شناسهٔ خبر: 76366101 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

در مقاله ای بررسی شد

چرا ایران «مسیر ترامپ» در قفقاز جنوبی را تحمل نخواهد کرد؟

ایران طرح «مسیر ترامپ» را ساخت یک «جاده ابریشم» نوین می‌بیند که عمداً مرزهایش را دور می‌زند و احساس حذف و کنار گذاشته شدن را در پی دارد.

صاحب‌خبر -

علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد (رهبر انقلاب)، بدون تعارف اعلام کرد که ایران این ابتکار را «با روسیه یا بدون روسیه» متوقف خواهد کرد و طرح مورد میانجیگری آمریکا را «خیانت سیاسی» نامید. 

به گزارش سرویس بین الملل تابناک، «بنیاد گفت‌وگوی بین‌المللی و دیپلماسی» در مقاله‌ای به تبعات «مسیر ترامپ» در قفقاز جنوبی بر ایران پرداخته که در ادامه آمده است.
لازم به ذکر است انتشار مقالات خارجی به معنای تایید محتوای آن از سوی تابناک نیست.

ابتکار «مسیر ترامپ برای صلح و شکوفایی بین‌المللی» (TRIPP) سایه‌ای بلند و نگران‌کننده بر ایران افکنده است؛ ابتکاری که ایران آن را نه پلی به‌سوی صلح، بلکه چالشی مستقیم علیه موجودیت و نفوذ خود در قفقاز جنوبی می‌داند.

این کریدور جدید که با میانجیگری ایالات متحده شکل گرفته، از جنوب ارمنستان عبور می‌کند و هدف آن اتصال جمهوری خودمختار نخجوانِ آذربایجان به سرزمین اصلی این کشور است. 

ایران این طرح را ساخت یک «جاده ابریشم» نوین می‌بیند که عمداً مرزهایش را دور می‌زند و احساس حذف و کنار گذاشته شدن را در پی دارد. تصورِ در اختیار داشتن حقوق توسعه این مسیر توسط آمریکا و اجاره این اراضی برای مدتی تا ۹۹ سال، برای ایران به‌منزله استقرار بلندمدت یک قدرت خصمانه درست در آستانه شمالی‌اش تلقی می‌شود.

واکنش اولیه ایران، هشداری آرام و پوشیده علیه «مداخله خارجی» در نزدیکی مرزهایش بود، هرچند هم‌زمان از صلح کلی میان ارمنستان و آذربایجان استقبال می‌کرد. اما این موضع به‌سرعت به محکومیتی صریح و پرطنین از سوی مقامات عالی‌رتبه انجامید

واکنش اولیه ایران، هشداری آرام و پوشیده علیه «مداخله خارجی» در نزدیکی مرزهایش بود، هرچند هم‌زمان از صلح کلی میان ارمنستان و آذربایجان استقبال می‌کرد. اما این موضع به‌سرعت به محکومیتی صریح و پرطنین از سوی مقامات عالی‌رتبه انجامید. 

علی‌اکبر ولایتی، مشاور ارشد (رهبر انقلاب)، بدون تعارف اعلام کرد که ایران این ابتکار را «با روسیه یا بدون روسیه» متوقف خواهد کرد و طرح مورد میانجیگری آمریکا را «خیانت سیاسی» نامید. 

این لحن تند نشان‌دهنده نگرانی دیرینه ایران است که این کریدور، افزون بر انحراف اقتصادی، تهدیدی مستقیم علیه امنیت و تمامیت ارضی آن محسوب می‌شود. نگران‌کننده‌ترین ایده این است که ناتو، به‌ویژه با حضور آمریکا، بتواند در امتداد این مسیر «مانند افعی» مستقر شود؛ گوه‌ای راهبردی که میان ایران و متحد دیرینه‌اش، روسیه، خزیده و فاصله می‌اندازد.

پیامد‌های اقتصادی این طرح به‌شدت بر ایران سنگینی می‌کند. سرزمین یا حوزه نفوذ ایران مدت‌ها محل عبور مسیر‌های تجاری و انرژی بوده که آسیای مرکزی را به اروپا متصل می‌کنند. 

اکنون جایگاه ایران به‌عنوان یک قطب بزرگ ترانزیتی، به‌واسطه مسیر مستقیم از طریق ارمنستان، در معرض خطر قرار گرفته است؛ مسیری که می‌تواند درآمد‌های حیاتی ترانزیتی را از اقتصادی که از پیش زیر فشار تحریم‌های بین‌المللی است، کاهش دهد. 

این اقدام تلاشی حساب‌شده برای تضعیف قدرت اقتصادی و نفوذ کلی ایران در قفقاز جنوبی از طریق به‌حاشیه‌راندن آن در یک شبکه مهم تجارت منطقه‌ای به نظر می‌رسد.

آنچه واقعاً رهبران ایران را بی‌قرار می‌کند، این احتمال است که این کریدور پیوند‌های میان آذربایجان و ترکیه را تقویت کرده و یک «محور ترک‌تبار» قدرتمند را شکل دهد که ایران را دور می‌زند.

فوری‌ترین و بلندترین فریاد نگرانی ایران، سایه سنگین حضور و نفوذ آمریکا در ارتباط با TRIPP است. با وجود اطمینان‌هایی مبنی بر اینکه هیچ نیروی نظامی آمریکا مستقر نخواهد شد، اجاره ۹۹ ساله برای تهران به‌منزله یک جای پای راهبردی بلندمدت برای یک قدرت خصمانه درست در مرز شمالی‌اش تلقی می‌شود

فوری‌ترین و بلندترین فریاد نگرانی ایران، سایه سنگین حضور و نفوذ آمریکا در ارتباط با TRIPP است. با وجود اطمینان‌هایی مبنی بر اینکه هیچ نیروی نظامی آمریکا مستقر نخواهد شد، اجاره ۹۹ ساله برای تهران به‌منزله یک جای پای راهبردی بلندمدت برای یک قدرت خصمانه درست در مرز شمالی‌اش تلقی می‌شود. 

این امر به‌عنوان تهدیدی وجودی دیده می‌شود، زیرا کریدوری با حمایت آمریکا در نزدیکی مرزهایش، نوعی محدودیت راهبردی علیه ایران ایجاد می‌کند. 

ایران حاضر است برای مختل کردن عملیات این کریدور یا حتی جلوگیری از تکمیل آن، به اقدامات افراطی متوسل شود؛ از جمله احتمال حمایت از بازیگران غیردولتی یا خرابکاری! 

این رویکرد در هشدار شدید آن آشکار است که این کریدور می‌تواند به «گورستان مزدوران ترامپ» تبدیل شود. ایران گذشته خود را به یاد دارد؛ اینکه چگونه با تاکتیک‌های هوشمندانه و نامتعارف و حمایت از متحدانش، اهداف ژئوپلیتیکی خود را پیش برده است، و چنین اقداماتی، اگر انجام شوند، می‌توانند بی‌ثباتی و تقابل را در منطقه‌ای که از پیش ناپایدار است، شعله‌ور سازند.

تصویر پیچیدن ناتو «مانند افعی» بازتاب‌دهنده نگرانی دیرینه ایران از گسترش نفوذ غرب به حوزه‌های سنتی نفوذش است. تهران این موضوع را صرفاً یک توافق تجاری نمی‌داند، بلکه آن را بخشی از راهبرد گسترده‌تر آمریکا برای مهار و اعمال فشار بر ایران تلقی می‌کند. 

این باور ریشه‌دار، ایران را وادار می‌سازد که پیوسته در دفاعیات خود بازنگری کند و منابع ارزشمند و نگاه هوشیارانه‌اش را به سوی مرز‌های شمالی معطوف سازد.

کنار گذاشته شدن روسیه، متحد دیرینه ایران، از نقش میانجی سنتی در مناقشه ارمنستان و آذربایجان، واقعیتی تلخ برای ایران است. از آنجا که روسیه همواره نقش دستی اطمینان‌بخش را ایفا می‌کرد، ایران اکنون در قفقاز جنوبی احساس آسیب‌پذیری بیشتری می‌کند و ناچار است به دنبال شیوه‌های تازه‌ای برای دفاع از منافع خود باشد. 

با این حال، در چرخشی غیرمنتظره، ممکن است روسیه و ایران به دلیل نگرانی‌های مشترکشان درباره TRIPP و دخالت آمریکا به یکدیگر نزدیک‌تر شوند؛ امری که می‌تواند به هماهنگی بیشتر برای مقابله با این ابتکار مورد حمایت آمریکا بینجامد. 

هرچند داشتن متحدی قدرتمند در برابر این تهدید ادراک‌شده در کوتاه‌مدت آرامش‌بخش است، اما در عین حال به‌طور خاموش نشان می‌دهد که ایران تا چه اندازه بیش از پیش به روسیه تکیه می‌کند؛ رابطه‌ای که خود رقصی پیچیده از قدرت را در بر دارد.

ابتکار TRIPP همچنین بر روابط معمولاً آرام ایران با همسایه‌اش، ارمنستان، سایه افکنده است. هرچند ارمنستان می‌کوشد نگرانی‌های ایران را کاهش دهد، اما موافقت آن با ایجاد کریدوری تحت مدیریت آمریکا در چنین نزدیکی به قلب ایران، تنشی انکارناپذیر ایجاد می‌کند. 

ایران ارمنستان را گذرگاهی حیاتی به سوی اروپا و سپری محافظ در برابر نفوذ فزاینده همسایگان ترک‌تبار خود می‌داند؛ هر نشانه‌ای از گرایش ارمنستان به نفوذ غرب، رهبران ایران را با دلی سنگین و نگاهی مشکوک نگران می‌سازد

ایران ارمنستان را گذرگاهی حیاتی به سوی اروپا و سپری محافظ در برابر نفوذ فزاینده همسایگان ترک‌تبار خود می‌داند؛ هر نشانه‌ای از گرایش ارمنستان به نفوذ غرب، رهبران ایران را با دلی سنگین و نگاهی مشکوک نگران می‌سازد.

ایران گزینه‌های آینده خود را می‌سنجد؛ گزینه‌هایی که می‌تواند شامل تلاش‌های پنهانی برای کند کردن روند توسعه این کریدور یا تکیه گسترده بر ارمنستان از طریق رایزنی‌های دیپلماتیک باشد. 

ایران آگاه است که تعهد آمریکا ممکن است همیشگی نباشد و اگر این تعهد سست شود، شاید زمان آن فرا برسد که ایران جایگاه خود را دوباره بازپس گیرد. توانایی ایران برای انطباق سریع با این محیط جدید، برای آینده‌اش حیاتی خواهد بود. 

مدیران آن به‌احتمال زیاد به دنبال راه‌های جایگزین برای توزیع کالا‌های خود خواهند رفت تا اثرات مالی را کاهش دهند. در عرصه راهبردی، تصمیمی سرنوشت‌ساز باید گرفته شود: پیش رفتن مستقیم و پذیرش خطر یک درگیری جدی‌تر، یا حرکت زیرکانه‌تر و پنهانی و تقویت روابط با متحدانی که نگرانی‌های مشترک دارند. 

در عین حال، اندیشه ناآرام‌کننده جوشش ناآرامی از درون، به‌ویژه در مناطق آذری‌نشین، ایجاب می‌کند که ایران با دقت مراقب باشد و شاید حتی برای حفظ آرامش داخلی، کنترل خود را سخت‌تر کند.

آنچه آمریکا «مسیر صلح» می‌نامد، در نهایت برای ایران همچون ضربه‌ای سخت و حمله‌ای آشکار به امنیتش احساس می‌شود. این مسیری است که می‌تواند ایران را از معادلات اقتصادی کنار بزند، آن را در آغوشی خصمانه محاصره کند و توازن ظریف قدرتی را که ایران با زحمت فراوان حفظ کرده، برهم زند. 

اظهارات تهران پیامی قاطع می‌فرستد: این وضعیت تحمل نخواهد شد. همه اینها از آینده‌ای حکایت دارد که در آن تنش و ناامنی در امتداد مرز‌های شمالی ایران تنها افزایش خواهد یافت.