
به گزارش خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛امیرحسین مفیدی؛ پس از فروریختن برجهای دوقلوی منهتن، و فرو نشستن غبار آن فاجعه، زن ناشناسی که هنوز در شوک و بهت حادثه بود، هنگام عبور از کنار یک خبرنگار تلویزیونی، رو به او کرد و با صدایی لرزان پرسید: «آنها چرا از ما متنفر هستند؟!»
گرچه واقعهی یازدهم سپتامبر سالها بعد همچنان سرشار از پرسشها و ابهاماتی باقی ماند که پاسخ روشنی نیافت، اما همین پرسش سادهی آن شهروند آمریکایی میتوانست راهی باشد برای روشنتر شدن پرسشی بزرگتر؛ (دلیل دشمنی و نفرت نسبت به ایالات متحده چیست؟)
این سوال به ظاهر ساده، در مدت زمان کمی به موضوع اصلی رسانههای دنیا، میز گردهای تلویزیونی، مصاحبههای مردمی، ستونهای روزنامهها، و حتی سخنرانی رئیس جمهور آمریکا تبدیل شد.
البته برای این سوال کوتاه پاسخهای زیادی پیدا شد.
ریچارد بروک هایسر نوشت: «تروریستها از آنچه موجب توانمندی و قدرت آمریکاست نفرت دارند. چرا که آمریکا در حال حاضر مظهر حاکمیت جهان است.»
توماس فریدمن نظر بروک هایسر را کمی شفافتر توضیح داد. او نوشت: «ریشه این تهاجم در حسادت ناب تروریستها نسبت به آمریکا یعنی ثروتمندترین و قدرتمندترین کشور و برترین فرهنگ است؛ حسادتی که حتی در میان کشورهای دموکراتیک صنعتی هم وجود دارد.».
اما فرید زکریا که خود در خانواده مسلمان متولد شده بود، پاسخی متفاوت داشت؛ او در سر مقاله نشریه (news week) در این باره نوشت: «مسلمانان از فرهنگی آکنده از دشمنی، بدگمانی و نفرت نسبت به غرب و مخصوصاً ایالات متحده به وجود آمدهاند.»
هر چند که در این مورد، رئیس جمهور وقت آمریکا (جورج بوش) نظری دیگر داشت: «اسلام دشمن ما نیست.».
اما به نظر میرسید که همه این پاسخ ها، تلاش برای پاک کردن سوال و شاید دور کردن ذهنها از پاسخ اصلی بود.
برای همین بود که نوام چامسکی در یک برنامه رادیویی در بلگراد این گفتهها و نوشتهها را توجیهی برای راحت کردن ایالات متحده از دادن پاسخ صحیح دانست.
چارلز برانسون با چامسکی هم عقیده بود. او که سالهای زیادی از عمر خود را صرف خدمت در ارتش آمریکا صرف کرده بود، تنفر از آمریکا را نتیجه سیاستهای خارجی ایالات متحده آمریکا میدانست.
او در این باره گفت: «توسعه قدرت طلبی امپراتوری ایالات متحده و دست اندازی آن به سایر نقاط جهان، ریشه اصلی حملات ۱۱ سپتامبر است.»
این پاسخ برانسون بهانهای شد که زولتان گراسمن لیستی از مداخلات نظامی آمریکا در طول یکصد سال گذشته را تهیه و منتشر کند.
لیستی که با قتل ۳۰۰ هندی در سال ۱۸۹۰ در داکوتای جنوبی شروع و به نام افغانستان در سال ۲۰۰۱ میرسید.
فهرستی که هر چند ۱۳۴ مورد از دخالتهای نظامی آمریکا در سایر کشورها شامل میشد، اما هنوز ناقص بود چرا که عراق، سوریه، پاکستان و کشورهای دیگری، هدف آمریکا در سالهای بعد بودند. این دومینوی انتشار لیستهای مرتبط با آمریکا بعد از گراسمن باز هم ادامه پیدا کرد.
این بار نوبت ویلیام بلوم بود که لیست دخالتهای آمریکا این بار در انتخابات کشورهای دیگر را منتشر کند.
او نام ۲۳ کشور جهان، که آمریکا به نحوی در انتخابات آنها دخالت داشته و نتیجه را به نفع خود تغییر داده بود را منتشر کرد.
این لیست با نام ایتالیا در ۱۹۷۰ آغاز و با نام بوسنی در ۱۹۹۸ پایان یافت. البته به این لیست در سالهای بعد، نامهای دیگری هم اضافه شد.
به عنوان مثال میتوان به: «صربستان سال ۲۰۰۰ گرجستان سال ۲۰۰۳ اوکراین سال ۲۰۰۴ قرقیزستان سال ۲۰۰۵ ایران جنبش سبز سال ۲۰۰۹» اشاره کرد.
اما یک افسر بازنشسته نیروی دریایی آمریکا که تجربه جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۷۳ را در خاطرات خود داشت، معتقد بود دلیل نفرت از آمریکا را در جای دیگری باید جست. «پشتیبانی از اسرائیل».
او نوشت: «من وقتی میبینم چگونه اسرائیل با هواپیماها و تانکهای آمریکایی به فلسطینیان حمله میکند، میتوانم بفهمم که چرا مردم جهان از آمریکاییها متنفرند.
آمریکا بارها و بارها از سوی نهادهای رسمی و بینالمللی محکوم به رفتارهای تروریستی شد.
در سال ۱۹۸۶، دادگاه بینالمللی، آمریکا را به جرم استفاده غیرقانونی از زور (نام محترمانه تروریسم بینالمللی) محکوم کرد.
شاید کوتاهترین پاسخ به این سوال که چرا مردم دنیا از آمریکا متنفرند را مارتین لوتر کینگ، ۲ ماه قبل از ترورش داده بود: «ایالات متحده آمریکا، بزرگترین تدارکچی خشونت در دنیا است.»
*امیرحسین مفیدی فعال دانشجویی
*انتشار یادداشتها به معنای تأیید تمامی محتوای آن توسط «خبرگزاری دانشجو» نیست و صرفاً منعکس کننده نظرات گروهها و فعالین دانشجویی است