به گزارش ایرنا، با فرا رسیدن آذرماه، در دیار رنگینکمان اقوام و ادیان، جنبوجوشی وصفناپذیر بر خانوادههای شهری و روستایی حاکم میشود، شور و حرارتی که هرچه به شب یلدا نزدیکتر میشویم، رنگ و بوی تازهتری به خود میگیرد. بازارهای شهر، بهویژه بازار اصلی، حالوهوایی دیگر پیدا میکنند و خیابانهای مرکزی که محل عرضه انواع میوه، تنقلات، پوشاک و مایحتاج زندگی هستند، لبریز از جمعیتی میشوند که برای استقبال از بلندترین شب سال آماده میشوند.
در این روزها دستفروشان گوی سبقت را از مغازهداران میربایند و با چیدن رنگارنگ بساط خود، از ارزانی کالاها میگویند؛ چنانکه فرصتی برای رقابت باقی نمیماند. خانوادهها نیز هر روز به بهانهای راهی بازار میشوند، یک روز برای خرید تنقلات و شیرینی، روزی برای تهیه حلوا و هندوانه و روزی دیگر برای خرید لباس نو. ساعتها گشتوگذار در بازار، بخشی جداییناپذیر از تدارک شب یلداست.
شب یلدا در آذربایجان غربی، بیشباهت به آیینهایی چون چهارشنبهسوری نیست، شبی که مردم با پوشیدن لباس نو و آراستگی، به استقبال زمستان میروند و باور دارند نو شدن ظاهر، دل و نیت را نیز تازه میکند. «چیلله گئجهسی» در این دیار جایگاهی ویژه دارد و به جرأت میتوان گفت کمتر نقطهای از کشور، یلدا را تا این اندازه عزیز میشمارد، شبی سرشار از آیینهایی که نماد مهر، دوستی و پیوند دوباره دلهاست.
چیللک؛ هدیهای به رسم مهر
یکی از رسوم کهن و ماندگار آذربایجان غربی «چیللک» یا هدیه شب یلداست. این رسم بیشتر به تازهعروسها و خواهران اختصاص دارد. خرید هدیه برای عروس از اوایل آذر آغاز میشود و شامل لباس، طلا، آینه، انواع تنقلات، حلوا و هندوانه است، هرچند با تغییر سبک زندگی، اقلام امروزیتری نیز به آن افزوده شده است. این هدایا بهصورت منظم در سینیهایی چیده شده و شب یلدا به خانه تازهعروس برده میشود و گاه خانواده داماد، شام شب چله را همانجا صرف میکنند.
هدیه خواهران نیز رسم دیگری است که برادران به نشانه احترام، با بردن حلوا، هندوانه، شیرینی یا حتی هدیه نقدی، پیوند عاطفی خانوادگی را مستحکمتر میکنند؛ رسمی که مادران نیز در آن سهیماند.
سفره شب یلدا
چیلله سوفراسی؛ سفرهای از رنگ و خاطره
«چیلله سوفراسی» یا سفره شب یلدا، سفرهای رنگین است که اغلب بر روی کرسی پهن میشود. سیب، انار، انگور نگهداریشده از پاییز، کشمش، سنجد، گردو و «قورقا» (گندم بو داده) زینتبخش این سفرهاند. هرچند امروزه میوهها و شیرینیهای متنوع و لوکس جای بسیاری از خوراکیهای سنتی را گرفتهاند، اما این سفره در بسیاری از شهرها و روستاها همچنان اصالت خود را حفظ کرده است.
کوفته شورباسی؛ غذای شاخص شب چله
«کوفته شورباسی» یا همان کوفته، محبوبترین و سنتیترین غذای شب یلدا در آذربایجان غربی است و نامش با شب چله گره خورده است. در کنار آن، «دلمه برگ مو» و «دلمه برگ کلم» نیز از غذاهای شاخص این شب به شمار میروند، هرچند امروزه غذاهای متنوعتری نیز بر سر سفرهها دیده میشود.
کوفته شورباسی( غذای کوفته)
چیلله قارپیزی؛ نماد سرخی و روشنی
هندوانه، مهمترین میوه شب یلداست و تهیه آن بر عهده بزرگ خانواده است، انتخابی که با وسواس فراوان انجام میشود تا هندوانهای شیرین و سرخ بر سفره بنشیند.
انار، روشنایی بخش سفره یلدا
پس از هندوانه، انار با سرخی چشمنوازش، دومین میوه مهم یلداست که نماد روشنی و برکت به شمار میآید. نقل، کشمش، پشمک، سیب، آجیلهای سنتی و انواع کیک و شیرینی نیز بهتدریج به این سفره افزوده شدهاند.
هندوانه شب یلدا
حلوا؛ شیرینی ماندگار شب چله
حلوا جایگاهی ویژه در شب یلدای آذربایجان غربی دارد. در ارومیه، حلوافروشیهای قدیمی و نامآشنایی چون «حسین مظلوم» با نزدیک شدن به شب یلدا، صفهای طولانی مشتریان را به خود میبینند. صفهایی که نهتنها خستگی به همراه ندارند، بلکه لبخند، همهمه و تماشای پخت حلوا، فضایی گرم و صمیمی میآفریند و خرید حلوا را به تجربهای دلنشین بدل میکند.
حلوای شب یلدا
بایاتیگویی و فال؛ جانِ شب یلدا
شب یلدا بدون بایاتیگویی مادربزرگها و داستانسرایی پدربزرگها لطفی ندارد. خانوادهها گرد هم میآیند، نیت میکنند و با شنیدن دوبیتیهای محلی، دل به آینده میسپارند. فال حافظ نیز از دیگر رسمهای دیرینه این شب است که هرکس با نیتی در دل، دیوان شاعر شیراز را میگشاید.
فال حافظ در شب یلدا
یلدا در نگاه پژوهشگران فرهنگ عامه
شاعر و نویسنده ادبیات فولکور آذربایجان غربی معتقد است که با کمی دقت میتوان گفت مردمان این دیار با برگزاری مراسم شب یلدا یا «چیلله گئجه سی» میخواستند به زمستان بفهمانند ای زمستان ای که دستها و چهرهها از سردی تو یخ میزنند و احشام در حبس میمانند ما هراسی از تو نداریم و با برگزاری شب چله شادی کرده و دهان خود را شیرین نموده، آواز خوانده و میوه تابستانی (هندوانه) میخوریم.
بهراماسدی ادامه داد: بنابر باورها گفت وگویی بین چله بزرک و کوچک که با هم خواهر هستند انجام میگیرد و در روزهای پایانی چله بزرگ، چله کوچک از او میپرسد در این مدت چه کردی؟ چله بزرگ میگوید: دستان همه را روی تنور انداختم، دستان دخترانی را که با کوزه آب میآوردند منحمد کردم و چله کوچک میگوید تو کاری نکردی ببین من چه میکنم، کاری میکنم که نوزدان در گهوارهها و دست تازه عروسها در کنار چشمه آب یخ بزند.
چله بزرگ یا خواهر بزرگتر در مقابل میگوید عمرت کوتاه است و به دنبالت بهار میآید.
اسدی داستانهای عبرت آموز گفتن مادر بزرگها به نوهها و فرزندان را از جمله آیینهای ماندگار شب یلدا دانست و افزود: مادر بزرگها در شب چله با داستانهای عبرت آموز، تجربههای خود را به فرزندان، نوهها و نتیجهها انتقال میدهند.
شب یلدا دوستی ها را مضاعف می کند
مردم شناس و پژوهشگر هم گفت: شب یلدا در شرایط کنونی و در دورانی که خانوادهها یا مشغول تماشای تلویزیون و یا غرق در فضای مجازی هستند و فرصت نمیکنند به دیدار هم رفته و احوال یکدیگر را بپرسند فرصت مغتنمی برای تجدید دیدارها و گرد هم آمدنها است.
عیسی عزیزنژاد ادامه داد: همچنین در این شب افراد و طایفههایی که با هم اختلاف دارند با پیشقدمی و واسطه گری ریش سفیدان و بزرگترها با هم آشتی کرده و سر سفره شب یلدا مینشینند و به عبارتی دوستی ها در این شب تجدید و مضاعف می شود.
این مردم شناس اظهار کرد: شب یلدا از نظر دینی نیز نوعی صله رحم است و دیدارها را تازه کرده و شادی و شعف را برخانوادهها ارزانی میدارد.
مردم آذربایجان غربی از گذشتههای دور در طول شب چله آیینهایی چون «بایاتی فالی» یا فال دوبیتی و «تاپماجا» یا چیستان را دور سفره شب چله که بیشتر روی کرسی پهن میشد، به راه میانداختند.
رباعی خوانی هم از دیگر آیینهای شب چله مردم آذربایجان غربی است، بزرگترها در این شب شعر خوانی و مشاعره میکنند و یا با خواندن بایاتی برای جوانان فال میگیرند.
به گزارش ایرنا، چله در تقویم مردم آذربایجان به دوره خاص زمانی اشاره دارد که از شب یلدا آغاز و تقریبا تا پایان زمستان ادامه مییابد۴۰ روز«بویوک چیلله» یا چله بزرگ است که از اول دی شروع و در ۹ بهمن خاتمه می یابد و ۲۰ روز «کیچیک چیلله» یا چله کوچک است که از ۱۰ بهمن شروع و آخر بهمن به اتمام میرسد.
پیشینه شب یلدا را به هزاران سال قبل نسبت میدهند این شب که به شب چله معروف است در حقیقت آخرین شب پاییز یعنی ۳۰ آذر است که به صبح اولین روز زمستان یا همان اول دی ختم میشود.
یلدا در لغت به معنی زایش و تولد است، ایرانیهای باستان این شب را جشن میگرفتند؛ چرا که فردایی که در حقیقت روز یلدا و تولد خورشید است، روزها رو به بلندی و طولانی شدن میروند و از مقدار شب که نماد و مظهر تاریکی است، کم میشود.
ابوریحان بیرونی در کتاب آثارالباقیه خود از یلدا سخن گفته و مینویسد: «و نام این روز میلاد اکبر است و مقصود از آن انقلاب شتوی (زمستانی) است، گویند در این روز نور از حد نقصان به حد زیادت خارج میشود و آدمیان به نشوونما آغاز میکنند و پریها و دیوها به فنا روی میآورند».