به گزارش ایرنا، شب چله که همزمان با پایان پاییز و آغاز زمستان و سرمای استخوانسوز آن فرا میرسد، از دیرباز در میان مردمان خوشذوق ایرانزمین، به ویژه در استان ایلام، فرصتی مغتنم برای گردهمایی خانوادهها و بستگان بوده است؛ شبی که با خاطرهسازی، نقل داستانها و آیینهای جمعی سختی روزهای سرد پیشرو را دلنشینتر میکرد.
شب یلدا در واقع آغاز «چله بزرگ» است، دورهای ۴۰ روزه از ابتدای دی تا دهم بهمن که در باور عامه با اوج سرما، بارش برف و باران و محدود شدن رفتوآمدها همراه بوده و به همین سبب مردم بیشتر زمان خود را در خانهها سپری میکردند.
صیدمحمد درخشنده نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و آیینهای بومی ایلام در گفتوگو با ایرنا اظهار کرد: مردم در روزگاران گذشته آغاز فصل زمستان و بارشهای آن را نشانهای از برکت، رونق کشاورزی و نویدبخش روزهای خوش آینده میدانستند و شب چله را با نگاهی امیدبخش گرامی میداشتند.
وی افزود: در گذشته که خبری از امکانات امروزی و وسایل نقلیه نبود، زمستانها بسیار سختتر از امروز سپری میشد و امکان دیدار و دورهمیها کاهش مییافت و از این رو شب چله فرصتی ارزشمند برای دیدار بستگان، تحکیم پیوندهای خانوادگی و تقویت روحیه جمعی به شمار میرفت.
درخشنده با اشاره به باورهای نجومی مردم گذشته گفت: پس از شب چله ( یلدا) روزها بهتدریج بلندتر و شبها کوتاهتر میشود و به همین دلیل این شب در فرهنگ عامه نماد تعادل و گذار از تاریکی به روشنایی تلقی میشود.
وی با بیان این که آیینهای شب چله در گذر زمان دستخوش تغییر شده است، بیان کرد: امروزه با گسترش فناوریهایی مانند تلویزیون، تلفن همراه و شبکههای اجتماعی و همچنین تنوع خوراکیها، شکل برگزاری شب یلدا نسبت به گذشته تغییر کرده، اما اصل همدلی و باهمبودن همچنان پابرجاست.
این پژوهشگر فرهنگ اقوام ایلام ادامه داد: در گذشته خانوادهها از عصر یا غروب در خانه بزرگان فامیل یا نزدیکترین بستگان گرد هم میآمدند و با مشاعره، بیتگوییهای محلی، خواندن اشعار رزمی شاهنامه، داستانهای عاشقانهای چون لیلی و مجنون و ویس و رامین و تفأل به دیوان حافظ شب را سپری میکردند.
وی افزود: خوراکیهای شب چله نیز رنگ و بوی بومی داشت و اقلامی چون «کُلَهکُنجی، بِژیبرساق، شِلَهکینَه، حلوای بَگل، توف، شاتیه خرما، ترخینه، شلغم، دوشاب، قند، روغن محلی (ریندان)، نان گرده و خرمای زاهدی بر روی سینیهای بزرگ موسوم به «مجمع» چیده و میان حاضران تقسیم میشد.
درخشنده با اشاره به دیگر رسوم محلی یلدا گفت: استفاده از «چالِگ» و «میهَکوت» (نوعی هاون بزرگ چوبی) از آیینهای رایج بود، به گونهای که خرما و کنجد را درون آن میریختند و افراد به نوبت میکوبیدند تا ترکیبی شیرین و مقوی به نام «کله کنجی» برای پذیرایی فراهم شود.
وی افزود: هورهخوانی که نوعی شعرخوانی آوازی با ریتم خاص و بدون استفاده از ساز و ویژه مناطق کردنشین غرب کشور است، همراه با اشعار طنزآمیز، عاشقانه و بزمی از جلوههای شنیدنی شب یلدا بود که هنوز هم در برخی مناطق روستایی و عشایری ایلام رواج دارد.
این نویسنده و پژوهشگر فرهنگ بومی ایلام اظهار کرد: شب چله در گذشته تا پاسی از شب و گاه نزدیک سحر ادامه مییافت و پس از پایان این دورهمیهای صمیمی، مردم خود را برای زمستانی سخت اما پربرکت آماده میکردند.
ایلامیها امشب نیز همگام و همراه با دیگر هم میهنانان خود در یلدا طولانیترین شب سال گردهم آمدند تا این آیین کهن را به عنوان بخشی از هویت فرهنگی ایرانیان به بهترین شکل پاس بدارند.
ایرانیها شب آغاز زمستان را به علت مقدس بودن عدد ۴۰ در باور عامیانه «چله» مینامیدند و یلدا واژهای سریانی است که جای چله را گرفت.
شب چله نماد پیروزی روشنایی بر تاریکی و بهانهای برای همدلی، همنشینی و گرما بخشیدن به دلهای سرد زمستانی است.