محمدرضا سلیمی، روانشناس و نویسنده، در کانال تلگرامی خود نوشت: اطلاعات خوراک تفکر است. همانطور که هنگام غذا خوردن باید از زیادهروی بپرهیزیم، در تفکر هم باید از جمعآوری اطلاعات زیاد دوری کنیم تا دچار «پرخوری فکری» نشویم.
پرخوری فکری زمانی اتفاق میافتد که فرد مدام در حال جمعآوری اطلاعات است، اما برای تحلیل و ارزیابی آن اطلاعات اقدام نمیکند. پرخوری فکری یعنی تمایل شدید به جمعآوری اطلاعات بدون فهم دقیق و عمیق آنها. خلاصه، پرخوری فکری یعنی «زیاد دانستن» بدون «خوب فهمیدن».
برای مثال، فردی که به دهها پادکست دربارهی تفکر نقادانه گوش میدهد، اما نمیتواند یک موضوع ساده را نقد کند دچار پرخوری فکری شده است.
همچنین، کسی که به توییتها، خلاصهی کتابها، نقل قولها و ویدئوهای کوتاه در اینستاگرام علاقهمند است، اما حتی یک کتاب دربارهی آنها مطالعه نمیکند به پرخوری فکری مبتلا شده است. یا شخصی که لغات انگلیسی زیاد میداند، اما نمیتواند حتی یک جمله به انگلیسی صحبت کند نیز دچار پرخوری فکری شده است.
علائم پرخوری فکری: در پرخوری فکری فرد:
۱. میل شدید به خواندن، شنیدن و دیدن دارد. در این حالت، «بیشتر دانستن» جای «بهتر فهمیدن» را میگیرد.
۲. از دانش زیاد لذت میبرد، اما قادر نیست اطلاعات را تحلیل و ارزیابی کند.
۳. احساس میکند زیاد میداند، اما در عمل نمیتواند استدلال کند.
۴. احساس باهوش بودن و دانایی به او دست میدهد. در واقع، دچار «توهم دانایی» میشود.
۵. به «کمیت» دانش بیشتر از «کیفیت» آن اهمیت میدهد.
۶. نمیتواند از دانش خود درست استفاده کند.
۷. زیاد میداند، اما خوب نمیفهمد.
انتهای پیام