شناسهٔ خبر: 76470117 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

نگاهی به مستند «شنا خلاف جهت»

راز‌های یک بیماری دشوار

جواد رزاقی‌زاده پس از مستند «آسانسور» در «شنا خلاف جهت» با توجه به موضوع اوتیسم، فضایی تازه را تجربه و روایت کرده است. 

صاحب‌خبر -

جواد رزاقی‌زاده پس از مستند «آسانسور» در «شنا خلاف جهت» با توجه به موضوع اوتیسم، فضایی تازه را تجربه و روایت کرده است. 
مستند «شنا خلاف جهت» به کارگردانی جواد رزاقی‌زاده پرده از واقعیت زندگی بیماران اوتیسم در ایران برداشت و از لایه‌های پنهان کمتر گفته شده آن سخن گفت. 
مستندی که ذهن خوانی هنری از بیماران اوتیسم است و می‌کوشد مقابل کج‌فهمی اطرافیان بیمار روشنگری کند. جوانی که التهاب‌های این بیماری را سپری کرده، اینک می‌گوید همه باید بدانند که اوتیسم در خودماندن است. تلاش برای فهم خود است نه فهم خارج از خود. تجربه‌های او به محمد ۱۶ ساله که از کودکی رهاشدگی از سمت پدر و نگهداری در بهزیستی را تجربه کرده منتقل می‌شود. او از بهزیستی به عنوان یک زندان یاد می‌کند و اینکه هیچ قرابتی با کودکان دیگر احساس نمی‌کرده است. مادر محمد به هم ریخته و در خود شکسته است. هر چه کرده با فرزند خود کنار نیامده و ناچار شده او را به بهزیستی بسپارد. اما بعدتر هم وقتی به خانه برش می‌گرداند آزار بسیاری متحمل می‌شود. رزاقی‌زاده می‌کوشد در این مستند، راوی باشد. روایت تلخ او، آزاردهنده و تکان‌دهنده، اما واقعی است. در سینمای داستانی، اختلال‌هایی از جنس اوتسیم و بیش‌فعالی، گاه دستمایه شوخی‌اند و خلق موقعیت کمیک و گاه با رویکردی احساساتی و رمانتیک، عادی جلوه داده می‌شوند، اما مستند «شنا خلاف جهت» می‌کوشد پرده از راز‌های زندگی با کودکان دارای اختلال اوتیسم بردارد و واقعیت را هر چند هراس‌آلود نشان دهد. با رویکرد منتقدانه کارگردان تلاش کرده پرتره‌ای از اوتیسم ارائه کند. از کارشناسان گرفته تا اطرافیان بیمار را پای صحبت بکشاند. گاهی صحنه‌های کش‌دار و گاه عصبیت‌های تکراری موجب می‌شود مخاطب ساعت خود را چک کند، اما رزاقی زاده به جای صحبت دیگران درباره بیماران اوتیسم یک کدامشان را محور قرار می‌دهد تا بی‌پرده از درد‌ها و رنج‌های خود بگوید. کارگردان، صحنه‌های فیلم را با بازی با نور متناسب با حس و حال صحبت‌ها می‌سازد و در معرفی آدم‌ها صریح و بدون القای تصور نقش بازی کردن پیش می‌رود. این مستند سندیت خود را از زندگی عادی آدم‌هایی معمولی می‌گیرد که قهرمان زندگی خود هستند. کارگردان البته هنر را به عنوان التیام درد این بیماری معرفی می‌کند. تنها پدیده‌ای که محمد را به خنده‌های عمیق می‌برد تئاتر و عکاسی است. نگارنده مشاهده این مستند را به مدیران سازمان بهزیستی کشور، روان شناسان، مشاوران خانواده و درمانگران بیماری اوتیسم پیشنهاد می‌کند.