو شهرهای آلوده محسوب میشوند و میتوان دلخوش بود که معضل آلودگی هوا، فقط مختص شهرهای ایران نیست و همه جهان درگیر آن است. اما آیا واقعاً آن میزان از آلودگی که ما در ایران استنشاق میکنیم و آن میزان از آلودگی که در دیگر کشورهای اروپایی و امریکایی وجود دارد یکسان است؟
استاندارد سازمان حفاظت محیط زیست ایران که از آن به عنوان استاندارد ملی یاد میشود، برای ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون به طور روزانه 35 میکروگرم در هر متر مکعب تعیین شده با این حال در بسیاری از روزهای سال این رقم در شهر تهران حتی از این میزان هم فراتر میرود در چنین شرایطی میتوان براحتی دریافت آنچه از آن به عنوان آلودگی هوا در شهرهای اروپایی و امریکایی یاد میشود با آنچه در ایران گفته میشود بسیار متفاوت است، چرا که در این صورت باید هوای تهران و کلانشهرها و حتی اغلب شهرهای کوچک در نیمه غربی و جنوبی کشورمان را که عمدتاً درگیر پدیده ریزگردها و آلودگی ناشی از استقرار تأسیسات نفت و گاز هستند در حد فاجعه عنوان کنیم. ضمن اینکه هنوز در بسیاری از شهرهای کشورمان حتی ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون با وجود تأثیرات نامطلوبی که بر سلامت شهروندان دارد حتی اندازهگیری هم نمیشود!
ارتباط مستقیم مرگ و میر و غلظت ذرات معلق
سعیده دین پناه، کارشناس ارشد بهداشت محیط که در بخش محیط زیست یکی از شرکتهای نفتی داخل کشور مشغول به کار است به «ایران» میگوید: مطالعات اپیدمیولوژیکی کوتاه مدت و بلند مدت که در دنیا انجام شده، اثرات مضر ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون را بر سلامت، رشد بیماریهای تنفسی و بیماریهای قلبی- عروقی نشان داده است. به گفته او « بر اساس این مطالعات ارتباط مستقیمی بین میزان مرگ و میر و افزایش غلظت ذرات معلق با قطر کمتر از 5/2 میکرون در هوای آزاد وجود دارد که متأسفانه در ایران هنوز هم آمار مرگ و میر ناشی از آلودگی هوا به طور دقیق و علمی منتشر نشده است. اما اگر آمار افزایش سکتههای قلبی و مغزی منجر به مرگ را که برخی سالها توسط سازمان بهشت زهرای تهران منتشر میشود به خاطر بیاوریم در مییابیم که مرگ و میرهای ناشی از این سکته در نیمه دوم سال گاه چهار، پنج برابر بیشتر از نیمه نخست سال است و ازاین رو براحتی میتوان به ارتباط مستقیم بین مرگ و میر و آلودگی هوای تهران پی برد.»
اما انچه در روزهای گذشته اختلاف نظر بین مسئولان محیط زیست و شهرداری تهران را دوچندان کرده ارائه برخی تعاریف از وضعیت «ناسالم» هوا به افکار عمومی و رسانهها است. برای مثال در روز دوشنبه 23 آذر ماه که شاخص کیفیت هوا برای آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون روی عدد 162 قرار داشت مسئولان محیط زیست اعلام کردند این میزان از آلودگی تنها برای گروههای حساس جامعه خطرساز است و اگر آلودگی به مرز 200 برسد کمیته اضطرار مواقع آلودگی هوای تهران با حضور استاندار تشکیل جلسه میدهد در حالی که مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران میگوید: وقتی میزان آلودگی از 150 عبور کند دیگر برای تمام گروههای جامعه خطرساز است و تنها گروههای حساس که کودکان و سالمندان باشند تحت خطر نیستند. وحید حسینی شرایط هوای روز دوشنبه پایتخت را قرمز و در وضعیت هشدار اعلام کرد.
این مقام مسئول در توضیح به «ایران» گفت: روز دوشنبه غلظت ذرات معلق 5/2 میکرون در هوای تهران 7 برابر استاندارد سازمان بهداشت بود و تنفس در این هوا برای همه افراد جامعه ناسالم محسوب میشود. او میافزاید: وقتی شاخص کیفیت هوا بالای 150 قرار میگیرد یعنی هوا وارد وضعیت قرمز یا همان هشدار شده است اما زمانی که میگوییم هوای تهران برای گروههای حساس ناسالم است به این معنا نیست که سایر افراد تحت تأثیر قرار نمیگیرند، بلکه سایر افراد جامعه هم تحت تأثیر همان آلودگیها قرار دارند و کیفیت هوای تهران تقریباً در بیشتر روزهای سال و در فصلهای سرد سال تقریباً در همین شرایط امروز است. به گفته او «عمدهترین آلاینده در هوای تهران ذرات معلق است که میزان آن روز دوشنبه 72 میکروگرم بر متر مکعب بود. زمانی که غلظت این آلاینده از 60 بیشتر شود میگوییم کیفیت هوا از نظر غلظت آلایندهها در شرایط ناسالم یا همان شرایط هشدار قرار دارد. عدد 72 طبق استانداردهای سازمان بهداشت جهانی،7 برابر استانداردی است که این سازمان برای هوای سالم پیشبینی کرده است و 7 برابر یعنی 700 درصد بیشتر از سطح استانداردها.»
تهران در آلاینده ذرات معلق صدرنشین جهان است
با این توضیحات بنابراین بیدلیل نیست وقتی سازمان بهداشت جهانی تهران را در بین 31 کلانشهر جهان، در سال 2014 آلوده ترین شهر به لحاظ آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون اعلام میکند. بر اساس مطالعهای که سازمان بهداشت جهانی در فاصله بین سالهای 2008 تا 2013 بر روی بیش از 1500 شهر از 91 کشور جهان انجام و در آوریل 2014 منتشر کرد تهران همچنین در بین 1524 شهر مورد مطالعه، به لحاظ آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون در رتبه 354 قرار گرفت. اما این آمار نشان داد که تهران دارای بیشترین میانگین غلظت سالانه آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون از جمع 31 کلانشهر منتخب جهان بوده در حالی که کمترین میزان غلظت این آلاینده مربوط به شهر ونکو ور بوده است. همچنین تهران از نظر آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 10 میکرون در رتبه 162 قرار گرفته است. در این رتبهبندی، بیشتر شهرهای آلودهتر جهان نسبت به تهران در آسیا و شهرهای پاکتر از تهران عموماً در امریکا، کانادا و اروپا قرار داشتهاند.
در حال حاضر استاندارد آلودگی هوا در امریکا نیز برای آلاینده (5/2 PM)، 35 میکرو گرم در هر مترمکعب هوا در طی روز تعیین شده، اما واقعیت این است که فقط در یک شهر امریکا میزان این آلاینده از استاندارد سختگیرانه سازمان بهداشت جهانی بیشتر است و عملاً آنچه در هوای شهرهای این کشور موجود است حتی از حد مجاز استاندارد ملی و استاندارد سازمان بهداشت جهانی هم بسیار کمتر است. در حالی که در تهران اگر بخواهیم استاندارد سازمان بهداشت را مبنا قرار دهیم عملاً حتی همان دو روزی هم که در آذر ماه هوای پایتخت در وضعیت پاک قرار داشت جزو روزهای آلوده محسوب خواهد شد! با این توصیف میتوان دریافت که تمامی آن معدود روزهایی که در دو دهه اخیر هوای پایتخت در وضعیت پاک قرار داشته در واقع یک توصیف پاکی ایرانیزه بوده و به هیچ عنوان با معیارهای سازمان بهداشت جهانی و کشورهای اروپایی و امریکایی مطابقت ندارد.
ریههای مملو از دود کودکان تهرانی
تصور کنید فرزند شما درست در روز 29 دی 1377 که برای نخستین بار، این روز به نام روز «هوای پاک» نامگذاری شد، متولد شده است. بر اساس آمارهای شرکت کنترل کیفیت هوا، سهم تهرانیها از هوای «پاک» در این فاصله زمانی عملاً نزدیک به 240 روز بوده است. به عبارت دیگر کودکی که 17 سال پیش در چنین روزی در تهران متولد شده از مجموع 6108 روزی که از عمرش سپری شده تنها کمتر از 4 درصد از روزهای عمر خود را در هوای «پاک» تنفس کرده و تقریباً در بیش از 96 درصد دیگر از روزهای باقیمانده، هوای «ناپاک» به داخل ریههای خود فرو داده است. حالا اگر به یاد بیاوریم که بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی، استاندارد روزانه آلاینده ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون در هوا 10 میکروگرم در متر مکعب است یعنی همین 4 درصد از کل روزهایی که بر اساس استاندارد ملی کشورمان مدعی هستیم هوای پاک داشته ایم، به کابوس آلودگی و تنگی نفس تبدیل میشود.
کابوسی که با تولید خودروهای غیر استاندارد و سوخت بیکیفیت عملاً موجب تشدید انواع سرطانها و بیماریهای قلبی و ریوی و افزایش شمار مرگ و میرها در سالهای اخیر شده است. محققان استرالیایی اخیراً طی پژوهشی نشان دادند که افزایش ایست قلبی و توقف ناگهانی پمپاژ خون توسط قلب با تشدید آلودگی هوا در ارتباط است. بر اساس این پژوهش افزایش ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون، خطر ایست قلبی خارج از بیمارستان را 10 درصد افزایش میدهد. طی این مطالعه، محققان هشت هزار و 551 مورد ایست قلبی خارج از بیمارستان را که در مناطق شهری اتفاق افتاده بود، در برهه زمانی 10 ساله (2000 تا 2010) بررسی کرده و سپس آنها را با گزارشهای ساعت به ساعت سطوح آلودگی هوا مورد مطابقت قرار دادند. در این میان میزان کشندگی و مرگ و میر ناشی از ایست قلبی خارج بیمارستانی حدود 90 درصد عنوان شده است که با افزایش منوکسید کربن و ذرات معلق هوا تشدید میشود. اظهارات دکتر مجید کیاور، رئیس اورژانس بیمارستان قلب شهید رجایی تهران نیز تا حدی این موضوع را تأیید میکند. او سال گذشته گفته بود: از آنجایی که در تهران همیشه آلودگی هوا داریم، روزانه بین 150 تا 200 بیمار قلبی به اورژانس این بیمارستان مراجعه میکنند که در مواقع تشدید آلودگی این رقم 10 تا 15 درصد افزایش مییابد.
به گفته او «زمانی که ذرات ریز آلوده در هوا از 5/2 میکرون ریزتر میشود، با ورود به جریان خون در افرادی که بیماری قلبی مانند گرفتگی عروق دارند، بیماری تشدید میشود. به عنوان مثال فردی که 75 درصد تنگی عروق داشته و با دارو تا حدی وضعیت او کنترل شده، با تشدید آلودگی هوا تنگی عروق به 90 درصد رسیده و فرد با درد شدید قفسه سینه به اورژانس مراجعه میکند که حتی ممکن است این گرفتگی بعد از مدتی برطرف شود، اما مهم این است که در مواقع آلودگی شدید هوا خاصیت اتساعی رگها از بین میرود. به همین دلیل در مواقع آلودگی هوا شاهد بیشترین بار مراجعات بیماران ایست قلبی، عفونتهای ریوی، تشدید نارسایی قلبی و آسم هستیم.»
آیا امیدی به کاهش آلودگی هوا هست؟
از نیمه دوم سال 1389 تا پایان سال 92 که بخش قابل توجهی از بنزین مصرفی کشور و تهران از صنایع پتروشیمی تأمین میشد تهران تنها 9 روز هوای پاک داشت و این رقم در سال 93 به 13 روز افزایش یافت. این خلاصه ترین وضعیتی است که میتوان بر اساس آن هوای تهران را در سالهای گذشته توصیف کرد! ناگفته پیداست که با وجود حذف بنزین پتروشیمی که به گواه مسئولان سازمان محیط زیست و وزارت بهداشت به دلیل درصد بالای بنزن و ترکیبات آروماتیک سرطان زا است اما هوای تهران و بسیاری از شهرهای کشور همچنان آلوده است. اگرچه برخی مسئولان سازمان محیط زیست معتقدند عوارض سوء همین بنزینی را که اکنون نزدیک دو سال است دیگر تولید و توزیع نمیشود باید در سالهای آتی با افزایش نرخ انواع سرطان بویژه سرطان خون در کشور ردگیری کرد، اما واقعیت این است که هوایی که تنفس میکنیم تا رسیدن به مرز پاک شدن هنوز فاصله زیادی دارد. ایرانیزه کردن استانداردهای آلایندگی اروپا و جهان، در فرایند تولید سوخت و خودرو در کشور یکی از مهمترین عواملی است که تاکنون مانع از دستیابی به اهداف کاهش آلودگی هوا در ایران شده است. در کنار این مهم عدم سرمایه گذاری دولتها در بخش حمل و نقل عمومی از گذشته تا کنون همچنان محرز است و تا زمانی که ارادهای برای اجرای دقیق و درست استانداردها در کشور و توسعه ناوگان حمل و نقل عمومی نباشد آلودگی هوا همچنان بزرگترین معضل زیست محیطی ایران باقی خواهد ماند.
در همین حال مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوا از به تعویق افتادن زمان اجرای مجموعه طرح و برنامههای اجرایی که برای کاهش آلودگی هوای تهران قرار بود صورت گیرد انتقاد کرده و میگوید: قرار بود امسال طرح کاهش در تهران اجرا شود اما این طرح به دلیل اینکه پلیس علاقهمند به اجرای آن نبود اجرا نشد.
او خاطر نشان میکند: نصب فیلترهای دوده روی خودروهای دیزلی به دلیل همراهی نکردن خودروسازان و اینکه به طور مستمر در اجرای سیاستهای زیست محیطی زمان میخرند اجرایی نشده و جایگزینی موتورسیکلتهای بسیار آلاینده کاربراتوری با موتورسیکلتهای برقی هم به دلیل تداوم روند شمارهگذاری و فروش این موتورسیکلتهای ارزان قیمت آلاینده و عدم اعمال قانون به کندی پیش میرود، بنابراین در چنین شرایطی اگر تهران با آلودگی هوا مواجه نباشد باید تعجب کنیم. به گفته این مقام مسئول در شرایط پایدار جوی هیچ گرد و غبار و آلاینده از بیرون وارد تهران نشده و آلودگی هوا در تهران را دیگر نمیتوان به گرد و غبار وارداتی و فرامرزی نسبت داد و هوایی که امروز تهران نفس میکشد، تولید داخلی شهر تهران است و عمدتاً ناشی از تردد وسایل نقلیه فرسوده و کاربراتوری، موتورسیکلتهای کاربراتوری و خودروهای دیزلی است که بدون فیلتر دوده در تهران تردد میکنند.