تينا جلالي
هر چند وقت يكبار بحث مشكلات سينماهاي قديمي و فرسوده مطرح ميشود، بيآنكه از جانب مسوولان سينما راهكاري براي آن در نظر گرفته شود. يكبار ذيل عنوان «تغيير كاربري» بار ديگر با تيتر «تعطيل شد» جديدترين مورد هم آتشي بود كه به پيكر نيمه جان سينماي ايران افتاد و اين بناي قديمي با خاطرههاي سينمايي دلانگيز و فراموش نشدني به سياهي زغال تبديل شد. در حالي كه كشورهاي بزرگ دنيا براي سينماهاي قديميشان احترام قائلند و از بناهاي تاريخيشان مثل چشمشان مراقب ميكنند، اما در ايران انگار وضعيت برعكس است؛ سينماهايي كه روزگاري براي خودشان شكوه و عظمتي داشتند، سالنهايي كه رويا ميساختند و پردههاي عريضي كه آرزو بودند و بخشي از هويت تاريخ سينماي ايران را شكل دادند، امروز يك به يك از دور خارج ميشوند و به جايشان حسرت و دريغ است كه بر دلهاي ما مينشيند. اما واقعا براي نجات سينماهاي متروكه و قديمي چه بايد كرد؟ چه تصميمي بايد گرفت كه خاطرات تاريخ ايران، از صحنه روزگار محو نشود؟ با سيدجمال ساداتيان از مديران و مالكان سينما در اين مورد گفتوگويي داشتيم كه پيش روي شماست.
چند وقت پيش، سينما ايران، يكي از مهمترين سينماهاي تاريخ ايران دچار حريق شد و متاسفانه ديگر چيزي از آن باقي نماند. البته اين سينما سالها غير قابل استفاده بود، اما اين اتفاق تلخ، دوباره بحثي را مطرح كرد كه با سينماهاي قديمي كه جزو ميراث كشور به شمار ميآيند، چه بايد كرد؟
همواره آثار باستاني براي هموطنان ما جذاب است تا بدانند نياكان ما چطور زندگي ميكردند و چه فرهنگي داشتند. آثارگذشته ، نشانههايي در خود دارد مبني بر اينكه مردم در قديم و دو، سه هزار سال پيش چگونه زندگي ميكردند.
ولي درباره سينماهاي قديمي بايد گفت كه قبل از انقلاب جمعيت تهران دو، سه ميليون نفر بود و مركز ثقل جمعيت، لالهزار و خيابان و ميدان انقلاب و همين حول و حوش بود. بعد از پيروزي انقلاب و توسعه جمعيتي و بيتوجهي به بافت قديمي تهران، آرام آرام، پاتوق مردم تهران تغيير كرد. وقتي محل گردهمايي مردم خيابان لالهزار و انقلاب بود، به همين دليل تراكم تئاتر و سالنهاي سينما در آن مكانها بود، با پيروزي انقلاب بافت شهر تغيير كرد و تهران با جمعيت بيرويه همراه شد و چون فضا تغيير كرد مركزگردهمايي مردم تغيير كرد. اين خيابانها و ميدانها و سالنهاي سينما و تئاتر لالهزار عملا از رده خارج شدند، بعضي معتقدند الان اين سينماها حالت نوستالژيك دارد چون از اواخر دولت قاجار تا پيروزي انقلاب را در بر ميگيرد و اين خيابانها براي مردم تهران خاطرههاي زيادي به جاي گذاشته اما متاسفانه در حال حاضر منزوي شده است و بافت هم تغيير كرد.
تحقيقات نشان ميدهد كشورهاي مطرح جهان به سينماهايي با قدمت بالا اهميت ميدهند و در محافظت از آن ميكوشند.
بله، خيلي از كشورهاي دنيا به خصوص اروپا، مراكز قديمي شهرها توسط شهرداري مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد و اساسا بافت قديمي اين كشورها حفظ شده است. شهرداريها روي مراكز قديمي طرح ميگذارند، بافت قديمي همچنان پاتوق مردم است و رونق مالي فراواني دارد آنها با تغييرات تكنيكي اين مراكز را احيا ميكنند، به عنوان نمونه در آلمان و لندن مراكز و محلههاي قديمي همه كاملا حفظ شده، در فرانسه سينماهاي با قدمت 120ساله همچنان استفاده ميشود. يعني با فرمت قديمي به گونهاي بازسازي شده كه براي مردم قابل استفاده باشد. كه اتفاقا آن مناطق به لحاظ هزينهاي، بيشتر از مراكز تازه ساخت است.
از چه نظر؟
هزينههاي رستوران مدرن در آلمان هزينههايش كمتر است از محلههاي قديمي كه خاطرهانگيز هستند و بازسازي شدهاند، چون گردشگران را ياد گذشته مياندازد و براي آنها تكرار خاطرههاست. مثلا در شهر دوسلدورف آلمان قهوهخانهاي بود كه از 200 سال پيش كه دوربين آمده بود با آن عكس گرفته بودند و بزرگان فرهنگي در آن زمان در آنجا حضور داشتند و اين عكسها را به صورت نمايشگاهي براي مردم نمايش ميدادند كه براي همه جذاب بود.
مثل كافه نادري ما در ايران ؟
دقيقا، كافه نادري در تاريخ ما اهميت دارد، 70 سال پيش پاتوق هنرمندان و نويسندگان بزرگ و شاعران برجسته تهران بود و آنها در اين محل دور هم جمع ميشدند.خب چرا اين كافه امروز بايد متروكه باشدو از حالت نوستالژي خارج شود؟ البته كه كشور مقطعي دچار جنگ شد و به اين مراكز بيتوجهي شد و بعد متاسفانه اين محلها فراموش شدند و از رونق افتاد و كسي نبود اين مكانها را احيا كند، قطع به يقين اگر آن منطقه به رونق اقتصادي برسد ممكن است مالكان تشويق شوند و كافه را دوباره احيا كنند، مثل اينكه در حال حاضر نهضتي راه افتاده و ساختمانهاي قديمي تهران دوباره احيا ميشود و محل تجمع ميشود.
حتي خانههاي قديمي را با شمايل بومگردي به مردم عرضه ميكنند.
دقيقا، البته بخشي از اين موضوع به حاكميت مربوط است و بخشي به شهرداري . بعد از انقلاب كه جنگ شد به اين مسائل توجهي نميشد و به صورت بيرويه مراكز قديمي تهران از بين رفت. شما در نظر بگيريد خيابان لالهزار قدمت 160ساله براي تهران دارد، چرا بايد بگذاريم سابقه فرهنگي و اقتصادي آن منطقه از بين برود؟ درست است كه بافت شهري تغيير كرده اما اگر خيابانها و مكانهاي قديمي درست و منظم احيا شود پايگاهي براي عدهاي فرهنگي ميشود يا مركز گردشگري ميشود كه علاقهمندان به فرهنگ و هنر از شهرستانها هم در اين جا تردد داشته باشد.
درباره سينما ايران چطور؟
سينما ايران هم به دليل بيتوجهي به لالهزار و كوچه برلن و ... متروكه شد و اصلا اين محدوده با گذشت زمان به صنف الكتريكي تبديل شد و سينماها هم انبار صنف الكتريكي شده.
صحبتهاي شما به لحاظ فرهنگي درست، اما اگر منطقي ببينيم آيا نبايد منفعت مالكان سينماها را در نظر گرفت؟
منكر اين موضوع نيستم، چون بافت شهري تغيير كرده، اصلا كسي براي سينما به لالهزار مراجعه نميكند، در حالي كه اگر به لالهزار بيتوجهي 30ساله نميشد و بافت قديمي خودش را داشت، هم تردد حضور مردم در آنجا بيشتر ميشد ، قطعا اين سينما دچار مشكلات امروز نميشد، لالهزار در قديم مركز تفرجگاه مردم بود، جريان اقتصادي و توريستي آنجا خيلي رونق داشت.اگر اين رونق ادامه ميداشت صاحبان سينما ايران هم به بازسازي آنجا ميپرداختند. فقط لالهزار نيست، در سالهاي اخير آنقدر به محدوده ميدان انقلاب بيتوجهي شد كه حالت نوستالژيك سينماهاي آن منطقه هم از بين رفته است، به عنوان نمونه سينما بهمن هم كه بازسازي شده، بازسازي مدرني نيست و انگار سمبلش كردهاند.
انگار ارادهاي در شهرداري براي ترميم اين مكانهاي فرهنگي وجود ندارد...
وقتي در شهرداري ارادهاي براي به روز رساني اين سينماها نيست، مالك بهتر است تغيير كاربري بدهد، سينما ايران هم پاساژ شود و در خدمت صنف الكتريك قرار بگيرد چون چارهاي ديگري ندارد، البته شهرداري به بعضي صاحبان سينماهاي مناطق قديمي گفته كه از نو پاساژ بسازيد ولي سالن سينما و فرهنگي در اين مكان حفظ شود و در كنارش بخشي تجاري هم داشته باشد.
در سالهاي اخير نهضت سالنسازي خوبي در مناطق مختلف كشور راه افتاده و تلاشهاي خوبي دراين موضوع براي شهرهاي فاقد سينما ميشود، اما بحثي كه به اين موضوع وابسته است كاهش مخاطبان سينماست كه البته تنها مشكل ايران نيست، در جهان كارايي سالن سينما رو به افول است، براي حفظ شأنيت سالن سينما چه بايد كرد؟
ببينيد در امريكا سالي 700 تا 800 فيلم ساخته ميشود، و بحث كاهش مخاطب در اين كشور هم مطرح است، اما ميبينيم وقتي فيلمهاي خوب بر مدار قرار ميگيرد فروشهاي ميلياردي کرده و مخاطبان از بعضي فيلمها استقبال ميكنند، همين آواتار جيمز كامرون پرفروش شده، با وجود شبكههاي اجتماعي و سريالهاي جذاب، وقتي فيلم خوب اكران ميشود مردم را به سالنها ميكشاند .
البته وقتي قدرت انتخاب بالا ميرود بايد روي كيفيت كار كرد.
دقيقا، بايد روي كيفيت كار كرد تا در بازار رقابت مشتري را سمت خود جذب كنيد، كافهها در قديم از سادگي برخوردار بودند اما در حال حاضر براي جذب مخاطب، بايد ابتكار در طراحي و تزيين كافه داشت تا مشتري ترغيب شود، چرا؟ چون بازار رقابت بالا رفته، اين سوال پيش ميآيد كه در تهران يا شهرستانها كافههاي زيادي وجود دارد اما يكي دو مورد كافه پرفروش ميشود كه اين به خلاقيت و حرفهاي بودن كادر مديريت و عوامل آن بستگي دارد.
درباره گسترش و ساخت سينماها در مالها و مجتمعهاي تجاري نظرات مختلفي وجود دارد. ممكن است كه مجتمعهاي تجاري با بحران مخاطب مواجه شوند تغيير كاربري بدهند؟
بخشي از سالنهاي سينما كه در 7-8 سال گذشته ساخته شده سينماهايي است كه در مالهاي تجاري ساخته شده؛ خيلي هم درست است، چنين مكانيزمي در اروپا استفاده شد و جواب داده در ايران هم از اين الگو بهره بردند و در مالهاي تجاري سالن سينما ميسازند، اما شما به اين موضوع توجه كنيد كه مالكان تجاري در مالهاي خود سالن سينما ميسازند نه اينكه خيلي علاقه به توسعه فرهنگي داشته باشند، آنها به واسطه سينما، مردم را جذب پاساژها و فروشگاها و خدمات تجاري ميكنند، به همين دليل سينماسازي در مالها توسعه پيدا كرده است .
در واقع سالنهاي سينما به اين مراكز تجاري كمك ميكند تا رونق داشته باشد، وقتي سينما رونق نداشته باشد و مردم براي تماشاي فيلمها به مالها نيايند، مجتمعهاي تجاري هم به لحاظ مالي دچار بحران ميشوند. اگر سينما رونق داشته باشد پاساژها رونق دارند وهمينطور به عكس. در نظر بگيريد بازگشت مالي فروشگاهها براي مالكان مالها بسيار زياد و ميلياردي است، اما چه اتفاقي ميافتد كه صاحبان مالها، از فروشگاه ها با درآمد ميلياردي ميگذرند و سالنهاي سينما راهاندازي ميكنند ؟ چون به خاطر سينما، مردم به مالها ميآيند و همين نكته مالها را از رخوت خارج ميكند.
شما با مشكلات سینما آستارا كه يكي از سينماهاي خاطرهانگيز تهران است چه كرديد؟
مشكل سينما آستارا پاركينگ بود، به خاطر پاركينگ تعطيل است. وقتي مردم با شلوغي تجريش مواجه ميشوند ترجيح ميدهند به مجتمعهايي بروند كه پاركينگ داشته باشد و از اين رو سينما ارگ تجريش كه اين خدمات را داشت ، مردم هم اين سينما را براي تماشاي فيلم انتخاب ميكنند.
به نظر شما براي سينماهاي متروكه چه بايد كرد؟
سينماهاي متروكه مثل ايران ديگر از رده خارج است، وقتي از رده خارج شده چه ميشود برايش كرد؟ اگر سينما ايران را خراب كنند و به سينماي مدرن هم تبديل شود بعيد ميدانم رونق داشته باشد چون مردم براي گردش به لالهزار نميروند.