میراث آریا: وقتی از تهران به سمت کرج حرکت میکنم، ذهنم پر از هیجان و کنجکاوی است. جادهای پرپیچ و خم در دل کوهها مرا به روستای برغان میرساند، جایی که فرهنگ مردمش تجربهای زنده برای روح و ذهن آدمی است. رودخانهای زلال از کنار روستا میگذرد و درختان چنار کهنسال سایهای آرام بر زمین پهن کردهاند. عطر خاک مرطوب و نسیم خنک کوهستان، صدای پرندگان و جریان آرام آب پر از حس خوب است. حسی که در شهرهای شلوغ و پرهیاهو کمتر پیدا میشود.
برغان، پس از روستای کردان و در فاصله حدود ۱۳ کیلومتری کرج، یکی از زیباترین مناطق استان البرز است. ورود به این روستا، مانند باز کردن دروازهای به گذشتهای زنده و ملموس است؛ هر خانه داستانی برای گفتن دارد. مردم محلی با لبخند مرا به خانههایشان دعوت میکنند و مهربانی آنها همراه من است تا با گوشهای از میراث فرهنگی ناملموس ایران آشنا شوم. این تجربه، بیشتر از یک سفر گردشگری است؛ این یک سفر فرهنگی است، سفری به قلب تاریخ، مهارت و سنتهای بومی.
در برغان، قلیه برغانی نمادی از فرهنگ، هویت و مهارت بومی است. ترکیب گوشت گوسفند، آلو و سیب خشک محلی (سیب کوئل)، لوبیا چیتی، سیب زمینی، به و پیاز داغ همراه با ادویههای سنتی طعمی بینظیر میسازد. این غذا تنها شکم را سیر نمیکند؛ بلکه روح و قلب مردم روستا را نیز تغذیه میکند و فرصتی برای گرد هم آمدن خانوادهها و همسایگان فراهم میآورد.
وارد آشپزخانه بومگردی «خاتون» میشوم؛ جایی که زینب کرمی، مدیر این بومگردی، با چشمانی پر از شور و لبخندی گرم، تجربههایش را با من به اشتراک میگذارد. میگوید: من از کودکی کنار مادربزرگم در آشپزخانه بودم. مادربزرگم همیشه میگفت: این قلیه، زندگی ماست؛ چون تاریخ و هویت ما در طعمش پنهان است. هر بار که قلیه میپزم، انگار تاریخ برغان زنده میشود. بچهها یاد میگیرند که سیب خشک و گوشت گوسفندی و حبوبات محلی نتیجه تلاش یک خانواده و احترام به طبیعت است. وقتی گردشگران اولین لقمه را میچشند، شگفتزده میشوند؛ میبینند که غذایی ساده چگونه میتواند فرهنگ، تاریخ و مهارت یک جامعه را در خود جای دهد.
او ادامه میدهد: من همیشه تلاش کردهام مهارتهای آشپزی سنتی را به نسل جدید منتقل کنم. در جشنوارهها، با بچهها آشپزی میکنیم، طرز تهیه غذا را نشان میدهیم و درباره اهمیت مواد بومی و ارزش غذایی آن صحبت میکنیم. این کار فقط آموزش آشپزی نیست؛ بلکه آموزش احترام به محیط زیست و یادگیری ارزش هر ماده اولیه است.
قلیه برغان نماد تلاش، همبستگی و مهارت است. مردان دامدار و کشاورز مواد اولیه را فراهم میکنند و زنان با دقت و حوصله آن را به غذایی مغذی و خوشطعم تبدیل میکنند. این همکاری، بخشی جداییناپذیر از زندگی اجتماعی ماست. بچهها وقتی در آشپزخانه کنار ما هستند، نه فقط آشپزی بلکه حس مسئولیت و احترام به طبیعت و جامعه را نیز یاد میگیرند. این همان میراثی است که نمیتوان آن را با هیچ تکنولوژی جایگزین کرد. ما به آنها یاد میدهیم که هر سیب خشک، هر آلویی که تابستان چیده میشود و در زمستان استفاده میشود، نتیجه تلاش یک ساله کشاورزان و دامداران است.
روستای برغان با زمینهای سرسبز و حاصلخیز، محیطی ایدهآل برای پرورش دام و کشاورزی است. گوشت و لبنیات تازه، سیب و آلوهای خشک شده، حبوبات و سبزیهای محلی، همه و همه مواد اولیهای هستند که قلیه برغانی را به یک غذای اصیل، مقوی و با ارزش غذایی بالا تبدیل میکند.
شیوه پخت قلیه برغانی نیازمند صبر و مهارت است. ابتدا گوشت با پیاز و ادویه نیمپز میشود، سپس پیاز داغ آماده شده با گوشت نیمپز تفت داده میشود و لوبیا چیتی اضافه میشود. آب گوشت از قبل آماده شده به مواد افزوده میشود و در مراحل بعد، سیب خشک، سیب زمینی، به و آلو اضافه میشود. غذا حدود سه ساعت روی اجاق میماند تا قوام بیاید و طعمها به خوبی ترکیب شوند. رنگ نهایی غذا بسته به نوع آلویی که استفاده میشود، از قرمز تا زرد تغییر میکند و همین تنوع رنگ، تصویری زیبا و دلنشین در قاب غذا خلق میکند.
قلیه برغانی، علاوه بر ارزش غذایی، نمادی از زندگی اجتماعی و تعاملات فرهنگی است. خانوادهها دور میز جمع میشوند، بچهها یاد میگیرند و بزرگان تجربههای خود را منتقل میکنند. با ثبت مهارت پخت قلیه برغانی در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس، تلاشی برای محافظت و انتقال این دانش به نسلهای آینده صورت گرفته است. اقدامات پاسداری شامل تهیه فیلم و عکس، برگزاری جشنوارههای محلی و آموزش در بومگردیهاست. تبلیغات در فضای مجازی و آموزش کودکان و نوجوانان نیز بخش مهمی از انتقال این میراث به آینده است.
با وجود تمام این تلاشها، تهدید واقعی هنوز در گوشهای کمین کرده است: سبک زندگی مدرن و گرایش به غذاهای صنعتی و آماده. بسیاری از جوانها دیگر طعم غذای سنتی را تجربه نمیکنند و این مهارتهای قدیمی، آرام آرام در حال فراموشی است. اما این تهدید قابل مدیریت است. گردشگری غذایی و بازگشت به فرهنگ بومی میتواند پلی باشد میان گذشته و حال. وقتی گردشگران در کنار مردم محلی آشپزی میکنند، نه فقط یک غذای خوشمزه یاد میگیرند، بلکه با داستانها، تلاشها و مهارتهای واقعی زندگی مردم آشنا میشوند.
تجربه آشپزی، دیدن مراحل آمادهسازی مواد و طعم دادن به غذا، حس زنده بودن فرهنگ را منتقل میکند. نسل جدید با لمس، بو کردن و چشیدن غذا، ارزش واقعی هر ماده و مهارت را درک میکند. گردشگری غذایی باعث میشود سنتها فراموش نشوند و نسلها با داستانها و مهارتها ارتباط برقرار کنند. به این ترتیب، تهدید تغییر سبک زندگی تبدیل به فرصتی میشود تا جوانان با تجربه، بازی و تعامل با غذاهای بومی، نه تنها شکم خود را سیر کنند، بلکه ذهن و دل خود را با فرهنگ، هویت و تاریخ پیوند دهند.
وقتی شب میشود، خانهها پر از نور، صدا و عطر غذاست و من با خود فکر میکنم: اینجا، در دل البرز، قلیه برغانی زنده است؛ در قلب و ذهن مردم برغان، در لبخند کودکان و در نگاه گردشگران و این چیزی است که زندگی مدرن نمیتواند کمرنگش کند.
در نهایت، قلیه برغانی یک داستان، تجربه فرهنگی و یک میراث است که طعم آن، بوی خاک البرز و روح مردم برغان را با خود دارد. هر لقمه از آن، همدلی، احترام به سنت و عشق به زمین و جامعه را منتقل میکند. این غذا، با تمام ظرافتها و پیچیدگیهایش، نشان میدهد که چگونه یک جامعه میتواند هویت، فرهنگ و مهارت خود را در یک قاب ساده آشپزی حفظ و منتقل کند.
انتهای پیام/