به گزارش مشرق، مناظره محمدسعید احدیان و کامران غضنفری، در ظاهر درباره «ابلاغ قانون حجاب و عفاف» بود، اما در واقع پرده از یک شکاف عمیقتر برداشت؛ شکافی میان دو نوع فهم از سیاستورزی. یک سوی ماجرا نگاهی است که حجاب را مسألهای راهبردی، پیچیده و نیازمند حکمرانی هوشمند میداند و سوی دیگر جریانی که حجاب را به ابزاری برای فشار سیاسی، تسویهحساب درونجریانی و حمله به رأس قوه مقننه تبدیل کرده است. این مناظره، نه نزاع «حامیان و مخالفان حجاب»، بلکه جدال میان «عقلانیت حکمرانی» و «هیجان سیاسی» بود.
چارچوب نزاع: قانون، امنیت ملی و سیاسیکاری
مسأله اصلی مناظره بر سر این پرسش بود که چرا قانون حجاب و عفاف ابلاغ نشده است. احدیان با استناد روشن به جایگاه شورای عالی امنیت ملی، تصمیمات آن و اختیارات دبیرخانه، تأکید کرد که تعویق ابلاغ قانون ناشی از ملاحظات امنیتی و اجتماعی و مبتنی بر مصوبات کلان شورا برای پرهیز از اقدامات تنشزا بوده است.
در مقابل، غضنفری تلاش داشت با تقلیل موضوع به «تعلل شخص قالیباف» و نفی وجود مصوبه شورا، تمام مسئولیت را متوجه رئیس مجلس کند. اینجا اولین نشانه سیاسیکاری آشکار میشود. اگر مسأله، واقعا «قانون» است، مسیر قانونی اعتراض مشخص است: دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، صحن شورا و دبیر آن، اما اصرار بر تمرکز یکجانبه روی قالیباف، آن هم با ادبیات تحریکآمیز، تحصن خیابانی و القای تقابل میان رئیس مجلس و نیروهای انقلابی، نشان میدهد هدف فراتر از مطالبه اجرای قانون است.

تناقض بنیادین در استدلال غضنفری
غضنفری در مناظره مدعی شد که دبیرخانه شعام تنها در شرایط اضطراری و برای مدتی محدود حق تعلیق دارد و پس از آن باید مصوبه صریح شورا اخذ شود، اما همزمان، وقتی احدیان به مصوبه عام شورای عالی امنیت ملی درباره پرهیز از اقدامات تنشزا در حوزههای اجتماعی اشاره میکند، این مصوبه «بیربط» خوانده میشود. این تناقض ساده اما کلیدی است؛ یا مصوبات عام شورا قابلیت تسری به مصادیق دارند، یا ندارند. نمیتوان هرجا به نفع روایت سیاسی است، مصوبه را معتبر دانست و هرجا به ضرر است، آن را بیاثر جلوه داد. اینجاست که ضعف منطقی جریان نمایندگی شده توسط غضنفری عیان میشود؛ استدلالها نه بر مبنای یک نظریه حقوقی منسجم، بلکه بر اساس نیاز لحظهای جدال سیاسی چیده میشوند.
حجاب؛ مسأله فرهنگی یا اهرم فشار سیاسی؟
یکی از مهمترین نقاط مناظره، جایی بود که احدیان صراحتا گفت این جریان با سیاسیکردن حجاب، در حال ضربهزدن به خود حجاب است. این گزاره، نه یک اتهام احساسی، بلکه نتیجه مشاهده یک الگوی رفتاری مشخص است. وقتی حجاب به بهانهای برای تحصن مقابل مجلس، دوقطبیسازی درون جبهه انقلاب، متهمکردن دیگران به ضدیت با رهبری و مصادره مفهوم «نیروی انقلابی» تبدیل میشود، دیگر از حکمت فرهنگی خبری نیست.
غضنفری بارها کوشید مطالبه خود را به خواست رهبری گره بزند، اما وقتی پای سند به میان آمد، ناچار به «استنباط» متوسل شد. این همان لغزش خطرناکی است که احدیان به درستی روی آن دست گذاشت، یعنی نسبت دادن استنباط شخصی به مقام معظم رهبری، آن هم در موضوعی به این حساسیت، نهتنها پشتوانه شرعی و حقوقی ندارد، بلکه عملا میدان را برای سوءاستفاده رسانههای معاند فراهم میکند.
قانونی که اجراپذیر نیست، قانون نیست
یکی از قویترین بخشهای مناظره، نقد احدیان به ماهیت اجرایی قانون حجاب و عفاف بود. جریمههای چنددهمیلیونی برای کشف حجاب یا بدپوششی، آن هم در شرایط بحران اقتصادی، نه بازدارنده است و نه عادلانه. این نوع قانونگذاری، شکاف طبقاتی را تشدید میکند؛ برای فرد متمکن «هزینه» است و برای فرد ضعیف «فاجعه» غضنفری در دفاع، به مثالهایی از عربستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس متوسل شد، اما این قیاس، از اساس معالفارق است. آن کشورها نظام اقتصادی، سطح درآمد و ساختار حکمرانی متفاوتی دارند. کپیبرداری سطحی از «نقرهداغکردن» بدون توجه به بستر اجتماعی ایران، نه سیاستگذاری اسلامی است و نه انقلابی.

دوگانه جعلی: قالیباف در برابر انقلابیها!
یکی از محورهای تکرارشونده در سخنان غضنفری، القای این گزاره بود که مخالفت با ابلاغ فوری قانون، معادل مخالفت با نیروهای انقلاب است. این همان دوگانهسازی خطرناکی است که احدیان به درستی آن را افشا کرد. انقلاب، ملک شخصی یک طیف یا چند نماینده خاص نیست. نیروهای انقلابی، طیفی گسترده با دیدگاههای متنوعاند و تقلیل آنها به یک قرائت رادیکال و کمانعطاف، عملا به حذف بخش بزرگی از بدنه وفادار نظام منجر میشود. این الگو، شباهت نگرانکنندهای به رفتارهای رادیکال مجلس ششم دارد؛ همانجا که تحصن، فشار خیابانی و مظلومنمایی سیاسی جایگزین گفتوگوی نهادی شد. تفاوت فقط در شعارهاست، نه در روش.
امنیت ملی؛ حلقه مفقوده روایت غضنفری
غضنفری در تمام مناظره، عنصر کلیدی امنیت ملی را نادیده گرفت. تصمیمات شورای عالی امنیت ملی، چه خوشایند باشد چه نباشد، بخشی از معماری کلان حکمرانی جمهوری اسلامی است. نمیتوان از یکسو مدعی تبعیت مطلق از نظام بود و از سوی دیگر، تصمیم نهادی را که مستقیما زیر نظر رهبری فعالیت میکند، عملا بیاعتبار جلوه داد.
احدیان با اشاره به محرمانهبودن مصوبات و محدودیتهای قانونی در انتشار آنها، نشان داد که مطالبه «نشاندادن مصوبه» بیش از آنکه حقوقی باشد، رسانهای و سیاسی است؛ مطالبهای که میداند پاسخپذیر نیست، اما برای خوراک افکار عمومی مفید است.
حجاب قربانی سیاستزدگی
خروجی نهایی مناظره روشن بود. جریانی که کامران غضنفری به نمایندگی از آن سخن میگفت، بیش از آنکه دغدغه حل مسأله حجاب را داشته باشد، در پی ساختن یک نزاع سیاسی حول قالیباف و مدیریت مجلس است. فقدان منطق حقوقی منسجم، تناقض در استدلالها، مصادره مفهوم نیروهای انقلاب و نسبت دادن استنباط شخصی به رهبری، همگی نشانههای یک رویکرد سیاستزدهاند.
حجاب، مسألهای تمدنی و فرهنگی است، نه ابزار فشار سیاسی. هر جریانی که آن را به چماق رقابت درونقدرت تبدیل کند، حتی اگر نیت خیر داشته باشد، در عمل به تضعیف همان ارزشی کمک میکند که مدعی دفاع از آن است. مناظره احدیان - غضنفری، بیش از هر چیز، این واقعیت را عیان کرد: در غیاب عقلانیت انقلابی، بدون توجه به امنیت ملی و بدون فهم جامعه، یک نظام سیاسی وارد چالش و شکافها میشود.
منبع: صبح نو