
عقبماندگی شدید ۱۱ پروژه کلیدی نمکزدایی در شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب درست در آستانه زمستان سخت ۱۴۰۴یکی از چالشهای پیش روی صنعت نفت ایران است. این طرحها قرار بود ظرفیت فرآورش نفت خام را به سطح تولید فعلی ۳.۲۵ میلیون بشکه در روز برسانند و بستر رسیدن به هدف ۴ میلیون بشکهای تا پایان برنامه هفتم یعنی تا سال ۱۴۰۷ را فراهم کنند، اما به دلیل تحریمهای اعمال شده، نبود تجهیزات پیشرفته، تورم ارزی و تأخیرهای چندساله قراردادی، میانگین پیشرفت فیزیکیشان هنوز زیر ۲۰تا۳۰ درصد مانده است. نتیجه مستقیم این تأخیر، افزایش ۱۲ برابری آب همراه نمک در نفت صادراتی پایانه خارک طی آبان و آذر ۱۴۰۴، جریمههای سنگین مشتریان چینی و هندی، افت کیفیت نفت سنگین ایران و خطر کاهش ۱۰ تا ۱۵ درصدی تولید پایدار در ماههای پیشرو است.
به گزارش سرویس اقتصادی تابناک، مناطق نفتخیز جنوب ۸۵ درصد کل تولید نفت کشور را تأمین میکند، اما نفت میادین قدیمی اهواز، گچساران، رگسفید، چشمهخوش، هفتکل و بینک حاوی ۱ تا ۳ درصد آب نمک (BS&W) است؛ در حالی که استاندارد صادراتی حداکثر ۰.۱ درصد و استاندارد پالایشگاهی داخلی ۰.۵ درصد است. هر ppm نمک اضافی بین ۰.۸۵ تا ۱.۳ دلار از قیمت هر بشکه میکاهد، خوردگی تجهیزات را تا ۳۰ درصد تسریع میکند و عمر کاتالیستهای پالایشگاهی را ۲۰ درصد کاهش میدهد. ظرفیت فعلی نمکزدایی کشور تنها ۵۰تا۶۰ درصد نیاز واقعی را پوشش میدهد؛ بقیه نفت یا در مخازن ذخیره میماند یا با تخفیفهای ۳ تا ۵ دلاری صادر میشود.
وضعیت ۱۱ پروژه کلیدی واقعاً هشداردهنده است. واحد نمکزدایی رگسفید ۱ با ظرفیت ۳۰ هزار بشکه از سال ۱۴۰۲ عملاً متوقف مانده، چون مبدلهای حرارتی مقاوم به خوردگی و پمپهای سانتریفیوژ فشار بالا وارد نمیشود. طرح بزرگ چشمهخوش، دالپری و پایدار شرق دهلران با قرارداد ۵۵۰ میلیون دلاری فقط ۴۰ درصد پیشرفت کرده و نرخ دلار نیمایی بالای ۷۰ هزار تومان تأمین باقی تجهیزات را قفل کرده است. گچساران ۴ هنوز در مرحله مطالعات مهندسی تفصیلی (FEED) خوابیده، گچساران ۳ با ۸۶ درصد پیشرفت فیزیکی به دلیل مشکلات زیستمحیطی دفع پساب نمکی و ناترازی گاز راهاندازی نهایی نشده است. واحد هفتکل نفتسفید، واحدهای سیار دهلران و طرحهای ترکیبی سیمره و کارون ۲-۳-۴ نیز سالهاست در مرحله امضا و تأمین مالی سرگردان ماندهاند.
تحریمهای سال ۲۰۱۸ دسترسی به بیش از ۷۰ درصد فناوریهای مدرن نمکزدایی و تزریق پلیمر را قطع کرده و بومیسازی ۶۰تا۸۵ درصدی تجهیزات هم نتوانسته جای خالی قطعات حساس خارجی را پر کند. ناترازی ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعبی گاز در فصل سرد، اولویت خوراک را به پتروشیمیها میدهد و واحدهای نمکزدایی را نیمهخاموش میکند؛ حتی اختلال یکدرصدی گاز، هزینه تمامشده هر بشکه را ۲ تا ۳ درصد افزایش میدهد. انجمن مهندسان نفت ایران صراحتاً اعلام کرده که بدون تکمیل همین ۱۱ طرح تا پایان ۱۴۰۶، تولید پایدار ۴ میلیون بشکه عملاً غیرممکن است و سالانه حداقل ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلار از درآمد ارزی کشور از دست میرود.
تأثیرات زنجیرهای همین حالا شروع شده است. پالایشگاههای بندرعباس، اصفهان و تهران با رسوب کلرید کلسیم و سدیم دستوپنجه نرم میکنند، صادرات آبان و آذر ۱۴۰۴ با جریمههای چند صد میلیون دلاری همراه بود، و واحدهای پاییندستی خوزستان و ایلام با بیکاری موقت ۱۰ تا ۱۵ درصدی روبهرو هستند.
دولت چهاردهم برای مانع زدایی تلاشهایی به عمل آورده است. مثلا فاز دوم نمکزدایی اهواز متمرکز با ظرفیت ۱۱۰ هزار بشکه در بهار ۱۴۰۴ افتتاح شد و زمان عقد قراردادها از ۳ سال به ۵ ماه کاهش یافت، اما این اقدامات هنوز قطرهچکانی است. تا وقتی ۵۰ هزار میلیارد تومان بودجه فوری از حساب ذخیره ارزی و صندوق توسعه ملی تزریق نشود، ۲۰ واحد سیار نمکزدایی در میادین مرزی مستقر نگردد، بومیسازی روشهای زیستی شکست امولسیون (بیوسورفکتانتها) شتاب نگیرد، گاز زمستانی اولویتبندی نشود و ارز ترجیحی برای مواد کلیدی تخصیص نیابد، عقبماندگی جبران نخواهد شد.
ایران قبلاً نشان داد میتواند سهم خود در تولید جهانی را از ۱.۸ به نزدیک ۳ درصد برساند، اما این بار بدون هماهنگی واقعی میان وزارت نفت، وزارت صمت و سازمان برنامه و بودجه، هدف ۴ میلیون بشکه فقط روی کاغذ میماند. اگر همین امروز مداخله قاطع و همهجانبه صورت نگیرد، تحریمها نه فقط نفت، بلکه کل آینده اقتصاد ایران را نمکزدایی خواهند کرد.
فرزین سوادکوهی
∎