به گزارش گروه رسانهای شرق،
زلزله بم در پنجم دی ۱۳۸۲، نقطه عطفی در تاریخ ایران مدرن بود. این اتفاق دستکم تا چند سال و در منطقه بم موجب توجه بیشتر به ساخت بناهای مدرن شد. این فضای روانی برای ساخت بناهایی که در زمینلرزه تابآور باشد، بعد از تمام زمینلرزههای مخرب به وجود میآید.
مقایسه تابآوری بم در سال ۱۳۸۲ با سال ۱۴۰۴ میتواند ارزیابی یک بازسازی شهری در تاریخ معاصر ایران را به دست دهد. اگر امروز زمینلرزهای با همان بزرگای ۶.۵ در همان ژرفا در بم رخ دهد، انتظار میرود این بار یکسوم جمعیت شهر از دست نروند. در سال ۱۳۸۲، حدود یکسوم جمعیت شهر (بیش از ۳۰ هزار نفر) جان باختند. سازههای خشتی و گلی با سازههای اسکلت فلزی و بتونی جایگزین شدهاند. بم عملا هماکنون بافت فرسوده سنتی ندارد. پس از زلزله، تقریبا همه ۲۲ هزار واحد تخریبشده شهری و ۲۰ هزار واحد روستایی با نظارت مستقیم بنیاد مسکن و سازمان نظام مهندسی بازسازی شدند. نظارت بر ساختوساز در بم طی دو دهه اخیر بهمراتب سختگیرانهتر از تهران یا سایر کلانشهرها بوده است. آزمایشهای بتون و جوش برای تکتک پلاکهای ساختمانی انجام شده است.
البته بم همچنان با چالشهایی روبهرو است که میتواند در زلزله احتمالی آسیبرسان باشد. برخی از ساختمانهایی که در شتاب بازسازی (دهه ۸۰) ساخته شدند، اکنون پس از ۲۰ سال دچار فرسودگی زودرس شدهاند. به دلیل مالکیتهای قبلی، بسیاری از بناهای نوساز دقیقا در پهنه گسل بم و در حدفاصل بم-بروات ساخته شدهاند. ارگ بم که تا سال ۱۴۰۴ حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد بازسازی شده است.
بم در سال ۱۴۰۴ همچنان از نظر تابآوری روانی و اجتماعی تحت تأثیر ترومای زلزله باقی مانده است. بزرگترین ریسک فعلی بم، نه ریزش آوار خشتی، بلکه آسیبهای غیرسازهای و همچنین آسیبپذیری اجتماعی اهالی بم است. «بافتهای ناکارآمد جدید» موجب شده تا مساحت بافت ناکارآمد حدود ۲۵ درصد از مساحت شهر بم -معادل ۷۰۰ تا ۸۰۰ هکتار از مجموع سه هزار هکتار وسعت شهر- بهعنوان «بافت ناکارآمد شهری» شناسایی شود.
این مناطق شامل سکونتگاههای غیررسمی، ساختمانهای نوسازی که در حین بازسازی سریع دهه ۸۰ با کیفیت پایین ساخته شدهاند و معابری است که هنوز خاکی مانده و استانداردهای پدافند مدنی (مانند عرض مناسب برای امدادرسانی) را ندارند. بخشی از این بافت، مربوط به ساختمانهایی است که حدود ۲۰ سال پیش با شتاب ساخته شدند، اما به دلیل عدم نگهداری صحیح یا استفاده از مصالح ارزانقیمت در آن دوره، اکنون علائم فرسودگی را نشان میدهند.
جمعیت ساکن در محدودههای خطرناک در سال ۱۴۰۴: جمعیت شهرستان بم حدود ۲۵۰ هزار نفر و جمعیت شهر بم حدود ۱۵۰ هزار نفر است. حدود ۵۰ هزار نفر -تقریبا 20 تا 25 درصد جمعیت شهرستان- در مناطقی زندگی میکنند که از نظر خدمات زیربنایی، کیفیت ابنیه و عرض معابر، در وضعیت «ناکارآمد» قرار دارند. یکی از بزرگترین تهدیدها، سکونت مجدد و گسترده در حریم مستقیم گسل بم است. در شهر بم (۱۴۰۴) حدود ۹۰ درصد بناها اسکلتدار (فلزی- بتونی) گزارش میشود و خطر دیگر «ریزش آوار خشتی» نیست. مشکل عمده در شهر بم پس از زلزله بم کاملنبودن بازسازی از دیدگاههای روانی اجتماعی است.
ترومای روانی زلزله بم به دلیل از دست رفتن دستهجمعی اعضای خانوادهها در یک لحظه، بسیار عمیق بود. مداخلات روانشناختی گسترده (PSI) در سالهای اول از موج خودکشی جلوگیری کرد. حدود ۳۰ درصد از بازماندگان هنوز با اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مزمن دستوپنجه نرم میکنند. نرخ افسردگی در بم همچنان از میانگین کشوری بالاتر است که نشاندهنده ناتمام ماندن بازسازی روانی در بلندمدت است. از سوی دیگر زلزله بم باعث یک «گسیختگی اجتماعی» بزرگ شد. بخش بزرگی از طبقه متوسط و نخبگان بم در سالهای اول شهر را ترک کردند. در مقابل، نیروهای کار و مهاجرانی از شهرهای فقیرتر اطراف جایگزین آنها شدند. در بازسازی جدید، محلههای قدیمی با همسایگان آشنا از بین رفت و جای خود را بعضا به آپارتمانهایی داد که پیوندهای سنتی در آنها ضعیفتر است. با این حال، مشارکت مردم در طراحی خانهها حدود ۸۰ درصد بود که یکی از نقاط قوت بازسازی اجتماعی بم بود.
اقتصاد بم بر پایه دو ستون کشاورزی (خرما) و صنعت (خودروسازی) استوار است. سیستم قناتها -که شریان حیاتی بم هستند- با تلاشهای بینالمللی بازسازی شد و بم همچنان قطب تولید خرمای مضافتی است. کمآبی در سال ۱۴۰۴ تهدیدی جدی برای نخلستانها ایجاد کرده است. ایجاد منطقه ویژه اقتصادی ارگ جدید باعث اشتغالزایی شده است. برآورد شده که زلزله بم حدود 1.5 میلیارد دلار خسارت مستقیم و حدود ۱۸۰ میلیون دلار خسارت غیرمستقیم به بخش تولید وارد کرد که جبران کامل آن بیش از یک دهه زمان برد.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.