شناسهٔ خبر: 76414940 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایلنا | لینک خبر

سیدرضا منتظری در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد:

جشنواره‌زدگی؛ بیماری مزمن سینمای ایران و اتلاف سیستماتیک بودجه عمومی

سیدرضا منتظری در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد: سیدرضا منتظری منتقد سینما با انتقاد از آفت جشنواره زدگی در سینمای کشور اظهار داشت: سینمای ایران سال‌هاست گرفتار پدیده‌ای است که می‌توان نامش را بی‌پرده «جشنواره‌زدگی» گذاشت؛ وضعیتی که در آن، هر نهاد، سازمان، دستگاه و حتی اداره‌ای که اندک نسبتی با فرهنگ دارد، خود را موظف می‌داند صاحب جشنواره باشد. نتیجه، تورم بی‌سابقه جشنواره‌های ریز و درشت، موازی، کم‌اثر و عمدتاً بی‌کارکردی است که نه به رشد سینما منجر شده‌اند، نه به کشف استعداد تازه و نه حتی به توسعه مخاطب. آنچه باقی مانده، صرفاً هزینه‌هایی است که از بودجه عمومی پرداخت شده و آورده‌ای روشن و قابل دفاع برای سینمای کشور نداشته‌اند.

صاحب‌خبر -

سیدرضا منتظری نویسنده و منتقد سینما در گفتگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: پرسش ساده اما بنیادین این است؛ این همه جشنواره دقیقاً چه مسئله‌ای از سینمای ایران را حل کرده‌اند؟ آیا خروجی مشخصی در ارتقای کیفیت تولید داشته‌اند؟ آیا استعداد تازه‌ای را به سینما معرفی کرده‌اند که بیرون از چرخه‌های تکراری دیده شود؟ آیا توانسته‌اند پای سرمایه‌گذار، پخش‌کننده یا کمپانی معتبر خارجی را به سینمای ایران باز کنند؟ پاسخ صادقانه، در اغلب موارد، منفی است. بسیاری از این جشنواره‌ها صرفاً به بازتولید همان فیلم‌ها و همان نام‌ها بسنده کرده‌اند؛ ویترینی پرزرق‌وبرق با محتوایی تکراری.
وی ادامه داد: واقعیت تلخ این است که بخش قابل توجهی از این جشنواره‌ها بیشتر از آنکه رویداد فرهنگی باشند، تبدیل به «مناسبت اداری» شده‌اند؛ محلی برای خرج بودجه، تولید گزارش عملکرد، توزیع جوایز میان چهره‌های اغلب آشنا و تثبیت روابط درون‌گروهی. جشنواره‌هایی که نه مخاطب عمومی دارند، نه رسانه‌های معتبر بین‌المللی آن‌ها را جدی می‌گیرند و نه حتی در داخل کشور تأثیرگذاری بلندمدت دارند. این چرخه معیوب، نه تنها به سینما کمکی نکرده، بلکه منابع محدود فرهنگی را از مسیرهای ضروری‌تر منحرف کرده است.
کارگردان مجموعه مستند «ستاره شد» خاطرنشان کرد: در شرایطی که سینمای ایران با بحران جدی زیرساخت مواجه است، از کمبود سالن و فرسودگی تجهیزات گرفته تا نبود نظام درست اکران و توزیع، اصرار بر برگزاری جشنواره‌های متعدد، بیشتر به یک تناقض آشکار شبیه است. بودجه‌ای که می‌توانست صرف سالن‌سازی در شهرهای محروم، حمایت هدفمند از تولید، آموزش حرفه‌ای یا توسعه بازار نمایش شود، امروز صرف چند روز مراسم، لوح تقدیر، تندیس و بنر می‌شود؛ بی‌آنکه اثری پایدار بر پیکره سینما بگذارد.
منتظری در همین راستا تأکید کرد: نگران‌کننده‌تر آنجاست که در غیاب شفافیت مالی، این وفور جشنواره‌ها ناخواسته شائبه‌هایی جدی نیز ایجاد کرده است؛ از نحوه هزینه‌کرد بودجه‌ها گرفته تا چرایی تکرار برندگان و مسیر تخصیص منابع. وقتی هیچ گزارش روشنی از نسبت هزینه به فایده وجود ندارد، طبیعی است که افکار عمومی و بدنه حرفه‌ای سینما دچار تردید شوند. این وضعیت نه به نفع مدیران فرهنگی است، نه به نفع سینماگران و نه به نفع اعتماد عمومی.
وی متذکر شد: شاید زمان آن رسیده که به‌طور جدی در سیاست جشنواره‌ای کشور بازنگری شود. آیا واقعاً به جز جشنواره فیلم فجر به‌عنوان رویداد ملی سینما، جشنواره فیلم کوتاه و جشنواره سینماحقیقت به‌عنوان دو رویداد تخصصی، نیاز مبرمی به این حجم از جشنواره داریم؟ آیا تعدد رویدادها به معنای توسعه است یا نشانه‌ای از پراکندگی و فقدان راهبرد؟
این روزنامه نگار سینما افزود: در بسیاری از کشورهای صاحب سینما، جشنواره‌ها محدود، هدفمند و دارای مأموریت مشخص‌اند؛ یا بازار فیلم‌اند، یا محل کشف استعداد، یا پل ارتباطی با صنعت جهانی. در مقابل، بخش قابل توجهی از جشنواره‌های ما نه بازار دارند، نه مخاطب، نه خروجی صنعتی. فقط هستند، چون «بودجه‌ای بوده» و «باید خرج می‌شده»! چه زمانی قرار است جلوی این اتفاقات سلیقه‌ای گرفته شود؟ تا کی باید شاهد و ناظر آن باشیم که جشنواره‌های بی کارکرد و ریز و درشت که بودجه های چندین میلیاردی برایشان هزینه می شود برگزار شوند؟ 
منتظری با بیان اینکه شاید وقت آن رسیده که نهادهای قانون‌گذار و نظارتی نیز وارد میدان شوند گفت: ورود این نهادها نه برای حذف هنر، بلکه برای جلوگیری از اتلاف منابع ضروری است! وضع ضوابط مشخص برای تأسیس جشنواره ها، ارزیابی دقیق کارکردها و حتی محدودسازی تعداد رویدادها، می‌تواند به سالم‌سازی فضای فرهنگی کمک کند. سینمای ایران بیش از آنکه به جشنواره‌های بیشتر نیاز داشته باشد، به سیاست‌گذاری عاقلانه، شفافیت مالی و تمرکز بر تولید و مخاطب نیازمند است.

وی در خاتمه این گفتگو افزود: جشنواره، اگر قرار است برگزار شود، باید مسئله‌ای از سینما حل کند؛ وگرنه، تبدیل می‌شود به هزینه‌ای پرزرق‌وبرق بر دوش سینمایی که همین حالا هم مظلوم، کم‌جان و گرفتار بحران است و بسیاری از دست اندرکارانش بیکار و خانه نشین شده و محتاج لقمه نانی هستند!

انتهای پیام/

برچسب‌ها: