شناسهٔ خبر: 76384805 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

مصطفی اعلایی در گفت‌وگو با ایرنا مطرح کرد:

تقابل آمریکا با ایران و ونزوئلا بخش‌هایی از یک پازل کلی و به هم پیوسته است

تهران-ایرنا- سفیر اسبق ایران در ونزوئلا گفت: تقابل آمریکا با ایران و ونزوئلا ( اگر چه که دو کشور در فاصله دور از هم قرار دارند) بخش‌هایی از یک پازل کلی و بهم پیوسته پروژه تغییر بر مبنای قدرت است و بر همین اساس که اولین گام تغییرات مورد نظر ترامپ از خاورمیانه و مشخصا حوزه مقاومت و ایران شروع شد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، تحولات اخیر در دریای کارائیب بار دیگر این منطقه را به کانون تنش‌های ژئوپلیتیکی تبدیل کرده است. دونالد ترامپ، رئیس جمهور ایالات متحده، دولت ونزوئلا را «تروریستی» اعلام کرده که بسیاری آن را زمینه‌سازی برای اقدامات سخت‌گیرانه‌تر، از جمله تهدید به مداخله نظامی یا محاصره دریایی می‌دانند؛ امری که می‌تواند امنیت انرژی، مسیرهای کشتیرانی و ثبات شکننده منطقه را به خطر اندازد.

اهمیت این تحولات برای ایران فراتر از جغرافیای آمریکای لاتین است؛ نزدیکی راهبردی تهران و کاراکاس و همکاری‌های سیاسی و اقتصادی باعث شده هرگونه فشار علیه ونزوئلا در سیاست خارجی ایران به نوعی بازتاب یابد. تهران بارها تأکید کرده که هرگونه مداخله نظامی یا تهدید به زور را محکوم می‌کند و حل اختلافات را تنها در چارچوب گفت‌وگو، حقوق بین‌الملل و احترام به حاکمیت ملی ممکن می‌داند؛ چرا که ثبات کارائیب بخشی از معادله گسترده‌تر مقابله با یک‌جانبه‌گرایی و حفظ نظم چندجانبه جهانی است.

وزارت امور خارجه ایران در روز ۲۶ آذرماه در بیانیه‌ای با محکومیت اقدامات غیرقانونی آمریکا در ونزوئلا تاکید کرد: «این مواضع و اقدامات، جلوه‌های آشکار سیاست‌ مبتنی بر توسل زور و قلدری نظام‌مند است که نقض فاحش اصول و قواعد شناخته‌شده حقوق بین‌الملل و منشور ملل متحد از جمله آزادی کشتیرانی، امنیت دریانوردی و آزادی تجارت بین‌المللی شمار می‌آید.»

در ادامه این بیانیه آمده است: «اقدام آمریکا در تعرض، توقیف یا ایجاد مانع برای تردد آزاد شناورهای تجاری از یا به مقصد ونزوئلا، مصداق بارز دزدی دریایی دولتی و سرقت مسلحانه در دریا است. استناد به قوانین داخلی آمریکا و تحریم‌های یک‌جانبه و غیرقانونی آن برای توجیه این اقدامات نیز به هیچ عنوان نمی‌تواند مبنایی برای مشروع جلوه‌دادن چنین اقدامات مجرمانه‌ای باشد.»

«مصطفی اعلایی» سفیر اسبق ایران در ونزوئلا در گفت‌وگو با ایرنا با تاکید بر اینکه بین اقدامات آمریکا در مقابل ایران و ونزوئلا هم راستایی سیاسی و راهبردی وجود دارد، معتقد است که اگر چه ایران در ونزوئلا سرمایه گذاری مهمی انجام نداده ولی ورود آمریکا به ونزوئلا حضور ایران را در این کشور محدود و یا منقطع خواهد کرد که به طریق اولی می تواند بر حضور کلی ایران در آمریکای لاتین اثر منفی بگذارد.

تجربه نشان داده تهاجم نظامی خط قرمز دونالد ترامپ نیست

تروریستی اعلام شدن دولت ونزوئلا توسط آمریکا می‌تواند چه پیامدهایی برای ثبات داخلی این کشور و امنیت منطقه آمریکای لاتین داشته باشد و تا چه اندازه می‌تواند زمینه‌ساز مداخله نظامی مستقیم واشنگتن شود؟

قبل از هرچیز لازم است ما تحلیل های خود را در چارچوب داده و مفروض اصلی و جاری در تغییرات نظم بین الملل انجام دهیم تا نتیجه تحلیل به واقعیت نزدیک تر باشد. داده و مفروض اصلی بحث ما به طور خلاصه می تواند بر دو وجه متمرکز شود: یکی سند جدید دکترین امنیت ملی آمریکا و دیگری عملکرد و تجربه منحصر به فرد دولت ترامپ همراه با متحد خود نتانیاهو در دو سه سال گذشته. این سند و آن تجربه نشان می دهد که ترامپ با ابتنای بر یک جهان بینی سیاسی جدید و متفاوت می خواهد پایه های نظم شکل گرفته در پس از جنگ جهانی دوم را تغییر دهد. بنظر می رسد مبانی و مبادی این جهان بینی محورهای زیر باشد:


۱- تغییرات و ثبات و صلح در مناطق دنیا می باید در چارچوب نظریه «اول آمریکا» و از طریق «اعمال قدرت» و اجبار سیاسی صورت گیرد.
۲ـ در این جهان بینی تغییرات از طریق «همکاری بین‌المللی», مشارکت سیاسی، اشتراک منافع و همگرایی و شراکت(engagement) و برابری آراء صورت نمی گیرد.
۳ـ در این جهان بینی حقوق بین‌الملل، سازمان های بین المللی نظیر سازمان ملل و حتی ناتو و کنوانسیون های بین المللی اصالتا عناصر تعیین کننده در تغییرات و ثبات و صلح در جهان نیستند و صرفاً حفظ منافع جبهه قدرتمند در نظر است.
۴ـ بر همین مبنا می توان گفت جهان بینی ترامپ و عملکرد گذشته وی حتی مرزبندی خاورمیانه توسط طرح سایکس- پیکو پس از سقوط عثمانی را هم قبول ندارد و در دکترین جدید آمریکا شاید لازم باشد این مرزها بهم ریخته و کشورها یا فدراسیون های جدیدی در چارچوب جهان بینی مگاها(mega) تشکیل شود.

اگر ما تحولات ونزوئلا و سایر مناطق را در چارچوب این مفروض تحلیل کنیم وضعیت روشن تر می شود. در این دایره فکری و بر اساس سند جدید امنیت ملی آمریکا حوزه نیمکره غربی و آمریکای لاتین و کارائیب مانند دکترین مونرئو حیاط خلوت و منطقه نفوذ بلامنازع آمریکا تعریف می شود.

لذا بر همین اساس می توان فهمید که ونزوئلا به دلائل ژئوپلیتیکی و منابع عظیم نفت و حضور چین و روسیه و سایر کشورهای رقیب در این کشور از مهمترین اولویت های آمریکا در «پروژه تغییر از طریق قدرت» بشمار می رود.

بر همین مبنا است که درگیری خصمانه با ونزوئلا به عنوان نقطه شروع تغییر از طریق قدرت آغاز می شود. می توان گفت برخورد با ونزوئلا بسیار جدی و بر اساس یک برنامه و سناریوی جهانی است. در نتیجه به عنوان یک پوشش فریبنده ونزوئلا عامل قاچاق مواد مخدر و حامی تروریسم معرفی می شود. به کشتیهای ونزوئلایی حمله می شود و کشتار وسیع انسانی صورت می گیرد و هیچ وقعی هم به حقوق بین‌الملل و حقوق بشر گذاشته نمی شود. اقدامات آمریکا در مورد ونزوئلا (در صورت ادامه) قطعاً به خاطر تهدیدهای امنیتی، به هم ریختن نظم اقتصادی و اجتماعی کشور، بروز هرج و مرج و تشدید مهاجرت ها در این کشور پیامدهای جدی در ثبات داخلی ونزوئلا و حتی تاثیرات منفی برون مرزی خواهد داشت. ادامه تخاصم آمریکا با ونزوئلا می تواند موجب دخالت و تهاجم نظامی محدود و حساب شده هم بشود. چون تجربه سالهای گذشته نشان می دهد تهاجم نظامی خط قرمز ترامپ نبوده و اگر لازم شود حمله نظامی به عنوان بخشی از پروژه بزرگتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

آمریکا به دنبال بازسازی نظم انرژی از طریق کنترل بر منابع عظیم نفتی ونزوئلا است

⁠با توجه به اینکه ونزوئلا یکی از دارندگان بزرگ ذخایر نفتی جهان است، این تصمیم آمریکا که بسیاری از تحلیلگران آن را ناشی از تمایل ایالات متحده برای دستیابی به این منابع می دانند چه تاثیری بر سیاست آمریکا در خاورمیانه و خلیج فارس خواهد داشت؟

اساسا یکی از دلائلی که آمریکا در پروژه جدید و جهانی خود در آمریکای لاتین از ونزوئلا آغاز کرده منابع عظیم نفتی این کشور است که آمریکا در صورت کنترل بر آن می تواند از طریق بازسازی نظم انرژی در جهان مختصات بازار انرژی جهان را در جهت اهداف خود قرار دهد. لذا نفت ونزوئلا نه تنها از جهت تنظیم بازار انرژی بلکه از زاویه اثر گذاری بر رقابت های ژئوپلیتیکی در مناطق دیگر مانند خاورمیانه و خلیج فارس و کشورهای دیگر نظیر چین و روسیه و حتی عربستان و سایر کشورهای نفت خیز هم اهمیت بسزایی دارد. به بیان دیگر آمریکا در صورت کنترل بر منابع عظیم نفتی ونزوئلا آن را به مثابه ابزاری برای جنگ، نفوذ، رقابت ژئوپلیتیکی و حتی دیپلماسی منطقه‌ای و جهانی بکار خواهد گرفت.

اولین گام تغییرات مورد نظر دونالد ترامپ از خاورمیانه و مشخصا حوزه مقاومت و ایران شروع شد

آیا می‌توان بین اقدامات آمریکا در ونزوئلا و رویکرد واشنگتن نسبت به ایران هم‌راستایی یا تغییر استراتژیک مشاهده کرد و این تصمیم چه پیامی برای تهران دارد؟

بر اساس مفروض سیاسی ترامپ و جهان بینی ترامپ و سند امنیت ملی جدید آمریکا که قبلاً توضیح داده شد می توان گفت تقابل آمریکا با ایران و ونزوئلا (اگر دو کشور چه در فاصله دور از هم قرار دارند) بخش‌هایی از یک پازل کلی و بهم پیوسته پروژه تغییر بر مبنای قدرت است. اولین گام تغییرات مورد نظر دونالد ترامپ از خاورمیانه و مشخصا حوزه مقاومت و ایران شروع شد. در گام های بعدی ونزوئلا و کشورهای همسو در آمریکای لاتین قرار دارند. مواجهه با بحران و جنگ اوکراین هم بخش دیگری از این پروژه است که جالب اینجا است که آمریکای ترامپ بر خلاف سنت اتحاد فراآتلانتیکی اروپا و آمریکا در این قضیه بیشتر به پوتین یعنی دشمن سنتی خود نزدیک شد و به اروپا که متحد سنتی آمریکااست بی اعتنایی کرد.

این اتفاق از مشخصات منحصر بفرد جهان بینی سیاسی ترامپ است که در کمال تعجب جامه عمل پوشید. لذا باید گفت که قطعا بین اقدامات آمریکا در مقابل ایران و ونزوئلا هم راستایی سیاسی و راهبردی وجود دارد و تحولات در این دوکشور بر هم اثرات متقابل دارند. آمریکا در صورت کنترل بر ونزوئلا بر روندهای مقاومت لبنانی و فلسطینی و سوری موجود که مبتنی بر حمایت شرکت ها، تجارت ها و گروههای بزرگ مردمی و دیاسپورای عظیم فلسطینی لبنانی و سوری مخالف اسرائیل که در آمریکای لاتین گسترده است تاثیر منفی خواهد گذاشت. این تاثیرات هم اقتصادی و هم سیاسی خواهد بود. در این صورت نفوذ چین و روسیه به عنوان سرمایه گذاران اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی(روسیه)در ونزوئلا آسبب خواهد دید. اگر چه ایران در ونزوئلا سرمایه گذاری مهمی انجام نداده ولی ورود آمریکا به ونزوئلا حضور ایران را در این کشور محدود و یا منقطع خواهد کرد که به طریق اولی می تواند بر حضور کلی ایران در آمریکای لاتین اثر منفی بگذارد.

⁠در همین راستا سیاست تهران در قبال تحولات کاراییب را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

سیاست جمهوری اسلامی ایران در برابر تجاوزات آمریکا به ونزوئلا قطعاً نفی و رد اقدامات غیر قانونی آمریکا است. نه تنها ایران بلکه سایر کشورها نیز می باید صدای واحدی برای مقابله با اقدامات تجاوزکارانه آمریکا علیه ونزوئلا داشته باشند. اما سیاست خارجی ایران نباید به همین مخالفت اکتفا کند. بلکه ضروری است از طریق تغییر برخی راهبردها و بکار گرفتن طرحهای نوین در حوزه دیپلماسی و با مشورت با کشورهای دیگر بویژه کشورهای همسایه تلاش نماید از منافع و مصالح ملی خود در برابر این سیل مخرب و اقدامات تجاوزکارانه محافظت کند.