به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، در حالی که بعد از جنگ غزه و نیز جنگ 12 روزه با ایران، صهیونیستها تحلیلهای متعددی درباره وضعیت بحرانی رژیم صهیونیستی و مقوله فروپاشی این رژیم ارائه دادهاند، اوری گولدبرگ، تحلیلگر سیاسی معروف صهیونیست و مشاور سابق امنیت داخلی این رژیم، در مقالهای که الجزیره آن را بازنشر کرده، به «فروپاشی اسرائیل از درون» به شکل آرام و تدریجی پرداخته که شرح آن به شکل زیر است.
برای بسیاری ممکن است اسرائیل یک طرف پیروز و یک قدرت مسلط در منطقه به نظر برسد؛ طرفی که به طور همزمان در چند جبهه میجنگد و ضربات ویرانگری به دشمنان خود وارد میکند و در عین حال از حمایت گسترده پایگاههای خود در غرب برخوردار است و حاکمان غرب علی رغم مخالفتهای مردمی، همچنان از اسرائیل حمایت میکنند.
اسرائیل بین توهم قدرت و واقعیت فروپاشی از درون
اما زیر این پوستهای که میبینید، اسرائیل از درون در حال فروپاشی است. یک ائتلاف بینالمللی به رهبری ایالات متحده و شامل قطر، مصر، عربستان سعودی و ترکیه، به تدریج در تلاش است تا غزه را از کنترل اسرائیل خارج کند و به اسرائیل فشار میآورد تا ماجراجوییهای توسعهطلبانه خود را در سوریه و لبنان کنار بگذارد.
کابینه اسرائیل علناً با این روند مخالف است، اما ناچار است که آن را بپذیرد؛ به ویژه اینکه متوجه شده در دستیابی به «اهداف جنگی» اعلام شده خود، یعنی نابودی حماس و بازگرداندن اسیران زنده، شکست خورده است.
برای رهبران غربی دشوار است که بپذیرند اسرائیل به عاملی در بیثباتی منطقهای تبدیل شده است. بنابراین، سادهترین استراتژی این است که به تدریج و بیسروصدا حمایت خود را قطع کنند و به اسرائیل اجازه دهند به شکل تدریجی، با واقعیت نوظهور سازگار شود.
واقعیت آن است که تحولات منطقهای، نقش اسرائیل را تضعیف کرده و موازنه قدرت را تغییر میدهد. حمایت بیقید و شرطی که اسرائیل زمانی از سوی ایالات متحده و اروپا از آن برخوردار بود، رو به کاهش است، همانطور که همکاری با کشورهای عربی رو به افول است. برای دههها، فلسطینیها - مانند اخوان المسلمین - به عنوان تهدیدی بزرگتر برای ثبات منطقهای نسبت به اسرائیل تلقی میشدند، اما امروز اینگونه نیست.
حاکمان غربی در حالی که زمانی حماس را محکوم و دفاع اسرائیل از ارزشهای غربی را ستایش میکردند، امروز با مشاهده شواهد مستند از جنایات نسل کشی اسرائیل در غزه مجبور شدهاند سکوت کنند. حتی دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا هم نسبت به گذشته خیلی کمتر، از حماس بدگویی میکند. بنابراین غربیها برای اینکه اسرائیل را با واقعیت جدید سازگار کنند، گاهی اوقات با سردی پاسخ آن را میدهند و میگذارند که منتظر بماند.
علی رغم ادعاهای مقامات اسرائیلی، اما همه میدانند که اسرائیل برای انجام حملات در سوریه، لبنان و سایر کشورهای منطقه، به همکاری بینالمللی نیاز دارد و به خاطر کاهش همین حمایتها میبینیم که حملات اسرائیل در منطقه به تدریج در حال کاهش است و دیگر نمیتواند به دنبال گسترش عمق استراتژیک باشد.
اسرائیل در جبهه دیپلماتیک بازنده شد
اما در جبهه دیپلماتیک، اسرائیل طرف بازنده است؛ جایی که حماس همچنان در حال مذاکره بوده و کابینه اسرائیل در حال تعلل است. اگر این وضعیت ادامه یابد، اسرائیل خودش را در برابر واقعیتی خواهد دید که فکرش را نمیکرد. به عنوان مثال، امروز چندین پیشنهاد بینالمللی مطرح شده، با این مضمون که اسرائیل باید خودش هزینه جمع آوری آوارهایی را که در طول بیش از دو سال جنگ نسل کشی علیه غزه بر جای گذاشته، بپردازد.
از طرف دیگر، در حالی که اسرائیل در آستانه از دست دادن جایگاه خود به عنوان قدرت مسلط در منطقه است، جامعه اسرائیل انرژی قابل توجهی را صرف درگیریهای داخلی بر سر «روح اسرائیل» و تعمیق اشغال غیرقانونی سرزمینهای فلسطینی میکند.
امروز رویکرد اسرائیل به طور فزایندهای بر مسائلی از «تهدیدات علیه یهودیان» گرفته تا آنچه به عنوان «هستی جمعی اسرائیل» شناخته میشود، متمرکز شده و بحثهای ژئوپلیتیکی را که حتی شش ماه پیش رایج بود، کنار گذاشته است. همچنین بیتوجهی گستردهای به واقعیتهای جهانی و افکار عمومی بینالمللی وجود دارد.
اسرائیل در میان کابوس تکراری فروپاشی از درون
به عنوان مثال، رسوایی اخیر مربوط به نیروی هوایی اسرائیل را در نظر بگیرید. خلبانان آینده، که در آستانه فارغالتحصیلی پس از دو سال آموزش بودند، تحت یک «شبیهسازی زندان» یک هفتهای قرار گرفتند که یکی از سختترین مراحل آموزش آنها محسوب میشود. پس از آن، آنها برای استراحت به هتلی در مکانی مخفی فرستاده شدند.
اما آن خلبانان، مکان هتل را برای خانوادههایشان که آخر هفته به دیدار آنها رفتند، فاش کردند و برخی از آنها حتی الکل نوشیدند. فرمانده آنها حتی اجازه این کار را داده بود. سپس تومر بار، فرمانده نیروی هوایی گفت که همه این خلبانان با اقدامات انضباطی روبرو خواهند شد و "هیچ گونه تساهلی در مورد ارزشها، که پایه و اساس اخلاق نیروی هوایی هستند، وجود نخواهد داشت."
این وضعیت اسرائیل دقیقاً همان تعریف فروپاشی است. نیروی هوایی اسرائیل مسئول بیشتر ویرانیها در غزه، از جمله بمباران خانهها و زیرساختهای غیرنظامی است که جهان را وحشت زده کرده و ارتش اسرائیل را از ادعای خود مبنی بر "اخلاقیترین ارتش جهان" بودن محروم کرده است. با این حال میبینیم که همین نیروی هوایی همچنان از "ارزشها" و "اخلاق" صحبت میکند. خلبانان ابزار اصلی این جنگ نسل کشی هستند، اما آنچه مهم است، این است که آنها بدون اجازه الکل نوشیدهاند!
اما خطرناکترین جنبه وضعیت کنونی این است که اسرائیل انسجام داخلی خود را از دست داده؛ جایی که کودکان واکسینه نشده از سرخک و آنفولانزا میمیرند، گروههایی از نوجوانان به فلسطینیهایی که خیابانها را تمیز میکنند یا اتوبوس میرانند حمله میکنند، شهروندان فلسطینی در داخل اراضی 1948 در درگیری با گروههای جنایتکار اسرائیلی کشته میشوند و نیروهای نظامی اسرائیل که در جنگ غزه شرکت کرده بودند، یکی پس از دیگری خودکشی میکنند.
سیستم بهداشتی روان عمومی اسرائیل تحت فشارهای ناشی از پیامدهای جنگ از هم پاشیده و کلاسهای درس روزانه لغو میشوند. در وزارت آموزش و پرورش تاکنون 25 مقام ارشد آموزشی در دوره کابینه نتانیاهو استعفا دادهاند. در تلآویو، به دلیل کمبود کارکنان واجد شرایط، کارمندان شهرداری تشویق شدهاند که هفتهای یک بار در مهدکودکها و کودکستانها داوطلب شوند.
همین چالشها در نهاد قضایی اسرائیل هم تکرار میشود و همچنین کمبود قاضی وجود دارد؛ زیرا وزیر دادگستری با رئیس دیوان عالی کشور ارتباط برقرار نمیکند و انتصابات قضایی نیاز به تأیید هر دو دارد. وضعیت به گونهای است که در سیستم قضایی اسرائیل، دو وزیر کابینه نتانیاهو همزمان 9 پست را در اختیار دارند.
به طور کلی اسرائیل به سرعت در حال تبدیل شدن به یک پوسته توخالی است و نهادهای آن در حال فروپاشی هستند. نسل کنونی و آینده اسرائیل محکوم به فقر نهادی، مالی و فرهنگی هستند و باید در جایی زندگی کنند که از درون کاملاً در حال فرو ریختن است.
انتهای پیام/