به گزارش ایرنا؛ انار و هندوانه، این نمادهای سرخ و سپید شادی و برکت، اکنون در کاسههای دستساز هنری، با دانهچینی هنرمندانه، به اثری تزئینی بدل شده و آجیل مشکلگشا جای خود را به «باکسهای لاکچری» خشکبار وارداتی داده که قیمت هر گرمش با طلا رقابت میکند.
مهماننوازی، آن گرمای ناب ایرانی، گاه در دام رقابتی ناخواسته افتاده؛ چه کسی میز مجلّلتر، غذای متفاوتتر و هدیه گرانبهاتری دارد؟ حتی حافظخوانی و فالِ شبچره همدانیها هم حال و هوایی دیگر به خود گرفته، کتاب حافظ قطور و قدیمی، جای خود را به اپلیکیشنهای فال در تلفنهای همراه داده و شعرها در میان شوخیها و عکسهای سلفی گم میشوند.
گپ و گفتِ بیپایان و خاطرهگویی تا پاسی از شب، قربانی برنامههای شلوغ و عجله برای پُست کردن لحظات شده است، یلدا دیگر فقط یک سنت نیست؛ یک رویداد است، رویدادی که باید در آن درخشید، نمایش داد و لایک جمع کرد.
در این میان، اصل ماجرای یلدا کمرنگ میشود، آن حس انتظار برای طولانیترین شب سال، آن گردهمایی ساده و پر از قهقهه در کنار کُرسی یا بخاری مادربزرگ، آن دلبستگی به خواندن شعری از حافظ که انگار دقیقاً برای لحظه توست و آن شیرینی خوردن میوههایی که تمام تابستان را برایش انتظار کشیدهای.

یلدا نباید به فراموشی سپرده شود
یلدا دارد لاکچری میشود و در این روند، خطر بزرگ فراموشی روح یلدا است، دیگر خبری از «فال سوزن» به عنوان یک رسم قدیمی از صدها سال پیش در همدان اجرا میشد، نیست، آن زمانی که در کنج خانه قدیمی پدربزرگ وقتی خوردنیها تمام میشد، یک تکه پارچه تازه و آب نخورده میآوردند و مادربزرگ اشعاری را که از حفظ بود، میخواند و دختر بچه کوچکی روی همان پارچه سوزن میزد و حاضران مجلس در دل نیت میکردند.
سنت «خُنچه برون» برای تازه عروسها و «مُهره ریزان» همدانیها هم به حاشیه رفته است، در یلداهای دور بعد از آئین قصهگویی و شاهنامهخوانی، سخنوری و مشاعره، نوبت به بازیهای سرگرمکننده فصل زمستان میرسید و زیباترین بازی مخصوص شب یلدا هم بازی جذاب و شیرین «مهره ریزان» بود، بازی فنجان و حقهبازی مردان فامیل که حالا برای رقابت با یکدیگر سر و دست نمیشکنند، بازی که با طرح معما، چیستان و خواندن داستان از بازیهای پرطرفدار بزرگترهای جمع شبنشین یلدا بود.
بازی و سرگرمی جزو جداییناپذیر شب چله همدانیها بود، «تاک وجُفت» یا «پُر یا پُوت» از بازیهای این شب بلند سال در همدان پای کرسیهای گرم با زغالهای سنجد و مُو بود، سرگرمیشان چند عدد نخود یا چند مهره بازی بود و شبی که فارغ از هرگونه دغدغههای روزمره، سلفی گرفتن با خاطرات در قاب خانوادگی «شب چله» ماندگار میشد، سنتها زنده میمانند وقتی نفس بکشند، وقتی در سادهترین و صمیمیترین شکل خود جاری باشند، زیبایی یلدا در ثروت نمایشی نبود، در غنای معنوی آن بود، در پیوند نسلها، در شکرگزاری از نعمتهای ساده و در امید به روشناییِ فردا.
بازتابی از هنر اصیل در یلدای امروز دیده نمیشود
یک کارشناس هنر معتقد است: متأسفانه هنر در خدمت آیین شب یلدا نیست و بازتابی از هنر اصیل در میان مردم دیده نمیشود.
«محمد قاسمی» در گفت و گو با خبرنگار ایرنا، با اشاره به تحولات آیین شب یلدا در سالهای اخیر، تأکید کرد: این آیین اصیل ایرانی تحت تأثیر فضای مجازی و رویکردهای تجاری، تغییرات بنیادینی را تجربه کرده و از ماهیت اصلی خود فاصله گرفته است.
وی با بیان اینکه بسیاری از سنتهای ایرانی از جمله یلدا در دو دهه گذشته دستخوش دگرگونی شدهاند، اظهار کرد: در گذشته حال مردم در این شب خوب بود؛ در حالی که امروز با وجود میوهها و آجیلهای گرانقیمت و به اصطلاح «لاکچری»، آن حال خوب وجود ندارد.
این کارشناس هنر بخشی از این تغییرات را ناشی از سبک زندگی جدید و جایگزینی فرمهای غیرواقعی به جای شکلهای اصیل دانست و افزود: یلدا تنها یک دقیقه بلندتر از شبهای دیگر نیست، بلکه آیینی کهن است که در دل جامعه نقش بسته؛ ولی اکنون تحت تأثیر مسائل اجتماعی و فضای مجازی، ماهیت آن تغییر کرده است.
یک کارشناس هنر: بسیاری از سنتهای ایرانی از جمله یلدا در دو دهه گذشته دستخوش دگرگونی شدهاند، در گذشته حال مردم در این شب خوب بود؛ در حالی که امروز با وجود میوهها و آجیلهای گرانقیمت و به اصطلاح «لاکچری»، آن حال خوب وجود ندارد.
قاسمی با انتقاد از تبدیل یلدا به فرصتی برای نمایش در صفحات شخصی، خاطرنشان کرد: امروز همه سعی میکنند شب یلدا را به عنوان یک یادگاری در فضای مجازی به اشتراک بگزارند و بیشتر به ظاهر قصه توجه میکنند، نه به ماهیت اصلی این شب که چیست، از کجا آمده و چه ویژگیهایی دارد.
تِم یلدایی یک واردات غیر اصیل است
وی بر اهمیت حفظ یلدا به عنوان میراث فرهنگی تأکید کرد و گفت: این آیین یادگار نیاکان ماست و باید هر کجا هستیم آن را به شکل مختصر و مفید زنده نگه داریم، در حالیکه شبکههای اجتماعی در تغییر ماهیت این شب تأثیر زیادی داشتهاند و تغییرات مشابهی نیز در دیگر آیینها همچون سیزده فروردین و نوروز میبینیم.
به گفته او؛ برخی شرکتها و فروشگاهها با ساخت تیزر و فیلمهای کوتاه، محصولات خود را در لفافهای از سنتها به مردم عرضه میکنند، امروز انار ساوه یا هندوانه خارج از فصل در همه شهرها پیدا میشود، در حالیکه در گذشته این آیین حول محور کتاب حافظ و شاهنامه و قرآن، قصهگویی و آرزوی بارش برف و باران میچرخید.
این کارشناس هنر با بیان اینکه در گذشته خانوادهها در شب چله دور هم جمع میشدند و از نصایح بزرگترها استفاده میکردند، تخمه، گندم و شاهدانه بو داده که هر کدام نمادی از برکت زمین بود، پایه پذیرایی ساده این شب را تشکیل میداد، ادامه داد: امروز این سنت برای سودجویی تغییر شکل داده و آیینهایی همچون «قاشقزنی» و «کاسهاشکنک» فراموش شده و در گذشته در این شب نیازمندان با ظرفی آویزان از نورگیر خانهها، کمک دریافت میکردند، اما امروز خبری از این رسوم نیست.

با یک خوراکی ساده، حال و هوای یلدای قدیم را تجربه کنیم
قاسمی تأکید کرد: شکل آیینها یا فراموش شده یا کسی از آنها خبر ندارد؛ همه چیز در حد عکس و استوری خلاصه شده، مانند چای کیسهای که رنگ چای را دارد، اما کیفیت آن را ندارد، ما فقط پوسته ظاهری یلدا را با تغییرات اساسی حفظ کردهایم، نه اصل آیین را.
وی با اشاره به حذف عناصری مانند «کرسی» و رواج خرید لباس با تم قرمز، گفت: طراحی «تِم یلدایی» یک واردات غیراصیل است فقط برای فروش بیشتر و عدهای سودجو با استفاده از ناآگاهی مردم، این آیین را تغییر دادهاند.
این کارشناس هنر بازگشت به شیوه سنتی را راهی برای برگزاری یلدایی ارزانتر و راحتتر دانست و افزود: امروز استرس برگزاری یلدا و گرفتن عکس یادگاری به یک آسیب تبدیل شده است، در حالیکه یلدا در گذشته فارغ از دغدغههای زندگی، پر از صلح و آرامش بود؛ اما امروز با وجود امکانات زیاد، آن را به لاکچریترین شکل ممکن برگزار میکنیم، بیآنکه حالمان خوب باشد.
قاسمی پیشنهاد کرد: اگر مردم حتی با یک میز کوچک، پهن کردن ملحفه، درست کردن کرسی و پذیرایی ساده، خواندن حافظ و شاهنامه و دعا برای زمستان پربرکت، این شب را برگزار کنند و ارتباط خانوادگی عمیقی برقرار کنند، میتوانند حال و هوای یلدای گذشته را تجربه کنند.
اصالت یلدا زیر سایه فشارهای اقتصادی و شبکههای اجتماعی
یک دکترای روانشناسی نیز در گفتوگو با ایرنا، با تحلیل عوامل روانشناختی مؤثر بر تغییر رفتارها در این آیین کهن، هشدار داد: فشارهای اجتماعی و اقتصادی میتوانند به انحراف از اصل و معنای اصیل چنین مناسبتهایی بینجامند.
«محسن شرفی» با بیان اینکه از منظر روانشناسی اجتماعی، فشار گروهی نقش مهمی دارد، افزود: در فضای شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام، افراد به دلیل «احساس تعلق»، اغلب سعی میکنند همگام با جریانهای نمایشی حرکت کنند و شب یلدا را به شکل «لاکچری» و فوقالعاده به نمایش بگذارند و این امر ممکن است آنان را به هزینهکردهای بالایی وادار کند، در حالیکه نفس اصلی این شب که بر محور صمیمت، دورهمی و کهنالگوهای فرهنگی است، تحتالشعاع قرار میگیرد.
وی با اشاره به شرایط اقتصادی کنونی، گفت: در دوران رکود و فشار تورم، شاهد افزایش «فرهنگ مصرفگرایی» هستیم، جایی که مصرف به یک ارزش تبدیل میشود، افراد برای تسکین رنجها و فشارهای درونی، ممکن است به خریدهای افراطی روی آورند و این رفتار، از دیدگاه روانشناسی میتواند نوعی «کارکرد بقا» در مواجهه با احساس خطر و بیثباتی باشد.
این دکترای روانشناسی یادآور شد: جامعهای که تحت فشار اقتصادی است، گاهی به سمت افسردگی جمعی میل میکند و تلاش میکند با تجملگرایی، این حالت را تسکین دهد.
انحراف از اصل آیینها و بحران هویت
شرفی با بیان مثالهایی مانند استفاده از میوههای استوایی گرانقیمت در یلدا یا کاربرد مواد غیرسنتی در سفرههای نوروزی، تأکید کرد: مشکل اصلی لزوماً غربزدگی نیست، بلکه فشارهای اقتصادی داخلی و نمایش افراطی در فضای مجازی است و این روند موجب میشود آیینها از اصل و نمادهای اصیل خود فاصله بگیرند و به بهانهای برای به رخ کشیدن تبدیل شوند و این انحراف میتواند به تدریج منجر به «بحران هویت» فرهنگی شود.
وی برای مقابله با این روند، راهکارهایی همچون احیای نقش محله و چهرههای بومی، استفاده از چهرههای ماندگار و ریشسفیدان هر محلّه و تشویق به تعامل بین نسلها و پویایی اجتماعات محلی، تولید محتوای آموزشی جذاب با ساخت و توزیع انیمیشنها و پویانماییهای آموزشی برای نسل جدید که اصالت و مفهوم آیینهایی مانند یلدا را در مدارس و شبکههای اجتماعی منتقل کنند، تقویت بنیان خانواده و اتحاد ملی و تأکید بر اینکه این جشنها نماد «ایرانی بودن» و عاملی برای اتحاد ملی هستند ارائه داد.
این دکترای روانشناس با تاکید بر اینکه با تشکیل اتاقهای فکر و تولید محتوای قوی میتوان از تضعیف این بنیانها پیشگیری کرد، گفت: جشنهای ملی مانند یلدا میتوانند نماد همبستگی و هویت ایرانی باشند، به شرطی که با آگاهی از فشارهای موجود، مراقب باشیم به مرور دچار فراموشی یا انحراف از اصل خود نشوند.

لاکچریشدن، یلدا را از فلسفه وجودی خود دور کرده است
یک دکترای جامعهشناسی نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با بیان اینکه «لاکچریشدن» به معنای لوکسشدن، گرانشدن، دستنیافتنیشدن و پرطمطراقشدن است، پدیده «یلدای لاکچری» را ناشی از نمایشیشدنِ مضاعفِ زندگی و دورشدن از اصالت این شب خواند و هشدار داد: این روند میتواند به کاهش جایگاه این آیین اصیل ایرانی و حتی رویگردانی برخی خانوادهها از آن بینجامد.
«حسین رضایی» با اشاره به دو جنبه ملموس این پدیده، گفت: در این زمینه یکسری واقعیتها از جمله افزایش سرسامآور قیمت آجیل و میوههای شب یلدا که برای تمام اقشار اتفاق افتاده و هر سال نیز تشدید میشود، قابل مشاهده است، اما مساله مهمتر، تغییر محتوای این شب است.
یک جامعه شناس: در شب یلدا روابط سطحی شده و با ورود زیست مجازی به نهاد خانواده، بخشی از جامعه به سمت نمایشیشدنِ مضاعف، جلوهگری در فضای مجازی و چشموهمچشمی پیش رفتهاند.
وی افزود: نفسِ شب یلدا، دورهمی بانشاط، بیان خاطرات، گفتوگو، فال حافظ، صلهرحم و تکریم کودکان است، اما متأسفانه در برخی خانوادهها شاهد افول این محتوا هستیم؛ روابط سطحی شده و با ورود زیست مجازی به نهاد خانواده، بخشی از جامعه به سمت نمایشیشدنِ مضاعف، جلوهگری در فضای مجازی و چشموهمچشمی پیش رفتهاند.
این جامعهشناس دلیل اجتماعی این امر را «دور شدن از فلسفه وجودی دورهمی خانوادگی» دانست و تصریح کرد: به جای پرداختن به عمق ماجرا، نمایشگری و بهرخکشیدن داشتهها جایگزین شده است که در جامعهشناسی به این امر "تمایز" میگویند؛ تمایزی که در زرقوبرق و لاکچریبودن مشخص است و برای فرد حس برتری کاذب و لذت به همراه میآورد و زیست مجازی به این نمایشیشدن و چشموهمچشمی کمک کرده و بر عمق تجمل و تفاخر افزوده است.
رضایی بروز این پدیده در فضای مجازی را چنین توصیف کرد: اگر در شبکههای مجازی مانند اینستاگرام، شب یلدا به شکل لاکچری و خودنمایانه به نمایش گذاشته میشود، با یک "یلدای سطحی" روبرو هستیم که بوی گرمای خانواده در آن نیست، چند نسل در کنار هم حضور ندارند، متلها گفته نمیشود و نقابگونه است.
یلدای سطحی و نقابگونه در فضای مجازی
وی تاکید کرد: این نمایش، به بدترین شکل ممکن در معرض دید دیگران قرار میگیرد و در تحلیل روانشناختی، این افراد غالباً دارای اختلال شخصیت نمایشی و توأمان شخصیت خودشیفته هستند که به سمت یک سبک زندگی تجملگونه، لاکچری و فخرفروشانه که عمقی ندارد، اما گستردگی نمایشی آن زیاد است، کشیده میشوند.
این جامعه شناس به پیامدهای منفی اجتماعی این نمایشها اشاره کرد و هشدار داد: تمامی اقشار جامعه تمکن مالی برای انجام چنین نمایشی در جلوی دوربینهای فضای مجازی را ندارند و این کار مربوط به قشر خاصی است، بار معنایی منفی آن این است که در افرادی که این صحنهها را مشاهده میکنند، احساس تبعیض، فاصله طبقاتی، خشم و نفرت به وجود میآید و از فلسفه وجودی یلدا ناخرسند میشوند، این احساس تبعیض در افراد فرودست جامعه میتواند موجب کاهش جایگاه این شب ایرانی شود و شاید بسیاری خانوادهها قید این شب سنتی را بزنند.
یک جامعه شناس: ما میتوانیم چند عکس یادگاری از دورهمی شب یلدا بگیریم، اما آن عکس باید بخش کوچک و حاشیهای این شب باشد، هیچ لزومی ندارد از سفره یلدا، خوراکیها و هدایا عکس بگیریم و آن را به رخ دیگران بکشیم.
رضایی تجملگرایی و لاکچریشدن را عاملی برای دورکردن یلدا از فلسفه وجودی خود دانست و یادآور شد: دورهمی، خاطرهگویی، گفتن متلها و مثلها، خواندن قرآن و فال حافظ و لبخندهای واقعی میان نسلها، فلسفه وجودی شب یلدا و نشاط مورد نظر آن است، وقتی به سمت لاکچریشدن میرویم، به سمت لذتهای کاذبی میرویم که در دل خود ایجاد فاصله طبقاتی میکند.
وی اصلیترین راهحل را «بازگشت به ارزشها و سنتهای اصیل این شب ایرانی» عنوان کرد و گفت: باید به فلسفه وجودی یلدا همچون دور هم بودن، جشن گرفتن حضور اعضای خانواده و بزرگترها، مهرورزی، تبسم، صلهرحم و شادیهای کودکانه برگردیم، باید این پیوندهای گسسته شده را دوباره متصل کنیم و پیوند نسلها را برقرار سازیم تا از تجارب هم بهرهمند شویم و تجربههای خوش را منتقل کنیم.
رضایی با پذیرش واقعیتهای جهان مدرن خاطرنشان کرد: ما میتوانیم چند عکس یادگاری از دورهمی شب یلدا بگیریم، اما آن عکس باید بخش کوچک و حاشیهای این شب باشد، هیچ لزومی ندارد از سفره یلدا، خوراکیها و هدایا عکس بگیریم و آن را به رخ دیگران بکشیم، چراکه متن شب یلدا، همان گرمای انسانی و اشتراک لحظههاست، نه نمایش ظواهر آن.
رهاورد:
بیاییم مراقب باشیم، مراقب اینکه نور شمع یلدایمان در درخشش طلاهای ساختگی محو نشود، مراقب که عطر انار و هندوانه، در بوی خوش شمعهای معطر خارجی گم نشود و مهمتر از همه، مراقب که در هیاهوی نمایش و ظاهر، نجوای شب یلدا، نجوای پیوند و مهر و امید، به گوش کسی نرسد، یلدا طولانیترین شب سال است؛ شاید زمان آن رسیده که در سکوت این شب طولانی، دوباره به صدای آرام و اصیل اجدادمان گوش بسپاریم.