به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو، برخلاف پیشبینیهای سیاستگذاران و تلاش برای تغییر موازنه قدرت در فضای مجازی، آخرین آمارهای رسمی حکایت از پیشتازی مطلق سکوهای خارجی دارد. گزارش مرکز پژوهشهای مجلس از لایه محتوایی شبکه ملی اطلاعات نشان میدهد که نه تنها سهم ۷۰ درصدی محتوای داخلی محقق نشده، بلکه تولید محتوا در برخی بخشها روند کاهشی یافته است؛ وضعیتی که نتیجه آن، تثبیت جایگاه اینستاگرام به عنوان پرمخاطبترین رسانه اجتماعی ایران با بیش از ۳۱ میلیون کاربر فعال است.
مرکز پژوهشهای مجلس در گزارش اخیر خود درباره «لایه محتوایی شبکه ملی اطلاعات» اعتراف کرده است که سهم محتوای داخلی هنوز بهطور دقیق قابل سنجش نیست. در حالی که طبق اسناد بالادستی، سهم محتوای بومی باید به ۷۰ درصد میرسید، فقدان شاخصهای قابل اتکا و عدم شفافیت در ارائه دادهها، ارزیابی پیشرفت این سیاستها را عملاً غیرممکن کرده است.
علاوه بر این، آمارهای نگرانکنندهای از کاهش انگیزه تولیدکنندگان محتوا به چشم میخورد؛ بهطوری که تولید محتوای اختصاصی در پلتفرمهای نمایش خانگی (VOD) که در سالهای گذشته رشد مثبتی داشت، در سال ۱۴۰۳ با روند کاهشی مواجه شده است.
اینستاگرام؛ انتخاب اول ۴۷ درصد از کاربران ایرانی
دادههای نظرسنجی «ایسپا» درباره نفوذ سکوهای محتوایی، مهر تأییدی بر بیاثری سیاستهای محدودکننده است. بر اساس این گزارش:
اینستاگرام با ۳۱ میلیون کاربر فعال، پوششدهنده ۴۷ درصد از جامعه کاربران فضای مجازی کشور است.
این پلتفرم با وجود فیلترینگ، همچنان پربازدیدترین رسانه اجتماعی ایران محسوب میشود.
این آمار نشاندهنده آن است که کاربران ایرانی، عبور از سد فیلترینگ و هزینههای جانبی آن را به مهاجرت به سکوهای داخلی ترجیح دادهاند.
تحلیل علتها: چرا جایگزینی محقق نشد؟
ریشه این پدیده را باید در سه لایه اصلی جستوجو کرد:
۱. اقتصاد محتوا و معیشت: اینستاگرام برای میلیونها ایرانی صرفاً یک شبکه اجتماعی نیست، بلکه یک «بازار بزرگ» است. عدم توانایی سکوهای داخلی در بازسازی این زنجیره ارزش و اعتماد مشتری، باعث شده تا کسبوکارها علیرغم ریسکهای موجود، در فضای بینالمللی باقی بمانند.
۲. شکست مدل تنظیمی: سیاستگذاریهای اخیر بیش از آنکه بر «حمایت و رقابت» متمرکز باشد، بر «محدودیت و مسدودسازی» تکیه کرده است. گزارش مجلس تأکید میکند که تحقق اهداف محتوایی، نیازمند «تنظیمگری نوین» و تأمین مالی شفاف است، نه صرفاً ایجاد زیرساختهای فنی.
۳. کیفیت و تجربه کاربری: شکاف میان کیفیت خدمات پلتفرمهای جهانی و نمونههای مشابه داخلی، در کنار چالشهای اعتماد کاربران به صیانت از دادهها در فضای بومی، مانع از شکلگیری یک مهاجرت تودهای و پایدار شده است.
نتیجهگیری
واقعیتهای آماری سال ۱۴۰۴ نشان میدهد که فضای مجازی ایران در وضعیتی دوگانه قرار دارد؛ جایی که سیاستهای رسمی بر بومیسازی اصرار دارند، اما نبض اقتصادی و اجتماعی کاربران همچنان در پلتفرمهای بینالمللی میزند. بدون بازنگری در سیاستهای فیلترینگ و ایجاد مشوقهای واقعی برای تولیدکنندگان محتوا، شکاف میان «شبکه ملی» و «سلیقه عمومی» عمیقتر خواهد شد.