قاب کوچک تلاش دارد با کنار هم نشاندن این روایتها، تصویری صمیمی و واقعی از نسبت پدر بودن و رسانه ارائه کند؛ نسبتی که در آن تجربه شخصی به صدایی قابلاعتماد برای مخاطب تبدیل میشود.
مکث و دقت در روایت
علی رشیدی، گزارشگر شبکه رادیویی ایران، پدر یک فرزند در سن دانشجویی است؛ سنی که به گفته خودش بیش از حرف زدن، زمان فکر کردن است. او درباره تأثیر پدر بودن بر نگاه رسانهایاش میگوید:«پدر شدن، نگاه من را به روایت تغییر داد. فهمیدم همیشه صداهای بلند شنیده نمیشوند و گاهی مکث، سکوت و انتخاب دقیق واژهها اثرگذارترند.»
رشیدی تعادل میان کار رسانهای و نقش پدر بودن را سخت اما ضروری میداند: «کار رسانه مرز مشخصی ندارد و اغلب کفه ترازو به سمت کار سنگینتر میشود اما سعی کردهام آگاهانه مسیر را مدیریت کنم، چون اگر مراقب نباشم، فاصلهها آرام و بیصدا شکل میگیرند.»
او معتقد است تجربه پدر بودن، رویکردش را در نتیجهگیریها تغییر داده و ادامه میدهد: «امروز ترجیح میدهم بهجای نسخه دادن، سؤال طرح کنم. فاصله میان پدر و فرزند همیشه بوده اما با انفجار اطلاعات پیچیدهتر شده است. این نگاه، انتخاب سوژه را سختتر اما صادقانهتر میکند.»
به گفته رشیدی، روز پدر فرصتی برای مکث است، فرصتی برای بازنگری در رابطهای که هنوز در حال شکل گرفتن است؛ پذیرفتن فاصلهها و امید به اینکه نسل بعد، معنای این نقش را بهتر درک کند.
مسئولانهتر شدن نگاه
حسین رضاعباسی، گوینده باسابقه شبکه رادیویی جوان، پدر دو فرزند است؛ دختری ۳۰ ساله با تحصیلات عالی در ژنتیک، شیمی و بیوشیمی که در حوزه آموزش زبان فعالیت میکند و پسری 28 ساله که مهندسی برق خوانده و در حوزه فنی و مخابراتی مشغول است.
او پدر بودن را تجربهای میداند که ناگزیر نگاه انسان را تغییر میدهد:« قطعا پدر بودن در نگاه من تأثیر داشته است. همیشه سعی کردهام تجربیاتم را، چه از زاویه پدر بودن و چه از زاویه زندگی کاری، به شنونده منتقل کنم. همینطور به همکارانم، چون بخش زیادی از زمانم را با آنها میگذرانم. به فرزندانم هم خیلی تلاش کردهام تا تجربیاتم را منتقل کنم، اینکه چقدر موفق بودهام، قضاوتش با خود آنهاست.»
رضا عباسی با صراحت از دشواری ایفای نقش پدرانه در شرایط امروز میگوید: «واقعیت این است که نه فقط من بلکه بسیاری از پدران امروز، بخش عمده وقتشان صرف مسائل معیشتی میشود. خیلیها یک شغل ثابت دارند و چند کار دیگر را همزمان انجام میدهند. این شرایط، ناخواسته روی نقش پدرانه تأثیر میگذارد و باعث میشود بایستهها و نبایستههایی که یک پدر باید انجام بدهد، دچار خدشه شود.»
او نقش همسرش را در تربیت فرزندان تعیینکننده میداند و بیپرده
می گوید: «مسئولیت اصلی تربیت و مدیریت کانون خانواده، همواره بر عهده همسرم بوده است. ایشان نهتنها تکیهگاه روحی و عاطفی خانه بودهاند، بلکه بخشی از وظایف مرا نیز صبورانه به جان خریدهاند.»
این گوینده رادیو که سابقه معلمی نیز دارد، تجربه پدر بودن را در برنامههایش جاری میداند و ادامه میدهد: «چه در دوران تدریس و چه در رادیو، همیشه سعی کردهام با نگاه پدرانه با بچهها، نوجوانها و جوانها صحبت کنم؛ نه از موضع بالا، بلکه با مثال و تجربه. اینکه چقدر موفق بودهام را باید از شنوندهها پرسید.»
اثرگذاری پدر و رادیو
ناصر قوامپور، گوینده رادیو فرهنگ، دو پسر دارد که یکی متاهل و دیگری در آستانه ازدواج است. او پدر بودن را عاملی اثرگذار بر نگاه و روایت رسانهای میداند و میگوید: «بدون تردید پدر بودن میتواند نگاه آدم را در روایتها و اجرای برنامهها تغییر دهد.» او معتقد است نقش پدرانه و مسئولیت رسانهای، بهطور متقابل بر هم اثر میگذارند: «من هم فرزند رادیو هستم و هم پدر. این دو نقش میتوانند یکدیگر را کامل کنند.»قوامپور میگوید هنگام اجرا، خود را جای مخاطب میگذارد: «گاهی بهعنوان یک پدر با مخاطب صحبت میکنم. این همدلی، ارتباط را عمیقتر میکند.»به باور او، روز پدر فراتر از یک مناسبت تقویمی، فرصتی برای تأمل است؛ تلنگری برای بازنگری در چیستی نقش پدری و بازتعریف نوع ارتباط با مخاطبان.
پناه زندگی
سیداحمد صدر، گوینده رادیوگفتوگو روز پدر را یادآور میلاد حضرتامیرالمومنین علی(ع) میداند: «وقتی به روز پدر نگاه میکنیم، ناخودآگاه حس زیبایی در دل مینشیند که ریشه در میلاد بزرگترین پدر عالم دارد.»
او ادامه میدهد: «چه افتخاری بالاتر از اینکه سالروز میلاد حضرتامیرالمومنین، روز مرد نام گرفته است؛ روزی برای بوسیدن دست پدرانی که با رنج و عشق، پشت و پناه زندگی ما بودهاند.»صدر در پایان عنوان میکند: «دعا میکنیم همه پدران در سایه مهر حضرتامیرالمومنین علی(ع) سالم و استوار بمانند و آن پدرانی که دیگر در میان ما نیستند مهمان سفره کرم و محبت مولای متقیان باشند.»
نگاه انسانی
احمدرضا طاهری، تهیهکننده شبکه رادیویی ورزش، پدر یک فرزند در حال تحصیل است. او پدر بودن را عاملی میداند که نگاهش به برنامهسازی را انسانیتر کرده است: «پدر بودن نگاهم را مسئولانهتر کرده؛ در انتخاب موضوعها حساستر شدهام و لحنم آرامتر، صمیمیتر و امیدوارانهتر شده است.» او تعادل میان کار و خانواده را حاصل برنامهریزی میداند: «سعی میکنم بخشی از وقت روزانهام را آگاهانه و بدون حواسپرتی به پدر بودن اختصاص دهم.» طاهری میگوید: تجربههای پدرانه مستقیما به ایدههای برنامهها راه پیدا میکنند و ادامه میدهد: «فکر میکنم شنونده این صداقت و نزدیکی را در صدا حس میکند؛ حتی اگر نداند منشأ آن کجاست.»
یک مکث آگاهانه
محمدحسن جلالی، تهیهکننده شبکه رادیویی معارف و پدر سه فرزند، پدر بودن را تجربهای میداند که نگاه برنامهسازیاش را عمیقتر و آگاهانهتر کرده است.
او میگوید: «پدر بودن یعنی هر روز با اثر کلمه زندگی کنید. وقتی میبینید یک جمله ساده میتواند فرزند را بسازد یا بشکند، دیگر با واژهها شوخی نمیکنید.»
جلالی تأکید میکند که این تجربه باعث شده سراغ موضوعات انسانیتر و معنویتر برود: «بهجای موضوعات صرفا جذاب، بیشتر به مسائلی میپردازم که به رشد فکری، معنوی و عاطفی آدمها کمک میکند؛ موضوعاتی که امید، تابآوری و فهم متقابل میسازد.»
او تغییر لحن را از نتایج مستقیم پدر بودن میداند: نه لزوما رسمی یا خشک بلکه گرم، امن و قابل اعتماد. پدر بودن یاد میدهد گاهی محکم گفتن مهمتر از بلند گفتن است.به باور این تهیهکننده، پدر بودن نگاه بلندمدت را جایگزین هیجان لحظهای کرده است:دیگر فقط این مهم نیست که برنامه امروز پرشنونده باشد؛ مهمتر این است که شنونده بعد از شنیدن برنامه چه حسی با خودش میبرد.او میگوید تجربههای پدرانه بهصورت مستقیم روی آنتن نمیرود بلکه زیرپوستی در برنامهها جریان دارند: شنونده شاید نداند چرا، اما اعتماد میکند. صدا عجله ندارد، قضاوت نمیکند و از بالا حرف نمیزند. برای جلالی، روز پدر یک مکث آگاهانه است.
مخاطب رادیو، بخشی از خانواده من است
محمد درخشنده، گوینده شبکه رادیویی اقتصاد، دختری ۹ ساله به نام هانا دارد. او میگوید هرچند پیش از پدر شدن سالها در رادیو فعالیت داشته اما تولد فرزندش نگاهش را تغییر داده است: احساس میکنی همزمان با فرزندت بزرگ میشوی. این تجربه، هم در زندگی شخصی و هم در رفتار رسانهای من تأثیر گذاشته است.درخشنده میگوید مخاطبان رادیو حتی احوال فرزندش را میپرسند و همین، حس خانواده بودن را تقویت کرده است: رادیو برای من فقط رسانه نیست؛ رابطهای انسانی و دوطرفه است.
درخشنده تأکید میکند که دغدغههای پدرانهاش به انتخاب موضوعات جهت داده است؛ چه در رادیو ورزش و چه امروز در رادیو اقتصاد. آینده فرزند و شرایطی که بچهها در سالهای بعد با آن روبهرو میشوند، برایم اولویت بوده است.به گفته او، تعادل میان کار و پدر بودن با حضور آگاهانه شکل میگیرد: ساعتهایی از روز را مشخصا به پدر بودن اختصاص دادهام. خوشبختانه رابطهای دوطرفه و مبتنی بر احترام و محبت با فرزندم شکل گرفته است.
درخشنده روز پدر را فرصتی برای بازاندیشی میداند و عنوان میکند: روز پدر اول از همه برای من به عنوان فرزند نوعی احساس مسئولیت در قبال پدر عزیزم است و از طرفی چون در طول این سالها محبت پدر فرزندی را تجربه کردهام سعی میکنم همان را به فرزند خودم هم انتقال دهم؛ اینکه پدر، اولین پناهگاه فرزند است و تلاش کردهام در عمل به آن وفادار بمانم.
روایت بدون حس، دیگر برایم کافی نیست
رضا عزتی، تهیهکننده شبکه رادیویی صبا، پدر یک پسر ۹ ساله به نام مانی است. او عنوان میکند که پدر شدن، زاویه نگاهش به برنامهسازی را تغییر داده است: قبلتر بیشتر به فرم و ساختار فکر میکردم، اما حالا حس برایم پررنگتر شده است. ناخودآگاه دنبال روایتهایی میروم که امید، امنیت و آینده در آنها جریان داشته باشد.
او تعادل میان کار و پدر بودن را دشوار اما شدنی میداند: سعی میکنم حداقل بخشی از روز را آگاهانه فقط پدر باشم، نه تهیهکننده. ممکن است زمانش کوتاه باشد اما کیفیتش مهم است. وقتی کنار پسرم هستم، تمام حواسم به اوست و همین زمانهای کوتاه هم به من انرژی میدهد و هم تمرکزم را در کار بیشتر میکند.عزتی معتقد است تجربههای روزمره پدرانه، مستقیم به ایدههای برنامهها
راه پیدا میکنند: نگرانیها، خوشحالیها و سؤالهایی که پدر شدن در ذهن آدم میسازد، منبع الهام است. شنونده شاید اسمش را نداند اما صداقت صدا را حس میکند و با آن همراه میشود.
علاقهمندی به کار در رسانه
محمدرضا پاکزادیان، تهیهکننده شبکه رادیویی تهران، ۵۱ ساله و پدر دو فرزند است؛ دختری ۱۶ ساله و پسری ۱۰ ساله. او توضیح میدهد: پدر بودن، نگرشش به برنامهسازی را عمیقتر و دغدغهمندتر کرده است.
پاکزادیان ادامه میدهد: پدر بودن مسئولیتهایی به همراه دارد که هم در خانواده و هم در جامعه باید به آنها توجه کرد. وقتی این نگاه به برنامهسازی وارد میشود، دغدغههای واقعی پدران امروز، بهویژه در مواجهه با نسل جدید، آگاهانهتر بیان خواهد شد.
او معتقد است رسانه میتواند به فهم متقابل نسلها کمک کند؛ ما که دهه پنجاهی هستیم، با نسلی روبهرویم که تکنولوژی بهشدت تغییرشان داده است. اگر زبانشان را نفهمیم، نمیتوانیم با آنها ارتباط بگیریم؛ برنامهسازی باید کمک کند این نزدیکی نسلها اتفاق بیفتد.
پاکزادیان با صراحت از سختی ایجاد تعادل میان کار رسانهای و زندگی خانوادگی سخن میگوید: کار رسانه را خیلی دوست دارم و با لذت وارد سازمان میشوم. آنتن در دست ما مسئولیت سنگینی دارد؛ مخاطبانی از هر قشر و با هر تفکری. همین باعث شده گاهی وقت کمتری برای فرزندانم بگذارم اما این تعادل را باید آگاهانه مدیریت کرد؛ هرچند واقعا کار سختی است.
او تجربه پدر بودن را راهنمای خطوط قرمز رسانهای میداند و تصریح میکند: همه حرفها را نمیشود در رسانه گفت. وقتی پدر هستی، بیشتر مراقب میشوی که چه میگویی و چه چیزی واقعا به درد نسل امروز میخورد.
تجربهای که وارد صدا میشود
محمدرضا قلمبر، گوینده و بازیگر رادیو نمایش، پدر دختری کلاس هشتمی، به نام الین است. او میگوید دغدغههای پدرانهاش مستقیما به محتوای برنامهها راه پیدا میکند: سعی میکنم به تفاوت نسل امروز با نسل ما و پیچیدگیهای آموزش بچهها بپردازم و پدر و مادرها را تشویق کنم با صبوری بیشتری با فرزندانشان رفتار کنند.
قلمبر به لحظههایی اشاره میکند که کار پرحجم رسانهای او را از دیدار دخترش دور کرده اما میکوشد این فاصله را جبران کند: بعضی وقتها وسط کار دویدهام و فقط برای چند دقیقه، دخترم را جلوی مدرسه یا خانه غافلگیر کردهام. او معتقد است تجربههای ساده خانوادگی میتوانند به برنامه جان بدهند: یکبار الین شب عید زنگ زد و تبریک گفت و همان لحظه در برنامه بازتاب پیدا کرد. یا روزی که هوا آلوده بود، اسباببازی بخور سردش را داد که به محل کارم ببرم. این چیزها شاید کوچک باشند اما برای شنوندهای که همذاتپنداری میکند حس عشق و نزدیکی میسازند.
امید به آینده
محمدحسین سامی، متخصص ارتوپدی و کارشناسمجری رادیو سلامت، پدر دو فرزند است؛ یکی دانشجوی پزشکی و دیگری دانشآموخته برنامهنویسی. او میافزاید:پدر بودن باعث افزایش امید به زندگی میشود و این امید در انتخاب موضوعهای برنامهها کاملا تأثیرگذار است.
به گفته او، تمرکز برنامههایش بر سلامت فردی و خانوادگی بوده و مطالبی که انتخاب میشود، در جهت سلامت خانواده و نگاه امیدوارانه به آینده است.
سامی میگوید فعالیتهای رادیوییاش عمدتا شبانه است و تداخل زیادی با نقش پدرانه ندارد اما تجربه پدر بودن میتواند الهامبخش انتخاب موضوعها باشد. او روز پدر را فرصتی برای بازنگری میداند: پدر در کنار مادر، رکن اصلی خانواده است. این روز فرصتی است برای فکر کردن به این نقش و اگر لازم باشد، ایجاد تغییر و اصلاح در آن.
مکث و دقت در روایت
علی رشیدی، گزارشگر شبکه رادیویی ایران، پدر یک فرزند در سن دانشجویی است؛ سنی که به گفته خودش بیش از حرف زدن، زمان فکر کردن است. او درباره تأثیر پدر بودن بر نگاه رسانهایاش میگوید:«پدر شدن، نگاه من را به روایت تغییر داد. فهمیدم همیشه صداهای بلند شنیده نمیشوند و گاهی مکث، سکوت و انتخاب دقیق واژهها اثرگذارترند.»
رشیدی تعادل میان کار رسانهای و نقش پدر بودن را سخت اما ضروری میداند: «کار رسانه مرز مشخصی ندارد و اغلب کفه ترازو به سمت کار سنگینتر میشود اما سعی کردهام آگاهانه مسیر را مدیریت کنم، چون اگر مراقب نباشم، فاصلهها آرام و بیصدا شکل میگیرند.»
او معتقد است تجربه پدر بودن، رویکردش را در نتیجهگیریها تغییر داده و ادامه میدهد: «امروز ترجیح میدهم بهجای نسخه دادن، سؤال طرح کنم. فاصله میان پدر و فرزند همیشه بوده اما با انفجار اطلاعات پیچیدهتر شده است. این نگاه، انتخاب سوژه را سختتر اما صادقانهتر میکند.»
به گفته رشیدی، روز پدر فرصتی برای مکث است، فرصتی برای بازنگری در رابطهای که هنوز در حال شکل گرفتن است؛ پذیرفتن فاصلهها و امید به اینکه نسل بعد، معنای این نقش را بهتر درک کند.
مسئولانهتر شدن نگاه
حسین رضاعباسی، گوینده باسابقه شبکه رادیویی جوان، پدر دو فرزند است؛ دختری ۳۰ ساله با تحصیلات عالی در ژنتیک، شیمی و بیوشیمی که در حوزه آموزش زبان فعالیت میکند و پسری 28 ساله که مهندسی برق خوانده و در حوزه فنی و مخابراتی مشغول است.
او پدر بودن را تجربهای میداند که ناگزیر نگاه انسان را تغییر میدهد:« قطعا پدر بودن در نگاه من تأثیر داشته است. همیشه سعی کردهام تجربیاتم را، چه از زاویه پدر بودن و چه از زاویه زندگی کاری، به شنونده منتقل کنم. همینطور به همکارانم، چون بخش زیادی از زمانم را با آنها میگذرانم. به فرزندانم هم خیلی تلاش کردهام تا تجربیاتم را منتقل کنم، اینکه چقدر موفق بودهام، قضاوتش با خود آنهاست.»
رضا عباسی با صراحت از دشواری ایفای نقش پدرانه در شرایط امروز میگوید: «واقعیت این است که نه فقط من بلکه بسیاری از پدران امروز، بخش عمده وقتشان صرف مسائل معیشتی میشود. خیلیها یک شغل ثابت دارند و چند کار دیگر را همزمان انجام میدهند. این شرایط، ناخواسته روی نقش پدرانه تأثیر میگذارد و باعث میشود بایستهها و نبایستههایی که یک پدر باید انجام بدهد، دچار خدشه شود.»
او نقش همسرش را در تربیت فرزندان تعیینکننده میداند و بیپرده
می گوید: «مسئولیت اصلی تربیت و مدیریت کانون خانواده، همواره بر عهده همسرم بوده است. ایشان نهتنها تکیهگاه روحی و عاطفی خانه بودهاند، بلکه بخشی از وظایف مرا نیز صبورانه به جان خریدهاند.»
این گوینده رادیو که سابقه معلمی نیز دارد، تجربه پدر بودن را در برنامههایش جاری میداند و ادامه میدهد: «چه در دوران تدریس و چه در رادیو، همیشه سعی کردهام با نگاه پدرانه با بچهها، نوجوانها و جوانها صحبت کنم؛ نه از موضع بالا، بلکه با مثال و تجربه. اینکه چقدر موفق بودهام را باید از شنوندهها پرسید.»
اثرگذاری پدر و رادیو
ناصر قوامپور، گوینده رادیو فرهنگ، دو پسر دارد که یکی متاهل و دیگری در آستانه ازدواج است. او پدر بودن را عاملی اثرگذار بر نگاه و روایت رسانهای میداند و میگوید: «بدون تردید پدر بودن میتواند نگاه آدم را در روایتها و اجرای برنامهها تغییر دهد.» او معتقد است نقش پدرانه و مسئولیت رسانهای، بهطور متقابل بر هم اثر میگذارند: «من هم فرزند رادیو هستم و هم پدر. این دو نقش میتوانند یکدیگر را کامل کنند.»قوامپور میگوید هنگام اجرا، خود را جای مخاطب میگذارد: «گاهی بهعنوان یک پدر با مخاطب صحبت میکنم. این همدلی، ارتباط را عمیقتر میکند.»به باور او، روز پدر فراتر از یک مناسبت تقویمی، فرصتی برای تأمل است؛ تلنگری برای بازنگری در چیستی نقش پدری و بازتعریف نوع ارتباط با مخاطبان.
پناه زندگی
سیداحمد صدر، گوینده رادیوگفتوگو روز پدر را یادآور میلاد حضرتامیرالمومنین علی(ع) میداند: «وقتی به روز پدر نگاه میکنیم، ناخودآگاه حس زیبایی در دل مینشیند که ریشه در میلاد بزرگترین پدر عالم دارد.»
او ادامه میدهد: «چه افتخاری بالاتر از اینکه سالروز میلاد حضرتامیرالمومنین، روز مرد نام گرفته است؛ روزی برای بوسیدن دست پدرانی که با رنج و عشق، پشت و پناه زندگی ما بودهاند.»صدر در پایان عنوان میکند: «دعا میکنیم همه پدران در سایه مهر حضرتامیرالمومنین علی(ع) سالم و استوار بمانند و آن پدرانی که دیگر در میان ما نیستند مهمان سفره کرم و محبت مولای متقیان باشند.»
نگاه انسانی
احمدرضا طاهری، تهیهکننده شبکه رادیویی ورزش، پدر یک فرزند در حال تحصیل است. او پدر بودن را عاملی میداند که نگاهش به برنامهسازی را انسانیتر کرده است: «پدر بودن نگاهم را مسئولانهتر کرده؛ در انتخاب موضوعها حساستر شدهام و لحنم آرامتر، صمیمیتر و امیدوارانهتر شده است.» او تعادل میان کار و خانواده را حاصل برنامهریزی میداند: «سعی میکنم بخشی از وقت روزانهام را آگاهانه و بدون حواسپرتی به پدر بودن اختصاص دهم.» طاهری میگوید: تجربههای پدرانه مستقیما به ایدههای برنامهها راه پیدا میکنند و ادامه میدهد: «فکر میکنم شنونده این صداقت و نزدیکی را در صدا حس میکند؛ حتی اگر نداند منشأ آن کجاست.»
یک مکث آگاهانه
محمدحسن جلالی، تهیهکننده شبکه رادیویی معارف و پدر سه فرزند، پدر بودن را تجربهای میداند که نگاه برنامهسازیاش را عمیقتر و آگاهانهتر کرده است.
او میگوید: «پدر بودن یعنی هر روز با اثر کلمه زندگی کنید. وقتی میبینید یک جمله ساده میتواند فرزند را بسازد یا بشکند، دیگر با واژهها شوخی نمیکنید.»
جلالی تأکید میکند که این تجربه باعث شده سراغ موضوعات انسانیتر و معنویتر برود: «بهجای موضوعات صرفا جذاب، بیشتر به مسائلی میپردازم که به رشد فکری، معنوی و عاطفی آدمها کمک میکند؛ موضوعاتی که امید، تابآوری و فهم متقابل میسازد.»
او تغییر لحن را از نتایج مستقیم پدر بودن میداند: نه لزوما رسمی یا خشک بلکه گرم، امن و قابل اعتماد. پدر بودن یاد میدهد گاهی محکم گفتن مهمتر از بلند گفتن است.به باور این تهیهکننده، پدر بودن نگاه بلندمدت را جایگزین هیجان لحظهای کرده است:دیگر فقط این مهم نیست که برنامه امروز پرشنونده باشد؛ مهمتر این است که شنونده بعد از شنیدن برنامه چه حسی با خودش میبرد.او میگوید تجربههای پدرانه بهصورت مستقیم روی آنتن نمیرود بلکه زیرپوستی در برنامهها جریان دارند: شنونده شاید نداند چرا، اما اعتماد میکند. صدا عجله ندارد، قضاوت نمیکند و از بالا حرف نمیزند. برای جلالی، روز پدر یک مکث آگاهانه است.
مخاطب رادیو، بخشی از خانواده من است
محمد درخشنده، گوینده شبکه رادیویی اقتصاد، دختری ۹ ساله به نام هانا دارد. او میگوید هرچند پیش از پدر شدن سالها در رادیو فعالیت داشته اما تولد فرزندش نگاهش را تغییر داده است: احساس میکنی همزمان با فرزندت بزرگ میشوی. این تجربه، هم در زندگی شخصی و هم در رفتار رسانهای من تأثیر گذاشته است.درخشنده میگوید مخاطبان رادیو حتی احوال فرزندش را میپرسند و همین، حس خانواده بودن را تقویت کرده است: رادیو برای من فقط رسانه نیست؛ رابطهای انسانی و دوطرفه است.
درخشنده تأکید میکند که دغدغههای پدرانهاش به انتخاب موضوعات جهت داده است؛ چه در رادیو ورزش و چه امروز در رادیو اقتصاد. آینده فرزند و شرایطی که بچهها در سالهای بعد با آن روبهرو میشوند، برایم اولویت بوده است.به گفته او، تعادل میان کار و پدر بودن با حضور آگاهانه شکل میگیرد: ساعتهایی از روز را مشخصا به پدر بودن اختصاص دادهام. خوشبختانه رابطهای دوطرفه و مبتنی بر احترام و محبت با فرزندم شکل گرفته است.
درخشنده روز پدر را فرصتی برای بازاندیشی میداند و عنوان میکند: روز پدر اول از همه برای من به عنوان فرزند نوعی احساس مسئولیت در قبال پدر عزیزم است و از طرفی چون در طول این سالها محبت پدر فرزندی را تجربه کردهام سعی میکنم همان را به فرزند خودم هم انتقال دهم؛ اینکه پدر، اولین پناهگاه فرزند است و تلاش کردهام در عمل به آن وفادار بمانم.
روایت بدون حس، دیگر برایم کافی نیست
رضا عزتی، تهیهکننده شبکه رادیویی صبا، پدر یک پسر ۹ ساله به نام مانی است. او عنوان میکند که پدر شدن، زاویه نگاهش به برنامهسازی را تغییر داده است: قبلتر بیشتر به فرم و ساختار فکر میکردم، اما حالا حس برایم پررنگتر شده است. ناخودآگاه دنبال روایتهایی میروم که امید، امنیت و آینده در آنها جریان داشته باشد.
او تعادل میان کار و پدر بودن را دشوار اما شدنی میداند: سعی میکنم حداقل بخشی از روز را آگاهانه فقط پدر باشم، نه تهیهکننده. ممکن است زمانش کوتاه باشد اما کیفیتش مهم است. وقتی کنار پسرم هستم، تمام حواسم به اوست و همین زمانهای کوتاه هم به من انرژی میدهد و هم تمرکزم را در کار بیشتر میکند.عزتی معتقد است تجربههای روزمره پدرانه، مستقیم به ایدههای برنامهها
راه پیدا میکنند: نگرانیها، خوشحالیها و سؤالهایی که پدر شدن در ذهن آدم میسازد، منبع الهام است. شنونده شاید اسمش را نداند اما صداقت صدا را حس میکند و با آن همراه میشود.
علاقهمندی به کار در رسانه
محمدرضا پاکزادیان، تهیهکننده شبکه رادیویی تهران، ۵۱ ساله و پدر دو فرزند است؛ دختری ۱۶ ساله و پسری ۱۰ ساله. او توضیح میدهد: پدر بودن، نگرشش به برنامهسازی را عمیقتر و دغدغهمندتر کرده است.
پاکزادیان ادامه میدهد: پدر بودن مسئولیتهایی به همراه دارد که هم در خانواده و هم در جامعه باید به آنها توجه کرد. وقتی این نگاه به برنامهسازی وارد میشود، دغدغههای واقعی پدران امروز، بهویژه در مواجهه با نسل جدید، آگاهانهتر بیان خواهد شد.
او معتقد است رسانه میتواند به فهم متقابل نسلها کمک کند؛ ما که دهه پنجاهی هستیم، با نسلی روبهرویم که تکنولوژی بهشدت تغییرشان داده است. اگر زبانشان را نفهمیم، نمیتوانیم با آنها ارتباط بگیریم؛ برنامهسازی باید کمک کند این نزدیکی نسلها اتفاق بیفتد.
پاکزادیان با صراحت از سختی ایجاد تعادل میان کار رسانهای و زندگی خانوادگی سخن میگوید: کار رسانه را خیلی دوست دارم و با لذت وارد سازمان میشوم. آنتن در دست ما مسئولیت سنگینی دارد؛ مخاطبانی از هر قشر و با هر تفکری. همین باعث شده گاهی وقت کمتری برای فرزندانم بگذارم اما این تعادل را باید آگاهانه مدیریت کرد؛ هرچند واقعا کار سختی است.
او تجربه پدر بودن را راهنمای خطوط قرمز رسانهای میداند و تصریح میکند: همه حرفها را نمیشود در رسانه گفت. وقتی پدر هستی، بیشتر مراقب میشوی که چه میگویی و چه چیزی واقعا به درد نسل امروز میخورد.
تجربهای که وارد صدا میشود
محمدرضا قلمبر، گوینده و بازیگر رادیو نمایش، پدر دختری کلاس هشتمی، به نام الین است. او میگوید دغدغههای پدرانهاش مستقیما به محتوای برنامهها راه پیدا میکند: سعی میکنم به تفاوت نسل امروز با نسل ما و پیچیدگیهای آموزش بچهها بپردازم و پدر و مادرها را تشویق کنم با صبوری بیشتری با فرزندانشان رفتار کنند.
قلمبر به لحظههایی اشاره میکند که کار پرحجم رسانهای او را از دیدار دخترش دور کرده اما میکوشد این فاصله را جبران کند: بعضی وقتها وسط کار دویدهام و فقط برای چند دقیقه، دخترم را جلوی مدرسه یا خانه غافلگیر کردهام. او معتقد است تجربههای ساده خانوادگی میتوانند به برنامه جان بدهند: یکبار الین شب عید زنگ زد و تبریک گفت و همان لحظه در برنامه بازتاب پیدا کرد. یا روزی که هوا آلوده بود، اسباببازی بخور سردش را داد که به محل کارم ببرم. این چیزها شاید کوچک باشند اما برای شنوندهای که همذاتپنداری میکند حس عشق و نزدیکی میسازند.
امید به آینده
محمدحسین سامی، متخصص ارتوپدی و کارشناسمجری رادیو سلامت، پدر دو فرزند است؛ یکی دانشجوی پزشکی و دیگری دانشآموخته برنامهنویسی. او میافزاید:پدر بودن باعث افزایش امید به زندگی میشود و این امید در انتخاب موضوعهای برنامهها کاملا تأثیرگذار است.
به گفته او، تمرکز برنامههایش بر سلامت فردی و خانوادگی بوده و مطالبی که انتخاب میشود، در جهت سلامت خانواده و نگاه امیدوارانه به آینده است.
سامی میگوید فعالیتهای رادیوییاش عمدتا شبانه است و تداخل زیادی با نقش پدرانه ندارد اما تجربه پدر بودن میتواند الهامبخش انتخاب موضوعها باشد. او روز پدر را فرصتی برای بازنگری میداند: پدر در کنار مادر، رکن اصلی خانواده است. این روز فرصتی است برای فکر کردن به این نقش و اگر لازم باشد، ایجاد تغییر و اصلاح در آن.