قانون-علیرضا بخشی استوار-ششمین همایش «ده روز با عکاسان» از 16 تا 24 آذر در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. رویدادی که در آن جدای از نمایشگاه های متنوع انجمن های مختلف عکاسان چون انجمن عکاسان مطبوعاتی ایران، میراث فرهنگی و گردشگری، سینما، تئاتر، انقلاب و دفاع مقدس و انجمن عکاسان صنعتی و تبلیغاتی،13 کارگاه آموزشی، 16 نشست تخصصی و 28 نشست نگاه شخصی با حضور استادان عکاسی و عکاسان جوان برگزار شد.
به گزارش قانون،این حجم بالا از برنامههای علمی و آموزشی در کنار نمایشگاه عکس ، این رویداد را به اتفاق منحصر به فردي بدل کرده است. جدای از کارگاه های عملی آموزشی و نشست های علمی که هر کدام بار علمی فراوانی را برای مخاطبان و علاقه مندان به عکاسی در پی داشت، بخش نگاه شخصی که در آن هنرمندی درباره یک مجموعه یا پروژه عکاسانه خود سخن میگفت، شرایط این رویداد را کمی خاص می کند.
مخاطبان در چنین رویدادی به صورت مستقیم و بی واسطه با یک هنرمندو به مرور مجموعه عکس های او می پرداختند و در همان حال یک عکاس درباره چگونگی ثبت این عکس ها و همچنین تغییر نگرش خود نسبت به عکاسی یا قوام یک نگاه سخن می گفت.در چنین شرایطی است که مخاطب میتواند ضمن تجربه عمیق تر نگاه یک عکاس و چند و چون عملکرد او در ثبت یک عکس نسبت به قوت و ضعف نگاه یک عکاس دانشی به دست بیاورد؛ دانشی که به او کمک میکند بتواند یک عکس با کیفیت هنری را از یک عکس بی کیفیت تشخیص بدهد.در این سلسله نشستها متناسب با ژانر عکاسی هنرمندان که به شاخه های مختلفی چون فتوژورنالیسم، عکاسی مستند اجتماعی، عکاسی شهری یا عکاسی هنری در معنای کلی آن دو نگاه عکاسانه وجود داشت. نگاهی موضوع محور و نگاهی فرمالیستی.البته تفکیک این دو مساله از هم کمی سخت به نظر می آید چون بسیاری از عکاسان خبری نيز از نگاه فرمالیستی خاصی برخوردار بودند یا عکاسانی که به ژانرهایی چون فتومونتاژ یا عکاسی غیر خبری تمایل داشتند نیز عکس هایشان از موضوعی خاص برخوردار بود.
نکته مهم اینجاست که بیشتر عکاسان خبری در این رویداد بیش از اندازه درگیر قصه یا داستان سوژه ها بودند و این مساله موجب آن شده بود تا بیش از آنکه به شکل تصویری به دنبال یک روایت یا قصه باشند، به واسطه کپشن یا توضیحات، موضوع عکسهای خود را به نمایش در می آورند.شاید این معضل ، عمیق ترین معضل جامعه عکاسی (به خصوص عکاسان مستند و خبری) در این سالهاست.هر چند ریشه این اتفاق را میتوان در رویکرد برخی جوایز مشهور در حوزه عکاسی خبری و مستند مثل ورد پرس دید اما بسیاری از خبرگزاریها و مطبوعات برجسته جهان نیز این روزها بیش از پیش درگیر این معضل هستند.
نمونه این اتفاق که به تازگی رخ داده است، تصویری بود که خبرگزاری رویترزدر صفحه اینستاگرامی خود منتشر کرد.در این تصویر عکس بسیار ساده ای از یک گربه و بدون رعایت هیچ یک از شاکله های فنی و تکنیکی عکاسی و به شکل تصویری بسيارعادی منتشر شده بود که در زیر آن درباره آن گربه به میزان دو پارگراف داستانی روایت شده بود.این عکس به هیچ وجه ذره ای از آن داستان روایت شده را نمایان نمیکرد.اگر آن توضیح نبود، بههیچوجه عکس مورد نظر مخاطب خود را به سوی موضوع مورد نظر عکاس رهنمون نمیکرد.
این برخورد در عکاسی مستند و خبری بسیار شبیه به ماهیت استیتمنت نویسی در هنرمعاصر است.مساله ای که بدون هیچ دلیلی و بدون هیچ مبنایی در میان هنرمندان ایرانی پذیرفته شده است.این سوال که عکس به جز بیان تصویری چه کارکرد روایی دیگری دارد، شاید ساده ترین سوالی باشد که بتواند ما را از بند موضوع و معضل کپشن نویسی برهاند.
با تولید انبوه عکس در این روزها (که طبق آماری موثق در هر دو دقیقه به اندازه کل عکس های قرن نوزدهم عکس تولید می شود) و تا حدودی استحاله معنای عکاسی در وجه کاربردی و هنری آن نکتهای که به نظر مهم می آید تلاش برای هر چه غنی تر کردن یک بیان تصویری در عکاسی است.توجه به جزيیات یک تصویر که بتواند داستان، قصه یا موضوع مورد نظر عکاس را به راحتی در اختیار مخاطبش قرار دهد. منظور از این راحتی، سهولت در تصویر نیست بلکه همه جانبه بودن یک تصویر است.لحاظ کردن جزييات و نشانه های تصویری که در کنار هم قرار دادن آن موجب خلق یک داستان یا درک یک موضوع و شرایط خاص یک وضعیت می شود.
این نگاه جزئی نگر و عکاسانه نکته ای بود که شاید در نگاه بسیاری از عکاسان خبری و مستند حاضر در نشست های نگاه شخصی جای خالی آن حس میشد.اگر این افراد را نماینده یا گزیده ای از عکاسان مطبوعاتی و خبری و عکاسان مستند و اجتماعی در نظر بگیریم می توان گفت که این خلأ در فضای عکاسی ما شکلی فراگیر پیدا کرده است و به نوعی در آینده جهان تصویر و عکاسی ما را دچار آسیب های جدی خواهد کرد.آسیب هایی که با این حجم از انفجار تصویری در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دو چندان شده است.
∎